اقرار زن و مرد خيانتكار به جنايت
پارسینه: عصر روز شنبه، هفتم تيرماه امسال زني به اداره پليس رفت و از ناپديد شدن ناگهاني شوهرش خبر داد.
مردي كه متهم است با همدستي زن مورد علاقهاش، شوهر وي را به قتل رسانده، دستگير شد و به قتل اقرار كرد.
به گزارش جوان، عصر روز شنبه، هفتم تيرماه امسال زني به اداره پليس رفت و از ناپديد شدن ناگهاني شوهرش خبر داد.
وي در توضيح ماجرا گفت: امروز صبح زود شوهرم بهمن با خودروي پرايدش از خانه بيرون رفت و قرار بود تا ظهر به خانه برگردد اما ديگر برنگشت. وقتي دير كرد نگرانش شدم و با تلفن همراهش تماس گرفتم اما گوشي او خاموش بود به خاطر همين تصميم به شكايت گرفتم.
پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضي جمشيدي، بازپرس ويژه قتل در اختيار تيم ويژهاي از كارآگاهان مبارزه با آدمربايي قرار گرفت. مأموران پليس چند روز بعد از حادثه خودروي پرايد مقتول را حوالي رباطكريم در حالي كه در آتش سوخته بود، كشف كردند.
در حالي كه تحقيقات ادامه داشت، كارآگاهان 9 مهرماه متوجه شدند جسد مردي ميانسال در رودخانه رباطكريم كشف و به پزشكي قانوني منتقل شده است. از آنجا كه مشخصات جسد با مقتول شباهت داشت، خانواده او با حضور در پزشكي قانوني هويت وي را شناسايي كردند. پس از آن پرونده با موضوع قتل تشكيل شد. گزارش پزشكي قانوني هم نشان داد كه بهمن با اصابت ضربات چاقو كشته شده است.
كارآگاهان سپس از همسر مقتول كه شراره نام داشت تحقيق كردند. بررسيها نشان داد شراره از مدتها قبل با مرد 39 سالهاي به نام ياشار ارتباط دارد. همچنين معلوم شد مقتول قبل از حادثه از ارتباط همسرش با ياشار با خبر شده و با همسرش درگيري داشته است.
بنابراين مأموران پليس به دستور قاضي جمشيدي ياشار و شراره را به عنوان مظنون بازداشت كردند. ياشار در بازجوييهاي اوليه با تناقضگويي قصد فريب پليس را داشت اما در بازجوييهاي تخصصي لب به اعتراف گشود و به قتل بهمن اقرار كرد.
متهم گفت: مدتي قبل از حادثه با شراره در پارك آشنا شدم. ارتباط تلفني ما ادامه داشت تا اينكه به يكديگر علاقهمند شديم. ما هر روز تلفني و پيامكي با هم در ارتباط بوديم تا اينكه همسرم متوجه ارتباط من و شراره شد. همسرم خيلي تلاش كرد من ارتباطم را با شراره قطع كنم اما ارتباط ما ادامه پيدا كرد. بعد از آن بود كه همسرم بهمن را از ماجراي رابطه من با همسرش باخبر كرد. به خاطر همين موضوع مدتي من و بهمن با هم درگير بوديم و براي هم خط و نشان ميكشيديم تا اينكه من و شراره نقشه قتل بهمن را طراحي كرديم. چهار شب قبل از حادثه قرار شد من بهمن را در خواب بكشم. آن شب طبق قرار شراره در خانه را باز كرد و من به بالين سر بهمن رفتم اما پشيمان شدم و برگشتم.
متهم در توضيح حادثه گفت: سحرگاه هفتم تيرماه بر بالين بهمن حاضر شدم و از شراره خواستم به داخل راهپلهها برود و خودم با چاقو بهمن را به قتل رساندم. پس از حادثه جسد مقتول را داخل صندوق عقب خودرو مقتول گذاشتم و در اطراف رباطكريم داخل رودخانهاي انداختم و خودرواش را چند كيلومتر آنطرفتر آتش زدم اما سرانجام گرفتار شديم. شراره هم در بازجوييها به قتل شوهرش با همدستي ياشار اعتراف كرد.
