سیگنالهای بنیامین بهادری با کنسرت رایگان در وزارت کشور

بنیامین بهادری همانگونه که قول داده بود، اجرای زنده رایگان خود را در بزرگترین سالن کنسرت کشور روی صحنه برد. کنسرتی که با استقبالی گسترده مواجه شد؛ اما سیگنالهایی را از سمت بنیامین، برای برخی گروههای هدف در حوزه موسیقی مخابره کرد که میتواند به تغییر اتمسفر موسیقی در وضعیت فعلی منجر شود.
به گزارش پارسینه به نقل از ایرنا موسیقی پاپ ایران طی دو هفته اخیر، شاهد یک رویداد عجیب بود. بنیامین بهادری اعلام کرد یک اجرای رایگان در بزرگترین سالن کنسرت کشور برگزار میکند. در نگاه اول، همه چیز به یک شوخی میماند آنهم از سوی خوانندهای که در طول ماههای اخیر با ویدئوهای عجیب، بسیاری طرفدارانش را انگشتبهدهان گذاشته بود. آنها تصور میکردند این کنسرت رایگان هم در راستای تکمیل همان جورچین عجیب است؛ اما گویا اینبار داستان قرار بود به شیوه عجیبتری روایت شود.
بنیامین از دوستدارانش خواست برای حضور در این کنسرت رایگان، وارد یک سایت شوند و پس از ثبت عضویت، ثبتنام خود را برای حضور در این اجرای رایگان قطعی کنند. جالبتر آنکه هر شماره، میتوانست ۵ همراه با خود به داخل سالن ببرد. اینکه چنین اجرایی با کدام اسپانسر (حامی مالی) محقق شده، پرسشی است که در آینده به آن خواهیم پرداخت اما این اجرا، نکات ماهوی مهمی دارد که در ادامه به هر یک خواهیم پرداخت.
این اجرای زنده، نوع قوامیافته رفتارهای خامدستانه بنیامین طی ماههای گذشته تفسیر میشود که قرار است به اتفاق بزرگتری چون انتشار آلبوم موسیقی ختم شود
۱. این اجرا، همان چیزی است که بنیامین انتظارش را داشت. خوانندهای که ۵ سال از آخرین اجرای عمومیاش میگذشت و او در پیچ بالایی از محبوبیت و شهرت به دلایل عجیبی که خلاف خواست و میل او بود، از کوران کنسرتها کنار گذاشته شد. او در طول این سالها به انحای مختلف، اشتیاق خود به اجرای زنده را نشان داد. از تکرارهای کلامی مکرر تا اجرای زنده در خیابان و آشپزخانه منزلش. این جریان طی یک سال اخیر، به اوج خود رسید به قدری که بسیاری هوادارانش، وی را به اعتیاد و حتی زوال عقل متهم کردند و اینقبیل رفتارها را نه نشانهای از دور بودن از صحنه اجرا، بلکه تأییدی بر حواشی زندگیاش دانستند.
اما بنیامین ثابتقدمتر از این حرفها نشان داد و بر خواسته خود اصرار کرد. حالا هم به گوش میرسد طی یک سال اخیر، نقش پررنگی در تاسیس یک آکادمی مجازی داشته که مهندسی این رفتارها، خروجی اتاق فکر همین آکادمی بوده است. یک آکادمی مرموز که کار کنسرت رایگان این خواننده را نیز انجام داد و حالا اخباری به گوش میرسد مبنی بر اینکه بنیامین قرار است در سال ۱۴۰۴ با یک آلبوم متفاوت به بازار موسیقی کشور بازگردد.
این اجرای زنده، نوع قوامیافته رفتارهای خامدستانه بنیامین طی ماههای گذشته تفسیر میشود که قرار است به دستاورد بزرگتری چون انتشار آلبوم موسیقی ختم شود. بنابراین این حرکت جدید در نخستینگام، بهنفع بنیامین به پایان رسید و حلقه مفقوده بزرگی از مجموعه کاری این خواننده طی سالیان اخیر را رمزگشایی کرد.
