گوناگون

سرلشگر رشید: بسیاری از ناگفته‌های جنگ را نمی‌شود بازگو کرد

ایسنا نوشت:

۱۸ اسفند ماه «یادواره سرداران شهید مهدی و حمید باکری» در تالار وزارت کشور برگزار شد.



به گزارش خبرگزاری ایسنا، در این یادواره، سردار سرلشگر پاسدار غلامعلی رشید، جانشین ستاد نیروهای کل مسلح با اشاره به حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: جا دارد از حماسه بزرگ ملت ایران که نشانه اعتماد ملت به نظام مقدس جمهوری ایران است در پیشگاه خداوند بزرگ سپاسگزاری کنم.



وی ادامه داد: اسفندماه ماه شهادت فرماندهان سپاه است و لازم است از تمام فرماندهان شهید مانند شهیدان حسین خرازی، ‌ابراهیم همت‌، زجاجی، ‌باکری‌ها‌، عباس کریمی‌ و سایر شهدای عزیز که در اسفندماه به شهادت رسیده‌اند، یاد شود.



سرلشگر رشید با بیان اینکه من اهل خاطره‌گویی نیستم، افزود: البته نه اینکه از جنگ خاطره نداشته باشم چرا که خداوند عنایت کرد که در طول هشت سال جنگ تحمیلی در همه ایام ماه‌ها‌ و روزهای جنگ‌، حضور داشته باشم. خاطرات من بیشتر مربوط به سطح عملیات و بخش نظامی جنگ است. به طور مثال از انتخاب زمین‌، نقاط قوت و ضعف خودی‌، توانایی‌ها و ضعف‌های دشمن‌ و از نوع تصمیم‌گیر‌ها در عملیات مطلع هستم و جزو طراحان و تصمیم گیرندگان همه عملیات‌ها بوده‌ام.



جانشین ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به برخی از ناگفته‌های جنگ توضیح داد: بسیاری از ناگفته‌های جنگ را آنچنان نمی‌شود بازگو کرد و باید ناگفته بمانند تا زمانی فرا برسد که بتوان همه گفته‌ها را گفت. وی اظهار کرد: تلاش می‌کنم تحریفی پیرامون مباحثی که مطرح می‌کنم صورت نگیرد. نباید تحریف‌هایی از قبیل تحریف در واقعیات و آنچه که رخ داده‌، برداشت جدید از واقعیات جنگ و تغییر ماهیت مربوط به مفاهیم دفاع مقدس که تحریف‌های نوع اول، ‌دوم و سوم هستند، صورت گیرد؛ بنابراین هر آنچه که در جنگ رخ داده است را باید بدون کم و کاست بیان کنیم و نباید برداشت، فهم و درک امروزی خودمان را برای عملیاتی به مقطعی از جنگ بنشانیم و تصویر متفاوتی از عملیات‌ها داشته باشیم.



سرلشگر رشید خطاب به مراکز تبلیغاتی فرهنگی در نیروهای مسلح تاکید کرد: ما هنوز هم با جنگ برخورد تبلیغاتی می‌کنیم و فرهنگ‌سازی و نظریه‌پردازی نمی‌کنیم. همایش برای شهدا و رویکرد موضعی بسیار ارزشمند است ولی جنگ گذشته را نمی‌توان با این فعالیت‌ها پیوند بزنیم. برخورد تبلیغاتی با هشت سال دفاع مقدس برای نسل کنونی خطرناک است.



وی یادآور شد: حقانیت جنگ، سختی‌ها و دشواری‌ها، خلق ابتکارات عظیم، ‌خلاقیت‌ها‌، بن‌بست‌شکنی‌ها و عملیات‌ها با تبلیغ اثبات نمی‌شوند بلکه باید به فرزندان خود حقیقت جنگ را بگوییم چرا که جنگ ما دو بال داشت: یکی بال عقلانیت، تدبیر و محاسبه‌گری و دیگری نیز بال شهادت، ایثار‌ و فداکاری. باید بگوییم که فرماندهان شهید ما دل و روح بزرگی داشتند و چگونه ملت ایران تمام قامت در مقابل دشمنی ظاهر شدند که پشتوانه ارتش آن، قدرت‌های بزرگ دنیا بود.



