میرولد در جلسه خداحافظی از وزارت کشور چه گفت؟

به گزارش پایگاه خبری سفیر، وی نوشت: جلسه شورای معاونین وزارت کشور با سایر جلسات مشابه تفاوت هایی داشت جلسه این بار برخلاف سایر جلسات که صبح های روز شنبه برگزار می شد بعد از ظهر برگزار شد ، البته جلسه امروز تفاوت دیگری با سایر جلسات شورای معاونین داشت و آن هم اینکه این جلسه از جنس دیگری بود چون در این جلسه برخلاف جلسات دیگر فقط سخن از مسائل و موضوعات سیاسی ، امنیتی و اجتماعی نبود بلکه در این نشست فضایی مملو از صمیمیت و دوستی و همدلی موج می زد در میانه تبادل اخبار و تحلیل و نظرات زمانیکه طبق روال معمول نوبت به جناب میرولد اسوه تدبیر و اخلاق و اعتدال رسید ایشان بنا به رسم همیشگی ابتدا اخبار و مسائل مربوط به حوزه معاونت خویش درباره انتخابات میاندوره ای همدان و یزد و اینکه این انتخابات به صورت کامپیوتری برگزار شود را مطرح کرد و یکباره رو به دکتر رحمانی فضلی وزیر کشور که کنار وی بود کرد و گفت اگر اجازه دهید مطلبی را بیان کنم ، در حالیکه همه نگاه ها به این بزرگمرد معطوف شده بود با حالتی خاص به مطالب بی پایه و اساس برخی رسانه ها اشاره کرد و گفت:" در اینکه این چند روز گذشته جناب آقای دکتر رحمانی و وزارت کشور بالاخره به زحمت افتادند فکر کردم که چگونه شرح حال خود را وصف نمایم یک شعری پیدا کردم که مثال بنده است با این رسانه ها و سایت ها با چنین مضمونی :

گویند مرا می پرستم ، هستم
گویند مرا فاسق و مستم ، هستم
در ظاهر من نگاه بسیار نکن
اندر باطن چنان که هستم ، هستم

وی ادامه داد: واقعا معلوم نیست این مطالب بی ربط چه خاستگاهی دارد و اینکه واقعا به دنبال رضایت خدا باشند؟

میرولد که علاوه بر معاونت سیاسی وزارت کشور به استاد اخلاق و مدارا در وزارتخانه مشهور بودند در تشریح چکونگی ورود خود به وزارت کشور گفت :پس از انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب دکتر روحانی و مشخص شدن ترکیب هیات وزیران و انتخاب برادر بسیار عزیز و ارجمندمان جناب آقای دکتر رحمانی به عنوان وزیر کشور اولین کسی که به بنده زنگ زدند خود جناب رحمانی فضلی بودند گفتند بیا کمک کن و ما خدمتشون رسیدیم و توضیحات لازم را دادم که بالاخره ما پیر شدیم و کارهایی که ذوق من است کارهای سیاسی نیست ایشون با بزرگواری از من پذیرفتند و قرار شد جور دیگری اگر کمکی از من برمیاد انجام بدهم منتها نهایتا بعد از ده دوازده روز آقای دکتر رحمانی فضلی مصر شدند بنده بیایم و فکر می کردند ما بیاییم کمکی به وزارت کشور صورت می گیرد در یک جمله به واقع عرض کنم من از قیامت خودم ترسیدم ، خیلی هم ترسیدم و روزی هم که آمدم خدمت آقای دکتر رحمانی واقعا با حالتی محزون آمدم که نکند گناه بزرگی را انجام بدهم اینکه دولت گفته است بیا کمک کن دکتر رحمانی فرمودند بیا کمک کن و ما سر باز بزنیم ، بین خودم و خدایم یک چیزهایی گذشت در هر حال آمدم خدمت آقای دکتر رحمانی چند تا عهد با خدای خود بستم تا زمانیکه در خدمت ایشان هستم آنها را رعایت کنم ؛ اول اینکه من کاملا پذیرفتم معاون جناب آقای رحمانی هستم ، نه همطراز ایشان که بعدا بگویند اختلاف شد، اختلاف بین رئیس و معاون که پیش نمی آید که ، معاون معاونت می کند تصمیم را رئیس می گیرد سیاست گذاری دست مقام مافوق است که در وزارت کشور در اختیار جناب آقای دکتر رحمانی فضلی بود ؛ دوم اینکه من هیچ مطلبی را بدون نظر ایشان با هیچ کس در میان نگذاشتم ، هیچ تماسی از بیرون وزارت کشور در هر سطحی با بنده مطرح نشد الا اینکه با محتوا خدمت جناب رحمانی عرض کردم و هیچ تصمیمی را شخصا نگرفتم الا اینکه ایشان اجازه دادند و یا اینکه می گفتند خودت تصمیم بگیر به مفهوم اینکه تقسیم کاری صورت گیرد و بارها تقسیم شود در هر حال آن چیزی هم که ما با دکتر رحمانی از سال 1371 که مجلس چهارم تشکیل شد در خدمتشان بودیم و در کمیسیون جزو دوستان بسیار خوب بنده بودند و ما همیشه از نکته نظرات ایشان تا الان استفاده می کردیم ؛ نکته دیگر اینکه همه تصمیمات در وزارت کشور با هدایت ایشان گرفته می شده و هست ، شاید برخی دلشان می خواست در وزارت کشور صداهای دیگری هم شنیده شود اما تمام تلاش بنده این بود که هیچ صدایی جز صدای وزیر محترم کشور از این وزارتخانه منعکس نشود و نشد ، دلیلش هم این بود که علی رغم اصرار فراوانی که بارها جناب آقای جمعه ای از من داشتند که مصاحبه ای داشته باشم ولی هیچ مصاحبه ای نداشتم به دلیل اینکه فکر کردم کلامی وسط حرفهای من پیدا کنند و رو آن مانور بدهند و به سیاست های کلی وزارت کشور لطمه وارد کند و این همان رابطه من و اقای دکتر رحمانی فضلی است که ایشان رئیس و بنده مرئوس ایشان بودم کاملا در این قالب عمل کردم امیدوارم اشتباه نکرده باشم.
درباره شخصیت جناب آقای دکتر رحمانی ما در مقامی نیستیم که مطالبی را بیان کنیم اما بهترین انتخاب برای وزارت کشور از سوی رئیس جمهور، جناب آقای دکتر رحمانی بود به دلیل آنکه هم سوابق بسیار خوبی دارند و هم روشن بینی که دارند و در این مدت نشان دادند از موضع تدبیر و قدرت وزارت کشور را اداره می کنند ، بنده در جلسات شورای امنیت کشور که شرکت می کردم کاملا ملاحظه می کردم به عنوان وزیر کشور با قدرت و درایت تمام تصمیم گیری می کنند چون با توجه به اینکه خارج از وزارت کشور هم مقاماتی می آیند ،نمود آن بیشتر است و من با توجه به احاطه ایشان چنین تصمیمی گرفتم؛ از همان ابتدا هم به ایشان گفتم موقتی می آیم و کمکی می کنم اگر کمکی از دستم بربیاد و تو این فکر بودم که الحمدالله دکتر رحمانی همه معاونین و همکارانشان را مستقر کردند استانداران و معاونین استانداران را انتخاب کردند تا این لحظه حدود 330 فرماندار تعیین تکلیف شده و بقیه هم در حال نهایی هستند ، قانون تقمسیمات کشوری را هدایت فرمودند ، پیش نویس قانون احزاب در محضرشان آماده است و نهایتا دیدم کاری ندارم و خدمتشان رسیدم اجازه خواستم شب عید از خدمتشان مرخص شوم ، فرمودند مدتی را تامل کن و من پذیرفتم تا اینکه چند روز گذشته اجازه از محضرشان گرفتم و صادقانه عرض کنم جز محبت، برادری ، صمیمیت ، آقایی ، متانت و وقار در این فاصله از اقای دکتر رحمانی ندیدم.

، یک نکته را باید عرض کنم آقای دکتر رحمانی و مجموعه ای که فراهم کردند همواره به یک موضوع و اصل تاکید داشته و پایبند بودند و آن هم اینکه نسبت به رهبری و ولایت باید یک تبعیت نظری و عملی داشته باشند ، من خودم در صحبتهایی که با استانداران و معاونین ایشان و فرمانداران داشتم عموما همواره این را عرض کردم که یک محوری در این کشور است و آن رهبری است و خدشه ناپذیر است و اگر کسی اندک تردیدی دارد نباید وارد حکومت شود اگر شکی دارد و نظر دیگری دارد دلیلی ندارد وارد حکومت شود ، اگر کسی وارد حکومت شد باید به عمود خیمه وفادار و متعهد باشد و الان هم کاملا روی مقام معظم رهبری متعینا مشخص است و این هم جزو خصوصیات خوب آقای دکتر رحمانی است که همواره به آن توجه داشته اند و همیشه آن را متذکر شده اند و من خوشحال هستم که بر حسب اطلاعاتی که دارم از آنجا هم چنین دیدی نسبت به جناب رحمانی فضلی و وزارت کشور است که به نظر من باید گفته شود، چون برجستگی بزرگی است در اداره کشور ، در اینجا هم من دوستان بسیار خوبی پیدا کردم که این هم شد برای من سرمایه ای تا در ادامه عمرم استفاده کنیم ؛ جز زحمت برای آقای دکتر رحمانی نداشتیم و این چند روز هم مسائلی برای ایشان پیش آمد من واقعا عذرخواهی می کنم و هیچ تقصیر من نبود و علی رغم پیگیری ها هیچ مصاحبه ای هم نداشتم .

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان
هزار بادی ناخورده در رگ تاک است

و در نهایت آقای سید کاظم میرولد با بغضی در گلو بزرگ منشانه و متواضعانه از همکاران در جلسه شورای معاونین عذرخواهی و خداحافظی کرد..."

_ در مقام شاگردی که در این چند ماه توفیق تلمذ از محضر ایشان داشتم از خداوند متعال برای ایشان عمری با صحت و سلامت و عزت خواستارم و امیدوارم از شاگردی چنین استاد بزرگی همچنان بهره مند باشم.