هجوم ویلاسازان به مناطق بکر کشور
پارسینه: سفر به طبیعت و طبیعتگردی مقولهای است که از دیرباز در میان ایرانیان رایج بوده است و نمادهایی نظیر 13 فروردین و ایام تابستان موید اهمیتی است که ایرانیان برای طبیعت قائل هستند.
سفر به طبیعت و طبیعتگردی مقولهای است که از دیرباز در میان ایرانیان رایج بوده است و نمادهایی نظیر 13 فروردین و ایام تابستان موید اهمیتی است که ایرانیان برای طبیعت قائل هستند. تا چند دهه قبل وقتی پا از مرز شهرها فراتر میگذاشتیم میتوانستیم غرق در رویاها دل به طبیعت بکر بسپاریم و تا کیلومترها جز سرسبزی و سرزندگی هیچ مانعی افکارمان را به هم نریزد، اما این روزها در هر جاده سرسبز و منطقه طبیعی در گوشه و کنار کشور در دل علفها، درختان، گلها و طبیعت نابی که در گذشته بوده، ویلایی سبز شده یا ساختمانی از زمین سربرآورده است که نشاندهنده حضور قشر خاصی در منطقه است.
امروز دیدن افراد مرفه از هر قوم ایرانی در گوشه و کنار ایران امری عادی است، مثلا اصفهانیهایی که در چهارمحال و بختیاری ویلا ساختهاند، تهرانیهایی که در شمال ویلا میسازند، یزدیهایی که در ارسباران ویلاسازی کردهاند، کرمانیهایی که در گرگان بتن و سیمان را به دل طبیعت کشاندهاند و خود بومیهای هر منطقه که زمینهای خود را تبدیل به ویلا کرده یا آن را به ویلاسازان و افراد متمول فروختهاند، اما چه کسی برای ساخت این ویلاها مجوز صادر کرده است و اصولا آماری که درخصوص برخورد با ویلاسازی از گوشه و کنار به گوش میرسد، مربوط به چگونه برخوردهایی است که هنوز هم سیمان و بتن و آهن هم پای طبیعت و حتی بیشتر از آنها در گوشه و کنار دیده میشوند؟
دهکده توریستی چهارمحال و بختیاری، منطقه ویلاسازی شد
چهارمحال و بختیاری یکی از مرتفعترین استانهای ایران به لحاظ ارتفاع از سطح دریا است و از این روی تنها استانی است که به معنای واقعی بام ایران نامیده میشود. این استان دارای ظرفیتهای بینظیری در بحث گردشگری است اما به واسطه نبود زیرساختهای کافی در سالهای گذشته مقصد گردشگران نبوده است، اما با اجرای برخی طرحها، توجه گردشگران به این استان جلب شده و طبیعت بینظیر آن که باید آن را شمال بدون باران و هوای شرجی نامید، باعث شده افراد مرفه از استانهای همجوار جذب این استان شوند.
جاذبههای گردشگری استان چهارمحال و بختیاری از تالاب بینالمللی چغاخور گرفته تا دریاچه بن و جاده زیبای شهرستان بروجن آغاز میشود و با رسیدن به مرکز استان در شهرکرد ابعاد جدیدی یافته و پل تاریخی زمان خان کلکسیون جاذبهها را چند برابر میکند. این استان چهارفصل که دارای چهار نوع آب و هوا و اقلیم در چهار سوی استان است به داشتن پل تاریخی زمان خان که مربوط به دورانهای تاریخی بسیار دور است میبالد و اطراف این پل که رودخانهای پرآب نیز زیر آن جریان دارد شلوغترین مرکز توریستی این استان است.
چند سال مقرر شد دهکده سیاحتی زاگرس به منظور ارائه خدمات گردشگری عمومی به گردشگران و مسافران این منطقه تاسیس شود. تصویب این طرح در سال 82 بوده و عمده فعالیت این دهکده حرکت در مسیر ایجاد زیرساختهای گردشگری برای مسافران و گردشگران در بخشهای هتل، رستوران، نمازخانه، پارک بازی، مجموعه فرهنگی و تفریحی، ورزشگاه و... بوده اما در حال حاضر این به اصطلاح دهکده به بخش خصوصی واگذار شده و تنها اقشار پر درآمد جامعه میتوانند از خدمات آن استفاده کنند.
