عاشق سختي هاي كار بازيگري هستم

مهدي اميني خواه در نوروز ۱۳۹۲ بيشترين حضور تصويري را در قالب فيلم سينمايي، تله فيلم و مجموعه تلويزيوني دارد. دلخواهش شادي بخشيدن به هموطنان است و... با مهدي اميني خواه پيرامون كارهاي آماده پخش وي و نوروز و خاطرات نوروزي گفت و شنودي انجام شده كه خواندني است.



مهدي اميني خواه در يك نگاه

متولد: مرداد ۱۳۵۷ لويزان

تحصيلات: كارشناس رشته بازيگري تئاتر از دانشگاه هنر و معماري ـ مجرد
كارنامه هنري

سينما: شاخه گلي براي عروس، بدل (آماده اكران)، روح بابات زنده است (آماده اكران)، پنجره (آماده اكران)، چگونه ميلياردر شدم، فوتباليست ها و...

تلويزيون: ميهمان از بهشت، نقش سنگ، حكم عوضي (آماده اكران) و...

تئاتر: حضور در نمايشنامه (نه) و دريافت جايزه اول بازيگري از يازدهمين جشنواره تئاتر فجر، و...



 كارهاي آماده اكران و نمايش من


به تازگي بازي در فيلم سينمايي «روح بابات زنده است» را به پايان رسانده ام. اين فيلم در ژانر طنز است و عوامل سازنده اش سعي دارند فيلم را به اكران نوروزي سينماهاي كشور برسانند. قصه فيلم در مورد جواني به نام سهراب است كه علاقه زيادي به بازيگري دارد و در ذهنيت خود در يك مجلس ختم در قالب چهار شخصيت از يبازيگران مطرح جهان قرار مي گيرد كه من نقش آن بازيگران يعني رمبو، سيلوستر استالونه، مارلون براندو در پدر خوانده، جاني دپ در دزدان دريايي كارائيب و ماتريكس را ايفا مي كنم و كارگرداني آن را بابك روايي برعهده داشته است.


در حقيقت اين چهار شخصيت، تخيلات ذهني سهراب است كه به تصوير كشيده مي شود. در اين فيلم با محسن زهتاب، امير غفارمنش، روشنك عجميات و... همبازي هستم.


سخت ترين كاراكتر از بين اين چهار بازيگر مارلون براندو بود. براي اينكه حس و حال مارلون براندو در پدرخوانده را به خوبي درك كنم علاوه بر گريمي سخت، در فك هاي من باتري كار گذاشته بودند و ارائه كاراكتر جاني دپ هم برايم ضمن لذت بخش بودن خيلي دشوار بود.


صداهاي اين بازيگران صداهاي خود من است و براي رسيدن به نوع حرف زدن آنها، خيلي تلاش كردم تا صدا و گويشم كاملاً شبيه به دوبلورهاي شناخته شده آنها باشد. به عبارت بهتر در اين كار صدا پيشگي هم كرده ام.


در يك فيلم پليسي با عنوان «آزمايش مرگ» به كارگرداني رضا حاجي زاده هم بازي دارم. قصه اين فيلم مربوط مي شود به زندگي پليس هاي چريكي و عملكرد اين دسته از پليس هاي جان بر كف در ارتباط با سرقت از يك جواهرفروشي. اين فيلم در ژانر اكشن و پليسي است كه در آن با شهرام عبدلي، رضا فياضي، سولماز آقامقامي، فريبا نادري، افشين سنگ چاپ و... همبازي هستم. اين فيلم قرار است در ايام نوروز ضمن ارائه در شبكه خانگي از شبكه دو نيز پخش شود.



همچنين در حال بازي در فيلم سينمايي «بدل» به كارگرداني علي رامشه با سرمايه گذاري شبكه سه سيما هستم و در اين فيلم نقش دو برادر دوقلو را ايفا مي كنم كه هر دو شيرين عقل هستند منتهي يكي از آنها خودش را خيلي عاقل مي پندارد و اتفاقاتي در طول قصه مي افتد كه اميدوارم موجب نشاط تماشاگران بشود در اين فيلم با يوسف تيموري، سيروس گرجستاني، فتحعلي اويسي و... همبازي هستم. يكي از برادرها شيپورچي در استاديوم هاست و ديگري تصور مي كند پزشك خيلي باكلاس است و اداي پزشكان را در مي آورد و...



 كارنامه هنري من از ابتدا تا اكنون
من از سال ۱۳۷۲، بازيگري را از صحنه تئاتر شروع كردن و در سال ۱۳۷۵ با حضور در سريال «مرگ» به كارگرداني صادق هاتفي وارد تلويزيون شدم و از سال ۱۳۷۶ با حضور در فيلم سينمايي «تابلويي براي عشق» به كارگرداني لعيا ليستاني به گروه بازيگران سينما پيوستم و تاكنون در بيش از چهل نمايشنامه تئاتري حضوري فعال داشته ام، به طوري كه در يازدهمين جشنواره تئاتر فجر به عنوان بازيگر برگزيده انتخاب شدم. عنوان آن نمايشنامه «نه» بود و به كارگرداني هومن صالحي روي صحنه رفت و در آن با فريد ماسوله همبازي بودم، اما در طول دو دهه اخير، مردم كمتر مرا در عرصه تئاتر ديده اند.



دليلش هم اين است كه به دليل زمان بر بودن تمرينات تئاتر، متاسفانه وقت لازم را براي تمرين ندارم ضمن آنكه بعد از تمرين هم معلوم نيست اجازه اجرا به نمايش داده شود، اما دلم براي صحنه تئاتر خيلي تنگ شده. من دانش آموخته تئاتر هستم و اگر روزي شرايط مناسب مهيا شود همچنان عاشق بازي هاي تئاتري هستم و نفس تماشاگر در طول كار و رودررويي با تماشاگر را خيلي دوست دارم.



آخرين حضور تئاتري من در سال ۱۳۷۸ بود و بعد از آن بيشتر درگير حضور در كارهاي سينمايي و تلويزيوني شدم كه تا به امروز ادامه دارد. علاقه زيادي به كارگرداني تئاتر دارم و تصور مي كنم به زودي اولين نمايشنامه را براي صحنه كارگرداني كنم.




 تمام ژانرها را تجربه كرده ام


تله فيلم «حكم عوضي» را نيز به كارگرداني ساسان علمي نيا آماده پخش از تلويزيون دارم و در آن با مينا نوروزي، علي طالب لو، روشنك عجميان و مژگان ترانه همبازي هستم. به احتمال قوي تعطيلات نوروزي نيز يك سريال ۱۵ قسمتي ويژه نوروز به كارگرداني صلح ميرزايي توسط شبكه ۵ روي آنتن مي رود.



علت گرايش من به كار طنز اين است كه در دهه پنجاه بازيگري به سمت كلاه مخملي ها بود، در دهه شصت به سمت جنگ كشيده شد، دهه هفتاد دهه سينماي جوانان و در دهه هشتاد به بعد نيز به ژانر طنز كشيده شد.


من معتقدم يك بازيگر بايد بتواند خودش را در همه ژانرها محك بزند زماني كه توليدات سينمايي به سمت طنز كشيده شد در حقيقت فرصت مناسبي براي هر بازيگري بود كه بتواند خودش را در اين ژانر محك بزند. من، در همه ژانرهاي وحشت، اكشن، ملودرام، طنز و... بازي داشته و تلاش كرده ام در يك شخصيت ثابت كليشه نشوم، با اين حال خيلي دلم مي خواهد نقش يك آدم رواني و هيستريك را به تصوير بكشم.



مي دانم براي رسيدن به چنين شخصيتي سختي هايي پيش رو دارم، اما عاشق همين سختي هاي كار بازيگري هستم و مايلم در هر كاري كه ديده مي شوم حرف تازه اي در عالم بازيگري داشته باشم. اگر چه در يك تله بازي داشتم به نام «بازي مرگ» كه به تازگي وارد شبكه نمايش خانگي شده و در آن كاراكتري پيچيده و تلخ دارم كه در اين تله با پرستو صالحي، سيما مطلبي و... همبازي هستم ايفاگر نقش خبرنگاري هستم كه روان پريش است و قصد دارد بازيگران جوان را به كام مرگ بكشاند. كارگرداني كار را علي پروين پور به عهده داشته و تصور مي كنم كاري در خور تامل باشد. نقش آفريني در اين فيلم يكي از كارهاي سختي است كه تاكنون انجام داده ام.



فيلم جديد ديگري با عنوان «پنجره» دارم كه به تازگي وارد شبكه نمايش خانگي شده، به كارگرداني سيامك خواجه وند كه قصه آن در مورد بيماري ايدز است و به سفارش يونيسف ساخته شده در اين فيلم ايفاگر پزشكي هستم كه پيرامون اين بيماري تخصص دارد.



«دزد با وجدان» به كارگرداني سيامك خواجه وند را آماده اكران نوروزي دارم. در اين فيلم با يوسف تيموري، فتحعلي اويسي و حديث فولادوند همبازي هستم. كار كاملاً در ژانر طنز است و در آن نقش يك افسر ژاندارمري دوره قبل از انقلاب را ايفا كرده ام كه الگويش هيتلر است با همان سبيل هيتلري و معروف است به گروهبان هيتلر كه يوسف تيموري و فتحعلي اويسي به عنوان دزد وارد روستاي تحت ماموريت گروهبان هيتلر مي شوند. ماجراي بسيار شيرين در رابطه با دستگيري آنان رخ مي دهد.


اخيراً هم فيلم سينمايي «فوتباليست ها» به كارگرداني سيامك خواجه وند با بازي من در كنار مهران غفوريان و رضا شفيعي جم و... اكران شد همچنين از شبكه نمايش خانگي در اختيار مردم قرار گرفت.


يك فيلم سينمايي آماده اكران نيز به نام «به رنگ اغنيا» به كارگرداني علي راشد دارم كه در آن با شهرام عبدلي، حسن اسدي، محمد رضايي و... همبازي هستم اين فيلم قصه يك جوان ثروتمند است كه معدن دارد و در هنگام كنكاش در كوير گم مي شود و...



 كمي هم از خانواده ام بگويم


فرزند آخر خانواده ام، سه برادر و يك خواهر دارم. دو سال پيش، در شب يلدا پدرم را از دست دادم. برادرم و خواهرم ازدواج كرده اند، يكي از برادرانم تيمسار خلبان ارتش و برادر ديگرم مهندس مكانيك است و در كارخانه مرسدس بنز آلمان خدمت مي كند و...



خانواده ما به طور معمول از اول اسفند ماه حال و هواي نوروزي پيدا مي كند. نوروزهاي دوره كودكي من خيلي شيرين بود. پوشيدن لباس نو ديد و بازديد و رفتن به خانه عمه جان، دايي جان و... اما امروز متاسفانه رابطه ها گرمي سابق را ندارد و ذوق و شوق ديروز ديگر وجود ندارد.




منبع:مجله خانواده