آیا حیوانات هم مثل انسان حیوان خانگی دارند؟
نمونههای بسیاری وجود دارد که نشان میدهد برخی از حیوانات نیز مثل ما حیوان خانگی دارند؛ اما دانشمندان استدلال میکنند که تمام این موارد استثنا است.
تمایل به نگهداری از حیوانات خانگی، فرهنگی جهانی است و بیشتر انسانها در سراسر دنیا عاشق حیوانات خانگی خود هستند. انسان برای نگهداری از حیوانات در خانه دلایل و انگیزههای بسیاری دارد، از مباحث فرهنگی گرفته تا انگیزههای روانی مانند ایجاد امنیت عاطفی، ارضای حس والدگری و دریافت حس خوب از حیوانات. اما آیا هیچ موجود دیگری مانند انسان انگیزهی مراقبت از حیوانات را دارد؟ آیا حیوانات هم از گونههای دیگر، به عنوان حیوان خانگی نگهداری میکنند؟
احتمالاً نمونههای زیادی از حیوانات را دیدهاید که حیوانات دیگر را به سرپرستی گرفتهاند. گوریل کوکو و گربهاش البل احتمالاً معروفترین نمونه هستند، اما فیلی را داریم که با یک سگ دوست شد، کلاغی که گربهای را به فرزندی پذیرفت، غازی که با لاکپشت جفت شد و همچنان نمونههای بسیار دیگری نیز وجود دارد. این مثالها نشان میدهد که گونههای غیرانسان نیز میتوانند حیوان خانگی داشته باشند؛ اما آیا از زاویه دید دانشمندان این جمله صحت دارد؟
گوریل کوکو و گربهاش البل، مشخص نیست که آیا رابطهی بین حیواناتی مانند کوکو و البل شبیه به ارتباط والد و فرزندخوانده است یا کوکو هم مثل ما البل را به عنوان حیوان خانگیاش نگه میداشت. کوکو در سال ۲۰۱۸ در ۴۶ سالگی از دنیا رفت.
هارولد هرتزوگ، استاد بازنشسته از دانشگاه کارولینای غربی، به لایوساینس میگوید: «مشکل اینجاست که بهجز تعداد اندکی از موارد استثنا، تمامی نمونهها در قالب مداخلهی انسان رخ داده است. یعنی در پارکهای حیاتوحش یا در خانههای مردم اتفاق میافتد و یا در آزمایشگاههایی رخ میدهد که افراد در حال انجام آزمایش برای مشاهدهی دلبستگی در حیوانات هستند. نمونههای کمی از این نوع روابط در طبیعت دیده میشود.»
هرتزوگ میگوید در تمامی متون علمی، تقریباً فقط پنج نمونهی دارای شواهد از روابط بینگونهای وجود دارد که در طبیعت شکل گرفته است:
- دلفینی که یک توله نهنگ سرخربزهای را به فرزندی قبول کرد.
- شیری که یک توله پلنگ را به فرزندی قبول کرد.
- میمونهای کپوچین (میمونهای شنلپوش) که از یک میمون مارموست نگهداری کردند.
- نهنگ قاتلی که یک نهنگ خلبان بالهبلند را به فرزندی گرفت.
- دلفین گوژپشتی که از دلفینی معمولی نگهداری کرد.
دانشمندان میگویند پذیرش حیوان خانگی در طبیعت بسیار نادر است
در تمامی موارد فوق دقیقاً مشخص نیست که چه رابطهای بین حیوانات برقرار بوده است؛ مثلاً آیا به عنوان والدین تولهای را به فرزندخواندگی پذیرفتهاند یا یکی از گونهها دیگری را به عنوان حیوان خانگی نگه میدارد. دانشمندان عموماً همهی موارد فوق را یکسان در نظر میگیرند: پذیرش میانگونهای یا میان نسلی. اما نمونههای انگشتشمار بهدستآمده از مشاهدات و مطالعات دانشمندان، نشان میدهد که پذیرش حیوان خانگی در طبیعت بسیار نادر است.
هرتزوگ میگوید: «من استدلال میکنم که انسانها تنها حیواناتی هستند که از حیوانات خانگی نگهداری میکنند و وجود موارد استثنایی نادر به نوعی حرف من را ثابت میکند.»
بنابراین، چرا ما تنها گونهای هستیم که از حیوانات خانگی نگهداری میکند؟ برای درک این موضوع، در مرحلهی اول باید دلایل نگهداری از حیوانات خانگی را بدانیم. به گفتهی بث دالی، دانشیار انسانجانورشناسی در دانشگاه ویندزور کانادا، چهار نظریهی اصلی دلایل انسان برای نگهداری از حیوان خانگی را توضیح میدهد:
- دلیل اول میگوید انسان احتمالاً با این کارش به دیگران نشان میدهد که یک همراه و همدم خوب است، زیرا می تواند از موجود دیگری مراقبت کند. دالی میگوید: «بسیاری از مردم میگویند اگر میخواهید با کسی ملاقات کنید، یک توله سگ بگیرید و بروید در پارک بنشینید.»
- نظریهی مرتبط دیگر این است که ما از حیوانات برای یادگیری نحوهی مراقبت از نوزادان خودمان استفاده میکنیم.
- همچنین، نگهداری از حیوانات خانگی در نهایت با تنهایی مرتبط است. مردم روز به روز منزویتر میشوند و بچهدارشدن را نیز به تعویق میاندازند. حیوانات خانگی نقش فرزند را برای این افراد ایفا میکنند.
- در نهایت، حیوانات خانگی ممکن است فقط برای ایجاد حس مثبت در زندگی ما حضور داشته باشند؛ اما نه هرتزوگ و نه دالی این ایده را تأیید نمیکنند.
دالی میگوید: «مطمئناً افراد زیادی هستند که فکر میکنند نگهداری از حیوانات خانگی برای ما مفید است، اما حیوان خانگی فقط در صورتی برای ما خوب است که مشکلی ایجاد نکند. منظورم این است که خود من با عصا راه میروم؛ زیرا دراثر سقوط از اسب دچار معلولیت شدم. اسب حیوان خانگی خوبی نیست، اما همان کاری را انجام میدهد که اسبها باید انجام بدهند.»
هرتزوگ میگوید: «وقتی که متغیرهای اجتماعی اقتصادی و سایر متغیرها را حذف کنید، بیشتر مطالعات هیچ تفاوتی بین سرپرستان حیوانات خانگی و دیگر افراد نشان نمیدهند؛ حتی صاحبان حیوانات خانگی نسبت به بقیه در وضعیت بدتری قرار دارند». هرتزوگ در یک آمار غیررسمی از ۴۶ مطالعه در مورد افسردگی در صاحبان حیوانات خانگی در مقابل افراد دیگر، دریافت که ۳۰ یا نزدیک به دو سوم مقالات هیچ تفاوتی در معیارهای افسردگی بین این دو گروه نیافتهاند.
هیچکدام از نظریهها در مورد دلایل انسان برای نگهداری از حیوانات خانگی، منحصر به انسان نیست. بسیاری از حیوانات دیگر نیز به مراقبت از نوزادان نیاز دارند و میتوانند از همراهی دیگر حیوانات بهره ببرند. هرتزوگ استدلال میکند که تنها تفاوت میان ما و حیوانات، تواناییهای شناختی ما است.
هرتزوگ میافزاید: «دلیل اینکه حیوانات خانگی به سرعت در میان انسانها محبوب میشوند، این است که ما از ظرفیت عاشقشدن برخوردار هستیم. همچنین خصوصیت دیگری که داریم و احتمالاً اکثر حیوانات ندارند، این است که ما تشخیض میدهیم اینها [حیوانات خانگی] موجودات دیگری هستند که ذهن دارند.»
البته نقش فرهنگ انسانی نیز انکارنشدنی است. مثلاً این روزها سگهای نژاد فرنچ بولداگ را همه جا میبینیم، اما ده سال پیش همه سگ لابرادور ریتریور داشتند. حیوانات خانگی نیز مسری هستند. موجودات دیگر برای نگهداری از حیوان خانگی هنوز به این سطح از واگیری ذهنی نرسیدهاند.
ارسال نظر