توصیه های امام خمینی(ره) به دانشگاهیان
پارسینه: یکی از تاکیدات مهم ایشان که در برخی بخشهای مختلف این وصیتنامه به آن بارها از سوی ایشان اشاره شده، بیداری و هشیاری دانشجویان و دانشگاهها در نفوذ دشمن به دل کشور و دانشگاههاست.
حضرت امام خمینی ( ره ) در بخشی از وصیتنامه عبادی سیاسی خود، تاکید کردند: بر همه ما لازم است با متصدیان كمك كنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف كشیده شوند همچنین ایشان به دانشگاهیان توصیه کردند که دانشمندان ما، اساتيد دانشگاههاي ما از غرب نترسند، اراده كنند در مقابل غرب قيام كنند.
بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در بخشهایی از وصیتنامه عبادی سیاسی خود که آن را در بهمن ماه 1361 به نگارش در آوردند، اشاره هایی هم به دانشگاهها، استادان، حوزه های علمیه و دانشجویان داشتند.
یکی از تاکیدات مهم ایشان که در برخی بخشهای مختلف این وصیتنامه به آن بارها از سوی ایشان اشاره شده، بیداری و هشیاری دانشجویان و دانشگاهها در نفوذ دشمن به دل کشور و دانشگاههاست.
در ادامه به بخشهایی از این وصیتنامه که حضرت امام خمینی ( رضوان الله تعالی ) دانشگاهیان را خطاب قرار داده اند، اشاره می شود.
حضرت امام خمینی (ره) در بخشهایی از وصیت نامه خود با اشاره به نقشه های دشمن در زمان محمدرضا شاه برای کشور از جمله دانشگاهها، فرموده اند: "در زمان محمدرضا با نقشه و روشهای دیگر كه یكی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود، كه تبلیغات وسیعی در این زمینه شد؛ و معالأسف به واسطه بیخبری هر دو قشر از توطئه شیطانی ابرقدرتها نتیجه چشمگیری گرفته شد. از یك طرف، از دبستانها تا دانشگاهها كوشش شد كه معلمان و دبیران و اساتید و رؤسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به كار گماشته شوند و متعهدان مؤمن در اقلیت قرار گیرند كه قشر مؤثر را كه در آتیه حكومت را به دست میگیرند، از كودكی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت كنند كه از ادیان مطلقاً، و اسلام بخصوص، و از وابستگان به ادیان خصوصاً روحانیون و مبلغان، متنفر باشند.
اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران باز می كند
و اینان را عمال انگلیس در آن زمان، و طرفدار سرمایهداران و زمینخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی مینمودند. و از طرف دیگر، با تبلیغات سوء، روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بیدینی و بیبند و باری و مخالف با مظاهر اسلام و ادیان متهم مینمودند. نتیجه آن كه دولتمردانْ مخالف ادیان و اسلام و روحانیون و متدینان باشند؛ و تودههای مردم كه علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حكومت و هر چه متعلق به آن است باشند، و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز كند كه تمام شئون كشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب آنان سرازیر شود، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد، و میرفت كه چه آید.
دانشگاهیان هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب پیوند دوستی و تفاهم را محكمتر و استوارتر سازند
اكنون كه به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت ـ از روحانی و دانشگاهی تا بازاری و كارگر و كشاورز و سایر قشرها ـ بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرتها را شكستند و كشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه اینجانب آن است كه نسل حاضر و آینده غفلت نكنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محكمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنكه فرد یا افرادی را دیدند كه با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افكند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نكرد از او روگردان شوند و او را به انزوا كشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند كه سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید كسی پیدا شد كه میخواهد انحراف ایجاد كند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و كلاس خود طرد كنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و توطئهها در دانشگاهها از عمق ویژهای برخوردار است و هر قشر محترم كه مغز متفكر جامعه هستند باید مواظب توطئهها باشند."
ایشان درباره توطئه های بزرگ دشمن در مورد دانشگاهها، فرموده اند: " از توطئههای بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و كراراً تذكر دادهام، به دست گرفتن مراكز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است كه مقدرات كشورها در دست محصولات آنها است. روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی كه در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی كردن آنان است؛ یا با سركوبی و خشونت و هتاكی كه در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجه معكوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات و تهمتها و نقشههای شیطانی برای جدا كردن قشر تحصیلكرده و به اصطلاح روشنفكر كه این هم در زمان رضاخان عمل میشد و در ردیف فشار و سركوبی بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه.
نقشه دشمن برای دانشگاه
و اما در دانشگاه نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف كنند و به سوی شرق یا غرب بكشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هرچه میخواهند انجام دهند. اینان كشور را به غارتزدگی و غربزدگی بكشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شكست قادر بر جلوگیری نباشد و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت كردن كشورهای تحت سلطه، زیرا برای ابرقدرتها بیزحمت و بیخرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هرچه هست به جیب آنان میریزد.
برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف كشیده شود
پس اكنون كه دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاكسازی است، بر همه ما لازم است با متصدیان كمك كنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف كشیده شود؛ و هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن كوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پر توان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد كه نجات دانشگاه از انحراف، نجات كشور و ملت است."
ایشان در ادامه به همه ملت وصیت کردند دانشگاهها را به نسل بعد بسپارند و تاکید کردند: " و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم، و به دولتمردان و روشنفكران دلسوز برای كشور در مرحله بعد وصیت میكنم كه در این امر مهم كه كشورتان را از آسیب نگه میدارد، با جان و دل كوشش كنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه میكنم كه برای نجات خود و كشور عزیز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری كنید، و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از كشور قطع و آنان را ناامید نمایید."
اساتید ما در مقابل غرب قیام کنند
امام خمینی ( ره ) همچنین به دانشگاهیان توصیه می کردند: "وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد. همچنين دانشگاهها خودكفا و مستقل باشند تا نياز به غرب نداشته باشيم. جوانان ما، دانشمندان ما، اساتيد دانشگاههاي ما از غرب نترسند، اراده كنند در مقابل غرب قيام كنند و نترسند.
اگر دانشگاه را ما سست بگيريم و از دست ما برود، همه چيزمان از دستمان رفته است.
دانشگاه مبدا همه تحولات است. از دانشگاه سعادت يك ملت و در مقابل سعادت، شقاوت يك ملت سرچشمه ميگيرد.
بايد آنهايي كه به اين كشور علاقه دارند، آنهايي كه به اين ملت علاقه دارند آنهايي كه خودشان وابسته نيستند و خدمتگذار ابرقدرتها نيستند، آنها همت كنند به اينكه دانشگاه را يك مركزي درست كنند كه مركز علم و تهذيت باشد كه همه تخصصها در خدمت خود كشور باشد نه اينكه متخصص بشود و با آن تخصصش ما را به دامن آمريكا بكشد.
آيا به نفع دانشگاه هست كه جوانهاي ما تحصيل نكنند؟ هر روز توي دانشگاه بيايند يك بساطي درست كنند. يك ميتينگي درست كنند، يك اغتشاشي ايجاد كنند كه جوانهاي ما درس نخوانند؟ اين به نفع كيست؟ به نفع مملكت ماست اين؟ ما اگر دانشگاهمان خوب باشد دانشگاهمان صحيح عمل كند به نفع ملت است يا به ضرر ملت؟ خوب شما نميگذاريد كه دانشگاه راه بيفتد اين به نفع كي تمام ميشود؟ اين هم به نفع خارج. براي اينكه همانطوري كه آن دستها نميگذاشت كه دانشگاه جريان صحيحش را پيدا كند كه ما در اين مطالب هم محتاج بشويم به خارج. دستمان را پيش غير دراز كنيم. اينها هم دارند همين كار را انجام ميدهند كه ما در همه چيزمان محتاج به خارج باشيم. ما هر يك از كارهاي اينها را وقتي بنشينيم حساب كنيم اينها به نفع آمريكا بيشترش ميشود
ارسال نظر