گوناگون

همه فکر می کنند مجری های تلویزیون پولدارند

همه فکر می کنند مجری های تلویزیون پولدارند

پارسینه: در حال و هوای این روزهای تلویزیون که مردم رغبتی به نگاه کردن آن ندارند برنامه ای مثل ورزش از نگاه 2 مثل معجزه ای است که شبکه 2 را نجات می دهد.با پوریا تابان هم صحبت شدیم تا همه باید و نباید هایش در مجری گری را کنکاش کنیم.تابان مجری خوش آتیه شبکه 2 سیما همه راه های طی شده اش را در مسیر برایمان بازگو کرد.

پارسینه - محمد عاشق: در حال و هوای این روزهای تلویزیون که مردم رغبتی به نگاه کردن آن ندارند اما شاید ورزش از نگاه 2 مثل معجزه ای است که شبکه 2 را نجات می دهد. با پوریا تابان هم صحبت شدیم تا همه باید و نباید هایش در مجری گری را کنکاش کنیم. تابان مجری خوش آتیه شبکه 2 سیما همه راه های طی شده اش را در مسیر برایمان بازگو کرد.

*پوریا تابان را از گذشته تا امروز برایمان تعریف کن.
من پوریا تابان هستم.نه پوریا تابانی ،نه پوریا تابان نژاد،نه پوریا تابان زاده،پوریا تابان خالی. می دونم برای چی به این دنیا آمدم و برای چی باید زندگی کنم و کجا باید برم. مانیفست ذهنی زندگی خودم را دارم و زیاد در قید و بند دنیا نیستم.

درس خوندم و به شدت شیطان بودم. از دیوار صاف بالا می رفتم. از 16 سالگی تنها زندگی کردم و مستقل بودم. اولین سفر زندگی ام را در سن 12 سالگی با اجازه پدرم رفتم و 500 کیلومتر از محل زندگی دور شدم. در 19 سالگی دور ایران را با دوچرخه دور زدم.

همیشه ناپلئونی قبول شدم. یادم میاد چهارم دبیرستان در املای فارسی صفر شدم. وقتی پیگیر شدم به من گفتند به جای 20 غلط 36 مورد غلط املایی داشتم. این با وجود این بود که رشته ام انسانی بود.

*پوریا تابان چطور وارد تلویزیون شد.
اول این موضوع را بگویم که من مثل شما خبرنگار بودم و در روزنامه خبر ورزشی کار می کردم و دبیر سرویس بسکتبال بودم. از کار رسانه ای دور نبودم و خاک خورده همین محیط هستم. اما موضوع اجرا هم از همین جا شروع شد. یک روز در تحریریه روزنامه نشسته بودم که تلفن زنگ و خورد من جواب دادم. آقایی پشت خط بود که اتفاقا با خود من کار داشت. شماره یکی از بازیکنان بسکتبال را می خواست. خودش را به من تهیه کننده برنامه معرفی کرد و همین موضوع کلید ورود من به رسانه تصویری بود.

یک روز داشتم داخل پیاده رو خیابان ولی عصر راه می رفتم و آرزو هام رو بلند بلند از خدا می خواستم. یکی از آنها این بود که مجری باشم، چون عاشق این کار هستم. تقریبا 2 هفته بعد نیما نهاوندیان به من زنگ زد و گفت برنامه جدیدی قراره روی آنتن شبکه 2 برود به اسم دورخیز. آقای شریف کاظمی دنبال مجری می گردن و من اسم تو رو دادم. این را هم بگویم که من و نیما اصالتا اهل گرگان هستیم. به دفتر آقای کاظمی رفتم و با هم صحبت کردیم و قرار شد من یکی از مجریان این برنامه باشم.


*تو چه ژانرهایی اجرا داشتی؟
تقریبا در همه ژانرها اجرا داشتم و فقط در ژانر اقتصادی فعالیت نکردم و واقعا این مقوله را نمی فهمم(می خندد). البته سیاست را هم نمی فهمم ولی اجراهای سیاسی داشته ام. خودم فکر می کنم در اجرای اجتماعی هنری بهتر هستم.

*می خواهیم وارد بحث بدون فیلتر بودن صدا وسیما برای جذب بازیگر و مجری بشویم.خود شما هم از آن دسته افرادی هستی که بدون فیلتر وارد این کار شدی.به نظر من این اتفاق به ضرر جامعه و صدا وسیماست.نظر شما چیست؟
من شخصا با فیتر مخالفم. مگر خداوند بنده هایش را فیلتر می کند که ما فیلتر کنیم.چه لزومی در این زمینه وجود دارد که راه را ببندیم و جلو ورود جوانان را به این عرصه را بگیریم. در ضمن بازیگران و مجری های سیما عقبه ای دارند که خود نوعی فیلتر است. من پوریا تابان از سال 76 وارد رسانه شدم و سال 86 وارد عرصه اجرا شدم. خود این 10 سال کار رسانه، نوعی فیلتر است.

*مساله این است که اگر جوانی وارد شد و بعد از به شهرت رسیدن به کشورش و آیین های آن پشت کرد چه کسی پاسخگوی اذهان عمومی و مردم است؟مردمی که آن فرد را الگو قرار داده بودند و به او احترام می گذاشتند ناگهان مجری یا بازیگر محبوبشان را در بستر غرب و در دامن فحشا می بینند.نمومه اش حسینی مجری شبکه 5 سیما.
ببینید من می گویم نمی شود به گناه نکرده انسان ها را عتاب کرد. چطور می شود فیلتری قرار داد تا آنهایی که می خواهند وارد این عرصه شوند از گناه آینده آنان جلوگیری کرد. راحت بگویم اگر فیلتر را سدی برای جلوگیری از آب رونده استعداد می بینید با آن مخالفم اما اگر فیلتر را سبدی برای غربال خوب ها در نظر بگیریم با آن موافقم. سبدی که باعث سر ریز آنهایی شود که به قول شما به اجتماع ضربه می زنند.

*حالا اگر به قول شما این فیلتر وجود نداشت و مجری یا بازیگری آمد و به شهرت رسید و به هر دلیلی ممنوع التصویر شد یا اجازه کار کردن به او داده نشد.اجازه دارد به جامعه پشت کند و به دلیل ممنوع الکار بودن به شبکه ماهواره ای برای اجرا و دیده شدن برود؟
ببینید من نمی توانم ضامن بقیه باشم یا کار انها را نقد کنم. چون به قول معروف با کفش های آنها راه نرفتم اما خود پوریا تابان اگر روزی این اتفاق برایش رخ دهد هرگز چنین کاری را نخواهد کرد. من عاشق مردمم، عاشق ایرانم و حتی اگر روزی مسئولی حتی به اشتباه از فعالیت من جلوگیری کند هرگز به مردمم و کشورم پشت نمی کنم.


*تا به حال شده در اجرای برنامه از خط قرمزت رد شوی؟مثلا جایی در حال اجرا مهمان برنامه ات روی آنتن چیزی بگوید و نتوانی برنامه را کنترل کنی به خاطر آن تذکر بشنوی.
اجازه بدهید این موضوع را بگویم که مجری خوب در کنار خوب حرف زدن، اطلاع کافی داشتن، بحث را به درستی از جایی به جایی بردن،خوب مطرح کردن بحث ها، باید بتواند در کمال احترام به مهمان در لحظات پیش بینی نشده برنامه اش را کنترل کند. برای مثال اگر صندلی من در خلال برنامه بشکند و من بتوانم برنامه را جمع کنم مجری توانمندی هستم.در جواب سوال هم باید بگویم تا به حال این اتفاق برای من نیفتاده و تذکری نشنیده ام.

*به نظرت اگر مجری یا بازیگری از خطوط قرمز عبور کرد باید چه برخوردی کرد؟
اصلا نباید برخورد کرد. انسان جایز الخطاست. هر کسی ممکن است اشتباه کند. در ضمن باید در کنار تنبیه تشویق هم باشد و در اروپا و امریکا جشنواره هایی هستند که در کنار سینما کار مجریان را هم بررسی می کنند و از مجریان هم تقدیر می شود. اما ما نه تنها تقدیر نمی کنیم بلکه تنبیه هم می کنیم. هنرمندان ما در فقر از دنیا می رن. امثال مهدی فتحی کم نیستن.

*از این بحث ها فاصله بگیریم و وارد دنیای اجرای پوریا تابان شویم.از کسی در اجرا الگو می گیری؟راحت بگویم ادای کسی را در می آوری؟
نه. به هیچ وجه. من اعتقاد دارم مقوله اجرا و بازیگری بسیار با هم تفاوت دارد. اگر مجری ادا در بیاورد وارد بازیگری شده و من مجری بازیگر را دوست ندارم.

*تفاوت اجرا و بازیگری را در چه چیزی می بینی؟
بازیگری یعنی خلق یک کاراکتر ولی در اجرا باید خودت باشی و اجرا هم از بازیگری در فیلم و سریال سخت تر است هم از تیاتر. در اجرا شما اجازه اشتباه نداری. برداشت دوباره ای وجود ندارد.


*انتقادی که به بعضی مجریان وارده می شود این موضوع است که نمی خواهند از صفحه تلویزیون بروند.به شما هم چنین انتقادی وارد شد و با آن دسته مقایسه شدی. اگر روزی مردم تورا نخواهند دل می کنی و بروی؟
اولا این مجریان تاریخ تلویزیون ما هستند و قابل احترام اما من اگر روزی احساس کنم مردم مرا نمی خواهند حتما می روم.

*به نظر خودت می توانی بازیگر شوی؟
بازیگری را دوست دارم و فکر می کنم اگر بازیگر شوم موفق می شوم. اگر کسی به من پیشنهاد بازی دهد رد نمی کنم.

*پوریا تابان دغدغه اجتماعی هم دارد؟وقتی یک بچه گل فروش کنار ماشینت می ایستد چه احسای داری؟
گاهی به اندازه تمام دنیا در دلم غمگین می شوم. من خوب درک می کنم این کودکان چه زندگی را تحمل می کنند.خود من در سن 14 سالگی دست فروشی کردم.در سن 17 سالگی در اغذیه فروشی کار کردم.در کمربندی تهران. پایین تر از خانی آباد بیل و کلنگ زدم و جوش کاری کردم. من طعم فقر را می دانم. من می دانم فقر مادی و معنوی نقطه هاش کجاست! می دونم تنهایی چه شکلی داره!
من جامعه م رو دوست دارم و براش هر کاری از دستم بر بیاد می کنم.
(و یکی از شعرهایش را برایمان می خواند)

*مجری های صداو سیما پولدارند؟
به هیچ وجه.ما به دلیل جایگاه اجتماعی که داریم نمی توانیم هر کاری انجام دهیم و گاهی در رکورد کاری بد جوری در فشار قرار می گیریم..ولی همه فکر می کنند مجری ها پولدارند.
*سقف کارت کجاست؟

دوست دارم یکی از بهترین مجری های تاریخ تلویزیون باشم.دوست دارم قله های قلب مردم را فتح کنم.

*اگر به پوریا تابان پیشنهاد بدهند برای جمع آوری رای در ستاد انتخاباتی شخصی فعالیت کند چه می شود؟
باش تا صبح دولتت بدمد. اگر از فقر بمیرم هم چنین کاری را نمی کنم. من به هیچ قیمتی خودم را نمی فروشم.

*عادل فردوسی پور به صورت موازی با شما برنامه ورزشی اجرا می کند؟از مقایسه شدن با عادل نمی ترسی؟
نه.عادل دوست عزیز من است و خوشحالم با او مقایسه می شوم. او بالای 10 سال است برنامه 90 را در کنداکتور سیما دارد. یعنی 10 سال آزمون و خطا. یعنی 10 سال تجربه. من 1 سال است برنامه ورزشی اجرا می کنم و خوشحالم با عادل مقایسه می شوم.

*نظرت را راجع به مجریانی که نام می برم بگو.
احسان علیخانی:بی نهایت مطالعه بالا.بهترین صدا و فن بیان.بی پروا در رعایت کمال ادب.
فرزاد حسنی:در اوج توانمندی،نگاهش به انسان را دوست ندارم.
سید علی ضیا:بازیگری را با اجرا قاطی می کند.
ژیلا صادقی:پر از واژه و سرعت انتقال.
محمدرضا شهیدی فر:تسلط در گونه های مختلف اجرا.
نیما نهاوندیان:(اشک در چشمانش حلقه می زند)هیچ وقت فهمیده نشد. درک نشد. تنها موند و تنهاش گذاشتیم. از سال 85 مخصوصا سال 86 یکی از صمیمیترین دوستان من بود. تو 6 ماه آخر تنهاش گذاشتم. امیدوارم منو ببخشه. دقیقا 4 سال و 7 ماه صبح های جمعه با هم برنامه اجرا کردیم و هیچ وقت به مشکل بر نخوردیم. یک انسان کامل بود.

*فانتزی های پوریا تابان چه چیزهایی است؟
پوریا تابان دیوانه است. مجنون است. عاشق است. کودک درونش بیداد می کنه. گاهی الکی خوش و گاهی به شدت غمگین.
عاشق شخصیت بهلول.

*تا با اینجا خوب جلو آمدی این موضوع را مدیون چه کسانی هستی؟
به مجید گالشی مدیونم. به محمدرضا فروتن مدیونم. به رضا صفدری مدیونم. به اصغر شریف کاظمی مدیونم. به سید مجتبی سجادی مدیونم.
ولی در کل مدیونم خودم هستم چون هدف داشتم و می خواستم ثابت کنم انسان توانایی انجام خیلی کارها را دارد.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار