روایت آیتالله جوادی آملی از میهمانی رهبر انقلاب
پارسینه: چاپ هشتم کتاب «خاطراتی از رهبر فرزانه انقلاب برای جوانان» به کوشش «اسدالله محمدینیا» منتشر و روانه بازار نشر شد.
پارسینه- گروه فرهنگی: کتاب «خاطراتی از رهبر فرزانه انقلاب برای جوانان» به کوشش «اسدالله محمدینیا» از سوی انتشارات «سبط اکبر (ع)» برای هشمینبار تجدید چاپ و روانه بازار کتاب شد.
به گزارش فارس، بیان زندگی اشخاص برجسته دینی همانند رهبر فرزانه انقلاب و نقل خصوصیات اخلاقی و حکومتی ایشان در این کتاب و سایر کتابها میتواند برای مسئولان نظام یک الگوی عملی باشد و از طرفی باعث میشود تا مردم به ویژه نسل جوان و نوجوان، مقام معظم رهبری را بهتر بشناسند.
کتاب «خاطراتی از رهبر فرزانه انقلاب برای جوانان» دربردارنده 30 خاطره از رهبر فرزانه انقلاب است که از اشخاص مهم کشوری و لشگری همانند غلامعلی حداد عادل، مرحوم حاج سیداحمد خمینی، حجتالاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی، سردار سرتیپ پاسدار شوشتری، خانم حسینی دختر مقام معظم رهبری، سردار سرتیپ عبدالله عراقی و سردار سرلشگر پاسدار سیدیحیی صفوی روایت شده است.
در بخشی از این کتاب درباره «مهمانی رسمی شام در خارج و برخورد با آن» که توسط «علیاکبر ولایتی» نقل شده است، میخوانیم: یکی از مطالبی که در زمان ریاست جمهوری آیتالله خامنهای بسیار در دنیا انعکاس پیدا کرد و آثار بسیار مثبتی در میان مسلمانان گذاشت، برخورد ایشان با دعوت رئیس جمهور زیمباوه در مهمانی رسمی شام بود.
پس از آن که به معظمله اطلاع داده شد که در سر میز شام، مشروبات الکلی وجود دارد، ایشان پیغام دادند که ما در این میهمانی شرکت نمیکنیم؛ مگر این که مشروبات الکلی جمع شوند.
آنان گفتند: ما به شما کاری نداریم، یعنی به ایرانیها تعارف نمیکنیم، بلکه طبق رسم خودمان از مهمانان غیرایرانی با مشروبات الکلی پذیرایی میکنیم.
مقام معظم رهبری به آنان فرمودند: ما سر سفره شامی که در آن مشروبات الکلی باشد، حاضر نمیشویم؛ چون شرعاً حرام است. آنان حاضر نشدند که مشروبات را جمعآوری کنند. معظمله هم در آن مهمانی شام شرکت نفرمودند.
غربیها و رسانههای آنان تصور کردند که طعمه دندانگیری از این خبر نصیب آنها شده است و در دنیا چنین منعکس کردند که ایرانیها و رئیس جمهور ایران برخلاف آنچه در پروتکلهای تشریفاتی جهان مرسوم است، در مهمانی شام حاضر نشدهاند، ولی انتشار این خبر در جهان اسلام، موجب تقویت موضع آرمانی نظام اسلامی شد و بسیار به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام شد.
«دفاع از زنان» به روایت حجتالاسلام و المسلمین موسوی کاشانی
در سفری که آیتالله خامنهای به منطقه محروم یاسوج داشتند، معظمله به روستاها و مناطقی که توسط رژیم طاغوت بمباران شده بود، تشریف بردند. برای رفتن به آن محل، حدود سه کیلومتر سربالایی بود که میبایست پیاده برویم. آقا با یک شور و شوق خاصی، همه آن مسیر را با سرعت بالا میرفتند.