سرلشگر رشید با بیان چند نکته با عنوان بازیابی جایگاه و نقش فرماندهی در جنگ با بررسی تفکر‌، اندیشه‌ و شخصیت شهید مهدی باکری ادامه داد: نکته اول این است که جایگاه فرماندهی در جنگ مانند نسبت مغز به بدن است که در تمثیل‌های دینی هم این تمثیل را بسیار مشاهده می‌کنیم. تجلیل از فرماندهان جنگ نیز در جهت یادآوری ماهیت، نقش‌ و نتیجه عملکرد فرماندهان در جنگ است. عملکرد فرماندهی مهدی و حمید باکری را باید در عملیات‌هایی چون فتح‌المبین‌، خیبر و بدر و در صحنه عمل تجزیه و تحلیل کنیم.



وی گفت: درباره دین نیز از مراجع یاد می‌کنیم. کارکردی که مرجع دارد از هر روحانی و طلبه برنمی‌آید. همچنین کارکردی هم که یک فرمانده لشگر و یا جانشین لشگر دارد از یک رزمنده لشگر بر نخواهد آمد. او مسوولیت بزرگی را بر عهده گرفته است. مانند رهبری یک جامعه.



سرلشگر رشید با اشاره به کتاب سردار حسین علائی با عنوان «مهدی باکری در اندیشه و عمل» که شیوه مدیریت مهندس مهدی باکری را در ۱۰ عنوان تجزیه و تحلیل کرده است، گفت: اگر می‌خواهیم تفکر،‌ خلاقیت و شجاعت مهدی باکری را مشاهده کنیم باید به «عملیات فتح‌المبین» و محاصره کردن «تنگه رقابیه» و اسیر کردن «سرهنگ نزار» که رییس رکن سه لشگر زرهی عراق بود که بعد از عبور از رود کارون و محاصره آبادان به فرماندهی تیپ ۹۱ ارتش عراق ارتقاء یافت، باز گردیم. مهدی به همراه ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ رزمنده توانست از این تنگه با سخت‌ترین شرایط عبور کند و «سرهنگ نزار» را به اسارت خود درآورد.



وی ادامه داد: شناخت فرماندهان با معرفی فرماندهان تفاوت دارد. در شناخت، مساله اصلی جوهری شخصی و عملکرد فرماندهان است. در حالی که معرفی و تبلیغ فاقد شرایط است. وجه تمایز فرماندهان صرفا از منظر معنوی و اخلاقی نیست چه بسا بسیاری از گمنامان بسیجی نزد خداوند بر‌تر باشند. هم اکنون آنچه درباره فرماندهان بیان می‌شود بیشتر سیره اخلاقی و معنوی آن‌ها است. حماسه‌، مسوولیت،‌ خلاقیت‌، تفکر و شجاعت وجوهی هستند که کمتر مورد بررسی درباره فرماندهان شهید ما قرار می‌گیرند. تفاوت فرماندهان ما با یکدیگر در فرماندهی، لشگرداری‌، تیپ‌داری‌ و گردان‌داری است و تا این موضوع بررسی نشود تفاوت فرماندهان نسبت به یکدیگر معلوم نخواهد شد.



