گوناگون

آقای احمدی نژاد مردم جواب این سئوالات را بلدند!

آقای احمدی نژاد مردم جواب این سئوالات را بلدند!

پارسینه: اما برای پی بردن به شیرینی و تلخی واقعی این سیاست به فردا نه، که باید به دیروز و به هفت سال گذشته نگاه کرد و دید آیا واقعا مردم در این هفت سال به عرصه رسانه و سیاست و اقتصاد آمدند و در صورت حضور، آیا سودی عاید مردم شد یا خیر؟ «مردم» جواب این سوالات را بلدند

ارسینه - مصطفی مسجدی آرانی: حتما همه کسانی که که پریروز، روزنامه ایران را خریدند یا در دکه مطبوعاتی و سایت‎‌های اینترنتی آن را دیدند؛ تیتر نخست این روزنامه را خوانده‌اند. روزنامه دولت با پوشش دادن سخنان روز قبل رئیس دولت در همایش اصل 44 تیتر زده بود: «درخواست رئيس‌جمهور؛ نظرخواهي اقتصادي از مردم»!

رئیس جمهور روز قبل به همایشی رفته بود تا از اصل 44 بگوید. اصلی که اقتصادی را به سه بخش دولتی و خصوصی و تعاونی تقسیم می‌کند و از سال 1384 با ابلاغیه مقام رهبری بنا شده است که بخشی از سهم دولت به بخش خصوصی واگذار شود. رئیس جمهور اما ترجیح داد که از واژه خصوصی کمتر استفاده کند و بیشتر از مردم سخن بگوید.

در خلاصه سخنرانی که سایت ریاست جمهوری از این همایش ارائه کرده 22 بار واژه مردم به کار رفته در حالی که تنها دوبار از واژه خصوصی استفاده شده است. اثبات این موضوع البته نیاز به این اعداد و ارقام ندارد. رئیس جمهور سراحتا در بخش از سخنرانی خود گفته «معتقدم تنها كساني كه مي‌توانند ظرفيت‌ اقتصادي كشور را فعال كنند، توده‌هاي مردم هستند، چرا و زماني همه ظرفيت‌هاي اقتصادي‌مان فعال مي‌شود كه همه ملت، عنصري مفيد در اقتصاد بوده و به سازوكار و فعاليت اقتصادي آشنا باشند به همين خاطر است كه در بسياري از مواقع بجاي خصوصي‌سازي از واژه مردمي‌سازي استفاده مي‌كنيم.» او البته پیش از این هم از چنین واژه‌ای استفاده کرده بود.

«مردمی سازی» به جای «خصوصی سازی» سیاست دولت نهم و دهم در اجرای اصل 44 بوده است. سیاستی که به اعتراف خود رئیس جمهور در همان مراسم باعث این شده است که بخش بزرگی از واگذاری‌ها به دلیل «عدم توانمندی مردم» به شبه دولتی‌هایی انجام شود که خود به یک دولت تبدیل می‌شوند و این دقیقا خلاف آن چیزی است که هدف ابلاغیه اصل 44 قانون اساسی بود.

اشاره احمدی نژاد به مردم و عدم توجه او به توانمندسازی سرمایه‌داران بخش خصوصی این مساله را روشن می‌کند که او بیش از آنکه بخواهد بخش خصوصی توانمند شود به توانمندی مردم می‌اندیشد. او بارها از این مطلب سخن گفته که نمی خواهد عده‌ای (300، 400 یا سه هزار نفر (!) ) اقتصاد را بدست بگیرند. تا اینجای کار مشکلی دیده نمی‌شود و حتی ممکن است رئیس دولت باید این سخنان و شعارها تحسین شود اما...

اما نکته اینجاست که محمود احمدی‌نژاد باید به این سوال پاسخ دهد که در این صورت چه کسی باید سرمایه لازم برای پروژه‌های مختلف تولیدی، تجاری و خدماتی کشور ا تامین کند؟ چه کسی باید در کشور به عنوان سرمایه‌گذار شناخته شود و بتواند با ایجاد استغال در بهبود وضعیت اقتصادی کشور بکوشد؟ و نیز به این سوال پاسخ دهد که مگر سرمایه داشتن و افزایش آن - البته با رعایت تمام قوانین و مقررات - جرم است که این چنین باید سرمایه دار را کنار زد تا به مردم رسید و گفت «اصل 44 برای این آمده است که مردم به اقتصاد باز گردند.». النهایه باید به این سوال پاسخ داد که مگر سرمایه داران جزو مردم نیستند که این تقسیم بندی‌ها را ارائه می‌کنیم؟

مسلم است که قدرت اقتصادی مردم برای ورود به پروژه‌های مختلف، قدرت ریسک آنان برای سرمایه‌گذاری و چندین و چند عامل دیگر مانع مشارکت جمعی و کلان مردم در اقتصاد است. رئیس دولت هم شاید بیش از دیگران و پیش از دیگران این مساله را بداند اما در این صورت چرا او بر این مطلب تاکید می‌کند؟ آیا او از فرهنگ و روحیه سرمایه‌دار ستیز مردم خبر دارد؟

ابن البته تنها اشاره احمدی نژاد به مردم نیست. مساله «نظرخواهی اقتصادی از مردم» که در ابتدا بیان شد هم نمونه دیگری است. رئیس جمهور در این برنامه گفته است «توانمند سازي مردم به معناي كمك‌رساني به آنان نيست بلكه به معناي آن است كه با برنامه و شيوه مناسب فرصت‌ها را در اختيار مردم قرار دهيم كه حداقل آن، اجازه اظهار نظر و دخالت مردم در مسائل اقتصادي است.» او از این مساله انتقاد کرده که «در برخي بحث‌هاي كلان اقتصادي كه در آن‌ها اختلاف نظرهاي بسياري وجود دارد حتي يكبار هم نشده كه گروه‌هاي مباحثه كننده نظر مردم را جويا شوند.»

در اینجا فارغ از این مساله خود دولت به عنوان مجری اقتصادی تا چه اندازه چنین کاری را انجام داده؛ باید به بطن جمله مراجعه کرد. این جمله نیز علی رغم ظاهر زیبایش، معنای دیگری دارد. نظر خواهی اقتصادی از مردم یا باید به شیوه دموکراسی آتنی و جمع شدن همه مردم در یک میدان(!) باشد که عملا غیرممکن است. یا این نظر خواهی باید از طریق رفراندوم صورت گیرد که راه مشخص در قانون اساسی دارد و یا راه دیگری دارد که از همه این‌ها ساده‌تر است. رجوع به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی که از طریق انتخابات به نمایندگی مردم انتخاب شدند و نماینده واقعی مردم آن‌ها هستند. چه شده که رئیس جمهور در اینجا هم می‌خواهد نمایندگان را کنار بزند و به خود مردم برسد؟

اشاره به مردم البته فقط در بحث اقتصادی دیده نشده است. رئیس جمهور از ابتدای دولتش نشان داده که با احزاب به عنوان نمایندگان جامعه سیاسی ایران یا با سایر نمایندگان جامعه مدنی چون سازمان‌های غیردولتی هم میانه خوشی ندارد. او در عین‌حال با رسانه‌های داخلی به عنوان نمایندگان افکار عمومی هم رابطه خوبی ندارد و به غیر از کنفرانس‌های مطبوعاتی سخنرانی‌وار چند وقت یکبار و گفتگوهای کوتاه، پای حرف و بحث رسانه‌های ایرانی ننشسته است. در عین حال او ترجیح داده که سخن خود را در قالب سخنرانی های توده وارد مطرح کند و برای آگاهی از مشکلات مردم نیز «30 میلیون» نامه از آنان جمع آوری کند. در این سه عرصه نیز نوعی گریز از نمایندگان و گروه‌های مرجع مردم و میل برای مراجعه به خود مردم وجود دارد.

ذکر این نکته ضروری است که این یادداشت به دنبال حذف مردم از اقتصاد، تصمیم گیری اقتصادی و سیاسی، عرصه سیاسی و یا رسانه‌ای نیست و نیز به دنیال حمایت مطلق از سرمایه‌داری و دموکراسی نمایندگی و احزاب سیاسی و رسانه‌ای هم نیست. مساله این است که هر کدام از این‌‌ها در جایگاه خود در جامعه نقش مهمی دارند و نباید به بهانه توجه به مردم به عرصه حذف نهادهای واسطه ای قدم گذاشت.

در عین حال نباید از خاطر برد که معیار مشخصی برای احصای مردم وجود ندارد و به دلیل همین روشن نبودن این مفهوم کلی نمی‌توان از دولت یا مسئولین پاسخگویی را مطالبه کرد. مثلا نمی‌توان از دولت پرسید که آیا مردم در اقتصاد مشارکت دارند یا خیر؟ چون دولت می‌تواند در پاسخ بگوید بله و بعدا مدعی باشد که چون همه نهادها برخاسته از مردمند پس دولت در اقتصاد به مردم نقش داده است. سستی و نادرستی این استدلال واضح است و مشخص است که چگونه می‌توان با اشاره به مفهوم ناروشن مردم از پاسخگویی فرار کرد.

سخنان احمدی‌نژاد در عین حال ممکن است برای بسیاری شیرین باشد. سخن از واگذاری اقتصاد به مردم، تصمیم‌گیری توسط مردم و از میان بردن احزاب برای سیاست مردمی اما برای پی بردن به شیرینی و تلخی واقعی این سیاست به فردا نه، که باید به دیروز و به هفت سال گذشته نگاه کرد و دید آیا واقعا مردم در این هفت سال به عرصه رسانه و سیاست و اقتصاد آمدند و در صورت حضور، آیا سودی عاید مردم شد یا خیر؟ «مردم» جواب این سوالات را بلدند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار