گوناگون

اعتراف فروشنده سهام به قتل زن دندان‌پزشک

اعتراف فروشنده سهام به قتل زن دندان‌پزشک

پارسینه: مردی که متهم است زن دندان‌پزشکی را به قتل رسانده و جسدش را به آتش کشیده است، اتهام قتل را پذیرفت و از اولیای دم درخواست بخشش کرد.

آذر سال گذشته از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ وقوع آتش‌سوزی به کلانتری ۱۷۶ حسن‌آباد اعلام و با حضور مأموران در محل که زمین کشاورزی در منطقه فشافویه بود، جسد کاملا سوخته‌ای کشف و بلافاصله موضوع به اداره دهم ویژه قتل و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.

به گزارش شرق، با انتقال جسد به پزشکی قانونی و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد جسد متعلق به زنی است که به‌علت شدت سوختگی عملا امکان شناسایی او وجود نداشت.

کارآگاهان هم‌زمان با کشف جسد سوخته‌شده با بررسی سوابق پرونده افراد مفقودشده اطلاع پیدا کردند پرونده ناپدیدشدن زنی ۴۰ساله در کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس تشکیل شده و در حال رسیدگی است. شوهر این زن پس از شناسایی جسد همسرش گفت: همسرم در یک مطب به عنوان دندان‌پزشک مشغول به کار بود و صبح روز حادثه نیز همچون روال همیشگی با آژانس به محل کارش رفت، اما پس از گذشت چند ساعت و در تماسی که با محل کارش داشتم، همکارانش گفتند او به آنجا نرفته است.

کارآگاهان با شناسایی راننده آژانس اطلاع پیدا کردند مقتول در مسیر رفتن به محل کارش، به‌صورت تلفنی با شخصی مشاجره کرده و پس از پایان تماس از راننده آژانس خواسته است با تغییر مسیر، وی را به ایستگاه متروی جوانمرد قصاب برساند. راننده آژانس در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: زمانی که خانم دکتر را به مقابل ایستگاه مترو رساندم، او سوار یک پژو پرشیای سفیدرنگ با یک سرنشین مرد شد و من نیز محل را ترک کردم. کارآگاهان با توجه به اظهارات راننده آژانس به ایستگاه متروی جوانمرد قصاب مراجعه کردند و با بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته محدوده ایستگاه موفق به شناسایی خودروی پرشیای سفیدرنگی شدند که مقتول در حال سوارشدن به آن بود.

با شناسایی مالک خودروی پرشیا به نام سبحان (۴۵ساله) در منطقه مشیریه، کارآگاهان او را دستگیر کردند. سبحان در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از جنایت شد، اما پس از ارائه دلایل و شواهد انکارناپذیر به‌ویژه تصاویر به‌دست‌آمده از دوربین‌های مداربسته به‌ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.

سبحان درباره ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: چندی پیش سهامی به مبلغ ۱۲۰ میلیون تومان خریداری و پس از مدتی به پشتوانه سهام، یک وام ۶۰ میلیون‌تومانی دریافت کردم. پس از مدتی تصمیم به فروش سهام خود گرفتم و به‌واسطه یکی از دوستان سهام را به خانم دکتر فروختم و او نیز همه پول سهام را پرداخت کرد. در زمان انتقال سهام به مقتول متوجه شدم انتقال قانونی سهام فقط پس از تسویه کامل وام دریافتی امکان‌پذیر است. به‌همین‌علت از مقتول درخواست فرصت کردم تا وام دریافتی را تسویه کنم و او نیز چندین نوبت به من فرصت داد، اما با وجود این، نتوانستم وام خود را تسویه کنم تا اینکه صبح روز حادثه خانم دکتر با من تماس گرفت و زمانی که به او گفتم هنوز اقدامی درباره تسویه وام صورت نگرفته، تهدید کرد از من به اتهام کلاهبرداری شکایت خواهد کرد. از او خواهش کردم تا حضورا ملاقات کنیم و به پیشنهاد من به مقابل ایستگاه متروی جوانمرد قصاب آمد و آنجا سوار ماشین من شد. در طول مسیر حرکت به سمت محل کار خانم دکتر از او درخواست مهلت دوباره کردم، اما او دیگر حاضر به دادن فرصت نبود و مجددا تهدید خود مبنی بر طرح شکایت را تکرار کرد. در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و با فشاردادن گلوی خانم دکتر او را خفه کردم. سپس بی‌هدف به مسیر خود ادامه دادم تا از شهر خارج و وارد جاده منتهی به فرودگاه امام خمینی (ره) شدم. در نقطه‌ای خلوت جسد را از ماشین بیرون آوردم و با بنزین داخل صندوق عقب، جنازه را به آتش کشیدم و به‌سرعت از محل دور شدم.

پرونده با توجه به اعترافات متهم و صدور کیفرخواست برای وی برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته در جلسه دادگاه حاضر شد. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و زمانی که نوبت به اولیای دم رسید، آن‌ها درخواست صدور حکم قصاص کردند. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهامش را قبول کرد و گفت: من می‌خواستم زن جوان را ساکت کنم. او فریاد می‌زد و عصبانی بود، چون پولش را نداده بودم من هم برای اینکه او را ساکت کنم، دستم را روی دهانش گذاشتم و یکباره دیدم خفه شده است. من از روی ترس کار‌های اشتباه می‌کردم. وقتی فهمیدم او مرده است، تصمیم گرفتم جسد را از بین ببرم به‌همین‌دلیل از شهر خارج شدم و با بنزین جسد را به آتش کشیدم. بعد از آن هم مدارک و کیف مقتول را به رودخانه انداختم تا ردی از خودم بر جای نگذارم.

متهم گفت: من به‌شدت از کاری که کرده‌ام پشیمان هستم. موقعیت شغلی و اجتماعی‌ام را از دست دادم. تا زمانی که بازداشت شوم شب و روز نداشتم و مدام گریه می‌کردم. شب‌ها نمی‌توانستم بخوابم. حالا هم از اولیای دم درخواست بخشش دارم و می‌دانم اشتباه بزرگی کرده‌ام.
بعد از گفته‌های متهم و وکیل‌مدافع او هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند.

منبع: شرق

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار