گوناگون

سناریوهای مختلف توافق ایران و آمریکا با وجود نئوکان‌ها

سناریوهای مختلف توافق ایران و آمریکا با وجود نئوکان‌ها

انتقاد علنی ترامپ از نئوکان‌هایی مانند پومپئو، جان بولتون و نیکی هیلی، اخراج بریان هوک که دست‌پرورده بولتون بود، و قول پسرش، دونالد جونیور برای کنار گذاشتن نئوکان‌ها از دولت دوم ترامپ نشان می‌دهد که او متوجه شده که سیاست بدی به او قالب شده و اکنون می‌خواهد به گونه‌ای متفاوت با ایران تعامل کند.

به گزارش پارسینه به نقل از اکوایران، زمانی که دونالد ترامپ در ژانویه وارد کاخ سفید شد، در فکر مجازات ایران نبود. در حقیقت، او تلاش کرده بود تا با اجتناب از اظهارات توهین‌آمیز، رد تغییر رژیم و تعیین سلاح‌های هسته‌ای به عنوان تنها خط قرمز خود، تمایل خود را برای یک توافق بیان کند. سیگنال‌های مشابهی از ایران هم آمد. گفت‌وگوهای مستقیم با ترامپ خط جدید در تهران بود. اما این پنجره فرصت منحصر به فرد به سرعت در حال بسته شدن است، عمدتاً به این دلیل که ترامپ حواسش نیست. سیاست آمریکا در قبال ایران دوباره در دستان نئوکان‌ها افتاده که امید ترامپ برای رسیدن به یک توافق با ایران در دوره اول ریاست جمهوری‌اش را خراب کردند و جنگ را محتمل کردند.

تریتا پارسی برای وبسایت امریکن کانسروتیو نوشت: در آن زمان، علی‌رغم لفاظی‌های پر سر و صدا و تهدیدات نظامی، ترامپ واقعاً به دنبال یک توافق جدید با ایران بود. اما او از مشاورانی مانند مایک پومپئو و جان بولتون که قصد داشتند اوضاع را به سوی جنگ سوق دهند، مشاوره‌های غیرصادقانه‌‌ای دریافت کرد.

برای ترامپ، این منطقی به نظر می‌رسید. او به دنبال یک توافق بود و فشار بر ایران قبل از مذاکرات با عقل جور در می‌آمد. برای ترامپ، خواسته‌های حداکثری فقط بخشی از بازی بود و تهران قطعاً این را می‌فهمید. اما پومپئو و بولتون از ابتدا می‌دانستند - همانطور که هر کسی که دینامیک‌های ایران و فرهنگ استراتژیک و ایدئولوژیک حکومت روحانیت را درک می‌کرد، می‌دانست - که درخواست برای تسلیم ایران همراه با تحریم‌های خفه‌کننده، اگر هدف جنگ باشد استراتژی کاملی است، اما نه برای مذاکره.

تغییر آشکار برخورد ترامپ

لفاظی‌های ترامپ درباره ایران در سال 2024 به طور قابل توجهی متفاوت بود. اشاره‌های به تغییر رژیم، خواسته‌های حداکثری و توهین‌ها کنار گذاشته شده بودند. در عوض، او بر تمایل خود به توافق و صلح تمرکز کرد. نامزد معاونت ریاست جمهوری او، جی. دی. ونس، در مخالفت با جنگ با ایران استدلال استراتژیک مطرح کرد و در برنامه «شوی تیم دیلون» گفت که «منفعت ما در این است که وارد جنگ با ایران نشویم»، و اینکه منافع ایالات متحده و اسرائیل در قبال ایران متفاوت است. نخست‌وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو نمی‌توانست از این اظهارات خوشحال باشد.

 

جی دی ونس

انتقاد علنی ترامپ از نئوکان‌هایی مانند پومپئو، جان بولتون و نیکی هیلی، اخراج بریان هوک که دست‌پرورده بولتون بود، و قول پسرش، دونالد جونیور برای کنار گذاشتن نئوکان‌ها از دولت دوم ترامپ نشان می‌دهد که او متوجه شده که سیاست بدی به او قالب شده و اکنون می‌خواهد به گونه‌ای متفاوت با ایران تعامل کند. زمانی بر این موضوع بیشتر تأکید شد که او یک یادداشت ریاست جمهوری را امضا کرد که به طور رسمی فشار حداکثری را بر ایران بازمی‌گرداند، در حالی که آن یادداشت را کم‌اهمیت جلوه داد و اعلام کرد که «مردد» و «ناراضی» است که آن را امضا می‌کند.

 

پرونده ایران فعلاً اولویت اصلی نیست

هرچند ترامپ به دنبال یک توافق با ایران است، در هفته‌های اخیر واضح شده که ایران اولویت اصلی او نیست. با بحران اوکراین، غزه و تنش‌ها با مکزیک و کانادا، بحران ایران هنوز آن‌قدر فوریت پیدا نکرده است.

و هر چیزی که اولویت ندارد به دیگران در دولت سپرده می‌شود که ممکن است با سیاست خارجی «اول آمریکا»ی او همسو نباشد. پرونده کم اولویت ایران، در حال حاضر در دست شورای امنیت ملی است که صداهای تندرو بر آن مسلط هستند. همانطور که در یادداشتی که ترامپ نمی‌خواست آن را امضا کند آمده، سیاست پیش‌فرضی که آن‌ها دنبال می‌کنند، همان رویکردی است که پومپئو و بولتون در سال 2018 دنبال می‌کردند.

به نوشته پارسی، در حقیقت، اشتراک زیادی بین آنچه ترامپ گفته که می‌خواهد و آنچه که در یادداشت آمده وجود ندارد. در حالی که ترامپ تنها سلاح هسته‌ای را به عنوان خط قرمز خود ذکر کرده است، یادداشت حاوی بسیاری از 12 خواسته معروف پومپئو از ایران است که به منظور نابودی هر توافقی طراحی شده‌اند. این یادداشت غنی‌سازی هسته‌ای به طور کلی، نه تنها غنی‌سازی به سطح تسلیحاتی را ممنوع می‌کند، که خواسته‌ای است که اسرائیل به شدت برای آن به آمریکا فشار می‌آورد و چشم‌انداز دیپلماتیک را از بین می‌برد. علاوه بر این، این یادداشت خواستار جلوگیری از دسترسی ایران به موشک‌های بالستیک قاره‌پیما و خنثی کردن «شبکه ایران» می‌شود. در نهایت، کمپینی برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران آغاز می‌کند و تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را از طریق مکانیزم «اسنپ‌بک» تحریم‌ها که در توافق هسته‌ای باراک اوباما آمده، دوباره اعمال می‌کند.

این تفاوت عظیم بین اهداف اعلام شده ترامپ و سیاست مندرج در یادداشت باعث شده است که تهران تردید کند و رهبر ایران ایده گفت‌وگوهای مستقیم با ایالات متحده را کنار بگذارد. رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب ایران نیز وعده انتخاباتی خود برای آغاز گفت‌وگو با ایالات متحده را کنار گذاشته است. نگرانی‌های ایران دو چیز است: اولاً، اینکه نئوکان‌ها در کاخ سفید هرگونه تلاش دیپلماتیک را خراب خواهند کرد، همانطور که در سال‌های 2019-2020 انجام دادند. و دوم، اینکه ترامپ از مذاکرات هسته‌ای شروع کند و سپس به مسائلی که ایران آن‌ها را خط قرمز می‌داند، بپردازد.

جبهه هسته‌ای

اگرچه موقعیت منطقه‌ای ایران پس از سقوط بشار اسد در سوریه و تضعیف حزب‌الله آسیب دیده، اما وضعیت در جبهه هسته‌ای متفاوت است. ایران برنامه هسته‌ای خود را به طور چشمگیری گسترش داده است - آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارش می‌دهد که ایران حدود 275 کیلوگرم اورانیوم با غنای 60 درصد جمع‌آوری کرده است. این مقدار برای ساخت شش سلاح کافی است و ایران هر 30 روز یک بار مواد شکاف‌پذیر کافی برای یک سلاح تولید می‌کند. اگرچه اهرم ایران ضعیف شده، اما هنوز به نقطه تسلیم نرسیده است و اقتصاد بحران‌زده‌اش در آستانه فروپاشی نیست. بازگشت به فشار حداکثری نه تنها باعث می‌شود تهران بیشتر در برنامه هسته‌ای خود سرمایه‌گذاری کند، بلکه شاید مهم‌تر از آن، تحولات منطقه‌ای باعث تقویت صداهایی در ایران شده که به جای استفاده از برنامه هسته‌ای به عنوان یک برگ چانه‌زنی با آمریکا، به ساخت بمب هسته‌ای تمایل دارند.

در دوره‌ای که ایالات متحده تحت ریاست جمهوری جو بایدن اسرائیل را مسلح و محافظت کرد در حالی که تل‌آویو به آنچه که بسیاری از کارشناسان آن را نسل‌کشی می‌دانند دست می‌زد،  و زمانی که اسرائیل بدون هیچگونه مخالفتی از سوی غرب در حال تصرف سرزمین در کرانه باختری، لبنان و سوریه است، و نظم جهانی به سمت «هر کسی برای خودش» حرکت می‌کند، درخواست تسلیم هسته‌ای ایران به جای یک توافق متوازن، زمینه را برای جنگ فراهم خواهد کرد.

آمریکا اسراییل

اظهارات ترامپ در طول یک سال گذشته نشان می‌دهد که او این موضوع را درک کرده است. اما تا زمانی که ایران اولویت نداشته باشد - ترامپ حتی هنوز نماینده‌ای برای ایران منصوب نکرده است و این باعث شده که ایرانی‌ها مطمئن نباشند باید با چه کسی سر و کار داشته باشند - رویکرد پیش‌فرض نئوکان‌ها پیگیری خواهد شد که پنجره برنامه‌های دیپلماتیک ترامپ را می‌بندد.

