معصومه ابتکار: با آمدن احمدی نژاد همه چیز تعطیل شد
آرمان: یکی از دلایلی که هفته و روزی را تحت عنوان «هوای پاک» نامگذاری کردهاند، اطلاعرسانی و فراهم شدن امکان ایجاد حساسیت و دغدغه درباره آلودگی هوا و دیگر مسائل زیستمحیطی است. همواره مسئولان سازمان حفاظت از محیطزیست چنین فرصتی را مغتنم شمردهاند.
روز و هفته هوای پاک، امسال حداقل به دو دلیل از اهمیت دوچندانی برخوردار بود: آلودگی هوا در تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور به مرز بحران رسیده بود و از طرف دیگر، پس از هشت سال سکون در این حوزه، روی کارآمدن دولت تدبیر و امید و به فراخور آن سپرده شدن سکان سازمان حفاظت از محیطزیست به مدیری کهنهکار، این امیدواری رابهوجود آورده بود که مسئولان به مردم بگویند هرچند ممکن است روزهای خوب گذشته برنگردند، لااقل اوضاع از چیزی که هست، بدتر نمیشود و سازمان محیطزیست جلوی تخریبها و سوءمدیریتها را میگیرد. شکی نبود این سازمان برای این هفته برنامهریزی کرده بود؛ هرچه بیشتر میشد محیطزیست و موضوع آلودگی هوا را به تیتر اول رسانهها تبدیل کرد، بهتر بود.
نهتنها هفته قبل که هماکنون نیز سازمان محیطزیست تیتر اول رسانههاست با این ملاحظه که برنامهها آنطور که پیشبینی شده بود، پیش نرفت. میشود گفت روز و هفته هوای پاک امسال، یکی از پرخبرترین روزها و هفتههای تاریخ سازمان حفاظت از محیطزیست بود. در آستانه روز هوای پاک خبر رسید، معصومه ابتکار به رسم سالهای گذشته که رئیس سازمان محیطزیست سخنران پیش از خطبههای نمازجمعه بود، قرار است از این تریبون برای انتشار پیامهای زیستمحیطی استفاده کند. این برنامه که مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفته بود، بهدلایل نامعلومی لغو شد.
هنوز حاشیههای لغو سخنرانی ابتکار در نمازجمعه باقی بود که خبر رسید یک راس گوزن زرد که در پارک پردیسان و در مجاورت سازمان حفاظت از محیطزیست نگهداری میشد با تیر شکارچیان نامرئی از پای درآمد. رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست گفت: «شلیک به گوزن پردیسان پیام خاصی برای این سازمان دارد.» حاشیه بعدی را صحبتهای ابتکار در شورای شهر تهران و انعکاس این نظر درباره آلودگی هوا به وجود آورد: از تهران بروید.در روزی که تابلوی کنترل کیفیت هوای پارک پردیسان میگفت هوا سالم است، معاون رئیسجمهور در اتاقی که پنجرهاش منظره زیبای کاجهای این پارک را قاب گرفته بود، علاوه بر این موضوعات، درباره مهمترین مسائل زیستمحیطی کشور با خبرنگار آرمان حرف زد.
بهدنبال کشته شدن گوزن زرد پردیسان شما عنوان کردید «شلیک به گوزن پردیسان پیام خاصی برای سازمان محیطزیست دارد.» منظورتان از این گفته چیست؟
سازمان حفاظت از محیطزیست بر اساس وظایف و اختیارات قانونی، تکالیف مهمی در زمینههای تنوع زیستی، جلوگیری از آلودگی هوا، صیانت از طبیعت کشور و... دارد. این سازمان در انجام این وظایف طبعا ممکن است با چالشهایی مواجه شود. افراد، گروهها و باندهایی منافع مقطعی و اقتصادی دارند که ممکن است اجرای ضوابط و مقررات این منافع را به خطر بیندازد. سازمان ناچار است جلوی تعرضات و تخلفات را بگیرد. کارش همین است و بالاخره عدهای جایی که منافع اقتصادیشان مطرح است، با سازمان تعارض پیدا میکنند.
یک مسئله اساسی در حوزه محیطزیست از اجرای برنامههایی برای کاهش آلودگی هوا گرفته تا برنامههایی که برای حفظ گونههای جانوری و گیاهی اجرا میشود، این است که قوانین و مقرراتی وجود دارد اما، برخی از افراد و حتی نهادهای دولتی و شبهدولتی نسبت به قانون کمتوجهاند و محیطزیست را آلوده میکنند. سازمان محیطزیست برای رفع این مسائل چه برنامهای دارد؟
در سالهای اخیر شاهد بودهایم که بخشی از اعمال فشارها در سطوح عالی برای مثال توسط دستگاههای اجرایی و بخش دیگری از آن توسط افراد یا گروههایی اتفاق میافتاد که منافع خاصی داشتند. در دولت جدید آنچه در حیطه فعالیت دولت است، همکاری و همگرایی خوبی وجود دارد. درک مشترکی در دولت تدبیر و امید بهوجود آمده است که مسائل محیطزیست به مرحله دشوار و سختی رسیده است و برای رفع مشکلات باید تشریک مساعی و همکاری بینبخشی و بیندستگاهی وجود داشته باشد. تفاهمی شکل گرفته است که قوانین و مقررات محیطزیستی باید با جدیت پیگیری شود. بهنظرم این اولین گام است برای اینکه فشارهایی که در سطوح بالا به سازمان میآمد، تعدیل شود. اما اینکه همچنان ممکن است افراد خاصی مجوزهایی بخواهند. بالاخره سازمان محیطزیست سازمانی است که باید پروانه بدهد، مجوز بدهد، مواردی را تائید کند و جلو فعالیتهایی را بگیرد. اینها جزو اختیارات سازمان محیطزیست است و اگر این کارها را نکنیم، سنگ روی سنگ بند نمیشود. بهدلیل منافع شخصی ممکن است سازمان تحت فشار قرار بگیرد. در برخی موارد هم اتفاق افتاده است که کسی که میخواهد پروانه یا مجوزی را بگیرد، همه کارها را انجام داده است و در انتهای خط سازمان جلوی فعالیتش را میگیرد و مجوز لازم را صادر نمیکند. ما در دولت تدبیر و امید تاکید داریم که اگر میخواهیم اتفاق مثبتی بیفتد باید بهطور کلی رویکردها را تغییر دهیم. در دولت اصلاحات نیز روی این مسئله تاکید میشد و تا حدی هم اهداف محقق شده بود ولی الان مسئله خیلی جدی است. ما در شرایط حادی قرار داریم بنابراین، تاکیدمان این است که محیطزیست را از جنس برنامهریزی و سیاستگذاری بدانیم یعنی از لحظه شکلگیری ایده از لحظهای که به فکر یک برنامه توسعهای میافتیم، باید مسائل محیطزیست مورد توجه قرار بگیرد و بر اساس آن برنامهریزی شود. در این صورت دیگر شاهد تخلفات و به تبع آن برخوردها در انتهای خط نخواهیم بود.
شما در دولت اصلاحات رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست بودید. نقدی که در حوزههای مختلف به این دولت وارد میشود اینکه نهادسازی وجود نداشت یعنی، بهگونهای رفتار نشد که بعد از رفتن دولت اصلاحات، اقدامات اصلاحی ادامه پیدا کند. در حوزه محیطزیست آنطور که شما میگویید همین اتفاق رخ داد. شما میگویید هشت سال برنامههای زیستمحیطی تعطیل شد. فرض کنید چهار سال دیگر، هشت سال دیگر یا هر چند سال دیگر شما نباشید. چه برنامهای دارید که اقدامات زیستمحیطی متوقف نشود؟ به فکر نهادسازی در این زمینه هستید؟
ابتدا باید بگویم توقف برنامهها بعد از دوره اصلاحات فقط درباره برنامههای محیطزیست نبود و این اتفاق برای بسیاری از بخشهای دیگر هم رخ داد. در نظر بگیرید بهطور کلی برنامه چهارم توسعه اجرا نشد پس فقط بحث محیطزیست نیست و این اتفاق نادری هم بود یعنی، کمتر جایی را در دنیا داریم که دولتی بیاید و نسبت به دولت بعد چرخش 180درجهای داشته باشد. این درحالی بود که بسیاری از موضوعات مانند همین محیطزیست مسئله سیاسی هم نبود و صد درصد تخصصی و کارشناسی بود. بنابراین آنچه اتفاق افتاد بهنظرم خارج از همه چارچوبها بود. در دورهای یک بیقانونی اتفاق افتاد. نهادسازی که به آن اشاره دارید در واقع، سیاستگذاری است. در دولت اصلاحات ما بر اساس چشمانداز 20ساله سیاستگذاری کردیم وسعی کردیم مسائل محیطزیستی را در قوانین و برنامهها و سطوح کلان وارد کنیم. مسائل محیطزیستی در برنامه توسعه گنجانده شد. علاوه بر آن بسیاری از قوانین دیگر از جمله قانون مدیریت پسماند در همین دوره تصویب شد. ما زیرساختها را بهوجود آوردیم و در بحث نهادسازی شورایعالی محیطزیست تشکیل شد که یک نهاد فعال و قوی بود. پس از 84، رئیسجمهور وقت این شورا را منحل کرد. ما چهکار میتوانستیم بکنیم. در دولت اصلاحات در حوزه محیطزیست بسیاری از نهادها شکل گرفتند و تثبیت شدند و سازمانهای غیردولتی که همه جای دنیا موتور پیش برنده فعالیتهای زیستمحیطی هستند، مشغول به فعالیت شدند. پس از آن با فضایی که ایجاد شد عملا اجازه داده نشد این نهادها فعالیت کنند و یک توقف کامل اتفاق افتاد. واقعیت این است که پس از 84 در دستگاههای دولتی ارادهای برای فعالیتهای زیستمحیطی وجود نداشت. دولت دیگر برای مسائل زیستمحیطی اولویتی قائل نبود. ما باید تلاش کنیم اتفاقاتی که در دوره گذشته افتاد هرگز دیگر برای کشورمان اتفاق نیفتد چراکه خروج از چارچوبهای دولت مدرن اتفاق افتاد. هیچ جا پیش نمیآید که برای مثال در حوزه محیطزیست برنامهها یکدفعه متوقف شود. در زمان اصلاحات کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوای تهران تشکیل شد و در این زمینه برنامه داشتیم. برنامه و قانون وجود داشت و نهادسازی قوی و محکم هم شده بود اما دولت بعد آمد و گفت: اصلا آلودگی هوا چیست؟ همه چیز متوقف شد. ظرف هشت سال کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوا دو یا سه بار تشکیل شد این درحالی است که همه چیز تمام بود و نهادسازی شده بود و قانون نیز وجود داشت. فعالیتها هم آغاز شده بود مانند اینکه سرب از سوختهای عرضهشده حذف شد. پیکان از رده خارج شد، بیش از 50 خط تولید خودرو در کشور استاندارد شد، تبدیل موتورهای کاربراتوری به انژکتوری آغاز شد و ما در یک دوره 80 درصد کاهش آلودگی داشتیم. یکدفعه از اواخر سال 84 همه این برنامهها متوقف شد و بعد بحرانها شروع شد و من تاکید میکنم این درحالی بود که نهادسازی انجام شده بود. بعد هشت سال ما آمدیم، دیدیم میراث این سالها از هم پاشیدگی نهادهاست و تازه دوباره شروع کردهایم با یک وقفه هشت ساله.
در چند روز اخیر برخی رسانههاعنوان کردند درمورد آلودگی هوای تهران گفتهاید: «از تهران بروید.» این موضوع صحت دارد و معنایش این است که هوای تهران دیگر به وضعیت قبل برنمیگردد و سازمان محیطزیست اگر برنامهای اجرا کند تنها در راستای بدتر نشدن اوضاع است؟
این نقل قول به هیچوجه درست نیست. موضوع مربوط به گزارش من در شورای شهر تهران است که بیش از 40 دقیقه طول کشید و برخی رسانهها با بریدن قبل و بعد حرف من، این نقل قول را منتشر کردند. بگذارید ماجرا را بهطور کامل شرح دهم. بعد از اینکه من گزارشی درباره وضعیت محیطزیست کشور، آلودگی هوای تهران و اقدامات صورت گرفته و برنامههای آتی را ارائه دادم، یکی از اعضای شورا با بیان اینکه در این هوای آلوده که فوقالعاده خطرناک است کسانی که کودک دارند یا حساسیت زیادی به آلودگی هوا دارند چه کار کنند؟ من این حرف را زدم. من توضیح دادم که عهد و خط مشی این دولت این است که وعدهای ندهد که نشدنی باشد. بنای ما این است که واقعیتها را به مردم بگوییم. واقعیت این است که آلودگی هوا مسئلهای نیست که یکروزه و با یک برنامه ضربتی یا یک فناوری حل شود. بر اساس واقعیتها کنترل و کاهش آلودگی هوا شدنی است. بسیاری از شهرهای دنیا مانند توکیو، لندن، مکزیکو و ... وضعیت بدتری از ما داشتهاند و مشکل را حل کردهاند. من بهتازگی با رئیس کمیسیون خارجی سنای مکزیک حرف میزدم که میگفت 20 سال پیش وضعیت مکزیکوسیتی خیلی بدتر از تهران بود. میگفت 20 سال طول
کشید تا مشکل را رفع کردیم. آلودگی هوا رفع میشود اما با برنامه مستمر طوری که یک دولت بیاید از دولت قبلی برنامه بگیرد و ادامه دهد. نهاینکه برنامه را تعطیل کند. آلودگی هوا با کارهای ضربتی حل نمیشود. مثل روشن و خاموش کردن چراغ برق نیست که سوئیچی داشته باشد و آن را بزنیم و مشکل را حل کنیم. موضوع پیچیدهای است و نیاز به برنامهریزی مستمر و همکاری بین بخشی دارد و همگرایی بین دستگاههاست. در نظر بگیرید سوخت ما استاندارد نیست. در هشت سال اخیر بدتر شده است و در چهار سال اخیر خیلی بدتر
شده است. هنوز با استانداردها فاصله زیادی داریم. بسیاری از نیروگاههای ما سوخت مازوت میسوزانند. وزارت نفت و وزارت نیرو دارند تلاش میکنند اما ما میدانیم مشکلات زیرساختی است. به هر حال در جلسه شورای شهر مطرح شد که مثلا من دو تا بچه دارم چه کار کنم؟ آلودگی هوا جان بیماران، کودکان، جانبازان شیمیایی و ... را تهدید میکند. پزشکان به اینها میگویند اگر میتوانید از تهران خارج شوید. من هم گفتم اگر دنبال راهحل عاجل میگردید از تهران بروید بیرون. این یک راهحل کلی نیست. حالا خبری رفت روی خبرگزاریها که اعلام شده راهحل سازمان محیطزیست برای آلودگی هوا این است. ما البته پذیرای نقد هستیم. اگر این حرف که افرادی که در معرض خطرند بهعنوان راهحل موقت اگر میتوانند باید از تهران خارج شوند، مشکل دارد، بگویند. به هر حال ما اهل وعده دادن بیخود نیستیم. سازمان محیطزیست تمامی قوه کارشناسی و اقتدار قانونیاش را پای کار میگذارد تا آلودگی هوای تهران را رفع کند. در راستای ارتقای استانداردها و بهبود شرایط تلاش میکنیم. کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوا تا حالا چهار جلسه تشکیل داده است و در شهرهای دیگر هم اوضاع به همین ترتیب است و
ما داریم مرتب گزارش میگیریم.
برخی نهادها ازجمله شهرداری تهران هر از چند گاهی اعلام میکنند میتوانند آلودگی هوا را رفع کنند. برای مثال شهردار تهران گفته است اگر این وظیفه به ما محول شود، در این زمینه فعالیت میکنیم و معاون آقای قالیباف حتی از این فراتر رفته و عنوان کرده است با یکسوم بودجه انتقال پایتخت و طی پنج سال آلودگی را رفع خواهیم کرد. بهجز سازمان محیطزیست کدام سازمانها و نهادها در این زمینه مسئولیت دارند و حرفهایی از این قبیل که پنجساله آلودگی هوا را رفع میکنیم تا چه حد علمی و تا چه حد تبلیغاتی است؟
ما از پیشنهاد شهرداری تهران استقبال میکنیم و هیچ مشکلی هم نداریم. یقینا همه باید دست به دست هم بدهند. آقای قالیباف تا حالا کارهای خوبی در زمینه رفع آلودگی هوا کرده است و بعد از این هم حتما باید کارهایی انجام دهد هرچند، من وقتی در شورای شهر تهران بودم نسبت به برخی از فعالیتهای شهرداری انتقاد داشتم و اکنون نیز همینطور است. انتقادها به این بود که شهرداری اگر بخشی از اعتباراتی که به بزرگراهسازی، تونلسازی و پلسازی اختصاص میدهد را به توسعه حمل و نقل عمومی اختصاص دهد بهتر است و بیشتر جواب میدهد. همچنین من مخالف ساختوساز بیرویه بودهام و هستم. یکی از مشکلات شهر تهران افزایش ساختوساز و جمعیتپذیری بیشتر و تراکم بیشتر است. در برخی مناطق شمالی تهران واقعا دیگر جای تنفس باقی نمانده است و شرایط حاد است. من با این موضوع مخالف بودهام و هستم همانطور که با تغییراتی که در شورای ملی شهرسازی اتفاق افتاد، مخالف بودم و هستم. شهرداری نقش کلیدی در بحث آلودگی هوا دارد. این نهاد باید بهطور دقیق طرح جامع و تفصیلی را دنبال کند. خیلی تاکید داریم که حمل و نقل عمومی توسعه پیدا کند، ناوگان تاکسیرانی اصلاح شود و... تکالیف شهرداری را برشمردهایم و اجرای آنها را به این نهاد گوشزد کردهایم. در بحث آلودگی هوا قانون چند وظیفه بر دوش ما گذاشته است. ما حاضریم تصدیگری خود را به شهرداری واگذار کنیم. با این وجود، واقعیت این است که بخشی از مسئله آلودگی هوا دست آقای قالیباف نیست. آقای قالیباف نمیتواند در کنترل کیفیت سوخت ورود کند. این موضوع مربوط به وزارت نفت و معاونت پخش و پالایش است. استانداردهای نیروگاهها، استانداردهای خودرو که ما در آن عقب افتادهایم، نوسازی خودرو و... در اختیار شهرداری نیست. اینها فعالیتهای فرابخشی است. سهمی هم آقای قالیباف دارد. ما امیدواریم آقای قالیباف با جدیت کار خودش را انجام دهد و ما هم از همراهی و همکاری شهرداری یقینا استقبال میکنیم. آقای قالیباف خودشان حتما میدانند که هیچ نهادی از جمله شهرداری تهران بهتنهایی نمیتواند مشکل آلودگی هوا را حل کند. این مشکل با همراهی همدیگر و یک مدیریت یکپارچه و منسجم که سازمان محیطزیست دنبال میکند، قابل حل است.
آقای حیدرزاده، رئیس محیطزیست استان تهران در نمازجمعه عنوان کردند که آلوده کردن هوا معاونت در قتل است. به نظر میرسید قصد داشتند یک گفتمان قضایی و حقوقی در این زمینه ایجاد کنند. نظر شما چیست و ایجاد این گفتمان چه کمکی به رفع مشکلات محیطزیست میکند؟
من با تعبیر آقای حیدرزاده کاری ندارم. نمیدانم چقدر درست است و باید حقوقدانان و کارشناسان در این مورد بحث کنند. اما بهطور کلی مباحث محیطزیست خیلی مهم هستند و ما از سال 82 همایشهایی در رابطه با حقوق محیطزیستی برگزار کردیم. باید دید که از منظر دید و ارزشهای دینی مسائل زیستمحیطی چه جایگاهی دارند. الان هم همفکریها ادامه دارد و ما در سفرهای استانی یکی از برنامههایمان دیدار با ائمهجمعه و نماینده ولیفقیه در استانهاست که مواضع روشنگرانهای هم داشتند. در فارس با آیتا... ایمانی، در گلستان با آیتا... مفیدی و در اصفهان با آیتا... طباطبایی و آیتا... مظاهری صحبت کردیم که مواضع روشنگرانه آنها نشان میداد حرکت و تحولی در این زمینه ایجاد شده است. ما در این دوره مباحث مربوط به محیط حقوق را دنبال میکنیم که دوره اول آن برگزار
شده است و دوره دوم آن برای عموم آزاد است. ما نیازمند همفکری حوزویان، دانشگاهیان، کارشناسان و رسانهها هستیم. اگر بخواهیم قانون، تغییر نگرش و جنبش اجتماعی در زمینه محیطزیست داشته باشیم نیازمند این همراهی و همکاری هستیم.
بهجز مسئله آلودگی هوا یکی از مسائل مهمی که شما اظهارات زیادی درباره آن داشتید مسئله پارازیتهاست. برخی عنوان میکنند خانم ابتکار وقتی در شورای شهر بود از این مسئله زیاد انتقاد میکرد، اما بعد از آنکه رئیس سازمان محیطزیست شد دیگر موضوع را فراموش کرد. سازمان محیطزیست چه نقشی در ساماندهی پارازیتها دارد و برنامههای شما چیست؟
بخشی از مسئله پارازیت در حوزه وظیفه ماست و بخش دیگری از آن در حوزه وظایف شرکت مخابرات، سازمان مقررات رادیویی و سازمان انرژی اتمی است. همانطور که بخشی از آن مربوط به وزارت بهداشت است. حرف ما این است که هر نوع موج الکترومغناطیسی که صادر میشود، میتواند عارضهزا باشد و صدور آن باید بر اساس نظارت، ضابطه و استاندارد باشد. موضوع پارازیت از اینجا مطرح شد که در شورای شهر متوجه شدیم بخشهایی دارند اذعان میکنند که هیچ نظارتی روی صدور امواج الکترومغناطیسی و پارازیتها نیست و این نگرانکننده بود. آن موقع این موضوع را اعلام کردیم و این موضوع حتی به دفتر مقام معظم رهبری هم اعلام شد. ما به ماهیت موضوع کاری نداریم که مثلا این امواج برای چیست. ما میگوییم صدور هر موجی باید ضابطه و استاندارد داشته باشد و دستگاههای صادرکننده باید مشخص شوند و پاسخگو باشند. در دولت تدبیر و امید دکتر واعظی، وزیر ارتباطات پیگیری موضوع را آغاز کرده است. علت این که سازمان محیطزیست به موضوع ورود نکرده است این است که در این سازمان هیچ زیرساختی در این زمینه وجود ندارد و هیچ سابقهای نیست و ما تازه داریم ورود میکنیم.
خشک شدن دریاچه ارومیه، تالابهامون، کارون، زایندهرود و ... در سالهای اخیر به موضوعات مهم زیستمحیطی تبدیل شده است. برنامهها در این زمینه چیست؟
درباره دریاچه ارومیه سازمان محیطزیست از سالها پیش فعالیت میکرد. ما قبلا تذکر داده بودیم و طی سالهای 79 تا 83 هفت یا هشت مکاتبه رسمی در این زمینه
انجام شد. اخطار داده بودیم و شرایط را همان موقع پیشبینی
کرده بودیم. آن موقع کارگروهی بیناستانی و بیندستگاهی مامور پیگیری حقابه دریاچه ارومیه شدند. برنامهریزیهایی در این زمینه انجام شده بود اما، بعد از سال 84 همه چیز تعطیل شد تا اینکه یک دفعه متوجه شدند پیشبینیها دارد درست از کار در میآید. در سالهای اخیر فعالیتهایی را شروع کردهاند. دولت تدبیر و امید در در همان روزهای اول کارگروه نجات دریاچه ارومیه را تشکیل داد. براساس مطالعات انجام شده 19 راهکار بهصورت مشترک با وزارت نیرو و وزارت کشاورزی در نظر گرفته شد که باید این راهکارها عملیاتی شود. خوشبختانه دکتر کلانتری هم بهعنوان مدیر ملی معرفی شده است. راهکارهای اصلی اصلاح الگوی کشت، اصلاح الگوهای آبیاری، تامین حقابه رودخانهها و مدیریت منابع موجود آب است. بهصورت کلی باید مدیریت منابع آب را جدی بگیریم. اشتباهاتی در این زمینه اتفاق افتاده که نباید تکرار شود.
و داستان هامون چیست؟
داستان هامون چیز دیگری است. در این مورد مسئله حقابه تالاب از افغانستان و هیرمند و مشکلاتی که در منطقه مرزی هست نظیر سدسازیهای بالادست، مهم است. حقابه رودخانهها و تالابها مسئلهای بینالمللی است. ما هامون را یک تالاب بینالمللی میدانیم. باید کشور افغانستان که بخشی ازهامون را در خود جای داده است، حقابه هامون را پیشبینی کند تا خشکشدن هامون و مسئله ریزگردها حل شود. مسائلی که برای هامون پیش آمده معیشت مردم را تهدید میکند. خوشبختانه در مناسبات دوجانبه که آقای رئیسجمهور داشتهاند، مسئله هامون را مطرح کردهاند. احیای هامون جزو مسئولیتهای ماست.
سركار خان ابتكار شما كه طرح دادي همه از تهران برويد چون هوا الوده است .حالا از احمدي نژاد ايراد ميگيريد. دوم فعلا تا 4 سال وقت داريد عجله نكنيد.
همه چیز، به تمام معنا!
خانم افتزاح!!!
در 8 سال گذشته همه چیز تعطیل شد بجز تورم، بی قانونی و ...
برو دنبال کارت ...