آیا رفع تحریمهای اقتصادی مساله اقتصاد ایران را حل میکند؟
پارسینه: همیشه دولتها در ایران ومردم ایران در شرایط کمبود اقتصادی عملکرد بهتری دارند
به گزارش پارسینه، دکتر مرتضی ایمانی راد شرایط اقتصاد ایران پس از مذاکرات هسته ای لوزان را چنین تحلیل کرده است:
هیجان برای انسانها الزاما پدیده بدی نیست ولی از یک نظر برای انسان مشکل ساز است . انسان وقتی هیجانی می شود کنترلی بر رفتار خود ندارد و به جای کنش از خود واکنش نشان می دهد. ویژگی واکنش این است که انسان کنترلی بر رفتار خود ندارد و دقیقا همین جاست که هیجان آسیب رسان می شود. انسان هوشمند میتواند خود و رفتارش را مدیریت کند. میتواند به تدریج رفتار خود را عوض کند. می تواند به تدریج رفتارهای مبتنی بر ذهن ناهشیار خود آگاه شود و آگاهانه تر زندگی کند. این ویژگی انسانهای موفق و مدیران موفق است .
شاید تعجب کنید که چرا یک متن اقتصادی با این عبارات شروع می شود. دلیل آن این است که بر اساس تجربیاتی که در مدت سی سال گذشته در کار کردن با مدیران در ایران داشته ام به این نتیجه رسیده ام که منشاء اشتباهات مدیران ، گرفتن تصمیمات از روی هیجان و احساس بدون دخالت دادن خرد است . به طور معمول منشاء این هیجانات نیز بیرون ازشخص است و همین مساله درصد اشتباهات مدیران را بیشتر میکند.
پدیده تصمیمات هیجانی در کشور ما بیشتر مربوط به زمانهایی می شود که یک تحول اجتماعی و یا سیاسی در کشور رخ میدهد. شورش ها ، انقلابها ، درگیری ها ، سازش ها و .... نمونه های از این محرک های هیجانی است . به نظرم میرسد که توافق اخیر کشورهای 1+5 و ایران یک نوع از این محرک های هیجانی به شمار می رود و میتواند برای کسانیکه درگیر این هیجانات می شوند موجب تصمیمات اشتباه شود.
با این مقدمه و با قبول کردن اینکه ما شاهد رفتارهای هیجانی از جانب مدیران خواهیم بود به اصل مساله میپردازم .
برای هیجان زدایی فضای اقتصادی کشور لازم است به چند مساله مهم پرداخته شود. این مسایل را به ترتیب مرور میکنیم .
1- اینکه ایران با شش کشور دیگر می توانند به توافق برسند مساله ای سیاسی است که من نمی خواهم وارد آن شوم . چون تخصصی در علوم سیاسی ندارم . ولی تنها چیزی را که میدانم این است که کشورهای غربی به راحتی دست از تحریم های ایران بر نمیدارند و حذف یکباره تحریمها ، مخصوصا در زمان کوتاه ( مثلا ظرف سال جاری ) بسیار احتمال کمی دارد.
2- اگر قرار باشد تحریمها در یک تفاهم نامه محکم برداشته شود ، غرب آنها را وابسته به عملکرد ایران میکند و بیشتر رفع تدریجی تحریمها را مد نظر دارد و از آن حمایت میکند.
3- مساله اقتصادی ایران کمتر از پنجاه درصد به تحریم ها وابسته است و بنابراین با فرض حذف یکباره تحریم ها مشکلات اقتصادی کشور پابرجا باقی خواهد ماند و در حوزه هایی ممکن است بدتر هم بشود. مثلا خواستهای توسعه ای مردم و انتظارات شکل گرفته با امکانات کشور و توانایی اقتصادی مدیران کشور تناسب ندارد و همین عدم تناسب می تواند منشاء مشکلات جدیدی شود. و یا رشد زیاد تقاضا برای ارز و انعطاف ناپذیری بخش عرضه نفت در ایران می تواند به راحتی قیمت ارز را بالا ببرد.
4- مسایل کلیدی اقتصاد ایران تحریم نیست . موانع جدی در اقتصاد ایران وجود دارد که هر یک بسیار قدرتمند تر از تحریمها است . عدم شفافیت قانونی و عدم شفافیت آماری یکی از مشکلات جدی کشور است . ایران از معدود کشورهای جهان است که تقویم اقتصادی خود را نه دارد و نه منتشر میکند. مشکل جدی دوم فضای بسیار نامناسب کسب و کار برای فعالیت مدیران اقتصادی کشور است . هر دو این موانع موجب شکل گیری انحصار در اقتصاد می شود که بازگویی مسایل انحصار در اقتصاد ایران فایده ای ندارد چون بسیار گفته شده است .
5- یکی از مشکلات جدی اقتصاد ایران این است که مدیران سیاسی و سیاستگذاران همه به دنبال درست کردن اقتصاد هستند. همه به دنبال طراحی هستند و همه به دنبال اعمال ایده ها و سلیقه هایشخصی خود هستند. اگر مشاهده کنید به طور غالب آنچه که اتفاق میافتد کاملا بر خلاف نیت اولیه است . دلیل آن این است که اقتصاد "طراحی کردنی " نیست ، بلکه اقتصاد یک پدیده "ظاهر شدنی " است . یک پدیده ای است که تابع قوانین خود است ( برای آشنایی با این بحث به سیستم های پیچیده وسازگار مراجعه کنید ) . به همین دلیل است که برای اقتصاد ایران به ندرت کسی از جملات مجهول استفاده می کند و بیشتر می خواهند ایده خود را برای اقتصاد ایران ارایه کنند. یعنی آنگونه که میخواهند اقتصاد را طراحی کنند. این شیوه برخورد با اقتصاد موجب دخالت بیشتر دولت و عدم انعطاف پذیریهای زیادی می شود که به عنوان مانعی جدی سر راه رشد طبیعی اقتصاد می شود. بعد همین دولت یا دولت بعدی عزم خود را جزم میکند تا مانع را بردارد. اگر به تجربه اقتصادی بعد از انقلاب توجه کنید کار دولتها برداشتن موانع دوره ها و یا دولت های قبل است در حالیکه دولت وقت نیز خودش در حال ایجاد موانع برای اقتصاد است . تحریم ها با این موانع اصلا قابل مقایسه نیست .
6- به فرض اینکه نه این موانع باشد و نه تحریمها ،در نظر داشته باشیم که اقتصاد ایران در بطن اقتصاد جهانی زندگی میکند و برای فهم اقتصاد ایران باید اقتصاد جهانی را فهمید. اقتصاد جهانی هم دو پیام مهم برای ما دارد. پیام اول این است که به دلیل موفقیت های امریکا در یکسال اخیر دلار امریکا قدرت زیادی پیدا کرده است و پیش بینی می شود که حداقل تا پایان سال 2015 دلار همچنان قدرتمند باقی بماند. آن طرف سکه قدرتمندی دلار ارزانی مواد اولیه است ( که این دو شدیدا به هم وابسته هستند) که موجب شده است که کشورهای تولید و صادر کننده مواد اولیه در ضعف جدی اقتصادی و دولتهایشان در کسری جدی بودجه قرار گیرند. ایران هم اساسا یک کشور کالاپایه است و از شرایط اقتصاد جهانی تاکنون لطمه خورده است و در سال نود و چهار این وضعیت کماکان ادامه خواهد داشت . این مساله هم رکود در بورس را به دنبال خواهد داشت و هم کسری بودجه و هم کمبود شدید نقدینگی . سفره مردم هم اگر کوچکتر نشود بزرگتر نخواهد شد. رفع تحریمها به صورت یکباره هم موجب تقویت دلار و هم کاهش قیمت نفت را در پی خواهد داشت . شرایط موجود اقتصاد جهانی را نباید با مساله تحریم ها اشتباه گرفت . اینها هر کدام مساله جداگانه ای هستند و دارای آثار متفاوتی بر اقتصاد ایرانند. اگر من بخواهم در یک رتبه بندی یک تا ده به اثر تحریمها سه بدهم به اثر نامطلوب اقتصاد جهانی بر اقتصاد ایران عدد نه را میدهم . ضمنا به این مساله رکود در بازار نفت ، از دست رفتن بعضی از مشتریان ایران ، و نیاز شدید کشور به سرمایه گذاریهای گسترده در صنعت نفت ( که فعلا منابع آن در دسترس نیست ) را اضافه کنید تا سختی کار بهتر روشن شود.
7- موارد دیگری نیز وجود دارد که برای جلوگیری از طولانی شدن متن از طرح آنها صرف نظر میکنم . در مجموع میتوان گفت که به اندازه چندین برابر تحریمها مشکلات ساختاری اقتصادی داریم و رفع تحریمهای یکباره تنها بخشی از راه را برای حل مشکلات اقتصادی فراهم میکند .
در مجموع به دو نکته به عنوان جمع بندی اشارهکنم . نکته اول اینکه جو ایجاد شده در کشور به نظر ممنطقی نیست و هیجانی رفتار کردن مدیران بر اساس جو ایجاد شده موجب اشتباهات استراتژیک جدی برای مدیران می شود. در یک نوشته ای خواندم که هواپیماها به سمت ایران حتی یک صندلی خالی ندارند . به دلیل اینکه همه دارند برای انعقاد قرارداد به ایران می آیند. این متن را از منبع موثقی نقل کردم . این یک فرایند جو سازی است که نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه مشکل زا هم هست .
نکته دوم این است که همیشه دولتها در ایران ومردم ایران در شرایط کمبود اقتصادی عملکرد بهتری دارند و بنابراین نتیجه بحث هایمان این است که سال نود و چهار سال سختی خواهد بود ولی این سختی خود منشاء عقلانیت بیشتری در اقتصاد ایران خواهد شد.
بامداد
هیجان برای انسانها الزاما پدیده بدی نیست ولی از یک نظر برای انسان مشکل ساز است . انسان وقتی هیجانی می شود کنترلی بر رفتار خود ندارد و به جای کنش از خود واکنش نشان می دهد. ویژگی واکنش این است که انسان کنترلی بر رفتار خود ندارد و دقیقا همین جاست که هیجان آسیب رسان می شود. انسان هوشمند میتواند خود و رفتارش را مدیریت کند. میتواند به تدریج رفتار خود را عوض کند. می تواند به تدریج رفتارهای مبتنی بر ذهن ناهشیار خود آگاه شود و آگاهانه تر زندگی کند. این ویژگی انسانهای موفق و مدیران موفق است .
شاید تعجب کنید که چرا یک متن اقتصادی با این عبارات شروع می شود. دلیل آن این است که بر اساس تجربیاتی که در مدت سی سال گذشته در کار کردن با مدیران در ایران داشته ام به این نتیجه رسیده ام که منشاء اشتباهات مدیران ، گرفتن تصمیمات از روی هیجان و احساس بدون دخالت دادن خرد است . به طور معمول منشاء این هیجانات نیز بیرون ازشخص است و همین مساله درصد اشتباهات مدیران را بیشتر میکند.
پدیده تصمیمات هیجانی در کشور ما بیشتر مربوط به زمانهایی می شود که یک تحول اجتماعی و یا سیاسی در کشور رخ میدهد. شورش ها ، انقلابها ، درگیری ها ، سازش ها و .... نمونه های از این محرک های هیجانی است . به نظرم میرسد که توافق اخیر کشورهای 1+5 و ایران یک نوع از این محرک های هیجانی به شمار می رود و میتواند برای کسانیکه درگیر این هیجانات می شوند موجب تصمیمات اشتباه شود.
با این مقدمه و با قبول کردن اینکه ما شاهد رفتارهای هیجانی از جانب مدیران خواهیم بود به اصل مساله میپردازم .
برای هیجان زدایی فضای اقتصادی کشور لازم است به چند مساله مهم پرداخته شود. این مسایل را به ترتیب مرور میکنیم .
1- اینکه ایران با شش کشور دیگر می توانند به توافق برسند مساله ای سیاسی است که من نمی خواهم وارد آن شوم . چون تخصصی در علوم سیاسی ندارم . ولی تنها چیزی را که میدانم این است که کشورهای غربی به راحتی دست از تحریم های ایران بر نمیدارند و حذف یکباره تحریمها ، مخصوصا در زمان کوتاه ( مثلا ظرف سال جاری ) بسیار احتمال کمی دارد.
2- اگر قرار باشد تحریمها در یک تفاهم نامه محکم برداشته شود ، غرب آنها را وابسته به عملکرد ایران میکند و بیشتر رفع تدریجی تحریمها را مد نظر دارد و از آن حمایت میکند.
3- مساله اقتصادی ایران کمتر از پنجاه درصد به تحریم ها وابسته است و بنابراین با فرض حذف یکباره تحریم ها مشکلات اقتصادی کشور پابرجا باقی خواهد ماند و در حوزه هایی ممکن است بدتر هم بشود. مثلا خواستهای توسعه ای مردم و انتظارات شکل گرفته با امکانات کشور و توانایی اقتصادی مدیران کشور تناسب ندارد و همین عدم تناسب می تواند منشاء مشکلات جدیدی شود. و یا رشد زیاد تقاضا برای ارز و انعطاف ناپذیری بخش عرضه نفت در ایران می تواند به راحتی قیمت ارز را بالا ببرد.
4- مسایل کلیدی اقتصاد ایران تحریم نیست . موانع جدی در اقتصاد ایران وجود دارد که هر یک بسیار قدرتمند تر از تحریمها است . عدم شفافیت قانونی و عدم شفافیت آماری یکی از مشکلات جدی کشور است . ایران از معدود کشورهای جهان است که تقویم اقتصادی خود را نه دارد و نه منتشر میکند. مشکل جدی دوم فضای بسیار نامناسب کسب و کار برای فعالیت مدیران اقتصادی کشور است . هر دو این موانع موجب شکل گیری انحصار در اقتصاد می شود که بازگویی مسایل انحصار در اقتصاد ایران فایده ای ندارد چون بسیار گفته شده است .
5- یکی از مشکلات جدی اقتصاد ایران این است که مدیران سیاسی و سیاستگذاران همه به دنبال درست کردن اقتصاد هستند. همه به دنبال طراحی هستند و همه به دنبال اعمال ایده ها و سلیقه هایشخصی خود هستند. اگر مشاهده کنید به طور غالب آنچه که اتفاق میافتد کاملا بر خلاف نیت اولیه است . دلیل آن این است که اقتصاد "طراحی کردنی " نیست ، بلکه اقتصاد یک پدیده "ظاهر شدنی " است . یک پدیده ای است که تابع قوانین خود است ( برای آشنایی با این بحث به سیستم های پیچیده وسازگار مراجعه کنید ) . به همین دلیل است که برای اقتصاد ایران به ندرت کسی از جملات مجهول استفاده می کند و بیشتر می خواهند ایده خود را برای اقتصاد ایران ارایه کنند. یعنی آنگونه که میخواهند اقتصاد را طراحی کنند. این شیوه برخورد با اقتصاد موجب دخالت بیشتر دولت و عدم انعطاف پذیریهای زیادی می شود که به عنوان مانعی جدی سر راه رشد طبیعی اقتصاد می شود. بعد همین دولت یا دولت بعدی عزم خود را جزم میکند تا مانع را بردارد. اگر به تجربه اقتصادی بعد از انقلاب توجه کنید کار دولتها برداشتن موانع دوره ها و یا دولت های قبل است در حالیکه دولت وقت نیز خودش در حال ایجاد موانع برای اقتصاد است . تحریم ها با این موانع اصلا قابل مقایسه نیست .
6- به فرض اینکه نه این موانع باشد و نه تحریمها ،در نظر داشته باشیم که اقتصاد ایران در بطن اقتصاد جهانی زندگی میکند و برای فهم اقتصاد ایران باید اقتصاد جهانی را فهمید. اقتصاد جهانی هم دو پیام مهم برای ما دارد. پیام اول این است که به دلیل موفقیت های امریکا در یکسال اخیر دلار امریکا قدرت زیادی پیدا کرده است و پیش بینی می شود که حداقل تا پایان سال 2015 دلار همچنان قدرتمند باقی بماند. آن طرف سکه قدرتمندی دلار ارزانی مواد اولیه است ( که این دو شدیدا به هم وابسته هستند) که موجب شده است که کشورهای تولید و صادر کننده مواد اولیه در ضعف جدی اقتصادی و دولتهایشان در کسری جدی بودجه قرار گیرند. ایران هم اساسا یک کشور کالاپایه است و از شرایط اقتصاد جهانی تاکنون لطمه خورده است و در سال نود و چهار این وضعیت کماکان ادامه خواهد داشت . این مساله هم رکود در بورس را به دنبال خواهد داشت و هم کسری بودجه و هم کمبود شدید نقدینگی . سفره مردم هم اگر کوچکتر نشود بزرگتر نخواهد شد. رفع تحریمها به صورت یکباره هم موجب تقویت دلار و هم کاهش قیمت نفت را در پی خواهد داشت . شرایط موجود اقتصاد جهانی را نباید با مساله تحریم ها اشتباه گرفت . اینها هر کدام مساله جداگانه ای هستند و دارای آثار متفاوتی بر اقتصاد ایرانند. اگر من بخواهم در یک رتبه بندی یک تا ده به اثر تحریمها سه بدهم به اثر نامطلوب اقتصاد جهانی بر اقتصاد ایران عدد نه را میدهم . ضمنا به این مساله رکود در بازار نفت ، از دست رفتن بعضی از مشتریان ایران ، و نیاز شدید کشور به سرمایه گذاریهای گسترده در صنعت نفت ( که فعلا منابع آن در دسترس نیست ) را اضافه کنید تا سختی کار بهتر روشن شود.
7- موارد دیگری نیز وجود دارد که برای جلوگیری از طولانی شدن متن از طرح آنها صرف نظر میکنم . در مجموع میتوان گفت که به اندازه چندین برابر تحریمها مشکلات ساختاری اقتصادی داریم و رفع تحریمهای یکباره تنها بخشی از راه را برای حل مشکلات اقتصادی فراهم میکند .
در مجموع به دو نکته به عنوان جمع بندی اشارهکنم . نکته اول اینکه جو ایجاد شده در کشور به نظر ممنطقی نیست و هیجانی رفتار کردن مدیران بر اساس جو ایجاد شده موجب اشتباهات استراتژیک جدی برای مدیران می شود. در یک نوشته ای خواندم که هواپیماها به سمت ایران حتی یک صندلی خالی ندارند . به دلیل اینکه همه دارند برای انعقاد قرارداد به ایران می آیند. این متن را از منبع موثقی نقل کردم . این یک فرایند جو سازی است که نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه مشکل زا هم هست .
نکته دوم این است که همیشه دولتها در ایران ومردم ایران در شرایط کمبود اقتصادی عملکرد بهتری دارند و بنابراین نتیجه بحث هایمان این است که سال نود و چهار سال سختی خواهد بود ولی این سختی خود منشاء عقلانیت بیشتری در اقتصاد ایران خواهد شد.
بامداد
صد در صد تاثیر داره ولی مشکل اصلی ما مدیریت ضعیف .
مشکل اصلی ما تحریم ها نیستند ، رانت خواری ، ارتشاء ، ربا ، چاپ اسکناس بدون پشتوانه ، اختلاس های دولتی ، سوءمدیریت در تخصیص بودجه و ..... مشکلات ما هستند.
چقدر بگوییم که این کشور را به خارجی ها نفروشید و بیایید با هم از دستاوردهای اتمی مهندسان خودمون دفاع کنیم؟
آقای روحانی و دولت محترم! آنچه که کمر ملت را شکسته تحریم نیست ، مشکلات فوق الذکر هستند.
درد از داخل است نه از تحریم بیگانه
اقتصاد مقاومتی را دریابید!!!!!!
ملت شده اند مریض هزار دردتحریمها فقط یکی ازدردهاست درمان هم بشود هزاردردبی درمان دیگر باقی میماند(ختم کلام ماملت زنده به عذابیم )