ملک الموت به چه صورت ظاهر میشود؟
پارسینه: از آیات کریمه قرآن و روایات معصومین(ع) استفاده مىشود که قبض روح انسانها با هم متفاوت است و برخورد فرشتگان مرگ با انسانهاى متوفى کاملا فرق مىکند.با یکى از روى ملاطفت و رافت و با صورتى زیبا برخورد مىکنند و با دیگرى از روى غضب و شدت و با چهرهاى زشت و کریه المنظر.باید روشن بشود بالاخره چهره قابض ارواح به چه شکلى است و چگونه در مقابل انسان محتضر ظاهر مىشود.
روایت شده است که: حضرت ابراهیم خلیل(ع) به ملک الموت گفت: آیا مىتوانى با آن صورتى که روح فاجر را قبض مىکنى خودت را به من بنمایى؟ ملک الموت عرض کرد: تو طاقت و تحمل این را ندارى (که مرا بدان صورت ببینى) حضرت ابراهیم(ع) فرمود: بلى (طاقت دارم تو را بدان صورت ببینم).ملک الموت عرض کرد: صورت خود را از من برگردان و سپس مرا ببین. حضرت ابراهیم(ع) بدین طریق به ملک الموت نظر کرد.
ناگهان دید مرد سیاه چهرهاى با موهاى راست شده و بوى متعفن و با لباسهاى سیاه، به طورى که از دهان و از دو سوراخ بینى او دود و آتش زبانه مىکشید، در مقابل او حاضر است.حضرت ابراهیم(ع)غش کرد. اما ملک الموتى که با چهرهاى زیبا و نکو در مقابل حضرت ابراهیم(ع)حضور داشت چگونه به صورتى زشت و کریه مبدل شد؟ باید گفت: فرشتگان موجوداتى مجردند. مجردات در مقابل مادیاتاند.ماده محدود به زمان و مکان و دست خوش تغییر و تحول و در معرض زوال و فساد است، به خلاف مجردات که از این خصوصیات مبرا هستند.
فرشتگان نیز موجوداتى منزه از مادهاند.لذا خصوصیات ماده در آنها راه ندارد و شکل نمىپذیرد. حال که فرشتگان چنیناند، پس این همه روایات که از هیئت و شکل فرشتگان خبر دادهاند (از جمله روایت مزبور) چه مىشوند؟ باید گفت همه این اخبار از باب «تمثل» است و تمثل با «تشکل» فرق مىکند. معناى تمثل ملک به صورت انسان این است که ملک در ظرف ادراک بیننده به صورت انسان درمىآید، در حالى که بیرون از ظرف ادراک او واقعیت و خارجیت دیگرى دارد و آن عبارت از صورت ملکى است.
به خلاف تشکل که اگر ملک به صورت انسان متصور و متشکل بشود، مبدل به انسان واقعى مىشود؛ چون در حالت تشکل، هم در ظرف ادراک بیننده و هم در خارج ادراک، صورتى یکسان دارد.قرآن کریم در جریان تمثل جبرئیل براى حضرت مریم(ع) مىفرماید: جبرئیل به صورت بشرى براى مریم(ع) تمثل کرد. و این بدین معناست که جبرئیل در ادراک مریم(ع) به صورت بشرى محسوس شد نه این که واقعا جبرئیل به همان صورت درآمده است.
پس تمثل عبارت است از ظهور چیزى براى انسان به صورتى که انسان با آن الفت دارد و متناسب با همان غرضى است که به خاطرش ظهور کرده است. مثلا جبرئیل به صورت بشرى تمثل کرد؛ چون مالوف و معهود آدمى از رسالت همین است که شخص رسول رسالت خود را بگیرد و نزد مرسل الیه بیاید و از طریق تکلم و گفتوگو آن را ادا کند.
یا مانند تمثل دنیا براى امام امیرالمومنین (ع) که به شکل زنى زیبا و فریبنده ظهور کرد؛ چون معهود و مالوف دلهاى بشرى همین است که در مقابل دخترى زیبا بیش از هر چیزى فریفته مىشود. با بیان این مقدمه که اولا، فرشتگان، موجوداتى مجردند و ثانیا، اگر رابطهاى بین ملائکه و انسان هست به صورت تمثل است و ملائکه هیچ گونه تشکلى ندارند، نوبت به پاسخ پرسش این بخش مىرسد و آن اینکه ملک الموت و دستیاران او در هنگام قبض روح داراى شکل خاصى نیستند، بلکه این تلقى و دریافت و ادراک انسان محتضر از فرشته مرگ است که او را به صورت خاصى رویت مىکند. در حقیقت باید گفت: ملک الموت و فرشتگان قابض ارواح مانند آیینه صاف و روشناند و در مقابل هر محتضرى که قرار مىگیرند صورت ملکوتى صفات و اخلاق و اعتقادات خود او را نشانش مىدهند.
در واقع انسان محتضر صورت برزخى ملکات خود را در فرشته مرگ مىبیند، لذا فرشتگانى که مامور قبض روح مومنان هستند،بنا به روایات وارد شده، صورتى زیبا دارند و در مقابل، ماموران قبض روح کافران و تبهکاران چهرهاى زشت و کریه دارند. در نتیجه، شکل ظهور فرشته مرگ، هنگام قبض روح، به ملکات و اعتقادات شخص محتضر بستگى دارد. هر چه اعمال و نیات و عقاید انسان محتضر پاک و بىشائبه باشد، ملکى را که رویت مى کند زیباتر و دلرباتر است و هر چه اعمال انسان زشت و پلید باشد، فرشتهاى را که مىبیند خشنتر و وحشتناکتر است.
ارسال نظر