مشکلات اکثر زنان بعد از طلاق بیشتر می شود
پارسینه: اغلب زنانی که طلاق را تجربه کرده اند حاضرند تا با بازگشت به شرایط گذشته آرامشی هرچند مخدوش و دچار مشکلات عدیده را بر زندگی بعنوان یک زن مطلقه ترجیح دهند.
به گزارش " رویداد" طلاق یک بدعت اجتماعی است و به عنوان ابزاری اجتماعی در مواجه با شکست در ازدواج به کار گرفته می شود . غالبا در فرآیند طلاق یکی از طرفین، درگیری های عاطفی و رنج بیش تری را متحمل می شود و به مدت طولانی تری در بحران به سر می برد .
طلاق نه تنها اثرات اقتصادی منفی بسیاری برای خانواده دارد بلکه این اثرات در تک تک سلول های اجتماعی رخنه می کند و حتی خانواده های سالم، ناخودآگاه در اجتماع تحت تاثیر عوارض طلاق قرار می گیرند .
درجامعه ما،واقعیت زندگی زنان مطلقه در زیر انبوهی از باورهای غلط و مشکل زا نادیده گرفته می شود، درصد زیادی از زنان مطلقه، قضاوت های تنگ نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان مطلقه را باور داشته و احساس بیگانگی، ناامنی و ناراحتی را در خود به وجود می آورد .
نیازهای اقتصادی چنین می طلبد که زنان مطلقه با تشکیل خانواده جدید به ترمیم روحی و رفع نیازمندی های خود بپردازند. اما چنین شرایطی در جامعه ما امکان پذیر نیست، به علت چنین محدودیتی احتمال ورود زنان مطلقه به فعالیت های بزهکارانه به سبب نیازهای مالی و جنسی افزایش می دهد .
موضوع دیگر آن است که با توجه به اینکه بسیاری از طلاقها در اوایل زندگی اتفاق میافتد میتوان انتخابهای غلط و نادرست را مهمترین دلیل طلاقها عنوان کرد . گاهی توجه به ظواهر زندگی آنچنان زیاد میشود که اصل برقراری ازدواج و زندگی مشترک را از بین میبرد .
البته این نکته قابل توجه است که برخی از افراد بر اثر احساساتی شدن تصمیم به انتخاب همسر میکنند که این امر کاری بسیار اشتباه است؛ زوجین باید قبل از ازدواج به روحیات و خلقیات همدیگر کاملاً آگاه باشند .
طلاق راه حل آخر نیست
برخی از زوجین به خصوص زنان معمولاً با بروز مسایل کوچک و گاهی بیارزش طلاق را انتخاب میکنند .
زوجین باید بدانند طلاق راهحل مناسب و خوبی برای رهایی از مشکلات نیست. طلاق شاید ظاهراً مشکلی را حل کند ولی مشکلات دیگری را برای فرد ایجاد میکند، بنابراین زوجین باید به این نکته توجه داشته باشند که طلاق بهترین راهحل نیست .
یکی از زنان مطلقه در گفتگو با خبرنگار رویداد گفت: طلاق در واقع مشکلی را از بین نمیبرد و فقط نوع مشکلات فرد را تغییر میدهد و در بسیاری از موارد مشکلات بعد از طلاق سختتر از مشکلات قبل از طلاق است .
زنان و کودکان طلاق در معرض آسیبهای اجتماعی بیشتری نسبت به مردان قرار دارند افسردگی و به دنبال آن مشکلات روحی از جمله کوچکترین آسیبهای اجتماعی بعد از طلاق است .
بسیاری از زنان مطلقه بعد از جدایی با والدین خود زندگی میکنند ولی برخی از زنانی که متارکه میکنند، مکان مناسبی برای گذران زندگی ندارند و حتی افرادی هم که به طور مستقل زندگی میکنند، مشکلات خاص خود را دارند .
گاهی برخی سوءتفاهمها و توقعات نابجا باعث بروز مشکلات جدی در زندگیهای مشترک میشود که در این شرایط، مراجعه به مراکز مشاوره خانواده میتواند بسیاری از این مسائل را حل کند .
معمولاً وجود چند علت منجر به طلاق میشود
اعتیاد مهمترین عامل بیشتر طلاقها معرفی میشود ولی نمیتوان اعتیاد فرد را به تنهایی عاملی برای طلاق از طرف زوجه بیان کرد . عدم وجود مرد در خانه، بیمسئولیتی وی در برابر همسر و فرزندان همچنین عدم توانایی مرد برای تأمین مخارج زندگی مشترک که به دنبال اعتیاد فرد میآید، سبب بروز طلاق میشود .
یکی از مهمترین مشکلات زن پس از طلاق مشکلات مالی است، در بسیاری از موارد زن در مقابل طلاق از سوی شوهر از تمام حق و حقوق قانونی خود چشم پوشی می کند و یکی از آنها مهریه می باشد .
اکثر زنان طلاق گرفته ، مهریه خود را در هنگام طلاق دریافت نکرده و برای طلاق گرفتن مجبور به گذشتن از مهریه خود شدهاند .
این در حالی است که بیشر زنان طلاق گرفته هیچ نفقهای دریافت نکردهاند و به دلیل اینکه بیشتر زنان در خارج از خانه به شغلی مشغول نیستند و حتی در صورت داشتن مدرک تحصیلی عالی، بسیاری از آنها پس از ازدواج بنا به هر دلیلی دست از کار کشیده اند، اما پس از طلاق ، برای یافتن شغلی مناسب و تامین خود دچار مشکلات بسیاری می شوند .
متاسفانه دیدگاه ناپسند جامعه نسبت به زنان طلاق گرفته به خودی خود برای آنها مشکلات بسیاری را پدید آورده است .
یکی دیگر از مشکلات زنان مسئله حضانت فرزندان شان است ، بسیاری از زنان در قبال مهریه و دیگر حق و حقوق مالی خود، خواهان حق نگهداری فرزندان خود هستند. ولی باز هم این امر حالتی نسبی دارد زیرا طبق بیان صریح قانون اگر زن دوباره ازدواج کند حضانت از وی سلب خواهد شد، و دیگر آنکه مرد می تواند از نظر خود بازگردد و حضانت فرزندان را خود به عهده بگیرد ، اما زن نمی تواند مهریه و حق و حقوق خود را پس از تغییر رای مرد باز پس بگیرد .
در واقع بعد از وقوع طلاق و وجود اختلاف در میان زن و شوهر، اولین مسئله ای که ذهنیت زن و شوهر متوجه آن می شود، حضانت کودک یا کودکان است که نتیجه زندگی مشترک بوده است .
زن طلاق گرفته برای زندگی در میان یک جامعه با مشکلات عدیده ای رو به روست، اگر بخواهد با خانواده اش زندگی کند از سوی آنها مورد آزارهای روحی قرار می گیرد، رفت وآمدهای او کنترل می شود و خانواده ها برای حفظ آبروی خود سعی می کنند از معاشرت های او بدلیل حساسیت های جامعه جلوگیری کند .
اگر بخواهد به طور مستقل زندگی کند پیدا کردن یک محل مسکونی و صاحب خانه ای که مایل به ارائه یک خانه به یک زن مطلقه باشد کاری بس دشوار است و حتی اگر چنین خانه ای را هم بیابد باز هم باید با همسایگانی بر خورد کند که او را تنها به چشم عمل نابود کننده زندگی خود می بینند .
شاید بتوان گفت: یکی از بزرگترین علل این تفکرات، رواج روز افزون ازدواج موقت توسط مردان متاهل باشد که در بیشتر موارد زنان مورد نظر از میان زنان طلاق گرفته ای هستند که تنها به علت مشکلات بسیاری که پس از طلاق به آنها فشار آورده است تن به اینگونه زندگی مشترک می دهند
تمام مطالب را خواندم واقعا اگر خانمها قبل از اینکه زندگیشان نابود شود با مشاوره یا با کسانی که تجربه شکست یک زندگی را دارند مشورت میکردند اینطور نمی شد
خوب چاره چیه 23سالمه.شوهربی نماز بداخلاق بی توجه وفوق العاده بدبین.مامانمینااجازه طلاق نمیدن نه راه پس دارم نه راه پیش.واقعانمیتونم زندگی جدیدی داشته باشم
بنظر من انسانها هیچوقت دست از رفتارهای زشتشون که نهادینه شده بر نمیدارن فقط باید خودمون را با شرایط و رفتار طرف مقابل تنظیم کنیم یا اگه نتونستیم باید صابون طلاق را به دامنمون بمالیم
سلام.منم ي شوهر دارم كه از دستش ذله ام. بچه ندارم.ميخام طلاق بگيرم.واقعا خستم
به خدا نمیشه پیش کسیکه دوستت نداره زندگی کرد