این دهکده از هدف زمان تصویبش دور شده و نه تنها نتوانسته نقایص و کاستیهای حوزه گردشگری را جبران کند بلکه با گسترش ویلاسازی در مجاورت پل تاریخی زمان خان سامان، نمای طبیعی و زیبایی منطقه را نابود کرده و زمان خان منطقهای اختصاصی برای افراد مرفه شده است که این امر طبیعت بکر اطراف پل زمان خان را از بین برده و فضایی دستساز و مصنوعی ایجاد کرده است و حتی در صعبالعبورترین قسمتهای کوه ویلاسازی با سرعت پیش میرود و لودرها کوه را صاف میکنند و درختان رانابود، تا به جای آن ویلایی بکارند! این درحالیست که دهکده توریستی یاد شده در اراضی ملی احداث شده است.
کرج و ویلاسازی تا نزدیکیهای قلهها
شهرستان کرج نیز از قافله ویلاسازی عقب نمانده و امروز در مناطق طبیعی این استان از جاده چالوس در بخش آسارا گرفته تا طالقان و اورازان، از برغان گرفته تا ارتفاعات توچال در نقطه نقطه آن ویلاها به گردشگران سلام میکنند. البته کرج چون به تازگی در قالب استانی مستقل به مسیر خود ادامه میدهد، اغلب به عنوان ییلاق پایتختنشینان با گسترش ویلاسازی روبه رو شده است و هر چند که مسئولان آن مدام آماری از برخورد با این مقوله ارائه میدهند اما واقعیت این است که ویلاسازان در کرج حتی تا نزدیکی قلهها پیش رفته و با حمل مصالح با وسایل ویژه اقدام به ساختوساز مجاز و غیرمجاز کردهاند که این روند کم و بیش ادامه دارد و البته در تهران هم وضعیت همین است. به عنوان نمونه در روستای دره سر جاده چالوس بعد از حدود 4 ساعت پیاده روی از ورودی روستا میتوان عمارتی عظیم را مشاهده کرد که به گفته صاحب آن مصالحش با هلیکوپتر و نیز قاطر به محل ساخت برده شده اند!
گیلان رکورددار ویلاسازی
استان گیلان دارای بکرترین عرصههای طبیعی کشور است و با دارا بودن روستاهای بسیار و عرصههای جنگلی سرمایه داران و افراد متمول را در سایه نبود نظارت کافی به ویلاسازی ترغیب میکند. اتفاقی که باعث شده بکرترین روستاهای این استان از جمله سوباتان به محل تاخت و تاز ویلاسازان تبدیل شوند و هر چند که این موضوع هنوز ابعاد گسترده به خود نگرفته است، اما بر چشم برهم زدنی میتواند گسترده شود و اتفاقاتی که در مورد جواهرده مازندران و برخی روستاهای دیگر در دیگر نقاط کشور رخ داده در گیلان تکرار کند. البته گیلان در این زمینه پیشتاز هجوم ویلاسازی و آپارتمانسازی بوده بهگونهای که مرکز استان یعنی رشت طی دو دهه از شهری کوچک و سرسبز و دلنشین تبدیل به کلانشهری بزرگ شده که امروز نمیتوان تفاوت زیادی بین این شهر و مثلا تهران به لحاظ آپارتمان و پاساژ و مراکز تجاری و اداری قائل شد و اگر داخل شهر رشت شوید، با عبور از خیابانهای شهر شاید به ذهنتان نرسد که در شمال کشور هستید.
البته جای خوشوقتی که در شهرستانهای دیگر استان گیلان این پدیده به پررنگی رشت نیست و هنوز هم نقاط بکر و جنگل گیلان از گزند ویلاسازان در امان ماندهاند. در استان گیلان در برخی نواحی نظیر روستای تاریخی ماسوله با قوانین بسیار سختگیرانه بهگونهای عمل شده که ماسوله امروز هر چند جمعیت چندانی از افراد بومی خود را ندارد اما به لحاظ ظاهر بافت تاریخی همان است که یک قرن قبل بوده و حتی یه سازه جدید در چند کیلومتری این روستای تاریخی نیز دیده نمیشود.
جنگلهای ارسباران در غرق ویلاسازی بومیها
استان آذربایجان شرقی نیز با داشتن جنگلهای بینظیر ارسباران از نقاطی است که مورد هجمه ویلاسازان قرار گرفته است. جنگلهای ارسباران با داشتن مساحتی بالغ بر 165 هزار هکتار در منطقه شمال غرب کشور در این استان واقع شدهاند.
این منطقه که تا همین چند سال قبل به محدوده وسیعی از کناره رود ارس حدفاصل جلفا تا مغان و بلندیهای سبلان، بز قوش و سهند اطلاق میشد، اکنون به دلایل متعدد از جمله قطع درختان، ساختوسازها و تبدیل اراضی جنگلی به زمینهای زراعی و... به مرزهای شهرستانهای کلیبر و اهر محدود شده است.
طبق مشاهدات عینی در چند سال اخیر بحث ویلاسازی جنگلهای ارسباران را با تهدید جدی مواجه کرده است. البته علت این امر در ارسباران اندکی از شهرهای دیگر متفاوت است. در سالهای گذشته تعدادی از روستاییان که به امید زندگی بهتر به شهرهای بزرگی چون تهران، تبریز و... رفته بودند بهدنبال اعطای تسهیلات بانکی و ایجاد امکانات رفاهی، به مناطق جنگلی خود مراجعه کرده و با ایجاد امکانات و مدرن کردن طبیعت بکر جنگلی سعی میکنند زندگی و رفاه شهری را در منطقه خود تجربه کنند.
یکی از ساکنان این منطقه جنگلی که 18 سال در تهران زندگی کرده بود بمیگوید: ساکنان این منطقه به جز چند نفر همگی بومی و آذری هستند و حق خود میدانند که در سرزمین اجدادی و ملک خود آنگونه که میخواهند زندگی کنند. هر چند حرفهای این ساکن ارسباران صحیح است اما شکی نیست که میتوان با برنامهریزی و نظارت بهگونهای عمل کرد که ضمن حفظ جنگل و بافت طبیعت، ساکنان نیز بیشترین امکانات رفاهی را داشته باشند.
فاجعه زیستمحیطی در نمین و حیران با گسترش ویلاسازی
استان اردبیل از دیگر استانهایی که روند نابودی طبیعت بیبدیل آن به واسطه گسترش ویلاسازی شتاب گرفته است و این موضوع در سایه سکوت و بیتوجهی مسئولان ادامه دارد. اردبیل استانی هم مرز با استان گیلان است که اتفاقات آن دو گاه بسیار به هم مربوط است و هماکنون به گفته کارشناسان بیتوجهی مسئولان دو استان باعث تغییرکاربری و ساختوساز در گردنه حیران شده بهگونهای که این گردنه زیبا جولانگاه ساختوساز ویلا توسط عدهای فرصت طلب شده و اگر به همین روند ادامه یابد دیر نیست زمانی که به جای عبور از گردنه حیران از گردنه ویلا عبور کنیم.
یک شهروند اردبیلی در این خصوص میگوید: کشاورزان و چوپانان با ساخت و حتی خرید هیزم با سختی معیشت خود را تامین میکنند در حالیکه در گردنه حیران ویلاسازی برای تفریحات قشر مرفه چهره پوشش گیاهی را تغییر داده است. به گفته رضایی اعطای مجوز ساخت در این منطقه تاکنون به دلیل نیاز شهرداری به درآمد به سادگی صورت گرفته است و برای صادرکنندگان مجوز مهم نبوده که ویلا کجا و به چه شکلی ساخته شود. قضیه در این استان بهگونهای است که امام جمعه اردبیل در یکی از خطبههای نماز جمعه ماههای اخیر به تخلفات گسترده در ساخت در منطقه حیران اشاره کرده و از مسئولان خواسته است با جدیت این موضوع را پیگیری کنند.
برخی کارشناسان نیز واگذاری منابع طبیعی به مردم با شرایط خاص و نظارت را عامل احیا و توسعه عرصههای طبیعی و ملی میدانند هر چند که عدهای این امر را عامل گسترش ویلاسازی و نابودی منابع طبیعی دانسته و معتقدند به دلیل ناآگاهی ممکن است این عرصهها به سادگی تبدیل به ملک و ساختمان شوند.
به هر حال شکی نیست فردی که پای در رکاب سفر میگذارد برای دیدن آپارتمان و ویلا هزینه نمیکند و قصد دارد جانی تازه بیابد تا به زندگی با انگیزه بیشتری ادامه دهد،اما کسب آرامش در سفرهای سالهای اخیر تقریبا تبدیل به رویا شده که ویلاهای سبز شده از دل طبیعت بخشی از عوامل برهم خوردن رویای آرامش هستند.
منبع: تهران امروز
ارسال نظر