وزیر خارجه جدید آمریکا چه در چنته دارد؟
پارسینه: او حتی نقشه راهی هم برای این تعامل ترسیم کرده و گفته بود: «راه تعامل با ایران از افغانستان می گذرد و گفته بود که از افغانستان با ایران شروع می کنیم و بقیه مسائل را هم از همان جا ادامه می دهیم».
«جان کری» چهره شناخته شده دموکراتها پس از کشوقوسهای متعدد توانست صندلی «هیلاری کلینتون» در وزارت خارجه آمریکا را از آنِ خود کند.
«جان کری» چهرهای شناخته شده برای آمریکا و جهان است آنهم به واسطه رقابت با جرج بوش در انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 که در مقایسه با «سوزان رایس»، دیگر نامزد تصدی پست وزیر خارجه آمریکا، به عنوان چهرهای میانهروتر در محافل درونی و نیز بیرون از آمریکا شناخته میشود. با توجه به همین ویژگی است که برخی ناظران بینالمللی میگویند اوباما با انتخاب جان کری، بسیاری از جمهوریخواهان را با خود همراه کرده است.
به باور تحلیلگران آمریکایی، ویژگیهای متعددی این سیاستمدار کهنهکار 69 ساله آمریکایی را برای تصدی سمت وزیر خارجه آمریکا به چهره مناسبی تبدیل کرده است. نخست اینکه او میداند جهان امروز جهان پر آشوب و بینظمی است که تحولات جهان عرب نقطه آغاز این ناآرامیهاست. زمانی که تحولات جهان عرب در سال 2011 آغاز شد، او به عنوان رئیس کمیته روابط خارجی سنا سفرهای متعدد به منطقه داشته بنابراین ارزیابی مناسبی از تحولات منطقه دارد. به نظر میرسد با توجه به همین ارزیابی بود که او در یک سخنرانی اظهار داشت؛: «سیاست آمریکا نسبت به خاورمیانه مستلزم تنظیم دوباره است تا حقایق جدید منطقه را که با اعتراضات مردمی در نقطه جوش به سر میبرد، بازتاب دهد».
او سپس با اشاره به اینکه دیگر نمیتوانیم به خاورمیانه صرفا از دریچه وقایع یازدهم سپتامبر بنگریم، تاکید کرد: «سیاست آمریکا در خصوص خاورمیانه در دهههای اخیر با توجه به اعتیاد ما به نفت خارجی اتخاذ شده و دموکراسی و حقوق بشر در حاشیه قرار گرفته است».
مسئله دوم اهمیتی است که او برای به کارگیری دیپلماسی قائل است. از این رو، او برای پرونده به بنبست رسیده سوریه و مذاکره و مصالحه با تهران بر سر پرونده هستهای و حل و فصل مناقشه میان اسرائیل و فلسطین مناسب و مطمئن به نظر میرسد.
جان کری در دور اول ریاست جمهوری باراک اوباما دو بار به سوریه سفر کرده و با بشار اسد دیدار داشته است. او همچنین روابط خوبی با سایر سران کشورهای منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی برقرار کرده و از جمله سفرهای خاصی به افغانستان و پاکستان داشته است.
دیپلماسی؛ بهترین رویکرد در قبال ایران
موضع جان کری در قبال ایران نیز تا اندازهای روشن است. او که در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال 2004 با بوش رقابت کرد حدود شش سال پیش در سفری که به خاورمیانه داشت در اظهار نظری گفته بود که دوست دارد به ایران سفر کند تا با سران ایران گفتوگو کند. او در آن زمان به جرج بوش فشار میآورد که دیپلماسی فعالتری برای نزدیکی به ایران داشته باشد. جان کری در همان اظهارنظر در پاسخ به این سئوال که آیا واقعا قصد سفر به ایران را دارد، بدون آنکه به خواست کشور میزبان باشد، گفت: «در زمان مقتضی این کار را خواهم کرد».
کری یکسال و نیم پیش در گفتوگو با فرید زکریا در برنامه «جیپیاس» که از شبکه «سیانان» پخش میشد، گفته بود: «برای من و اکثر جامعه اطلاعاتی و افرادی که از آنجا و جاهای دیگر گزارش میکنند، این امر آشکار است که نظام ایران فردا یا در آینده نزدیک سقوط نخواهد کرد. بنابراین مجبور هستیم تا برای تعامل و برخی مذاکرات تلاش کنیم».
او حتی نقشه راهی هم برای این تعامل ترسیم کرده و گفته بود: «راه تعامل با ایران از افغانستان می گذرد و گفته بود که از افغانستان با ایران شروع می کنیم و بقیه مسائل را هم از همان جا ادامه می دهیم».
با این همه رئیس شورای سیاست خارجه سنای آمریکا در آخرین اظهار نظر مهم خود نسبت به ایران که مربوط به آخرین روزهای مارس 2012 میشود، جلوگیری از «ویرانگری جنونآمیز» ایران برای دستیابی به سلاح اتمی را مهمترین چالش سیاست خارجی آمریکا در حال حاضر دانسته و گفته بود، باید با توسل به راههای دیپلماتیک مانع دستیابی ایران به سلاح اتمی شد.
از برآیند موضعگیریهای او میتوان نتیجه گرفت، اگر اوباما واقعا در خصوص ادعای خود مبنی بر داشتن تمایل به برقراری تعامل و مذاکره با ایران صادق است، حرکت او به سمت انتخاب شخصیت نسبتا معتدلی چون جان کری اگرچه لزوما به معنی حل شدن مشکلات نیست اما دست کم میتواند به مثابه نشان دادن در باغ سبز برای ایران تلقی شود.
البته جان کری با دو مشکل روبرو خواهد بود؛ نخست اینکه او نیز درست مانند هیلاری کلینتون رابطه چندان حسنه و نزدیکی با باراک اوباما نداشته و ندارد و دیگر اینکه کری با سایر حلقههای سیاست خارجی آمریکا که به نوعی با حلقه دنیس راس نزدیک هستند، دچار تعارض خواهد شد چراکه مشی او با حلقه دنیس راس که کاملا به نفع اسرائیل و جانبدارانه مینماید، متفاوت و تا اندازهای مستقل است. علاوه بر این، آنها جان کری را به اتخاذ رویکردهای سهل انگارانه در مواجهه با کشورهایی چون ایران و سوریه متهم میکنند.
هر چند در نهایت تفاوتهای شگرفی میان سیاستمداران آمریکایی در خصوص سیاستهای کلان و منافع استراتژیک وجود ندارد، با این حال با توجه به شرایط خاص آمریکا در جهان امروز باید منتظر ماند و دید او چگونه با چالشهای داخلی و خارجی مواجه خواهد شد.
ارسال نظر