کسی نمیتوانست به ایشان برسد. پس از رسیدن به آن محل، با وجود خستگی راه، برخورد مقام معظم رهبری با مردم بسیار دیدنی بود. مادر چند شهید با آیتالله خامنهای دیدار کرد. آقا با صبر و حوصله زیاد به صحبتهای آن مادر گوش دادند و وی را مورد محبت قرار دادند.
معظمله برای مردم صحبت کردند و فرمودند: ما شنیدهایم که در این منطقه، هنوز به عادات زشت زمان جاهلیت عمل میشود؛ دخترها را به عنوان خونبس، به ازدواج پیر مردان در میآورند و زنان را به قدری کتک میزنند که مجبور میشوند برای رهایی از دست همسران، دست به خودکشی بزنند! این کارها، زشت و غلط است. باید دست از این عادات زشت بردارید!.
حمایت مقام معظم رهبری از زنان محروم آن منطقه، شادمانی زایدالوصفی را به همراه داشت. آنان میدیدند که رهبری حکیم، کیلومترها راه را با پای پیاده طی کرده و به آن جا آمده است، تا از حقشان دفاع کند.
«غذای منزل یا بیتالمال؟» به روایت آیتالله جوادی آملی
روزی مهمان مقام معظم رهبری بودم، سفره را که گستردند، آیت الله خامنهای به پسرشان، آقا مصطفی فرمودند: «پاشو برو!»، من خلاف ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند. من از وی درخواست کردهام که با هم باشیم.
آقا فرمودند: «غذا مال بیتالمال است. شما هم مهمان بیتالمال هستید. برای بچهها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. آنان به منزل بروند و از غذای خانه میل نمایند. من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به آقا داده است.
«حساسیت ویژه نسبت به بیتالمال» به روایت مهندس حمید میرزاده
در زمان ریاست جمهوری آیتالله خامنهای، معظمله یک چک پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت، مهندس میرحسین موسوی ارسال مینمایند و میفرمایند: حداکثر پولی که ممکن از بیتالمال در هزینههای شخصی من جابهجا شده باشد، کمتر از این است.
شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز کنید تا من زیر دین نباشم!. این مطلب خیلی حائز اهمیت است. کسی که در زندگیاش در زمان تصدی مقام ریاست جمهوری، زندگی ساده و معمولی است و مایحتاجاش با کوپن تهیه میشود، این گونه نسبت به بیتالمال حساس است که نکند در زندگی شخصی او، مبلغی از خزانه دولت خرج شده باشد.
این روش برای همه ما و مسئولان نظام درس است. ما نیز باید چون مقام معظم رهبری، نسبت به بیتالمال حساس باشیم و با دقت عمل کنیم.
«تشریفات اضافی؛ ممنون» روایت از سردار سرتیپ پاسدار شوشتری
در زمان جنگ، همراه آیتالله خامنهای برای بازدید از لشگر 21 امام رضا (ع) عازم جبهه شدیم. ایشان قبل از حرکت فرمودند: «ماشین کم بیاورید! یکی یا دو ماشین کافی است!»، وقتی از اهواز خارج شدیم، دیدیم حدود ده ماشین دیگر پشت ماشین ما در حال حرکت هستند. آیتالله خامنهای به راننده فرمودند: «توقف کن!» و بلافاصله به من گفتند: از ماشین دومی به بعد یا به اهواز برمیگردند و یا اگر قصد آمدن دارند، خودشان به تنهایی میآیند. چه دلیلی دارد که پشت سر من راه افتادهاند؟! اگر رئیس جمهور با یک کاروان ماشین حرکت کند، سرمشقی برای دیگران میشود. برای من یک یا دو ماشین کافی است!.
«وضعیت زندگی آقا» به روایت حجتالاسلام سیدعلی اکبر حسینی
زندگی مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای بسیار ساده، در پایینترین سطح و با کمترین امکانات میباشد. معظمله مانند معمولیترین افراد جامعه زندگی میکنند. ما زمانی خدمت ایشان رفتیم و از آقا درخواست نمودیم تا اجازه بفرمایند از داخل منزلشان و وضعیت زندگیشان فیلمبرداری کنیم؛ تا مردم وضعیت زندگی رهبر خود را ببینند و بفهمند که ایشان چگونه زندگی میکنند.
