چرا تحریم اقتصادی علیه کشورهای بزرگ ناکارآمد است؟
پارسینه: چهار سال است که روسیه به دلیل سیاستهای پوتین تحت تحریمغرب است. اقتصاد این کشور اما رو به رشد است و محبوبیت پوتین رو به افزایش. شماری از کارشناسان اقتصادی میگویند تحریمها میتوانند به نفع حکومتهای خودکامه تمام شوند.
به گزارش خبرنگار « پارسینه »، ادامه تنش غرب با روسیه بر سر بحران سوریه و احتمال وضع تحریمهای جدید علیه این کشور موضوعی است که از حساسیت بالایی در آلمان برخوردار است. نتیجه تحقیق انستیتوی اقتصاد جهانی در دانشگاه کیل آلمان در مورد تأثیر تحریمهای روسیه بر اقتصاد آلمان نشان میدهد که اگر این تحریمها وضع نشده بودند صادرات آلمان در سال حدود ۵/ ۷ میلیارد یورو بیشتر بود.
از بهار ۲۰۱۴ میلادی تا کنون چهار سال میشود که روسیه به دلیل دخالت در بحران اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه تحت تحریم کشورهای غربی است. این تحریمها علیه شماری از سیاستمداران، رهبران ارتش و شرکتهای روسی وضع شده است که با حلقه قدرت در ارتباط هستند. دارایی این اشخاص حقیقی و حقوقی در حسابهای بانکهای اروپایی و آمریکایی مسدود شده و برای آنها ویزای سفر به این کشورها صادر نمیشود.
از آن گذشته اروپا و آمریکا تحریمهای تجاری نیز علیه روسیه وضع کردند و با مقابله به مثل روسیه مواجه شدند. به عنوان مثال روسیه خرید برخی کالاها از اروپا و آمریکا را ممنوع کرده است. فیلیپ پلیکرت، کارشناس اقتصادی، در مقالهای برای روزنامه آلمانی «فرانکفورتر آلگماینه» نوشته است که اتحادیه اروپا و به ویژه آلمان متحمل بخش عمدهای از خسارت تحریمهای تجاری روسیه شدهاند.
تأثیر سیاسی تحریمهای روسیه چه بوده؟
اقتصاد روسیه که در سال ۲۰۱۵ میلادی به ویژه به دلیل کاهش قیمت نفت دچار رکود شده بود، از رکود خارج شده و سال ۲۰۱۷ میلادی حدود ۵/ ۱ درصد رشد داشته است. وضع تحریمهای جدید هم آسیب چندانی به رشد اقتصاد روسیه نخواهد زد.
تحریمهایی که تا کنون علیه روسیه وضع شدهاند، موجب کاهش ارزش «روبل»، پول ملی این کشور، و در نتیجه افزایش قیمتها شدهاند. پیامد این تحریمها کاهش قدرت خرید مردم روسیه بوده، اما این وضعیت باعث کاهش حمایت آنها از پوتین نشده و برعکس، رئیسجمهور روسیه از این تحریمها به نفع خود سود جسته و حال شعار میدهد: همه مردم روسیه باید در برابر فشار خارجی با هم متحد شوند.
فیلیپ پلیکرت که دکترای اقتصاد دارد و در دانشگاه تدریس میکند در مقاله خود برای روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» نوشته است: «طرح سیاستمداران غربی که میخواستند با تحریمها پوتین را وادار به تغییر سیاست خود کنند به روشنی شکست خورده است. مثال روسیه نشان میدهد که تحریمها مانند شمشیر دولبه یا حتی یک چاقوی کند عمل میکنند».
او میگوید شماری از کارشناسان اقتصادی که در مورد تحریمها تحقیق میکنند براین باورند که تحریمهای اقتصادی تقریبأ هرگز موفق نیستند و حتی میتوانند تأثیری کاملأ برعکس داشته باشند. آنها به بزرگترین بانک اطلاعاتی تحریمهای اقتصادی مراجعه میکنند که اقتصاددان آمریکایی گری هوفباور تهیه کرده است. گری هوفباور در «انستیتوی پترسون برای اقتصاد جهانی» مستقر در واشنگتن تحقیق میکند.
عدم موفقیت تحریمهای اقتصادی در کشورهای بزرگ با حکومتهای خودکامه
گری هوفباور و همکارانش بیش از ۲۰۰ مورد را ارزیابی کردند که اغلب آنها شامل تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه دولتها و کشورهای منفور در جریان جنگ سرد و پس از آن میشود. این تحریمها از زمان آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ تا اوایل قرن ۲۱ میلادی، وضع شده بودند.
نتیجه ارزیابی این محققان نشان میدهد که تنها در ۳۱ درصد موارد تحریمهایی که برای تغییر رژیم وضع شده بودند، موفق بودند. فیلیپ پلیکرت در مقاله خود تأکید میکند که این تحریمها اغلب در کشورهای کوچک موثر بودند و در کشورهای بزرگ که توسط حکومتهای خودکامه اداره میشوند، موفقیت کمتری داشتند.
ارزیابی دیگری از بانک اطلاعاتی تحریمهای اقتصادی که توسط پتر ون برگیجک، کارشناس علوم سیاسی در آمستردام، صوت گرفته، نشان میدهد که شانس موفقیت تحریمها پس از پایان جنگ سرد بیشتر شده است. ون برگیجک معتقد است که تحریمهای هوشمندتر و هدفمندتر موفقتر هستند.
اما این ارزیابی در همه موارد صدق نمیکند. مثلأ حکومت کمونیستی کوبا ۶۰ سال است که متحمل تحریمهای سنگین ایالات متحده آمریکا است، یا کرهشمالی که از دهه پنجاه میلادی تحت تحریم کشورهای غربی است. حکومتهای دیکتاتوری این کشورها همچنان در قدرت هستند که البته دلیل آن عدم همراهی همه کشورها با تحریمهاست. کوبا مورد حمایت ونزوئلا است و کره شمالی از سوی چین حمایت میشود.
تحریمها علیه مردم عراق، کوبا و ایران
در همین راستا میتوان به مثال تحریمهای اقتصادی سازمان ملل متحد علیه دولت عراق در دوران حکومت صدام حسین پس از ۱۹۹۱ هم اشاره کرد که نتیجه بسیار مخربی داشتند. سازمان ملل در سال ١٩٩٥ برنامه "نفت در برابر غذا" را به اجرا درآورد تا دولت عراق بتواند با فروش نفت خام در بازارهای جهانی، غذا و سایر نیازهای ضروری مردم خود را تامین کند. در سال ٢٠٠٥ گزارشی منتشر شد که نشان میداد در جریان برنامه "نفت در برابر غذا" در بازه زمانی ١٩٩٦ تا ٢٠٠٣، بیش از دو هزار شرکت به دولت صدام حسین رشوه دادهاند. در نتیجه رژیم عراق در حالیکه صدها هزار کودک عراقی از کمبود غذا در رنج بودند، از این تحریمها بهره میبرد.
در کوبا هم ژنرالها و رهبران حزب کمونیست با کمک شرکتهای تجاری خود حق انحصاری برخی کالاها را در اختیار گرفتند و از تحریمهای اقتصادی پولهای کلانی به جیب زدند.
تحریمهای اقتصادی ایران هم نتیجه عکس داده است و نویسنده مدعی است که نهادهای نظامی توانستهاند با شرکتهای متعدد خود که در تقریبأ همه زمینههای اقتصادی فعال هستند، از دور زدن تحریمها سود ببرد.
راینر آیشینبرگر، اقتصادادن سوئیسی، به این دلیل هشدار میدهد که تحریمها و محدودیتها اغلب موجب استحکام پایههای قدرت حکومتهای خودکامه میشود، چون آنها هستند که شیوه تقسیم منابع و کالاهای باقیمانده را تعیین میکنند. در نتیجه مردم باید بیش از گذشته به آنها نزدیکتر شوند تا سهمی به دست آورند. مردم فقیرتر و بیش از پیش به حکومت خود وابسته میشوند. در چنین شرایطی تنها راه به دست آوردن کالای کمیاب، رابطه است.
از بهار ۲۰۱۴ میلادی تا کنون چهار سال میشود که روسیه به دلیل دخالت در بحران اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه تحت تحریم کشورهای غربی است. این تحریمها علیه شماری از سیاستمداران، رهبران ارتش و شرکتهای روسی وضع شده است که با حلقه قدرت در ارتباط هستند. دارایی این اشخاص حقیقی و حقوقی در حسابهای بانکهای اروپایی و آمریکایی مسدود شده و برای آنها ویزای سفر به این کشورها صادر نمیشود.
از آن گذشته اروپا و آمریکا تحریمهای تجاری نیز علیه روسیه وضع کردند و با مقابله به مثل روسیه مواجه شدند. به عنوان مثال روسیه خرید برخی کالاها از اروپا و آمریکا را ممنوع کرده است. فیلیپ پلیکرت، کارشناس اقتصادی، در مقالهای برای روزنامه آلمانی «فرانکفورتر آلگماینه» نوشته است که اتحادیه اروپا و به ویژه آلمان متحمل بخش عمدهای از خسارت تحریمهای تجاری روسیه شدهاند.
تأثیر سیاسی تحریمهای روسیه چه بوده؟
اقتصاد روسیه که در سال ۲۰۱۵ میلادی به ویژه به دلیل کاهش قیمت نفت دچار رکود شده بود، از رکود خارج شده و سال ۲۰۱۷ میلادی حدود ۵/ ۱ درصد رشد داشته است. وضع تحریمهای جدید هم آسیب چندانی به رشد اقتصاد روسیه نخواهد زد.
تحریمهایی که تا کنون علیه روسیه وضع شدهاند، موجب کاهش ارزش «روبل»، پول ملی این کشور، و در نتیجه افزایش قیمتها شدهاند. پیامد این تحریمها کاهش قدرت خرید مردم روسیه بوده، اما این وضعیت باعث کاهش حمایت آنها از پوتین نشده و برعکس، رئیسجمهور روسیه از این تحریمها به نفع خود سود جسته و حال شعار میدهد: همه مردم روسیه باید در برابر فشار خارجی با هم متحد شوند.
فیلیپ پلیکرت که دکترای اقتصاد دارد و در دانشگاه تدریس میکند در مقاله خود برای روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» نوشته است: «طرح سیاستمداران غربی که میخواستند با تحریمها پوتین را وادار به تغییر سیاست خود کنند به روشنی شکست خورده است. مثال روسیه نشان میدهد که تحریمها مانند شمشیر دولبه یا حتی یک چاقوی کند عمل میکنند».
او میگوید شماری از کارشناسان اقتصادی که در مورد تحریمها تحقیق میکنند براین باورند که تحریمهای اقتصادی تقریبأ هرگز موفق نیستند و حتی میتوانند تأثیری کاملأ برعکس داشته باشند. آنها به بزرگترین بانک اطلاعاتی تحریمهای اقتصادی مراجعه میکنند که اقتصاددان آمریکایی گری هوفباور تهیه کرده است. گری هوفباور در «انستیتوی پترسون برای اقتصاد جهانی» مستقر در واشنگتن تحقیق میکند.
عدم موفقیت تحریمهای اقتصادی در کشورهای بزرگ با حکومتهای خودکامه
گری هوفباور و همکارانش بیش از ۲۰۰ مورد را ارزیابی کردند که اغلب آنها شامل تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه دولتها و کشورهای منفور در جریان جنگ سرد و پس از آن میشود. این تحریمها از زمان آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ تا اوایل قرن ۲۱ میلادی، وضع شده بودند.
نتیجه ارزیابی این محققان نشان میدهد که تنها در ۳۱ درصد موارد تحریمهایی که برای تغییر رژیم وضع شده بودند، موفق بودند. فیلیپ پلیکرت در مقاله خود تأکید میکند که این تحریمها اغلب در کشورهای کوچک موثر بودند و در کشورهای بزرگ که توسط حکومتهای خودکامه اداره میشوند، موفقیت کمتری داشتند.
ارزیابی دیگری از بانک اطلاعاتی تحریمهای اقتصادی که توسط پتر ون برگیجک، کارشناس علوم سیاسی در آمستردام، صوت گرفته، نشان میدهد که شانس موفقیت تحریمها پس از پایان جنگ سرد بیشتر شده است. ون برگیجک معتقد است که تحریمهای هوشمندتر و هدفمندتر موفقتر هستند.
اما این ارزیابی در همه موارد صدق نمیکند. مثلأ حکومت کمونیستی کوبا ۶۰ سال است که متحمل تحریمهای سنگین ایالات متحده آمریکا است، یا کرهشمالی که از دهه پنجاه میلادی تحت تحریم کشورهای غربی است. حکومتهای دیکتاتوری این کشورها همچنان در قدرت هستند که البته دلیل آن عدم همراهی همه کشورها با تحریمهاست. کوبا مورد حمایت ونزوئلا است و کره شمالی از سوی چین حمایت میشود.
تحریمها علیه مردم عراق، کوبا و ایران
در همین راستا میتوان به مثال تحریمهای اقتصادی سازمان ملل متحد علیه دولت عراق در دوران حکومت صدام حسین پس از ۱۹۹۱ هم اشاره کرد که نتیجه بسیار مخربی داشتند. سازمان ملل در سال ١٩٩٥ برنامه "نفت در برابر غذا" را به اجرا درآورد تا دولت عراق بتواند با فروش نفت خام در بازارهای جهانی، غذا و سایر نیازهای ضروری مردم خود را تامین کند. در سال ٢٠٠٥ گزارشی منتشر شد که نشان میداد در جریان برنامه "نفت در برابر غذا" در بازه زمانی ١٩٩٦ تا ٢٠٠٣، بیش از دو هزار شرکت به دولت صدام حسین رشوه دادهاند. در نتیجه رژیم عراق در حالیکه صدها هزار کودک عراقی از کمبود غذا در رنج بودند، از این تحریمها بهره میبرد.
در کوبا هم ژنرالها و رهبران حزب کمونیست با کمک شرکتهای تجاری خود حق انحصاری برخی کالاها را در اختیار گرفتند و از تحریمهای اقتصادی پولهای کلانی به جیب زدند.
تحریمهای اقتصادی ایران هم نتیجه عکس داده است و نویسنده مدعی است که نهادهای نظامی توانستهاند با شرکتهای متعدد خود که در تقریبأ همه زمینههای اقتصادی فعال هستند، از دور زدن تحریمها سود ببرد.
راینر آیشینبرگر، اقتصادادن سوئیسی، به این دلیل هشدار میدهد که تحریمها و محدودیتها اغلب موجب استحکام پایههای قدرت حکومتهای خودکامه میشود، چون آنها هستند که شیوه تقسیم منابع و کالاهای باقیمانده را تعیین میکنند. در نتیجه مردم باید بیش از گذشته به آنها نزدیکتر شوند تا سهمی به دست آورند. مردم فقیرتر و بیش از پیش به حکومت خود وابسته میشوند. در چنین شرایطی تنها راه به دست آوردن کالای کمیاب، رابطه است.
منبع:
دویچه وله
ارسال نظر