ماجرای دوبار دیدار محرمانه احمد قوام با آیت الله بروجردی در ماجرای آذربایجان
پارسینه: آیتالله سید محمدجواد علوی بروجردی (نوه دختری مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی) در گفتگو با نخستین شماره ماهنامه تقریرات درباره حمایت آیتالله بروجردی از محمدرضا شاه پس از کودتای 28 مرداد و دیگر رفتارهای سیاسی این مرجع نامدار حوزه قم چنین گفت:
* به یاد دارم که در جریان یکی از سفرهای شاه به خوزستان، همسرش ثریا پوشش مناسبی نداشت. بعد از آن با قطار سلطنتی به قم آمد و سه ساعت در قطار منتظر بود، ولی آقای بروجردی ایشان را به حضور نپذیرفت. در روزنامهها هم نوشتند که به علت کسالت آیتالله بروجردی، دیدار با اعلیحضرت میسر نشده است. در حالی که آقای بروجردی هم آن روز سر درس رفته بودند و هم فردایش در جلسه درس حاضر شدند. با این حال پس از 28 مرداد وقتی شاه قصد دیدار با آقای بروجردی را داشت، ایشان گفت که شاه در حرم به دیدنشان بیاید. برخی از اطرافیان ایشان از جمله امام خمینی گفتند که بهتر است این دیدار در منزل آقای بروجردی انجام شود تا به منزله خضوع بیشتر شاه تلقی شود. اما ایشان قبول نکردند و گفتند شاه الان در کمال ضعف است و ما نباید بیشتر از این تضعیفش کنیم تا مبادا به سمت جاهای دیگر برود. لذا این دیدار در حرم انجام شود تا بداند ما برای او شأنی قائل هستیم.
* از طرف دیگر گاهی میشد که ایشان به شاه پیغام میداد اگر فلان کار انجام نشود من نمیتوانم امنیت مملکت را تضمین کنم و همین دست و بال شاه را میلرزاند. در جریان اصلاحات ارضی، صدرالاشراف و قائممقام از طرف شاه به محضر آقای بروجردی آمدند و گفتند که همه ممالک اسلامی، اصلاحات ارضی انجام دادهاند. شما چرا اجازه نمیدهید ما این کار را انجام دهیم؟ ایشان گفته بود به اعلیحضرت بگویید که ممالک همجوار اول جمهوری شدهاند و بعد اصلاحات ارضی انجام دادهاند. قائممقام که از طرف رضاخان نزد حاج شیخ عبدالکریم هم میآمد و رفاقت دیرینهای با آقای بروجردی داشت، به ایشان گفته بود: جان بابا، من جرأت نمیکنم این حرف را به شاه بزنم. ولی صدرالاشراف گفته بود من این حرف آقا را به شاه میگویم. بنابر این آقای بروجردی هیچ ملاحظه و وحشتی نداشت.
* جریان نجات آذربایجان را همه فکر میکنند کار شاه و قوام بوده است، ولی قوام قبل و بعد از رفتن به شوروی و دیدار با استالین، به قم میآید و محرمانه با آقای بروجردی دیدار میکند. این دیدار حتی از بسیاری از نزدیکان ایشان مخفی مانده بود. فتوای تحریم انتخابات که از طرف آقای بروجردی صادر شد قوام توانست از این فتوا استفاده کند و خروج نیروهای شوروی از ایران را سرعت دهد. کمتر کسی متوجه شد که قوام در این جریان، دو بار به صورت محرمانه با آقای بروجردی دیدار کرده و با هماهنگی ایشان وارد عمل شده بود.
* با وجود همه اختلافاتی که آقای بروجردی با آقای کاشانی، دکتر مصدق و نواب صفوی داشت، کارهایی کرد که نه مرحوم کاشانی، نه مصدق و نه نواب صفوی میدانستند و تا آخر عمرشان هم متوجه نشدند و فقط شاه در جریان بود و به کسی نگفت. در اسناد وزارت خارجه انگلستان موجود است که ایشان به شاه پیغام داده که چند نفر را به قم بفرستد تا پیغام ایشان را به شاه برسانند. آقای بروجردی به این فرستادهها میگوید: «شنیدهام دولت انگلستان قصد تجاوز به ایران را دارد و اگر این اتفاق بیافتد دیگر هیچ اختلافی بین من با آقایان کاشانی و مصدق نیست و من اعلام جهاد خواهم کرد. این را به دولت انگلستان بگویید.» وقتی پیغام آقای بروجردی به شاه میرسد، سفیر انگلستان به ملاقات شاه رفته بوده و شاه جریان این پیغام را به سفیر میگوید. گزارش سفیر از این جریان در اسناد وزارت خارجه انگلستان آمده است.
خدا لعنت کنه قوام رو و شاه رو
روحش شاد
ایشالا روحش در عذاب باشه قوام!!!
مرتیکه
دقت بفرمایید :
"اما ایشان قبول نکردند و گفتند شاه الان در کمال ضعف است و ما نباید بیشتر از این تضعیفش کنیم تا مبادا به سمت جاهای دیگر برود. لذا این دیدار در حرم انجام شود تا بداند ما برای او شأنی قائل هستیم."
انگلیس که تجاوز کرده بود در جنگ جهانی دوم !