"با نگاه مثبت از اعدام عکاسی کردم"
پارسینه: مصاحبه با ابراهیم نوروزی عکاس ایرانی و برنده بزرگترین جایزه عکس خبری جهان
خبرگزاری فارس نوشت:
ابراهیم نوروزی عکاس ایرانی به تازگی به عنوان برگزیده دوم بخش «مسائل معاصر» مسابقه جهانی عکس خبری «ورلدپرس» در سال ۲۰۱۲ معرفی شده است. جایزهای که به عنوان اسکار عکاسی معروف است و معتبرترین مسابقه عکس خبری در جهان است. نوروزی تاکنون چهار بار در این مسابقه شرکت کرده است و این بار دو مجموعه عکس او از مراسم اعدام مهدی فرجی معروف به «راننده ارابه مرگ» قاتل سریالی زنان در قزوین و اعدام چهار نفر از عاملین حادثه تجاوز گروهی در خمینیشهر ، موفق به کسب جایزه دوم این مسابقه بزرگ عکس جهان شده است.در هر صورت باید مراقب باشیم که به بهانه جشنواره های خارجی ما را فریب ندهند. اگر قرار بود جشنواره های خارجی ارزش های ما را ترویج کنند، بایستی تصاویر زیبای انقلاب، ایثار ، پیشرفت و فداکاری ملت ایران و دفاع مقدس بارها و بارها جایزه می گرفتند.آیا تاکنون چنین بوده است؟
گفت وگوی ما را با وی میخوانید:
*درباره مضمون و محتوای این دو مجموعه عکس برایمان بگویید؟
در مجموع ۱۲ قطعه عکس سیاه و سفید است که بیشتر عکسها به اعدام مهدی فرجی در قزوین مربوط میشود و مابقی هم مربوط به اعدام عاملین باغ خمینیشهر است.
* چرا سیاه و سفید؟
این مجموعه را سیاه و سفید ارائه کردم برای آن که مفاهیم و مضمون عکسها مهم بود و نخواستم مخاطب درگیر رنگ عکسها شود و به سرعت از کنار آنها نگذرد.
*عکسهایتان بیشتر به مراسم اعدام و چوبه دار میپردازد یا آن چه در حواشی این ماجرا دیدهاید؟
بخشی از عکسها مربوط به مراسم اعدام با چوبه دار و بخشی هم مربوط به افرادی است که برای تماشای این مراسم آمدهاند که برایم جالب بود زنان و مردانی که حتی با دوچرخه به نظاره این مراسم ایستاده بودند، بلرخی با اشتیاق به آن نگاه میکردند و برخی هم احساسات متفاوت دیگری داشتند که بسیار جالب بود.
* به نظر شما عکاسی از مراسم اعدام در ایران که به دریافت بزرگترین جایزه عکس جهان منجر میشود چه تفسیری دارد؟
از نظر برخی افراد مراسم اعدام منفی است اما از نظر من این اعدامها در ملاء عام مثبت است و با نگاه مثبت به آن پرداختم چون این گونه اعدامها در ایران به صورت مخفی صورت نمیگیرد، هر چند خبرگزاریهای خارجی بسیاری از جمله رویترز و فرانس پرس این مراسم را با نگاهی خشن و منفی پوشش دادند اما نگاه من به این رویداد کاملاً مثبت بود و سعی کردم هیچ خشونتی در عکسهایی که از این مراسم میگیرم وجود نداشته باشد.
*نگاه مثبت شما به این ماجرا چگونه بیان میشود؟ آیا برای عکسهایتان شرح عکس داشتید یا این که تصاویر گویای نگاه مثبت شما به این موضوع بود؟
بله من شرح عکس نوشتم برای تمامی این عکسها. وقتی خبرگزاریهای خارجی این عکسها را از زاویه دید خود منتشر میکنند،مینویسند فلانی برای فلان جرم اعدام شد و گفته نمیشود چرا در ملاء عام این مراسم انجام شده است. من در کپشنهای عکس (شرح عکس) دلیل اجرای این اعدامها را نوشتم که این افراد جرمشان چه بوده است و بنابراین هر کسی که با این شرح عکسها را ببیند متوجه جرم و جنایت سنگین آنها میشود و اعدام آنها را با توجه به جنایاتی که داشتهاند حق آنها میداند
*درباره اعدام در ملاء عام چه توضیحی دادید؟
نوشتم که این یک حکم اسلامی است و به خاطر بازدارندگی در ملاء عام اجرا میشود که به نظر من جنبه مثبت قضیه نیز همین است که خبرگزاریهای خارجی به آن نپرداختند.
*انتظار داشتید که عکسهایتان برنده جایزه مهمترین مسابقه عکس خبری شود؟
انتظار داشتم که عکسهایم برنده شود اما برایم قابل باور نبود که بتوانم این جایزه را به دست بیاورم چرا که تصور میکردم چنین جوایز مهمی را خیلی سخت به ایرانیها بدهند اما اکنون دیدم این طور نیست و هر کس شایستگی داشته باشد میتواند جایزه مهمترین مسابقه عکس خبری دنیا را نیز از آن خود کند.
*در میان داوران این مسابقه «منوچهر دقتی» حضور دارد که یک عکاس ایرانی است، فکر میکنید حضور این عکاس ایرانی چقدر در برگزیده شدن عکس شما دخالت داشته باشد؟
از نظر من این نگاه حرفهای نیست، دقتی اگر چه یک داور ایرانی است اما در کنار ۱۴ داور دیگر این مسابقه بینالمللی قرار دارد و تصور نمیکنم رأی یک داور بتواند این همه تأثیرگذار باشد. ضمن این که ورلدپرس یک جایزه جهانی است که دارای اعتبار است و هیچ گاه به اعتبار خود با داوری ناشایست لطمه نمیزند و هیچ داور حرفهای نیز دست به چنین کاری نخواهد زد.
*آثار دیگری که در بخشهای مختلف ورلدپرس جایزه گرفتهاند به نظر شما چطور بود؟
عکسهای برگزیده را که دیدم بسیار خوب بود،حتی در بخشی مسائل معاصر که من جایزه دوم را گرفتهام،نفر اول این بخش برنده جایزه پولیتزر هم شده است و این نشان میدهد که عکسهای این عکاس بسیار قوی بوده است که دو جایزه مهم و بینالمللی را گرفته است.
* به نظر شما عکاسان ایرانی در سطح جهان جایگاه شایسته خود را یافتهاند؟
نسل جدید عکاسان ایران خیلی خوب کار میکنند و متفاوت با نسل گذشته است. عکاسی امروز ما روند خوبی را طی کرده است و هر سال عکاسانی را داریم که در سطح بینالمللی جایزه میگیرند و فکر میکنم این جوایز دیگر عکاسان را هم به حضور بینالمللی بیشتر دلگرم میکند. جایزهای که من از ورلدپرس گرفتهام باعث ایجاد انگیزه برای دیگر عکاسان ایرانی خواهد شد که این جوایز را غیرقابل دسترس میدانستند.
*درباره جایگاه عکاسی ایران در دنیا هنوز پاسخ ندادهاید؟
معتقدم که عکاسان ایرانی هنوز جایگاه شایسته خود را در دنیا نیافتهاند. متأسفانه عکاسی ایران در سطح دنیا شناخته شده نیست اگر چه عکاسان ما بسیار توانمند و با استعداد هستند اما هنوز موفق به کسب جایگاه شایسته خود نشدهاند.
*ولی عکاسانی داریم که دنیا آنها را میشناسد؟
من درباره عکاسانی میگویم که داخل ایران زندگی میکنند مثل حسین فاطمی، مجید سعیدی و … عکاسانی چون عباس عطار، آلفرد یعقوبزاده و رضا دقتی که کل دنیا آنها را میشناسند خارج از این مجموعهاند چون داخل ایران زندگی نمیکنند.
*عکسهای شما از مراسم اعدام است و این نگاه تلخی ممکن است ارزیابی شود، به کسانی که تصور میکنند هنرمندان ایرانی به دلیل پرداختن به اتفاقات تلخ ایران جایزه بینالمللی داده میشود چه پاسخی دارید؟
درباره جایزه ورلدپرس، اگر نگاهی به بخشهای مختلف این مسابقه و عکسهایی که برگزیده شدهاند بیاندازید خواهید دید که همه عکسها به وقایع تلخ و تأثیرگذار پرداختهاند، نگاه ورلدپرس این گونه است و مهم نیست که عکاس آن کجایی باشد ایرانی یا آمریکایی مهم این است که عکس او مهم و تأثیرگذار باشد. در این مسابقه شما حتی در بخش هنری و سرگرمی یا پرتره نیز عکسهای تلخ میبینید اما این تلخی تأثیرگذار است.
*پس معتقدید که عکس باید تأثیرگذار باشد و مهم نیست از چه و کجا گرفته شده باشد؟
بله. شما حتی میتوانید از شهر عکاسی کنید اما عکستان باید هنرمندانه و تأثیرگذار باشد تا جایزه این مسابقه را از آن خود کنید.
*چرا عکاسان ایرانی این جایزه را دور از دسترس تصور میکنند مگر تاکنون عکاسان ایرانی موفق به کسب این جایزه نشدهاند؟
آخرین جایزهای که عکاس ایرانی از ورلدپرس گرفت از آن عطا طاهرکناره عکاس خبرگزاری فرانسه با عکسی مربوط به واقعه زلزله بم بود که سال ۲۰۰۳ در بخش خبر ناگهانی موفق به کسب جایزه دوم تک عکس ورلدپرس شده بود و سالها از آن میگذشت و پس از آن ایرانیها موفق به گرفتن جایزه این مسابقه نشده بودند. به همین دلیل برخی ناامید شده بودند و آن را دور از دسترس تصور میکردند. البته جوایزی که عکاسان ایرانی میگیرند معمولا عکس خبری است ولی مجموعه عکسهای من در بخش مسائل معاصر جایزه گرفته است که به عکاسی مستند مربوط میشود.
*شما جوایز دیگری هم از جشنوارههای عکاسی دنیا گرفتهاید؟
بله حدود ۴ جایزه بینالمللی عکاسی دارم از جمله جایزه عکاسی آساهی ولی دیگر در این مسابقات شرکت نخواهم کرد.
*چرا؟
وقتی جایزه یک مسابقه بینالمللی را بگیرم دیگر در آن مسابقه شرکت نمیکنم.
*حتی ورلدپرس؟
نه. ورلدپرس قضیهاش متفاوت است. این جایزه مهمترین و بزرگترین جایزه عکاسی دنیاست که به نوعی اسکار عکاسی محسوب میشود، بنابراین هر چقدر هم که بتوانم این جایزه را دریافت کنم افتخاری است برای جامعه عکاسی ایران و باز هم شرکت خواهم کرد.
*شما برای شرکت در مسابقه عکس ورلدپرس به سراغ عکاسی از مراسم اعدام رفتید؟ همان طور که برخی از عکاسان چنین میکنند و تنها به نیت شرکت در مسابقات جهانی عکاسی میکنند؟
نه اصلاً. به نظرم این روش غلطی است که عکاس برای شرکت در یک مسابقه عکاسی جهانی و با توجه به موضوع آن عکس بگیرد. معتقدم عکاس باید از عکاسی خود هدف داشته باشد که اگر جایزهای هم بابت عکسهایش دریافت کرد بسیار خوب است. من این کار را نکردهام و نخواهم کرد. به نظر من میتوان طور دیگری به مسابقات جهانی نگاه کرد. عکاسانی که حرفهای نیستند میتواننند از عکسهای برگزیده این مسابقات جهانی عکس الگو بگیرند و ببینند که چه عکسی درست و حرفهای است. نه آن که برای شرکت در آنها عکس تولید کنند. به طور مثال عکاسی پرتره مسئله کوچکی نیست و میتوان با توجه به عکسهای پرتره برگزیده در این شاخه از عکاسی الگوبرداری کرد و با توجه به نگاه و روش خاص خود عکاسی کرد.
*نظرتان درباره آثار دیگر عکاسان ایرانی که در این مسابقه ورلدپرس شرکت کردند اما موفق به کسب جایزه نشدهاند چیست؟
عکاسان بسیار خوب ایرانی از جمله حسین فاطمی، مجید سعید، مرتضی نیکوبذل، سجاد صفری، ابوالفضل نسایی و … در این مسابقه شرکت داشتند که من تنها عکسهای مربوط به سومالی حسین فاطمی را دیدم که بسیار خوب بود و امیدوار بودم که عکسهایش جایزه بگیرد. عکسهای سجاد صفری هم مربوط به مراسم اعدام بود.
*فکر میکنید چرا عکسهای این عکاسان که به گفته شما حرفهای و بسیار خوب بودند جایزه نگرفت؟
این را باید از داوران مسابقه ورلدپرس سؤال کنید. اما آن چه سجاد صفری به من گفت این بود که شرح عکسهایی که من نوشته بودم به کسب جایزه این مسابقه به من کمک کرده است. چون به هر حال کپشن عکسها در ورلدپرس بسیار مهم و تأثیرگذار است. به هر حال نگاه ورلدپرس این است که موضوع عکسها تاثیرگذار و انسانی باشد. عکسهای فاطمی عکسهای بسیار خوبی از سومالی بود و از نظر کیفیت بهتر از عکسهای من بود اما شاید از نظر موضوع انسانی برای داوران ورلدپرس آن قدر مهم و تاثیرگذار نبوده است.
* پیش از شرکت در این مسابقه، آیا عکسهای برگزیده این مسابقه در دورههای قبل را بررسی کرده بودید که با توجه به آن عکسهایتان را انتخاب و ارسال کنید؟
بله. عکسهای برگزیده ورلد پرس را دیدم. به طور مثال عکسی را از یک دختربچه ویتنامی دیدم که بسیار معمولی بود و هر عکاسی ممکن بود آن را بگیرد اما آن چه مهم بود، توضیح و شرح عکس آن بود که نوشته بود این دختربچه بر اثر بمباران شیمایی مبتلا به نوعی بیماری شده است و به شکلی انسانی بیماری این دختربچه را شرح داده بود. این جا بود که متوجه شدم شرح عکس در برگزیده شدن بسیار مؤثر است و برای عکسهایم با توجه به نگاه مثبتی که به ماجرای اعدام این افراد داشتم شرحی واقعی نوشتم همراه با دلیل که جایزه گرفت.
*تصور نکردید که با توجه به نگاه مثبتی که موضوع اعدام داشتهاید، همین شرح عکسها باعث شود که این جایزه را نگیرید؟
نه من واهمهای از این موضوع نداشتم و آن چه را که باور داشتم به عنوان شرح عکس نوشتم. فکر میکنم عکاس باید برای عکسهایش حرف داشته باشد و بتواند خوب حرفش را بزند.
*در شیوه نگارش شرح عکسها از ادبیات خاصی استفاده کردید؟
نه. هیچ نوع ادبیات خاصی در آن دخالت نداشت. خیلی ساده شرح عکسها را نوشتم و بعد ترجمه کردم.
*جایگاه عکاسی در ایران را چگونه میبینید؟
متأسفانه عکاسی در ایران بسیار سخت است. به خصوص عکاسی مستند و خبری که دیگر به یک شغل حقیر تبدیل شده است. هیچ ارگان و انجمنی نیست که به عکاسی اعتبار ببخشد و برنامههای متعدد عکاسی برگزار کند و از حقوق آنها دفاع کند.
*ولی عکاسان که انجمنهای متعددی در ایران دارند؟
انجمن داریم اما انجمنی جدی که حرکتهای بزرگی در عرصه عکاسی انجام دهد و به عکاسی ایران سروسامان دهد نداریم.این انجمنها بیشتر یک اسم هستند تا یک انجمن واقعی.
*در پایان؟
این جایزه و افتخار آن را را متعلق به خودم و همه جامعه عکاسی ایران میدانم و امیدوارم این جایزه انگیزهای باشد برای حضور بیشتر عکاسان در مسابقات جهانی و شاهد رشد و توفیق روزافزون عکاسان ایرانی باشیم.
گفتوگو : فاطمه حامدیخواه / خبرگزاری فارس
عکاس زیرکی است حرف هایش نگاه مثبت اش را به عکاسی نشان می دهد اما عکس اش چیز دیگری می گوید.. اعدامی در لباس سفید و روشن و تماشاچیان سیاه پوش آنچنان قاب عکس را فشرده اند که انگار خود دارند با دست هایشان او را خفه می کنند.. این تقابل سیاهی و سفیدی است.. اعدامی اوج گرفته است.. و جرثقیل انگار بازوان سیاه پوشان است.. این یک عکس معمولی است که بواسطه محتوای عکس مورد توجه قرار گرفته از جنبه بصری چیز فوق العاده ای ندارد جز اینکه نگاهی سیاه به موضوعی سیاه دارد..
اعدام اعدام است دیگر ...مثبت و منفی ندارد ! به نظر من با این عکس فاتحه نظام را خوانده اید
واقعا نگاه مثبت از این عکس فوران میکنه;)
متاسفانه هنرمندان ما با دیدی ساده انگارانه و پاک ،فکر میکنند که جشنواره های خارجی قدر و قیمت هنر آنها را میفهمند و با انواع و اقسام توجیهات سعی میکنند موفقیت خود را ازدید شایستگی هنر خود توضیح بدهند و به عبارتی حق مسلم خودمیدانند و فکر میکنند که خیلی گل کاشته اند ولی غافل از اینکه گل به خودی زده اند .و توانسته اند با ابزار قدرتمند هنر ضربه ای هنرمندانه به وجه ی این کشور بزنند .تورو خدا کمی هم سیاست یاد بگیرید یا حد اقل با یک فرد سیاسی دلسوز مشورت کنید . اگر آنها قوی ترین فیلمها رابر ضد ما بسازند به اندازه این شاهکار شما نمیتوانند تاثیر گذار باشند .
واقعا ک....................