وي گفت: وقتي با ياشار آشنا شدم تصميم گرفتيم با هم ازدواج كنيم اما احساس كرديم كه شوهرم مزاحم اين خواسته ما است به همين خاطر نقشه قتل او را طراحي و اجرا كرديم.
دو متهم به دستور قاضي جمشيدي براي تحقيقات بيشتر و روشن شدن ابهامات حادثه در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفتند.
وي در توضيح ماجرا گفت: امروز صبح زود شوهرم بهمن با خودروي پرايدش از خانه بيرون رفت و قرار بود تا ظهر به خانه برگردد اما ديگر برنگشت. وقتي دير كرد نگرانش شدم و با تلفن همراهش تماس گرفتم اما گوشي او خاموش بود به خاطر همين تصميم به شكايت گرفتم.
پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضي جمشيدي، بازپرس ويژه قتل در اختيار تيم ويژهاي از كارآگاهان مبارزه با آدمربايي قرار گرفت. مأموران پليس چند روز بعد از حادثه خودروي پرايد مقتول را حوالي رباطكريم در حالي كه در آتش سوخته بود، كشف كردند.
در حالي كه تحقيقات ادامه داشت، كارآگاهان 9 مهرماه متوجه شدند جسد مردي ميانسال در رودخانه رباطكريم كشف و به پزشكي قانوني منتقل شده است. از آنجا كه مشخصات جسد با مقتول شباهت داشت، خانواده او با حضور در پزشكي قانوني هويت وي را شناسايي كردند. پس از آن پرونده با موضوع قتل تشكيل شد. گزارش پزشكي قانوني هم نشان داد كه بهمن با اصابت ضربات چاقو كشته شده است.
كارآگاهان سپس از همسر مقتول كه شراره نام داشت تحقيق كردند. بررسيها نشان داد شراره از مدتها قبل با مرد 39 سالهاي به نام ياشار ارتباط دارد. همچنين معلوم شد مقتول قبل از حادثه از ارتباط همسرش با ياشار با خبر شده و با همسرش درگيري داشته است.
بنابراين مأموران پليس به دستور قاضي جمشيدي ياشار و شراره را به عنوان مظنون بازداشت كردند. ياشار در بازجوييهاي اوليه با تناقضگويي قصد فريب پليس را داشت اما در بازجوييهاي تخصصي لب به اعتراف گشود و به قتل بهمن اقرار كرد.
متهم گفت: مدتي قبل از حادثه با شراره در پارك آشنا شدم. ارتباط تلفني ما ادامه داشت تا اينكه به يكديگر علاقهمند شديم. ما هر روز تلفني و پيامكي با هم در ارتباط بوديم تا اينكه همسرم متوجه ارتباط من و شراره شد. همسرم خيلي تلاش كرد من ارتباطم را با شراره قطع كنم اما ارتباط ما ادامه پيدا كرد. بعد از آن بود كه همسرم بهمن را از ماجراي رابطه من با همسرش باخبر كرد. به خاطر همين موضوع مدتي من و بهمن با هم درگير بوديم و براي هم خط و نشان ميكشيديم تا اينكه من و شراره نقشه قتل بهمن را طراحي كرديم. چهار شب قبل از حادثه قرار شد من بهمن را در خواب بكشم. آن شب طبق قرار شراره در خانه را باز كرد و من به بالين سر بهمن رفتم اما پشيمان شدم و برگشتم.
متهم در توضيح حادثه گفت: سحرگاه هفتم تيرماه بر بالين بهمن حاضر شدم و از شراره خواستم به داخل راهپلهها برود و خودم با چاقو بهمن را به قتل رساندم. پس از حادثه جسد مقتول را داخل صندوق عقب خودرو مقتول گذاشتم و در اطراف رباطكريم داخل رودخانهاي انداختم و خودرواش را چند كيلومتر آنطرفتر آتش زدم اما سرانجام گرفتار شديم. شراره هم در بازجوييها به قتل شوهرش با همدستي ياشار اعتراف كرد.
وي گفت: وقتي با ياشار آشنا شدم تصميم گرفتيم با هم ازدواج كنيم اما احساس كرديم كه شوهرم مزاحم اين خواسته ما است به همين خاطر نقشه قتل او را طراحي و اجرا كرديم.
دو متهم به دستور قاضي جمشيدي براي تحقيقات بيشتر و روشن شدن ابهامات حادثه در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفتند.
وي در توضيح ماجرا گفت: امروز صبح زود شوهرم بهمن با خودروي پرايدش از خانه بيرون رفت و قرار بود تا ظهر به خانه برگردد اما ديگر برنگشت. وقتي دير كرد نگرانش شدم و با تلفن همراهش تماس گرفتم اما گوشي او خاموش بود به خاطر همين تصميم به شكايت گرفتم.
پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضي جمشيدي، بازپرس ويژه قتل در اختيار تيم ويژهاي از كارآگاهان مبارزه با آدمربايي قرار گرفت. مأموران پليس چند روز بعد از حادثه خودروي پرايد مقتول را حوالي رباطكريم در حالي كه در آتش سوخته بود، كشف كردند.
در حالي كه تحقيقات ادامه داشت، كارآگاهان 9 مهرماه متوجه شدند جسد مردي ميانسال در رودخانه رباطكريم كشف و به پزشكي قانوني منتقل شده است. از آنجا كه مشخصات جسد با مقتول شباهت داشت، خانواده او با حضور در پزشكي قانوني هويت وي را شناسايي كردند. پس از آن پرونده با موضوع قتل تشكيل شد. گزارش پزشكي قانوني هم نشان داد كه بهمن با اصابت ضربات چاقو كشته شده است.
كارآگاهان سپس از همسر مقتول كه شراره نام داشت تحقيق كردند. بررسيها نشان داد شراره از مدتها قبل با مرد 39 سالهاي به نام ياشار ارتباط دارد. همچنين معلوم شد مقتول قبل از حادثه از ارتباط همسرش با ياشار با خبر شده و با همسرش درگيري داشته است.
بنابراين مأموران پليس به دستور قاضي جمشيدي ياشار و شراره را به عنوان مظنون بازداشت كردند. ياشار در بازجوييهاي اوليه با تناقضگويي قصد فريب پليس را داشت اما در بازجوييهاي تخصصي لب به اعتراف گشود و به قتل بهمن اقرار كرد.
متهم گفت: مدتي قبل از حادثه با شراره در پارك آشنا شدم. ارتباط تلفني ما ادامه داشت تا اينكه به يكديگر علاقهمند شديم. ما هر روز تلفني و پيامكي با هم در ارتباط بوديم تا اينكه همسرم متوجه ارتباط من و شراره شد. همسرم خيلي تلاش كرد من ارتباطم را با شراره قطع كنم اما ارتباط ما ادامه پيدا كرد. بعد از آن بود كه همسرم بهمن را از ماجراي رابطه من با همسرش باخبر كرد. به خاطر همين موضوع مدتي من و بهمن با هم درگير بوديم و براي هم خط و نشان ميكشيديم تا اينكه من و شراره نقشه قتل بهمن را طراحي كرديم. چهار شب قبل از حادثه قرار شد من بهمن را در خواب بكشم. آن شب طبق قرار شراره در خانه را باز كرد و من به بالين سر بهمن رفتم اما پشيمان شدم و برگشتم.
متهم در توضيح حادثه گفت: سحرگاه هفتم تيرماه بر بالين بهمن حاضر شدم و از شراره خواستم به داخل راهپلهها برود و خودم با چاقو بهمن را به قتل رساندم. پس از حادثه جسد مقتول را داخل صندوق عقب خودرو مقتول گذاشتم و در اطراف رباطكريم داخل رودخانهاي انداختم و خودرواش را چند كيلومتر آنطرفتر آتش زدم اما سرانجام گرفتار شديم. شراره هم در بازجوييها به قتل شوهرش با همدستي ياشار اعتراف كرد.
وي گفت: وقتي با ياشار آشنا شدم تصميم گرفتيم با هم ازدواج كنيم اما احساس كرديم كه شوهرم مزاحم اين خواسته ما است به همين خاطر نقشه قتل او را طراحي و اجرا كرديم.
دو متهم به دستور قاضي جمشيدي براي تحقيقات بيشتر و روشن شدن ابهامات حادثه در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفتند.
خدا لعنت کنه همچین زن و مردهایی رو.