ادلب، آوردگاه رقابتهای منطقهای
پارسینه: روابط و مشترکات میان ایران، روسیه و ترکیه در منطقه و حتی در سوریه به میزانی است که مانع از تبدیل سطح اختلافات طرفین به یک بحران همه جانبه یا نزاع مسلحانه مبدل شود و با درایت لازم نه تنها میتوان بحران ادلب را در کوتاه مدت برطرف کرده، بلکه این موضوع را به سکویی برای تامین ثبات بلند مدت در منطقه مبدل گرداند.
پارسینه- =حمیدرضا ابراهیمی : ادلب استانی در شمال سوریه و هم مرز با ترکیه این روزها شاهد درگیریهای وسیع منطقهای برای بسط نفوذ کشورهای درگیر در بحران سوریه است. مرکز استان ادلب، تنها مرکز استانی است که از سیطره دولت سوریه خارج مانده است و در مجموع این استان برای کلیه بازیگران بحران سوریه اهمیتی بالایی دارد.
دولت روسیه به جهت قرار گرفتن ادلب در کریدور غرب به شرق سوریه که حلب را به لاذقیه و مدیترانه از یک سو و از طرف دیگر به دمشق متصل میکند برای این منطقه اهمیت بالایی قائل است چرا که در مرحله بازسازی که جزء مهمترین مراحل پسا جنگ سوریه است مسکو بدون تردید نقش آفرینی پر رنگی خواهد داشت و حلب به واسطهی سابقه طولانی در امور صنعتی و بازرگانی همچنان نقش پایتخت اقتصادی سوریه را بازی خواهد کرد؛ لذا دسترسی این مرکز اقتصادی به دریای آزاد و پایتخت سوریه برای ارائه کالاهای تولیدی و دریافت سوخت و ملزومات تولید اهمیت فراوانی خواهد داشت. استان ادلب بعلت نزدیکی به لاذقیه و پایگاه راهبردی حمیمم نیز برای روسها اهمیت فراوانی دارد.
ترکیه نیز به عنوان کشور هم مرز با این استان که محل ورود پناهجویان به ترکیه بوده است و تا کنون باعث ورود بیش از سه میلیون آواره جنگی به این کشور شده برای این استان اهمیت ویژهای قائل است، به علاوه آنکه ترکیه حامی اصلی گروههای مخالف مسلح در این منطقه هم هست و طبیعتا برای بهره برداری از آنان در جهت بالا بردن توان مذاکره در مرحله گذار سیاسی بحران سوربه اشتیاق زیادی دارد. ضمن آنکه موضوع بازسازی و استفاده از راههای مواصلاتی استان ادلب برای ترکیه نیز حائز اهمیت است، هر چند اهمیت آن به میزانی نیست که روسها برای راههای استان ادلب قائلند.
ایران به عنوان متحد اصلی دولت سوریه به سهم خود منافعی را در ادلب دنبال میکند. ادلب از جهت حفظ امنیت استان حلب که محل حضور پر رنگ مستشاری ایران است حائز اهمیت است. استان ادلب به عنوان همسایه غربی حلب تاثیر فراوانی بر امنیت این استان دارد ضمن آنکه ادلب بعنوان همسایه شمالی استان حماء نیز اهمیت خاصی دارد. منطقه حماء منطقهای راهبردی در شمال سوریه است که از پایگاههای اولیه معارضان سوری بوده و بعلت همجواری با دو استان علوی نشین لاذقیه و طرطوس اهمیت فراوانی در پازل امنیت ملی سوریه دارد.
