صادق زیباکلام در مسیر نمایشگاه کتاب دستگیر شد

نمیشه ببخشی و گذشت کنی ؟!! ، گاهی وقتها شرایط آنقدر غیر قابل تحمل می شود که حتی کسی مثل صادق زیبا کلام می تواند یک گوشه بنشیند و راحت زندگی کند و یا مثل دو گروهی که امروز بر سر قدرت ، با هم درگیرند و فیش های واریزی ۱۴ میلباردی و سیسمونی گیت ، خورشید خانم .... همدیگر را لو می دهند ، به دنبال منافع شخصی اش باشد ، نگران آینده و سرنوشت ایران و مردم ایران هست . مسئولین جمهوری اسلامی بدانند ، اقلیتی ۳۰ درصدی که امروز در حالی که ۱۴ میلیارد به حساب آنها واریز می شود ، ۱۵۰ میلیون به حساب خورشید خانم که بدون حجاب در انتخابات شرکت کرده ، واریز می کنند ، سیسمونی گیت دارند ، فرزنداشان به دنبال اقامت کاناداست ، از کارخانه دبش اختلاس میلیاردی کردند ، با وقاحت و بی شرمی به خاطر قدرت و ثروت در برابر چشم مردم ، با هم درگیرند و در حالی که بار فقر کودکان و زنان سیستان ، بر دوش رسول خادم و خیرین و امنیت آنجا با جان نظامیان هست و بچه های بشاگرد در کپر زندگی می کنند و کودکان محله های فاضلاب نشین اهواز و حاشیه ، حلبی اباد مشهد و کولبرکردستان و ......... کارمند و گارگر و باز نشسته و فرهنگی و نظامی و کشاورز ...... زیر فشار وضعیت معیشتی و اقتصادی له می شوند ، این جماعت کشور را سهم و ارثیه آبا و اجدادیشان می دانند و برای مردم ارزش و اهمیتی قائل نیستند و باید بنشیند و دعواها و درگیریها این جماعت را بر سر دزدی و اختلاس و رانت ..... تماشا کنند . شاید صحبت زیبا کلام و منتقدین به مذاق ما خوش نباشد ولی در مقایسه با جماعت رائفی پورها و رقبا ، شهروندانی متعهد و دلسوزند که هم و غمشان ایران و مردم ایران هست . اگر قرار باشد شما سکوت کنید و این جماعت بر سر قدرت و ثروت با هم درگیر باشند و البته در طول ۴۶ سال بهره ها و نصیب ها برده اند و درحالی که مردم ، حسرت گوشت را دارند ، به سرنوشتی بدتر از مردم یمن و غزه می رسیم ، ایرانی جنگ زده و ویران ، که رائفی پورها و قالیباف ها ........ رفته اند و ملت ایران مانده اند و طالبان و تروریست ها و آمریکا برای غارت ..... ، نسبت به ایران و مردم ایران و آینده ایران بی تفاوت نباشیم .

__ بسمه تعالی __ رفتم که رها شوم از گفتار بدون دلیل _ زیرا که بدین سخنان کردم خود و خلقی علیل __ سخت است که کنم ولی ترک __ مشکل تر از آن شده درک __ از بهر من مغرور ، عادت بخلاف کردم __ باور نکنم دردم ،این است که بسی سردم __ بسیار بعید است من آرم بسعادت رو __ اما تو بمن بنگر ، هر گز مگزین لنگر __ بی فکری و بی عقلی از بهر خودت سنگر __