۲. در شکلگیری روند عجیبی که برای بنیامین طی ماههای اخیر رقم خورد، نمیتوان از نقش مستقیم و صریح خواننده غافل ماند. آن ویدئوها و اکنون اجرای زنده بنیامین قطعا از فیلتر اتفاق فکر شخص خواننده عبور کرده و به محک وی گذاشته شده. این مولفه را مطرح میکنیم تا به کنشمندی خواننده برای فرار از انزوای ناخواسته برسیم. اکنون حداقل به اندازه انگشتان دو دست خواننده در تراز بنیامین داریم که میتوانند آغازی دوباره را تجربه کنند. این خوانندگان که به هر دلیلی از بازار موسیقی کنار گذاشته شدهاند، عموما فعالیت موسیقایی چندانی ندارند و در این انتظار به سر میبرند که مدیر یک کمپانی به سراغ آنها برود تا اجرای زنده خود را از سر بگیرند.
خوانندگانی مانند بنیامین باید به یک تحلیل دقیقتری از موقعیت قبلی خود، وضعیتی که طی این سالها در آن قرار گرفتهاند و البته آیندهای که میخواهند داشته باشند، برسند تا با یک کنشمندی درست، از انزوای «خودخواسته» امروز رهایی یابند
این یک اشتباه اساسی و راهبردی است که متاسفانه از خوانندگان پرشمار دهه ۷۰ تا خوانندگان دهه ۹۰ را شامل میشود. شدت انفعال این خوانندگان که کارهای کالتی نیز در کارنامه دارند به اندازهای است که آنها حتی رسانه نیز ندارند و نمیتوانند به یک جریانسازی رسانهای دست بزنند. اینکه شمایل آن جریانسازی مانند کارهای بنیامین، متهورانه باشد یا طبق آداب منتظمی جلو برود، در مرحله دوم این فرآیند قرار دارد. نکته مهم اینجاست که عمده این خوانندگان، حتی در بهروزرسانی صفحه اجتماعی خود نیز کاهلی نشان میدهند بعد چگونه میتوانند انتظار داشته باشند فلان تهیهکننده در شرایط پرفشار کنونی، به سراغ این افراد رفته و از آنها برای اجرای زنده دعوت کند؟
بنابراین چنین خوانندگانی باید به تحلیل دقیقتری از موقعیت قبلی خود، وضعیتی که طی این سالها در آن قرار گرفتهاند و البته آیندهای که میخواهند داشته باشند، برسند تا با کنشمندی درست، از انزوای «خودخواسته» امروز رهایی یابند.
۳. بسیاری خوانندگانی که امروز در انزوا به سر میبرند و تقریبا هیچ فعالیت موسیقایی ندارند، در صورت اجرای زنده، با همان آهنگهای قدیمی خود میتوانند از یکسوم خوانندگانی که این شبها به روی صحنه میروند، مخاطب بیشتری داشته باشند. بنابراین شرکتها باید در کنار جذب استعدادهای جدید، روی این موج نیز کارهایی انجام دهند. همچنانکه ابتکار خوب سال گذشته یکی از شرکتهای موسیقی در جمع کردن چند خواننده دهه ۷۰ و اجرای چند برنامه با حضور آنها میتواند یکی از مثالهای خوب برای چنین طرحی باشد.
همچنین برخی از این خوانندگان، علاقهمندیهایی از سوی چند شرکت برای همکاری دارند؛ اما این همکاری، به دلایلی شکل نمیگیرد. یکی از اصلیترین این دلایل، مشکلاتی است که آن خواننده با فلان تهیهکننده دارد و حالا تهیهکنندگان دیگر در حالتی شبیه به رودربایستی، از کار کردن با آن خواننده امتناع میکنند. خوانندگان معدودی احکام قضایی دارند که مشکلاتی را در مسیر اجرای زنده آنها رقم زده، برخی نیز گرفتار حواشی پررنگی شدهاند که سبب شده تا سرگرم آن امور باشند. بنابراین حضور یک تهیهکننده بابرنامه در کنار این خوانندگان میتواند آنها را به سالنهای تاریک بازگرداند.
این، ابتکاری است که حتی میتواند به صرفه اقتصادی نیز منجر شود. در شکل کلان مساله، این موضوع سبب خواهد شد تا بازار موسیقی، تنوع بالاتری به خود دیده و مخاطبان هدف بیشتر و متمرکزتری از اجراهای زنده استقبال کنند. این اتفاق خود میتواند پیشران مناسبی برای جذب مخاطبان جدیدتری به کنسرتها باشد و علاوه بر سود ولو حداقل اقتصادی، چهره اجراهای زنده و بافت مخاطبان آن را تاحدودی تغییر دهد.
ارسال نظر