موقعیت ادلب در نقشه ژئوپولیتیک سوریه و همجواری با استانهای در کنترل دولت مرکزی دمشق باعث شده است که نقاط تماس این استان با سایر مناطق به طور مداوم شاهد درگیریهای پراکنده با نیروهای دولتی و متحدان آنها باشد و از طرفی وجود انبوه آوارگان جنگی در ادلب سبب شده تا هر نوع درگیری نظامی در این منطقه باعث بوجود آمدن بحرانهای انسانی وسیع شود که در درجه اول دولت ترکیه را متضرر میکند، از سوی دیگر دولت سوریه و متحدان آن نیز وجود نیروهای معارض را مانع استقرار وضعیت در شمال سوریه و آغاز روند سیاسی و اقتصادی جدید در این کشور میدانند و در صدد پایان دادن به این بحران هستند. در همین راستا در سال ۱۳۹۷ در شهر سوچی روسیه قرار دادی میان ترکیه و روسیه بعنوان دو بازیگر عمده شمال سوریه منعقد شد که در آن ترکیه موظف به جداسازی مخالفان مسلح از جنگجویان القاعده و همچنین بازگشایی مسیرهای حلب لاذقیه و حلب دمشق شد و در مقابل روسها نیز به نیابت از دولت روسیه و متحدان متعهد به آتش بس در ادلب شدند. اما پیچیدگیهای سیاسی امنیتی بحران ادلب باعث شد تا هیچ کدام از بندهای فوق اجرایی نشود. دولت ترکیه عملا موفق به جداسازی مخالفان و بازگشایی جادههای مذکور نشد و در مقابل آتش بس مذکور در قرار داد نیز محقق نگردید و طرفین گاه و بی گاه به حملات خود علیه یکدیگر و حتی مناطق غیرنظامی ادامه دادند.
محقق نشدن این شروط از سویی باعث شد تا از میانه سال ۱۳۹۸ ارتش سوریه با تمسک به عدم انجام تعهدات در پیمان سوچی آتش بس را ملغی و به تدریج در شمال حلب، حماء و اخیرا در ادلب دست به یک سلسله عملیات نظامی بزند و تعدادی از پستهای مراقبتی ارتش ترکیه را در محاصره خود قرار داده و قسمتهای شمال غربی حلب، شمال حماء و یک نوار ممتد از شرق به غرب ادلب را از سیطره معارضان خارج و جاده حلب دمشق معروف به ام ۵ را بازگشایی کند. در جریان این عملیات در چندین مورد میان ارتش سوریه و ارتش ترکیه درگیری مستقیم بوجود آمد تا آنکه در شامگاه ۸ اسفند سال جاری طی یک حمله هوایی به منطقه جبل الزاویه در شمال ادلب ۳۳ سرباز ترک در شدیدترین برخورد از آغاز بحران جان باختند. این حمله بلافاصله با واکنش ترکیه مواجه شد و در حملات متقابل ترکیه یک سرتیپ گارد ریاست جمهوری در حلب بهمراه چند تن از نیروهای هم پیمان جان باخته و همچنین دو فروند بمب افکن سوخوی سوری سرنگون شدند. تمرکز درگیریهای طرفین در شهر سراقب است که دقیقا در مسیر اتوبان دمشق حلب واقع و برای طرفین اهمیت خاصی دارد.
آنچه در این میان حدود درگیریهای طرفهای متنازع را مشخص میکند میزان وابستگی کشورهای درگیر با یکدیگر است. روسیه اخیرا روابطی راهبردی را با ترکیه آغاز کرده و قرارداد فروش پدافند پیشرفته اس ۴۰۰ با این کشور منعقد کرده است و سطح همکاریهای اقتصادی دو کشور بخصوص در زمینهی طرحهای بلند مدت در صادرات گاز بسیار ارتقاء یافته است.
از سوی دیگر روسها با ایران نیز همکاریهای نزدیکی در منطقه و مبارزه با گروههای تندروی مستقر در سوریه دارند و تامین امنیت سوریه بعنوان متحد راهبردی مسکو در این مرحله بدون وجود ایران مقدور نیست.
از طرفی ایران و ترکیه نیز دارای مرزهای مشترک و مشکل امنیتی مشترک در برابر شبه نظامیان جدایی طلب کرد هستند و در مناسبات اقتصادی نیز ایران به علت مراودات ارزی گسترده با ترکیه و بی رغبتی آنکارا در اجرای تحریمهای اقتصادی امریکا علیه ایران حساب ویژهای روی ارتباط با ترکیه باز میکند، به خصوص آنکه این احتمال وجود دارد تا با انتخاب مجدد دونالد ترامپ فشارها بر ایران تشدید گردد.
این مناسبات باعث شده تا این سه کشور علیرغم اختلاف نظر در منافع خود در سوریه رغبتی به درگیری مستقیم با یکدیگر نداشته باشند. ایران در بیانیه مستشاری خود تاکید میکند که میلی به زدن مواضع ترکیه علی رغم حمله ترکیه به پایگاه نزدیک به ایران ندارد؛ اردوغان صراحتا اعلام میکند که در ترکیه مشکلی با حضور ایران و روسیه ندارد و روسها نیز صراحتا مرگ سربازان ترک را به دولت آن کشور تسلیت میگویند. این روند نشان میدهد که سه کشور باید به ورود به یک دور مذاکرات فوری و تعدیل خواستهها به توافقی همه جانبه در سوریه دست یابند.
ترکیه باید بداند عملا بازگشت به دوران قبل از آغاز حملات ارتش سوریه و برگرداندن تمام نقاط مراقبتی مقدور نیست و باید تعدادی از این پستها را واگذار کند و در مقابل حتی جهت حفظ منافع خود امنیت دو جاده ام ۴ و ام ۵ را تامین کند و طرف مقابل نیز باید با درک ملاحظات انسانی و تعداد اسفبار پناهندگان و آوارگان سوری در شمال ادلب حداقل تا آغاز فرآیند سیاسی از تصرف مرکز استان ادلب پرهیز نمایند و در مقابل طی یک جدول زمانی ترکیه را متعهد نموده تا پس از اغاز روند سیاسی کل مناطق اشغالی را ترک کند. استمرار بحران ادلب به دلیل رویارویی سه قدرت ایران، ترکیه و روسیه که به طور همزمان روابط چندان مطلوبی با اسراییل و آمریکا به عنوان دو بازیگر مهم بحران سوریه ندارند برای این دو کشور امری مطلوب و باعث فرسایش توان عملیاتی دولتهای رقیب محسوب میشود و به همین علت آمریکا و ناتو در جریان بحران ادلب حاضر به کمک به ترکیه نشدند که این امر با مدیریت سیاسی میتواند حتی به فرصتی برای ایران و روسیه به عنوان دو قطب مقابل آمریکا مبدل شود و ترکیه را وارد ارتباطی راهبردی با تهران و مسکو نماید. امری که ایران در جریان کنفرانس آستانه بدنبال آن بود و امید دارد که بتواند با حضور ترکیه و روسیه محوری در مقابل حضور امریکا در منطقه تشکیل دهد.
روابط و مشترکات میان ایران، روسیه و ترکیه در منطقه و حتی در سوریه به میزانی است که مانع از تبدیل سطح اختلافات طرفین به یک بحران همه جانبه یا نزاع مسلحانه مبدل شود لذا درایت سیاسی موجود در دستگاههای دیپلماسی این کشورها میتواند نه تنها بحران ادلب را در کوتاه مدت برطرف کرده، بلکه این موضوع را به سکویی برای تامین ثبات بلند مدت در منطقه مبدل گرداند.
* کارشناس ارشد حقوق بشر
حکومت ترکیه به جای اینکه ارتشش را به جنگ اسرائیل بفرستد
دارد
در حرکتی هماهنگ با اسرائیل
ارتش حکومت سوریه را میزند!
البته ارتش اتراک و نواصب هیچ اقبالی در برابر ارتش اسلام ندارند
و مدام در حال عقب نشینی از استان ادلب و تلفات دادن هستند
توهم قدرت منطقه بودن کار دستتون نده صلوات!!
اول روسیه و ایران هر کدام فقط 100 هزار نفر از اواره گان زن و بچه ی ادلب را بعنوان پناهنده به کشورهای خودببرند و ثابت کنند بخاطر مردم سوریه تلاش می کنند.
زدن دزدکی سربازان ترکیه توسط روسیه تاثیر منفی عمیقی علیه روسیه در خاورمیانه گذاشت
یعنی روسیه قابل اعتماد نیست .
یکی به من بگه تزار پوتین روس چی میخواد وسط این غائله مربوط به غرب آسیا؟؟؟؟دخالت خارجی یعنی همین که پوتین اروپایی خودش رو انداخته وسط!!!
جنگ سوریه به نقطه حساسی رسیده . طلیعه پیروزی جبهه مقاومت بر داعش و کشورهای پشتیبان آنان بر همگان مشخص شده و بازیگران و مداخله گران در کشور سوریه هر کدام دارند اهداف خود را دنبال می کنن . ترکیه قافیه را باخته و تحمل شکست برایش سخت هست .