جانشین ستاد کل نیروهای مسلح خطاب به جوانان خاطرنشان کرد: به نسل جوانان و نسل سومی‌ها می‌خواهم چند نکته بگویم که جنگ یک جنگ محلی، منطقه‌ای و یا یک حادثه معمولی نبود. چون اولا برای کشورمان یک حادثه بزرگ و یکی از حوادث بزرگ تاریخ جهان به شمار می‌رود. از جنگ‌های ویتنام‌ کره و جنگ عراق و اسرائیل نیز مهم‌تر است. اهمیت آن با عنایت به پیوستگی انقلاب و جنگ این است که جهان در آستانه یک تغییر بزرگ قرار داشت. ۲۲ بهمن سرآغاز حکومت اسلام در تاریخ است و بیداری اسلامی که هم اکنون در خاورمیانه و شمال آفریقا مشاهده می‌کنیم. متاثر از انقلاب اسلامی ما است. حضرت امام خمینی(ره) یک نه بزرگ به جهان کنونی گفتند که غرب و قدرت‌های استکباری انکار وجود خودشان را تاب نیاوردند و دو ابرقدرت غرب و شرق مانند روسیه و آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران بسیج شدند.



سرلشگر رشید بیان کرد: در طول آن ۴۰ سالی که به دوران نظام دوقطبی معروف بود بعد از جنگ جهانی دوم این دو ابرقدرت همواره از دو طرف تخاصم حمایت می‌کردند. یکی از ویژگی‌های جنگ تحمیلی این است که هر دو ابرقدرت و تمام قدرت‌های استکباری و مرتجع منطقه به حمایت از صدام در مقابل ملت ایران صف‌آرایی کرده بودند.



جانشین ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به برخی از جنگ‌ها که در تاریخ ایران رقم خورده است‌، گفت: جوانان باید بدانند در تاریخ ایران تنها جنگ تحمیلی به وقوع نپیوسته است. جنگی در پایان قرن ۱۲ هجری شمسی و یا آغاز قرن نوزدهم میلادی در تاریخ ایران شکل گرفت که در آن، روس‌ها به شمال منطقه «ارس» حمله کردند. شکست‌، حقارت سیاسی اجتماعی‌، وابستگی به بیگانگان‌، پرداخت غرامت‌، از دست دادن سرزمینی به وسعت شش استان از شمال غرب کشور که حدود ۱۸۰ هزار کیلومترمربع، از دستاوردهای آن جنگ بود. در آن جنگ هم مردم به پشتوانه علما دفاع جانانه کردند ولی به دلیل بی‌لیاقتی دولتمردان قاجار و فاسد بودن آن‌ها، نتوانستند از این کشور پشتیبانی و حمایت کنند.



سرلشگر رشید گفت: همچنین جنگی در تاریخ ۱۳۲۰ هجری شمسی به وقوع پیوست و الان به غیر از مفاهیمی چون اشغال‌، قحطی‌، گرسنگی و شکست نیروهای مسلح کشور و فرار پادشاه و ژنرال آن زمان در ذهن مردم باقی نمانده است. رضاخان فقط برای مردم قلدر بود و وقتی نوبت به مقابله در برابر تهاجم بیگانه رسید، فرار کرد.



این فرمانده دوران مقدس افزود: حال که مفهوم جنگ بر پایه تجربه هشت سال دفاع مقدس در نسل انقلاب و امروز با مفاهیم بسیار زیبایی چون شهادت‌، ایثار، ‌سربلندی‌، عظمت‌، مقاومت‌، شجاعت‌ و برادری باقی مانده است و ملت ایران به دلیل از دست ندادن یک وجب از خاک ایران اسلامی رو سفید شده است بسیاری از ابعاد جنگ در مقایسه جهانی بود. جنگ در خرمشهر هم مقاومت و هم آزمایش بود. با داشتن شش هزار کیلومتر مربع گستردگی منطقه، نبرد ۳۰ لشگر با هم‌ و ۳۰ هزار اسیر قابل توجه است.



وی گفت: همچنین در شلمچه و یا «عملیات کربلای۵» ۴۰ لشگر در مقابل هم می‌جنگیدند حتی چهره دردناک جنگ که «حلبچه» است را صدام به تنهایی ایجاد نکرد. فرانسه، ‌آلمان‌، انگلیس‌ و آمریکایی‌ها از ارتش بعث عراق حمایت کردند تا فاجعه حلبچه رقم خورد.



سرلشگر رشید اظهار کرد: نسل امروز باید به چنین مؤلفه‌هایی از جنگ توجه کنند تا عظمت رزمندگان و لشگری مانند ۳۱ عاشورا و مقاومت ارتش، سپاه و نیروهای بسیجی را درک کنند. تصور نکنید که ارتش ما ارتشی کامل بود و همه تجهیزات را در اختیار داشت. یک دهم قدرت موجود را هم در اختیار نداشت. ما با مشکلاتی مانند فقدان آموزش، نداشتن فرماندهان و تعمیر و نگهداری تجهیزات روبرو بودیم و سپاهی مثل سپاه قدرتمند امروز وجود نداشت. فرماندهان ما در ارتش و سپاه انصافا به بهترین صورت جنگ را فرماندهی کردند. شهید مهندس مهدی باکری مدیری عارف، ‌مجاهد، شجاع، بسیار متواضع، کم‌گو و بسیار اهل عمل و دارای اراده‌ای بزرگ بود.



سرلشگر رشید با اشاره به یکی از مطالب نهج‌البلاغه خاطر نشان کرد: هرگاه صفحه ۱۲۳۵ و فراز شماره ۲۸۱ نهج‌البلاغه ترجمه فیض‌الاسلام را می‌خوانم یاد شهید مهدی باکری می‌افتم که مصداق این بیان حضرت علی است که آنچه می‌گفت به آن عمل می‌کرد آنچه را نمی‌گفت انجام نمی‌داد و یا آنچه را نمی‌گفت، نمی‌کرد.



جانشین ستاد کل نیروهای مسلح بیان کرد: باید بدانیم مؤلفه‌های اصلی در فرماندهی چیست. مهدی باکری را از این زاویه مورد بررسی قرار دهیم. مؤلفه‌های اصلی در فرماندهی عبارتند از تفکر‌، شجاعت، خلاقیت، روحیه‌ بزرگ، عقلانیت جمعی و مسوولیت‌پذیری.



وی خاطرنشان کرد: در سال‌های اول جنگ ما هیچ موفقیت‌هایی نداشتیم و فرماندهان ما مثل شهید باکری و دیگر فرماندهان نبودند و باید بگویم که من دوباره در دفترچه شخصی‌ام در روز ششم اسفند سال ۶۲ نوشته‌ام «پیر شدم». یکی از آن مواقع که نوشته‌ام پیر شده‌ام در جزیره مجنون و بعد از شهادت حمید باکری بود. از مهدی پرسیدم نمی‌شود پیکر حمید را عقب بکشیم؟ مهدی گفت من برادر حمید هستم و او نیز مثل همه بچه‌ها. باید فرصتی فراهم شود که او را همراه دیگر شهیدان به عقب بیاوریم.



این فرمانده دوران دفاع مقدس گفت: در ارتش‌های دنیا هنگامی که می‌خواهند گردانی را تشکیل دهند تمامی نهادهای نظامی و نظارتی آن بیش از چند سال روی طرح آن کار می‌کنند تا یک یگان را تشکیل دهند و فرماندهی را برای هدایت آن قرار می‌دهند که در تشکیل آن یگان هیچ نقشی نداشته است. اما مهدی باکری‌، همت‌، خرازی‌، کاظمی این گونه نبودند. مهدی از صفر شروع می‌کند و یگان ۳۱ عاشورا را تشکیل می‌دهد. مهدی مانند مادری، این لشگر را که همانند فرزندش به حساب می‌آید، تربیت کرد. وجه غالبی که از مهدی گفته می‌شود محسناتی مانند اطاعت‌پذیری‌، توکل و سایر محسنات دیگر است که به ظاهر در ذهن ما موجود است و آنچه که از مهدی و حتی حمید کمتر گفته می‌شود روحیه‌ مقاومت و تسلیم نشدن در برابر چالش‌ها و شرایط سخت است. وجوه معنوی و اخلاقی که از مهدی در ذهنمان داریم برداشت‌های ظاهری ماست.



جانشین ستاد کل نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: برادر حسین علائی بهتر از من می‌داند که چه فضای سیاسی در ارومیه حاکم بود و امکان کار کردن را از حمید و مهدی گرفته بودند. سه گزینه پیش روی حمید و مهدی وجود داشت. اول اینکه انتخاب یک زندگی عادی و ادامه درست و تشکیل یک زندگی پاک بود. دوم جذب احزاب و گروه‌های سیاسی شدن. برای مهدی بار‌ها دعوت نامه از سوی احزاب سیاسی رسید تا جذب آن‌ها شود اما مهدی دنبال قدرت نرفت. انتخاب دیگر که دشوار‌ترین انتخاب به شمار می‌رفت پیش روی مهدی و حمید بود که اتفاقا بر مبنای آموزه‌های دینی در قرآن و در جهت آن‌ها به شمار می‌رفت، مهاجرت بود. آن‌ها از ارومیه به سمت جنگ مهاجرت کردند. در اینجا است که به لایه‌های پنهان شهید حمید و مهدی باکری نزدیک می‌شویم. آن‌ها در ابتدا به عنوان خدمه توپخانه هجرت کردند. در ارومیه بودند افرادی که نسبت به حمید و مهدی بغض داشتند.



وی درباره اولین دیدارش با شهیدان حمید و مهدی باکری اظهار کرد: برای اولین بار من حمید و مهدی را در کنار ساحل شمالی «بهمنشیر» و در دی‌ماه سال ۵۹ دیدم که در کنار دو قبضه «خمپاره‌ ۱۲۰ میلی‌متری» انجام وظیفه می‌کردند.



سرلشگر رشید اظهار کرد: تعریف مهدی را قبل از انقلاب از آقای غلامعلی کیانی، فرماندار سابق شهرمان و برادر حسین علائی که در دانشگاه تبریز درس می‌خواندند، شنیده بودم. تا اینکه یادم می‌آید در خرداد سال ۵۹ قبل از جنگ ۱۰۰ نفر را به اشاره حمید از خوزستان به ارومیه حرکت دادم. خیلی دوست داشتم مهدی را ببینم اما نشد ولی حمید درباره تحرکات ضد انقلاب که در شمال غرب شکل گرفته بود با من صحبت کرد و ما را آگاه ساخت.



وی بیان کرد: حمید و مهدی در تاکتیک و تاکتیک‌دانی هم به میزان ظرفیت‌های روحی و معنوی برجسته بودند. بعد از جنگ، محسن رضایی به من گفت. قبل از عملیات‌ها، وقتی تمام بحث‌ها تمام می‌شد من دو نفر را کنار می‌کشیدم و با آن‌ها صحبت می‌کردم که یکی از آن‌ها شهید مهدی باکری و دیگری شهید حسین خرازی بود که به برادر محسن رضایی اطمینان قلبی برای انجام عملیات را می‌دادند. این موضوع را به شهید کاظمی گفتم و او نیز تائید کرد و گفت: من هم با این دو نفر مشورت می‌کردم. اگر می‌گفتند عملیات به درستی انجام می‌شود من دیگر برای انجام آن یقین داشتم.



جانشین ستاد کل نیروهای مسلح در پایان سخنانش گفت: جهاد‌، مبارزه و مجاهده در منطقه عزیز آذربایجان بدون نام شهیدان باکری‌ها قابل شناخت و تکثیر نیست. جنگ‌، لشگر، شهادت‌ و مجاهده با مهدی باکری‌ هویت پیدا می‌کنند. هنوز هم لشگر ۳۱ عاشورا از زیر سایه مهدی باکری بیرون نیامده است.



در بخش دیگر این یادواره، با حضور سردار سرلشگر رشید، دکتر محمدباقر قالیباف، سردار خاکپور، سردار افشار‌، مهندس شریف‌زاده معاون وزیر ارتباطات‌ و استاندار آذربایجان‌شرقی از تمبر یادبود سردار شهید مهدی باکری رونمایی شد.


ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار