گوناگون

درباره "پدیدار شناسی" . جنبش فراگیر فلسفی معاصر

پارسینه: شاید گسترده ترین جنبش فلسفی قرن بیستم که دامنه تاثیراتش تا قرن حاظر نیز طنین انداز است . فلسفه پدیدار شناسی باشد که امروزه شاخه ها و میوه های فراوانی به ارمغان اورده است .

برخی از متفکران جدید پارا فراتر نهاده و اعتقاد دارند پدیدار شناسی یک انقلاب حیرت انگیز فلسفی است که فهم و تبیین و استخراج نتایج آن پروژه ای با بازه زمانی دو یا سه قرن است

. در دورانی که بسیاری از متفکران بزرگ مانند نتیچه و اشپنگلر و مارکس سخن از بحران تمدنی غرب و بن بست تفکر فلسفی سر داده بودند و دو جنگ بزرگ جهانی و پیامدهای ان نا امیدی عمیقی برای گشودن راهی جدید برای فهم عالم و آدم بر حوزه های فکری قرن بیستم سایه افکنده بود فلسفه پدیدار شناسی که به مثابه یک چشمه سار کوچک و کم جان توسط ادموند هوسرل نه به شکل یک مکتب جدید فلسفی بلکه به عنوان یک رویکرد نوین فکری و تحلیلی پایه گذاری شده بود توسط شاگرد لجوج و سرکشش مارتین هایدگر به یک طرح بزرگ فلسفی بدل شد .



طرحی که به تدریج میرفت تا جایگزین همه نظامهای متافیزیکی باشد . نظامهای باشکوهی که کانت با نقادی های بیرحمانه و البته تحلیلی خود فرجام برگشت ناپذیر انها را اعلام کرده بود .

امروزه پدیدار شناسی شاخه های متنوع و پر محصولی به بار اورده است . مکس ون مانن(Max Van Manen) در سایت رسمی خود www.phenomenologyonline چند رهیافت اصلی پدیدارشناسی را با ذکر نمایندگانی از آنها به شرح ذیل دسته بندی می­کند:

1)پدیدارشناسی استعلایی: هوسرل.

2) پدیدارشناسی وجودی: هایدگر، مرلوپونتی.

3)پدیدارشناسی هرمنوتیکی: هایدگر ،گادامر.

4) پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی: هایدگر ، سارتر.

5) پدیدارشناسی زبانشناسانه: دریدا.

پدیدار شناسان دیگری پیس از مکس مانن این فهرست را تکمیل کرده اند و شاخه های تازه تری را بر شمرده اند :

6) پدیدارشناسی نشانه شناسانه: ژیل دلوز.

7) پدیدارشناسی تکوینی : هوسرل متآخر ، فوکو، ریکور.

8) پدیدارشناسی تکّونی: آنتونی جی اشتاین بوک

9) پدیدارشناسی انتقادی کار هابرماس

بنابراین بی دلیل نیست که این جنبش فلسفی را فراگیرترین جریان فلسفی قرن بیستم دانسته اند . امروزه پدیدار شناسی ستون اصلی فلسفه و فرهنگ و هنر و تفکر پست مدرن تلقی میشود بنا براین بدون یک فهم اجمالی و البته دقیق از پدیدارشناسی نمی توان داعیه دار فهم ذات و نمود ها و ظهورات عصر پست مدرن بود .

اما پدیدار شناسی چیست ؟ نقطه عزیمتش کجاست ؟ رو به کدام مقصد دارد ؟ از چه سخن میگوید ؟ مبانی اش چیست ؟ چه وجوه متمایزی با متافیزیک یا فلسفه های تحلیلی دارد ؟ چه نسبتی با گفتمان های الهیاتی و یا چه نسبتی با علم و تکنیک و هنر تمدن دارد ؟ و نهایتا چه تبیینی از انسان و معنای زندگی او ارایه میدهد ؟

اینها پرسشهایی است که ذهن هر جستارگر اندیشه های نوین را به خود مشغول میکند و متاسفانه به دلایلی که جای تفصیل انها در این جا نیست اهم کتاب های پدیدارشناسان یا به زبان فارسی ترجمه نشده است و یا ترجمه ها غیر فنی . نا دقیق و نارسا بوده و اصلا شارحان متخصصی وجود نداشته است تا به شرح و بررسی و بسط آرائ متفکران این نهضت عظیم فلسفی بپردازند . عده ای شبه فیلسوف مانند مرحوم فردید هم با رویکردی کاملا التقاطی و دخالت دادن اندیشه های شخصی و گرایشاهای احساسی و عرفانی خود . قرائتی ناتمام . غیر روشمند و ابهام آلود آنهم تنها از یکی از شخصیت های این جریان فکری یعنی هایدگر بدست دادند که تنها حسن ان بر سر زبانها افتادن نام هایدگر و کتاب هستی و زمان و دستمالی شدن ترم ها و اصطلاخاتی مانند : بود / نمود / ذات / پدیدار / تجلی / هستی / ظهور / آشکارگی وجود / اختفا / و ............. مانند ان بود که برخی به جای رجوع به اصل این ترم ها و تلاش برای فهم و دلالتهای اصیل آنها . در صدد بر امدند با سوء استفاده از مضامین آن یک ایدئولوژی سیاسی - معنوی و معطو به قدرت در راستای نظریه های آخر الزمانی و پایان تاریخ و عصر ظهور بسازند که کماکان آثار نامطلوب اجتماعی اش دامن گیر جامعه ایران معاصر است .

اما در دهه گذشته و دوره اصلاحات که نهضت جدید ترجمه متون اصلی فلسفه جهانی در ایران بالیدن در گرفت به همت پژوهشگران پر کاری مانند بابک احمدی با کتابهای هایدگر و پرسش بنیادین - هایدگر و تاریخ هستی - مدرنیته و اندیشه انتقادی - ساختار و هرمنوتیک .... کمی نقاب از رخ پدیدار شناسی گرفته شود . اما شاید بهترین اثری که به زبان فارسی در این موضوع نگاشته شده به گمان من کتاب زمینه و زمانه پدیدار شناسی با عنوان فرعی جستاری در زندگی و اندیش های هوسرل و هایدگر تالیف محقق ارجمند جناب آقای سیاوش جمادی باشداین کتاب توسط انتشارات ققنوس و در سال ۸۵ به طبع رسیده است . بالغ بر هزار صفحه است و علاوه بر هوسرل و هایدگر به دیگر اندیشمندان این جریان فکری پرداخته است

البته این کتاب به هیچ وجه مدعی نیست که پاسخ همه پرسشهای پیش گفته را در آستین دارد . اما مدخلی بسیار دقیق و متین برای فهم زمینه و زمانه پدیدارشناسی و مفاهیم و بنیادها و اصطلاحاتیاست که در این جریان فکری کاربست دارد . و صد البته فهم ما را از معنا و دلالتهای گونه گون پدیدار شناسی در فلسفه و جامعه شناسی و روانشناسی و دیگر ساحت های علوم انسانی ژرفا و شفافیت می بخشد . این پست را با این عبارات هوسرل در باره تعریف پدیدار شناسی به پایان می برم و خوانندگان را به مطالعه اصل کتاب دعوت میکنم

پدیدار شناسی درد اشتیاق تمام فلسفه های قرن بیستم است . پدیدار شناسی آهنگ آن دارد که فلسفه مفهوم پرداز و خرد گرا را رها کند تا ما را در تجربه زنده ی انچه در آگاهیمان مشهود میشود دلیل راه گردد . در پدیدار شناسی حضور زنده ذوات در اگاهی و حضور وجود و موجودات آن گونه که هستند به جای شناخت عقلی و مفهومی می نشید .

منبع: وبلاگ پیمان سماواتی(+)

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار