درخواست مریم امیرجلالی از رئیس صدا و سیما
پارسینه: میگوید "تمام کسانی که الان مشغول فعالیتند باید صفحه مجلات را از بهار و بهاریه پر کنند، نه امثال من که کار نمی کنیم. دیگر کسانی که برای این کارها توان و انرژی میگذارند مطرح نیستند؛ کسانی که ارتباطات نزدیک دارند مطرحند و همه جا هم هستند؛ در تمام کارهای سینما و تلویزیون حضور دارند."
معتقد است "همه جا رابطهها چنگ انداخته بر روی ضابطهها؛ ضابطهای وجود ندارند، فقط رابطه وجود دارد که ما هم متاسفانه یا خوشبختانه یاد نگرفتیم این رابطه را چطور باید برقرار کنیم!"
سایت شبکه ایران بر این مقدمه افزوده است: مریم امیرجلالی که پیش از این بازی او را در مجموعههای پرمخاطبی همچون «خانه به دوش»، «متهم گریخت»، «ترش و شیرین»، «چاردیواری» و... شاهد بودهایم شخصیت مهربان و در عین حال رکگویی دارد. میگوید "تصور میکردیم در هر کاری توانایی ، صداقت، انسانیت و صمیمت کارساز است اما الان پی بردهایم که اینها کارساز نیست و جز اینکه اعصابت را خرد کند هیچجا گرهگشا نیست."
خیلی سخت راضی به مصاحبه میشود اما وقتی میپذیرد که با ما همصحبت شود بسیار با حوصله و صریح از مسائلی سخن میگوید که این روزها موجب دلخوری و گلایهمندی بسیاری از همکارانش شده است. ما حصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
در حوزه موسیقی برای سال 92 چه برنامههایی دارید.
در حوزه موسیقی هم وضعیت همین است؛ آنهایی که پشتشان به جایی گرم است و همه جوره حمایت میشوند راحت و آسوده کار میکنند اما ما که پشتگرمی نداریم خب حمایت هم نمیشویم. برای شهرستانها مجوز کنسرت میخواستیم که به دلیل نبود مکان مناسب، اسپانسر و .....عملی نشد.
وضعیت تلویزیون را در سالی که گذشت چطور دیدید.
برای من که بسیار خراب بود. دوستانی هستند که همه ایام سال مشغول کارند. ایام عید را کار میکنند و تمام برنامههای پاییز و زمستان را هم پر کردند. من هیچ اطلاعی از تلویزیون ندارم. فقط گاهی برای برنامههای زنده دعوت میشویم که بدون هیچ چشمداشتی حاضر میشویم.
پس در واقع این دوری از تلویزیون چندان خودخواسته نبوده است.
یک سریال برای ایام بعد از عید پیشنهاد شد که نپذیرفتم؛ نه اینکه تافته جدابافته باشم اما من اگر (متن) را دوست نداشته باشم به هیچ عنوان قبول نمیکنم. دو سه پیشنهاد دیگر هم داشتم که فیلمنامه را نپسندیدم . آن زمان خیلی کارها بهتر بود؛ فیلمنامهها اصولیتر بودند و هنر جایگاه دیگری داشت. الان وضعیت فرق کرده؛ انگار کارها همگی باری به هر جهت است. وقتی مردم چنین حساسیتی دارند دوست ندارم کاری را قبول کنم که در خیابان با برخورد سرد مردم مواجه شوم. دوست دارم در کارهایی حاضر شوم که در خود شان و شعور مردم باشد.
شما بارها تجربه کار در ایام نوروز را هم داشتهاید.
بله. سال گذشته گفتند قرار است سریال نوروزی ویژه پخش از شبکه تهران تولید شود؛ از صبح تا ساعت 12 شب بکش کار کردیم، ولی متاسفانه در این ایام پخش نشد و برای بعد از عید پخش شد. این هم شگرد تازه برنامهسازان است که به بهانه مناسبتیبودن کار ما را دعوت و به صورت فشرده کار را تولید میکنند. حدود چهارماه پیش با همین وعده و وعید یک تله فیلم را به سختی و به صورت فشرده برای پخش در شب یلدا کار کردیم. هر کس از ما سراغ کار تازه میگرفت نوید شب یلدا را میدادیم اما هر چقدر منتظر ماندیم پخش نشد. متعجبم! تهیهکنندههایی که چنین دروغهایی به بازیگرانشان میگویند چه چیزی عایدشان میشود. خلاصه خیلی اوضاع خراب است، هنوز هم عوامل تولید آن کار با من تماس میگیرند تا به نمایندگی از آنها پیگیر حقوق و دستمزد مطالبهنشدهشان باشم. بنده خداها تصور میکنند من کارهای هستم. شکایتشان را هم به صدا و سیما ببرند کسی به دادشان نمیرسد. غیر از تعداد محدودی که دستشان در کاسه خودشان است و به راحتی کار میکنند بقیه اوضاع خوبی ندارند.
طی یک دوره در اغلب سریالهای مناسبتی از جمله ایام نوروز شاهد هنرنمایی شما در سریالهای ویژه این ایام بودیم. از خاطرات نوروزی که مربوط به فعالیت هنریتان باشد چه دارید برایمان تعریف کنید.
تمام روزهای کار با عطاران خاطره بود و آنچه خستگی را از تنمان به در میکرد. برخورد خوب مردم بود در کوچه و خیابان. همه راضی بودند و همین بهترین خاطره من از سریالهایی است که کار کردهام. یا همکاری با سیروس مقدم که علاوه بر سریال نوروزی «چار دیواری»، افتخار همکاری در «زیر هشت» را هم داشتم که هم محیط ، به لحاظ اخلاقی ، مالی و کاری محیط بسیار خوبی بود و هم کارهای پربینندهای شد. کار با چنین کارگردانهایی توقع آدم را بالا میبرد و بالطبع وقتی با فیلمانامههای ضعیف امروزی برخورد میکنیم، خب دلمان نمیآید به صرف اینکه جلوی دید مردم باشیم در هر کاری حضور پیدا کنیم. نخیر مردم شعورشان بالاتر از آن چیزیست که تصور میکنیم. به خوبی کارها را تجزیه و تحلیل میکنند و به درستی راجع به تفاوت آثار قضاوت. گروه عطاران از جمله جمعهایی بود که همه اعضایش به کار علاقهمند بودند، انرژی می گذاشتند ، فیلمنامه خوب بود، تیم بازیگران خوب بود و ماحصل همه این ها میشد سریالی مثل «خانه به دوش» که همه مردم را راضی میکرد. اما الان همه فیلمنامهنویس شدهاند و همه ادعای کارگردانی دارند. مسئولان باید نسبت به برنامه های تلویزیونی تمرکز بیشتری
داشته باشند. الان اغلب مردم جز تلویزیون وسیله سرگرمکننده مجاز دیگری ندارند. چرا باید آنقدر سطح برنامههای تلویزیونمان نازل شود که مردم شبکهها و سریالهای ترک را ترجیح دهند. شاید سن جوانان ما قد ندهد اما سریالها و آثار نمایشی ترکیه از کارهایی بود که کسی اهمیتی به بازیگرانش نمیداد و رغبتی برای تماشای آن نداشت. اما الان شده برنامه مورد علاقه جوانان! چرا؟ چرا وقتی تنها دلخوشی مردم تماشای برنامههای تلویزیون است باید بنشینیم پای ماهواره تا سریالهای ترک را نگاه کنیم. من ادعای مخالفت با ماهواره را ندارم اما چرا باید تلویزیون خودمان از سریالهای اخلاقی، اجتماعی و آموزنده آنقدر بیبهره شود که هیچ کس رغبتی برای روشن کردن آن نداشته باشد.
من متعجب هستم این همه بازیگر توانمندی که از نظر شخصیتی هم مورد پسند جامعه هستند از همکاری با تلویزیون کنارهگیری میکنند به این دلیل که کارهای تلویزیون را در شان خود نمیدانند. جالب اینکه همه از وضعیت برنامههای تلویزیون ناراضی هستند اما هیچ تغییری اتفاق نمیافتد. الان خود شما چه برنامهای را از تلویزیون پیگیری میکنید؟ یادتان هست که وقتی «خانه به دوش» و « متهم گریخت» پخش میشد تمام خیابانها خلوت میشد. چند وقت است که چنین سریالهای پربینندهای از تلویزیون پخش نمیشود؟
اگر به جای رئیس سازمان صدا و سیما بودید چه برنامهای داشتید و چه مواردی را در اولویت قرار میدادید.
من اگر جای آقای ضرغامی بودم اولین کاری که میکردم این رابطهها را قطع میکردم. تا وقتی یک کارگردان و تهیهکننده مجوز ساخت سریال را میگیرند فقط عوامل خودشان را دعوت نکنند از فنی و خدمات و حمل و نقل گرفته تا بازیگر جلوی دوربین. الان تمام برنامههای ما تیمی شده است و باید در فلان گروه و باند باشید تا مجال حضور در کارهای تلویزیونی را پیدا کنید. ماهایی که هیچ باند و تیمی نداریم اگر جایی دعوت شویم که فیلمنامه و متن خوب باشد و محیط هم سلامت باشد با جان و دل میپذیریم و سرکار میرویم، برایمان هم فرق نمیکند سیروس مقدم باشد یا رضا عطاران و یا......
من اگر جای رئیس سازمان بودم این مسائل را از نزدیک پیگیری میکردم نه اینکه به صرف اینکه بگویند "قربان سرت سلامت همه چیز امن و امان است" بپذیرم. من 40 سال پیش مدیر مالی یک اداره بودم اما هیچ وقت به گزارشهای کار قانع نمیشدم. خودم سرکشی میکردم و پیگیر میشدم. الان مسئول صدا و سیما موظف است به مسائلی که همه صدایشان در آمده رسیدگی کند.
یک آرزو برای سال 92
آرزو میکنم تک تک آدمهایی که در این مملکت به عنوان یک هموطن زندگی میکنند به همدیگر دروغ نگویند و با همه با صداقت برخورد کنند. سعی کنیم برای رشد و استقلال این آب و خاک قدم برداریم. ما ملت هستیم که باید برای بهبود مملکت مثبت فکر کنیم و مسائل را با عملکرد مثبت حل کنیم. آرزو میکنم کسانی که ناصداقتی داشتند این مسائل را کنار بگذارند و سلامت زندگی کنند. واقعا حیف است. انشاءالله در سال جدید سلامت فکر کنیم، سلامت زندگی کنیم و حتی سلامت عشق بورزیم.
ارسال نظر