آقا فرمودند: «اگر شما بخواهید زندگی مرا نشان بدهید، میترسم خیلیها باور نکنند!».
«شما هم مثل سایر مردم هستید» به روایت حجتالاسلام احدی
روزی در جماران منبر رفتم و خاطراتی را از زندگی مقام معظم رهبری بیان کردم. بعد از سخنرانی، پزشکی به من مراجعه کرد و گفت: بگذار من هم خاطرهای برای تو بگویم: روزی در مطب نشسته بودم. خانمی به اتفاق فرزندش به من مراجعه کردند.
پس از معاینات، قیافه فرزند مرا به فکر فرو برد. خیلی به مقام معظم رهبری شباهت داشت. نام و فامیل وی را پرسیدم. چون پاسخ شنیدم، از آن خانم سؤال کردم: آیا شما با آیتالله خامنهای، نسبتی دارید؟ گفت: بله! اما شما به کسی نگویید من همسر ایشان هستم! تعجب وجودم را گرفته بود. به همسر مقام معظم رهبری گفتم: مگر شما پزشک خصوصی ندارید؟ ایشان گفت: خیر؛ آقا اجازه چنین کاری را نمیدهند و میگویند: شما چون سایر مردم، مانند یک نیروی عادی، در نوبتهای بیمارستان، به پزشک مراجعه کنید.
من این خاطره را از زبان آن پزشک در جماران شنیدم. تمام مشخصات وی نیز نزد من است. با این حال، بیشتر تحقیق کردم و از آیتالله مصباح هم پرسیدم. ایشان هم موضوع را تائید فرمودند. این شیوه زندگی آیتالله خامنهای است. این عظمت، مرا عاشق معظمله نموده است.
انتشارات «سبط اکبر (ع)» کتاب «خاطراتی از رهبر فرزانه انقلاب برای جوانان» به کوشش «اسدالله محمدینیا» را در 48 صفحه و با قیمت 1200 تومان منتشر کرده است.
به گزارش فارس، بیان زندگی اشخاص برجسته دینی همانند رهبر فرزانه انقلاب و نقل خصوصیات اخلاقی و حکومتی ایشان در این کتاب و سایر کتابها میتواند برای مسئولان نظام یک الگوی عملی باشد و از طرفی باعث میشود تا مردم به ویژه نسل جوان و نوجوان، مقام معظم رهبری را بهتر بشناسند.
کتاب «خاطراتی از رهبر فرزانه انقلاب برای جوانان» دربردارنده 30 خاطره از رهبر فرزانه انقلاب است که از اشخاص مهم کشوری و لشگری همانند غلامعلی حداد عادل، مرحوم حاج سیداحمد خمینی، حجتالاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی، سردار سرتیپ پاسدار شوشتری، خانم حسینی دختر مقام معظم رهبری، سردار سرتیپ عبدالله عراقی و سردار سرلشگر پاسدار سیدیحیی صفوی روایت شده است.
در بخشی از این کتاب درباره «مهمانی رسمی شام در خارج و برخورد با آن» که توسط «علیاکبر ولایتی» نقل شده است، میخوانیم: یکی از مطالبی که در زمان ریاست جمهوری آیتالله خامنهای بسیار در دنیا انعکاس پیدا کرد و آثار بسیار مثبتی در میان مسلمانان گذاشت، برخورد ایشان با دعوت رئیس جمهور زیمباوه در مهمانی رسمی شام بود.
پس از آن که به معظمله اطلاع داده شد که در سر میز شام، مشروبات الکلی وجود دارد، ایشان پیغام دادند که ما در این میهمانی شرکت نمیکنیم؛ مگر این که مشروبات الکلی جمع شوند.
آنان گفتند: ما به شما کاری نداریم، یعنی به ایرانیها تعارف نمیکنیم، بلکه طبق رسم خودمان از مهمانان غیرایرانی با مشروبات الکلی پذیرایی میکنیم.
مقام معظم رهبری به آنان فرمودند: ما سر سفره شامی که در آن مشروبات الکلی باشد، حاضر نمیشویم؛ چون شرعاً حرام است. آنان حاضر نشدند که مشروبات را جمعآوری کنند. معظمله هم در آن مهمانی شام شرکت نفرمودند.
غربیها و رسانههای آنان تصور کردند که طعمه دندانگیری از این خبر نصیب آنها شده است و در دنیا چنین منعکس کردند که ایرانیها و رئیس جمهور ایران برخلاف آنچه در پروتکلهای تشریفاتی جهان مرسوم است، در مهمانی شام حاضر نشدهاند، ولی انتشار این خبر در جهان اسلام، موجب تقویت موضع آرمانی نظام اسلامی شد و بسیار به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام شد.
«دفاع از زنان» به روایت حجتالاسلام و المسلمین موسوی کاشانی
در سفری که آیتالله خامنهای به منطقه محروم یاسوج داشتند، معظمله به روستاها و مناطقی که توسط رژیم طاغوت بمباران شده بود، تشریف بردند. برای رفتن به آن محل، حدود سه کیلومتر سربالایی بود که میبایست پیاده برویم. آقا با یک شور و شوق خاصی، همه آن مسیر را با سرعت بالا میرفتند.
کسی نمیتوانست به ایشان برسد. پس از رسیدن به آن محل، با وجود خستگی راه، برخورد مقام معظم رهبری با مردم بسیار دیدنی بود. مادر چند شهید با آیتالله خامنهای دیدار کرد. آقا با صبر و حوصله زیاد به صحبتهای آن مادر گوش دادند و وی را مورد محبت قرار دادند.
معظمله برای مردم صحبت کردند و فرمودند: ما شنیدهایم که در این منطقه، هنوز به عادات زشت زمان جاهلیت عمل میشود؛ دخترها را به عنوان خونبس، به ازدواج پیر مردان در میآورند و زنان را به قدری کتک میزنند که مجبور میشوند برای رهایی از دست همسران، دست به خودکشی بزنند! این کارها، زشت و غلط است. باید دست از این عادات زشت بردارید!.
حمایت مقام معظم رهبری از زنان محروم آن منطقه، شادمانی زایدالوصفی را به همراه داشت. آنان میدیدند که رهبری حکیم، کیلومترها راه را با پای پیاده طی کرده و به آن جا آمده است، تا از حقشان دفاع کند.
«غذای منزل یا بیتالمال؟» به روایت آیتالله جوادی آملی
روزی مهمان مقام معظم رهبری بودم، سفره را که گستردند، آیت الله خامنهای به پسرشان، آقا مصطفی فرمودند: «پاشو برو!»، من خلاف ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند. من از وی درخواست کردهام که با هم باشیم.
آقا فرمودند: «غذا مال بیتالمال است. شما هم مهمان بیتالمال هستید. برای بچهها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. آنان به منزل بروند و از غذای خانه میل نمایند. من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به آقا داده است.
«حساسیت ویژه نسبت به بیتالمال» به روایت مهندس حمید میرزاده
در زمان ریاست جمهوری آیتالله خامنهای، معظمله یک چک پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت، مهندس میرحسین موسوی ارسال مینمایند و میفرمایند: حداکثر پولی که ممکن از بیتالمال در هزینههای شخصی من جابهجا شده باشد، کمتر از این است.
شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز کنید تا من زیر دین نباشم!. این مطلب خیلی حائز اهمیت است. کسی که در زندگیاش در زمان تصدی مقام ریاست جمهوری، زندگی ساده و معمولی است و مایحتاجاش با کوپن تهیه میشود، این گونه نسبت به بیتالمال حساس است که نکند در زندگی شخصی او، مبلغی از خزانه دولت خرج شده باشد.
این روش برای همه ما و مسئولان نظام درس است. ما نیز باید چون مقام معظم رهبری، نسبت به بیتالمال حساس باشیم و با دقت عمل کنیم.
«تشریفات اضافی؛ ممنون» روایت از سردار سرتیپ پاسدار شوشتری
در زمان جنگ، همراه آیتالله خامنهای برای بازدید از لشگر 21 امام رضا (ع) عازم جبهه شدیم. ایشان قبل از حرکت فرمودند: «ماشین کم بیاورید! یکی یا دو ماشین کافی است!»، وقتی از اهواز خارج شدیم، دیدیم حدود ده ماشین دیگر پشت ماشین ما در حال حرکت هستند. آیتالله خامنهای به راننده فرمودند: «توقف کن!» و بلافاصله به من گفتند: از ماشین دومی به بعد یا به اهواز برمیگردند و یا اگر قصد آمدن دارند، خودشان به تنهایی میآیند. چه دلیلی دارد که پشت سر من راه افتادهاند؟! اگر رئیس جمهور با یک کاروان ماشین حرکت کند، سرمشقی برای دیگران میشود. برای من یک یا دو ماشین کافی است!.
«وضعیت زندگی آقا» به روایت حجتالاسلام سیدعلی اکبر حسینی
زندگی مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای بسیار ساده، در پایینترین سطح و با کمترین امکانات میباشد. معظمله مانند معمولیترین افراد جامعه زندگی میکنند. ما زمانی خدمت ایشان رفتیم و از آقا درخواست نمودیم تا اجازه بفرمایند از داخل منزلشان و وضعیت زندگیشان فیلمبرداری کنیم؛ تا مردم وضعیت زندگی رهبر خود را ببینند و بفهمند که ایشان چگونه زندگی میکنند.
آقا فرمودند: «اگر شما بخواهید زندگی مرا نشان بدهید، میترسم خیلیها باور نکنند!».
«شما هم مثل سایر مردم هستید» به روایت حجتالاسلام احدی
روزی در جماران منبر رفتم و خاطراتی را از زندگی مقام معظم رهبری بیان کردم. بعد از سخنرانی، پزشکی به من مراجعه کرد و گفت: بگذار من هم خاطرهای برای تو بگویم: روزی در مطب نشسته بودم. خانمی به اتفاق فرزندش به من مراجعه کردند.
پس از معاینات، قیافه فرزند مرا به فکر فرو برد. خیلی به مقام معظم رهبری شباهت داشت. نام و فامیل وی را پرسیدم. چون پاسخ شنیدم، از آن خانم سؤال کردم: آیا شما با آیتالله خامنهای، نسبتی دارید؟ گفت: بله! اما شما به کسی نگویید من همسر ایشان هستم! تعجب وجودم را گرفته بود. به همسر مقام معظم رهبری گفتم: مگر شما پزشک خصوصی ندارید؟ ایشان گفت: خیر؛ آقا اجازه چنین کاری را نمیدهند و میگویند: شما چون سایر مردم، مانند یک نیروی عادی، در نوبتهای بیمارستان، به پزشک مراجعه کنید.
من این خاطره را از زبان آن پزشک در جماران شنیدم. تمام مشخصات وی نیز نزد من است. با این حال، بیشتر تحقیق کردم و از آیتالله مصباح هم پرسیدم. ایشان هم موضوع را تائید فرمودند. این شیوه زندگی آیتالله خامنهای است. این عظمت، مرا عاشق معظمله نموده است.
انتشارات «سبط اکبر (ع)» کتاب «خاطراتی از رهبر فرزانه انقلاب برای جوانان» به کوشش «اسدالله محمدینیا» را در 48 صفحه و با قیمت 1200 تومان منتشر کرده است.
جانم فداي رهبر