بولتون و پومپئو دیگر در کاخ سفید نیستند، اما سایه آن‌ها همچنان مسیر ترامپ را برای رسیدن به صلح سد می‌کند.

پنجره زمانی

تا ماه ژوئن، این بحران به شدت بدتر و احتمالاً غیرقابل حل خواهد شد. بند اسنپ‌بک در توافق هسته‌ای ایران در ماه اکتبر منقضی می‌شوند و به احتمال زیاد اروپایی‌ها این بند را در ماه ژوئن فعال خواهند کرد، که باعث می‌شود ایران اعلام کند که از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج می‌شود. با توجه به اطلاعیه مهلت 90 روزه الزامی، ایران تا اکتبر نمی‌تواند به طور رسمی از این پیمان خارج شود، که فقط سه ماه برای مذاکرات باقی خواهد گذاشت. اگر مذاکرات شکست بخورند، تحریم‌های سازمان ملل دوباره اعمال خواهند شد و ایران کاملاً از پیمان NPT خارج خواهد شد. در این مرحله، جنگ تنها مسئله زمان خواهد بود.

اسرائیل همچنان فاکتور غیرقابل پیشبینی است. از اواسط دهه 1990، اسرائیل تلاش کرده تا ایران را به اولویت اصلی امنیت ملی ایالات متحده تبدیل کند و مرتباً تهدید به اقدام نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران کرده است. هدف واقعی، اما، این بوده که یا موضع واشنگتن را در قبال ایران سخت‌تر کند یا ایالات متحده را وارد جنگی کند که اسرائیل آغاز خواهد کرد، زیرا اسرائیل ظرفیت از بین بردن تأسیسات هسته‌ای ایران را ندارد.

ارتش اسراییل جنگنده اف 15

استراتژی ترجیحی اسرائیل

با ضعیف شدن بازدارندگی ایران و دولت بایدن که تقریباً تمام محدودیت‌های مقابل اسرائیل را برداشته است - سیاست‌هایی که ترامپ احتمالاً آن‌ها را ادامه خواهد داد - نتانیاهو اکنون آمادگی بیشتری برای حمله مستقل به ایران دارد. اسرائیل معتقد است که می‌تواند پیامدهای آن را مدیریت کند بدون اینکه ایالات متحده را وارد این بحران کند. با این حال، پنجره‌ای که اسرائیل برای شروع جنگ دارد، تنها تا زمانی باز است که توجه ترامپ به مسائل دیگری معطوف باشد و سیاست پیش‌فرض واشنگتن مانع دیپلماسی باشد. در نتیجه، نگه داشتن ایران خارج از دستورکار اصلی ترامپ، استراتژی ترجیحی اسرائیل شده است.

اما اسرائیل در حال اشتباه محاسباتی است. حتی پس از اینکه ایالات متحده بیش از 23 میلیارد دلار در ماشین جنگی اسرائیل سرمایه‌گذاری کرد، تل‌آویو نتواست حماس را که درست در کنار مرزهای آن قرار دارد از بین ببرد. و ایالات متحده هنوز باید این بحران را مدیریت کند. در واقع، تمرکز ترامپ بر غزه یکی از دلایلی است که او از مسئله ایران منحرف شده است. ایران حتی در وضعیت ضعیف شده، هنوز ظرفیت شلیک صدها موشک پیشرفته به سمت اسرائیل و پایگاه‌های آمریکایی در منطقه را دارد - موشک‌هایی که در اکتبر 2024 از دفاع هوایی اسرائیل عبور کردند.

اسرائیل می‌تواند در قدرت آتش از ایران پیشی بگیرد. در 15 ماه گذشته، اسرائیل توازن منطقه‌ای را به شدت به نفع خود تغییر داده است. با این حال، هنوز نمی‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را بدون اینکه یک بحران عظیم به راه اندازد که ایالات متحده را وارد جنگ کند، نابود کند. ترامپ ممکن است در حال حاضر از پرونده ایران منحرف شده باشد، اما اگر جنگ آغاز شود، ایران منابع ایالات متحده را از سایر اولویت‌های استراتژیک، از شرق آسیا گرفته تا مرز مکزیک، دور خواهد کرد.

ترامپ در سخنرانی تحلیف خود اعلام کرد: «افتخارآمیزترین میراث من صلح‌سازی و متحد کردن مردم خواهد بود.» او این موضوع را تقریباً روزانه تکرار کرده است. افرادی که به او نزدیک هستند تأکید می‌کنند که او به دنبال جایزه صلح نوبل است. او فرصت منحصر به فردی برای دستیابی به یک توافق با تهران دارد، فرصتی که هیچ رئیس‌جمهور دیگری در آمریکا نداشته است. اما اگر سیاست ایران را به نئوکان‌های شورای امنیت ملی واگذار کند، این فرصت به بحران تبدیل خواهد شد و میراث او ممکن است از صلح به جنگ تغییر کند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار