چه کسی صدای قلب را بهتر شنید
پارسینه: ۱۷ فوریه ۱۷۸۱: ۲۳۸ سال پیش، در چنین روزی رِنه لِنِک در شهرک کمپِر در غرب فرانسه زاده شد.
۲۳۸ سال پیش، در چنین روزی رِنه لِنِک (Rene Laennec) در شهرک کمپِر در غرب فرانسه زاده شد. انسانی که پس از گذشت دو سده هنوز وامدار او هستیم.
پدر لِنِک وکیل بود. کودک بود که مادرش بر اثر سل درگذشت و او را برای پرورش به کشیشی از بستگانش سپردند.
۱۲ ساله بود که او را به نانت نزد عمویش فرستادند که سرپرست بخش دانشکده پزشکی محل بود.
در مدرسه افزون بر فرانسوی، انگلیسی و آلمانی را آموخت و از نوجوانی با میانجیگری عمویش آموزشهای پزشکی را علی رغم خواست پدرش آغاز کرد.
لِنِک زمانی را به خواست پدر به آموزش یونانی و سرودن شعر گذراند، اما سرانجام علاقهاش بر خواست پدر چربید و برای ادامه تحصیل پزشکی به پاریس نزد پزشکان سرشناس آن زمان رفت.
از آغاز کار به صداهای متفاوت به ویژه در مناطق حفرهای بدن بیمار، اهمیت بسیار میداد.
در خاطراتی که در پیشگفتار یکی از رسالههایش نوشته، از روزی میگوید که در مسیر کار، کودکانی را دیده که با چوبهای بلند و توخالی بازی میکنند. آنها در یک سمت چوب، صدایی ایجاد میکردند و در سمت دیگر به آن گوش میدادند. لِنِک در همان روز مُراجع چاقی داشته که برای شنیدن صدای قلبش دچار مشکل شده بوده و همین جا جرقه آغازین اختراعش زده میشود. کاغذی را قیف میکند و روی سینه بیمار میگذارد و به صدای تقویتشده قلب گوش میدهد.
پس از این تجربه، او مدل نخستین گوشی معاینه را ساخت و آن را استِتوسکوپ نامید. جامعه پزشکی نخست از این کمک ابزار استقبال نکردند تا اینکه او با همین دستگاه توانست سل برادرزادهاش را تشخیص دهد و اختراعش را پیش از مرگش به بیمار ببخشد.
با پی بردن به اهمیت کار لِنِک و بهرهمندی پزشکان از این دستگاه، بعدها یکی از یخچالهای قطب جنوب را به یاد او نامگذاری کردند.
گوشی پزشکی تنها دستاورد او نبود و کمک به شناخت سیروز کبد یعنی بافتهای زاید نیز در پروندهاش ثبت شده است.
او کاتولیک باورمندی بود و همواره به نیازمندان یاری میرساند.
رِنه لِنِک در ۴۵ سالگی بر اثر همان بیماری مادرش درگذشت.
پدر لِنِک وکیل بود. کودک بود که مادرش بر اثر سل درگذشت و او را برای پرورش به کشیشی از بستگانش سپردند.
۱۲ ساله بود که او را به نانت نزد عمویش فرستادند که سرپرست بخش دانشکده پزشکی محل بود.
در مدرسه افزون بر فرانسوی، انگلیسی و آلمانی را آموخت و از نوجوانی با میانجیگری عمویش آموزشهای پزشکی را علی رغم خواست پدرش آغاز کرد.
لِنِک زمانی را به خواست پدر به آموزش یونانی و سرودن شعر گذراند، اما سرانجام علاقهاش بر خواست پدر چربید و برای ادامه تحصیل پزشکی به پاریس نزد پزشکان سرشناس آن زمان رفت.
از آغاز کار به صداهای متفاوت به ویژه در مناطق حفرهای بدن بیمار، اهمیت بسیار میداد.
در خاطراتی که در پیشگفتار یکی از رسالههایش نوشته، از روزی میگوید که در مسیر کار، کودکانی را دیده که با چوبهای بلند و توخالی بازی میکنند. آنها در یک سمت چوب، صدایی ایجاد میکردند و در سمت دیگر به آن گوش میدادند. لِنِک در همان روز مُراجع چاقی داشته که برای شنیدن صدای قلبش دچار مشکل شده بوده و همین جا جرقه آغازین اختراعش زده میشود. کاغذی را قیف میکند و روی سینه بیمار میگذارد و به صدای تقویتشده قلب گوش میدهد.
پس از این تجربه، او مدل نخستین گوشی معاینه را ساخت و آن را استِتوسکوپ نامید. جامعه پزشکی نخست از این کمک ابزار استقبال نکردند تا اینکه او با همین دستگاه توانست سل برادرزادهاش را تشخیص دهد و اختراعش را پیش از مرگش به بیمار ببخشد.
با پی بردن به اهمیت کار لِنِک و بهرهمندی پزشکان از این دستگاه، بعدها یکی از یخچالهای قطب جنوب را به یاد او نامگذاری کردند.
گوشی پزشکی تنها دستاورد او نبود و کمک به شناخت سیروز کبد یعنی بافتهای زاید نیز در پروندهاش ثبت شده است.
او کاتولیک باورمندی بود و همواره به نیازمندان یاری میرساند.
رِنه لِنِک در ۴۵ سالگی بر اثر همان بیماری مادرش درگذشت.
منبع:
دویچه وله
ارسال نظر