گوناگون

آیا فوتبال اروپا هم مثل فوتبال ما به پول نفت وصل است؟

پارسینه: دکتر ابراهیم فیاض با اشاره به اینکه من مخالف پخش بازی های جام ملت ها در تلویزیون هستم، گفت: بگذارید آنهایی که می خواهند بروند از ماهواره ها نگاه کنند، بیشترین ترویج ضداخلاق در جامعه ما از طریق فوتبال است.

دکتر ابراهیم فیّاض، عضو هئیت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و استاد مدعو دانشگاه امام صادق علیه السلام و دانشگاه باقرالعلوم قم است. وی علاوه بر 14 سال تحصیل دروس حوزوی، مدرک کارشناسی را در رشته پژوهشگری از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد را در رشته مردم شناسی از دانشگاه تهران و دکتری را در رشته فرهنگ و ارتباطات در سال ١٣٨١ با نوشتن رساله ای در زمینه تولید و تبادل معنی از دانشگاه امام صادق اخذ کرده است ، درباره حواشی فرهنگی بازی های جام ملت های اروپا 2012 و پیوند فوتبال اروپایی با سیاست و قدرت با این استاد صریح الهجه دانشگاه تهران به گفتگو نشسته ایم که متن این گفتگو را از نظر می گذرانید:

آقای فیاض، همانطور که می دانید، جام ملت های اروپا در 1960 میلادی بنیانگذاری شد، در دهه شصت میلادی چه فضایی بر اروپا و غرب حاکم بود و چرا اصولا چنین تورنمت بزرگ اروپایی در این دهه شکل گرفت؟

ببینید، دهه شصت میلادی، دهه ای است که در درون جوامع غربی یک بحران عمیق ایجاد شد، یک شکاکیت تمام عیار، یعنی عده زیادی از جوانان و دانشجویان غربی به قبول و پذیرفتن مرکزیت و مرجعیت تمدن غرب شک کردند، می بینید که در این سالهای دهه شصت، نهضت های دانشجویی معروف در اروپا پدید آمد، همینطور نهضت ها و جریان های ضدجنگ و غیرمتعارف مثل جریان هیپی ها، در واقع در دهه شصت، پدیده جنگ جهانی دوم در ذهن جوانان غربی رسوب کرد و به اصطلاح جا افتاد و بعد از فروکش کردن آن موج تبلیغاتی عظیم در مورد جنگ جهانی دوم، دوباره به آن مراجعه کردند، یک بازنگری و یک سئوال ، مثلا این سئوال برایشان ایجاد شد که اگر غرب بهترین تمدن است ، پس هفتاد میلیون کشته و این ویرانگری عظیم چرا از درون این تمدن بیرون آمد؟ این شکاکیت در دهه شصت به اوج رسید، در همین سالها جنگ ویتنام هم آغاز شد و بر این شکاکیت افزود.

در مورد این شکاکیت بیشتر توضیح می دهید؟ دقیقا ظهور و بروز بیرونی این شکاکیت چه بود؟

جوانان غربی حس کردند دچار خلاء شده اند، دیگر آن سبک کلاسیک زندگی در غرب، تفریحات مرسوم پاسخگوی این نسل جدید و عصیانگر نبود، جوان های غربی سعی کردند با رفتارهای جنسی غیرمتعارف و مواد مخدر و عصیان به این شکاکیت پاسخی بدهد، هربرت مارکوزه، فیلسوف بزرگ آلمانی هم در این فضا نظریه هایش را یافت، یک فضای شکننده و یک فاصله عمیق بین نسل ها در این دوره اتفاق افتاد که اگر تداوم پیدا می کرد، بسیار برای غرب خطرناک بود، از سوی دیگر تلفات آمریکایی ها در جنگ ویتنام و شکست آن ذهنیتی که آمریکا وارد هر جنگی شود، پیروز میدان است، این فضا را تشدید می کرد، آمریکا در جنگ ویتنام حدود بیست هزار نفر کشته داد، در این فضای شکاکیت بود که غرب به دنبال مناسکی برای "سرگرم سازی جوانان" رفت، از همین دهه شصت میلادی است که رقابت های فوتبال جام ملت های اروپا و جام باشگاهها شکل می گیرد، فوتبال به این شکل و وضع فعلی درمی آید و تبدیل به یک پدیده مافوق تصور می شود که آدرس انحرافی برای نپرداختن به موضوعات دیگر است، شما نگاه کنید که روند افول جنبش های دانشجویی بزرگ و مایه دار غرب از همین دوره آغاز شد و همین تب فوتبال آن تب سرد ضد سیاست را در جوانان غربی ایجاد کرد.

ما شاهد هستیم که از دهه شصت میلادی، به اصطلاح انقلاب سکس هم در غرب روی می دهد، می شود این را هم ردیف داغ شدن و بزرگ کردن پدیده فوتبال در نظر گرفت؟

بله قطعا همینطور است، در این روند غیر سیاسی کردن جوانان و سرگرم سازی عمومی شما می بینید که کاباره ها ایجاد می شود، نوع اخلاق عمومی در غرب متحول می شود، اختلاط جنسی، تغییر مناسبات زنان و مردان، از بین رفتن آن حیای قدیمی به جای مانده از قرن نوزدهم در غرب ، همه و همه از همین مقطع است که آغاز می شود، غرب سعی کرد دانشگاهها را غیر سیاسی کند و تمرکز جوانان از اعتراض و عصیان به سرگرم شدن تغییر دهد و فوتبال بهترین پاسخ برای این عطش بود.

به جز این مواردی که گفتید، چه انگیزه هایی در بزرگ کردن پدیده فوتبال نقش داشت؟

ببیند غرب مدام به دنبال ایده آل سازی است، غرب باید کلاس اروپایی ، کلاس فوتبال اروپا را مدام جلوی چشم جهان بگذارد و تبلیغ کند، تا هویت برتری جویانه اش را ارضا کند، جام ملت های اروپا در حقیقت یک مناسک اروپایی است برای اثبات خاص بودن و برتر بودن دریافت اروپایی از جهان، به شدت زیر لایه های تبلیغات ظاهری جام ملت های اروپا این موضوع را احساس می کنیم.

ارتباط فوتبال با سیاست را در دنیای غرب چگونه می بینید؟

بخش مهمی از هویت بخشی و عوام فریبی سیاستمداران غربی و اروپایی از طریق فوتبال انجام می شود، شما نگاه کنید که در حاشیه جلسه سران هشت کشور صنعتی، مسابقات را تماشا کردند و عکس گرفتند و رسانه های غربی اینها را منتشر کردند یا خانم مرکل شخصا به تماشای فوتبال تیم آلمان رفت، اینها قطعا حساب شده و معنی دار است، از آن طرف نگاه کنید در همین دوره جام ملت های اروپا، اسپانیا و پرتغال که جزو فقیر ترین کشورهای اروپایی هستند و الان در معرض بحران مالی هستند، قهرمان یورو 2012 می شوند، مردم اسپانیا با همین حس کاذب بردن جام ، احساس پیروزی می کنند و همگرایی شان به اتحادیه اروپا و هویت اروپایی بیشتر می شود و با همین فضای شلوغ و هیجانی رسانه ای بحران های فرهنگی و اجتماعی خودشان را پر می کنند.

-آقای دکتر فیاض، پدیده ای چون جام ملت های اروپا کجای نظام سرمایه داری غرب جای می گیرد؟

ببینید اگر غرب نتواند خودمحوری اش را جا بندازد و گفتمان بسازد و پروپاگاندای رسانه ای اش را نداشته باشد، طبعا نمی تواند کالایش را بفروشد، در غرب همه چیز باید کالا باشد و کالا هست، منطق اقتصادی داشته باشد، همه چیز غرب قابل خرید و فروش است، دانشگاه ها، صنعت و فوتبال غرب دقیقا به عنوان یک یک برند و الگوی جهانی مطرح می شود، فوتبال اروپایی هم از این قاعده مستثنی نیست و جزیی از نظام کالایی در سیستم سرمایه داری محسوب می شود، غرب کاری می کند که این کالاهای تولیدی اش در همه سطوح ، ایده ال جهانی جلوه کنند، یک استاندارد کامل که همه باید از آن یاد بگیرند، شما نگاه کنید که این قهرمانان فوتبال و فوتبالیست ها اصولا شغل دوم یا حتی اصلی شان مبلغ کالاهای مصرفی غربی در رسانه ها است، اصولا فرهنگ غرب از طریق فوتبال صادر می شود.

از نظر زیبایی شناسانه هم بسیاری معتقدند که فوتیال اروپایی به زیبایی فوتبال آمریکای لاتین نیست، شما با این نظر موافقید؟

بله، همه کارشناسان و حتی همه علاقه مندان فوتبال می دانند و می بیینند که فوتبال آمریکای لاتین، برزیل و آرژانتین از فوتبال اروپایی زیباتر و دیدنی تر است، ولی آیا تصویر رسانه ای غالب هم همین هست؟ امروز عملا فوتبال آمریکای لاتین تحت تاثیر فوتبال اروپایی و جام ملت های اروپا قرار گرفته است و اصلا در این گردونه اخبار و رسانه ها جای چندانی ندارد، بطور خلاصه بگویم که فوتبال اروپایی، بزرگترین مناسک غربی سازی برای مصرف کالاهای فکری و اقتصادی غرب است و فوتبال امروز عملا کانال غرب گرایی است.

در ایران این فوتبال اروپایی چه جایگاه و شاخص هایی دارد؟ آیا فوتبال ما هم تحت تاثیر فوتبال اروپایی است؟

من برای شما یک مثال بزنم، در دهه هفتاد شمسی، یک عده از فوتبالیست های ما رفتند اروپا، به طور خاص آلمان، مثل علی دایی و کریم باقری و ...، الان شما می بینید که همین تیپ ها شده اند نماد و شاخص صادرات فرهنگی و فوتبال اروپایی در ایران، انحطاط فوتبال ما بخاطر الگوبرداری از فوتبال اروپایی است و متاسفانه تقلید ما هم از فوتبال اروپایی در نازل ترین و سطحی ترین شکل است.

مثلا ؟ منظورتان دقیقا چیست؟

خیلی ساده است، آیا فوتبال اروپایی هم مثل فوتبال بیمار ما به پول نفت و بیت المال وصل است ؟ ما به چه حقی از بیت المال ارقام میلیاردی و کلان را می ریزیم در این فوتبال منحط که خروجی جز فساد و مصرف گرایی ندارد؟ بیت المال ما باید صرف دستمزد میلیاردی فوتبالیست ها بشود؟ این همه پولی که خرج شده و خرج می کنند چه تاثیری روی فرهنگ ما گذاشته است؟ وضعیت فرهنگ عمومی ما از فوتبال ضربه دیده است یا بهتر شده است؟

با سه میلیارد تومان که دستمزد فلان فوتبالیست است، می شود کتابخانه های همه دانشگاههای کشور را آباد کرد، نخبه پروری کرد، منجی تربیت کرد، ساختمان دانشگاه تهران الان در معرض ریزش و فرسودگی شدید است، من در کلاسی بودم در دانشگاه تهران که موقع بارش باران، سقف چکه می کرد و ما هر لحظه در کلاس، منتظر ریختن سقف بودیم و ... آن وفت ما می آئیم برای این فوتبال، این رقم های نجومی را خرج می کنیم، ما نباید خودمان را گول بزنیم، رسانه های خودمان، سه ساعت قبل از بازی درموردش حرف می زنند، انگار که مهمترین مشکل و معضل مملکت ما این است، همه توجهات به این جلب می شود

خوب بعضی ها معتقدند که اگر فوتبال پخش نشود، مردم به سمت ماهواره ها می روند و این بدتر است

اتفاقا من مخالف پخش بازی های جام ملت ها در تلویزیون هستم، بگذارید آنهایی که می خواهند بروند از ماهواره ها نگاه کنند، تلویزیون پخش نکند که این جو شدیدتر و این آسیب ها بیشتر شود، بیشترین بی اخلاقی ها، بیشتر ترویج ضداخلاق الان در جامعه ما از طریق فوتبال است و از آن بدتر اهمال و تسامحی که نسبت به اینها می شود، مثلا فوتبالیستی که مردم را در هواپیما ترساند و میکروفن هواپیما را برداشت و گفت: هوایپما در حال سقوط است و زن و بچه مردم را به گریه و جیغ انداخت، با این آدم چه برخوردی شد؟ در همه جای دنیا، این جرم است و مجازات شدید زندان دارد، در اسلام ارهاب، به معنای ترساندن مردم، حکمش اعدام است، ولی این آدم هنوز هم فوتبال بازی می کند و بازهم از بیت المال ارتزاق می کند ، اینها پیام های خطرناکی به جوانان ما می دهد. من امیدوارم که به جام جهانی نرویم، چون هیچ فایده ای ندارد و فقط خرج کردیم، پایان نامه ای داشتیم که بررسی کرده بود که سهم ورزش حرفه ای در ورزش و تندرستی عمومی چیست، تحقیق کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که هیچ اثری ندارد ، اصلا ورزش قهرمانی و حرفه ای هیچ تاثیری روی ورزش عمومی ندارد، من اینجا می خوام صریح تر صحبت کنم، گوشه استادیوم ها پر از مواد مخدر است، نرخ بسیار زیاد جابجایی و فروش مواد مخدر در همین اماکن انجام می شود، حتی دیده شده است که در گوشه همین استادیوم ها، افراد مشغول مصرف هروئین و قرص های شادی بخش و توهم زا هستند، فحش های رکیک، ضدفرهنگ های مخرب شفاهی ما همه از استادیوم ها می آید و این قابل انکار نیست و روز به روز هم وضع بدتر می شود، شما روزنامه های ورزشی و آن مافیایش را نگاه کنید، فرهنگ نوشتاری این نشریات ورزشی ضداخلاق متاثر از همان فرهنگ فوتبال اروپایی است، شبانه روز ضداخلاق را در جامعه پمپاژ می کنند و فقط هیجان کاذب می آفرینند.

کجای دنیا با تزریق پول میلیاردی توانسته اند فوتبال موفق داشته باشند؟ با مربی خارجی که یک مینی بوس مترجم و دستیار و معاون و ..می خواهد چطور می شود تیم داری کرد؟ بهتر نبود از مربی داخلی استفاده کنیم؟ من مطمئنم که "کی روش " ما را سرکار گذاشته است، متاسفانه باشگاههای تهرانی استقلال و پرسپولیس از همه بیشتر تحت تاثیر این ضدفرهنگ هستند، سپاهان پر افتخارتر است یا پرسپولیس یا استقلال؟

منبع: هفته نامه سروش

ارسال نظر

  • ناشناس

    چون در این مملکت هم از فوتبال همان استفاده ابزاری که غرب از آن بهره بود را دارند می برند و همان منافع را در قبال شکاکیت جوانان ، برای آقایان دارد . وگرنه این همه سردار را بسیج نمی کردند که تنور فوتبال را گرم کنند !!

  • مهدی

    من با نظر دکتر خیلی،خیلی موافقم.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار