اگر لازم باشد نقاشی را برای همیشه کنار می گذارم تا این اعتراض برای همیشه ثبت شود
پارسینه: تحمل اینکه این تعداد نقاش ِ طراز اول در ایران هست که دیده نمی شوند و انکار می شوند و در مقابل گروهی آدم نالایق معرفی شوند، تبلیغ شوند و کارهایشان با قیمت های نجومی به فروش برسد، آزارم می دهد...
من خیلی شکننده تر شده ام. اما این فقط به شرایط اجتماعی بر نمی گردد. از حیث شخصی و به عنوان یک نقاش از اینکه در دوره ای و بازاری گیر کرده ام که ارزش گذاری به نحو دیگری دارد انجام می شود که من به آن عادت نداشتم ، شکسته ام ، تحمل اینکه این تعداد نقاش ِ طراز اول در ایران هست که دیده نمی شوند و انکار می شوند و در مقابل گروهی آدم نالایق معرفی شوند، تبلیغ شوند و کارهایشان با قیمت های نجومی به فروش برسد، آزارم می دهد...
البته قیمت اصلا مهم نیست و امیدوارم همه ی نقاشان کارهایشان به قیمت خوب به فروش برسد ولی نگرانی من این است که در سالهای بعد اینها الگو شوند برای نسلی که به دنبال الگوست.
شرایط آنقدر برای من دشوار است که دارم کم کم به این فکر میکنم که دیگر مایل نیستم نقاشی کنم و فکر می کنم که بهتر است از این به بعد زندگی خود و خانواده ام را از راه کارشناسی ِ آثار ِ هنری بگذرانم.
من می بینم که بعضی از درخشان ترین نقاشان معاصر ایران در فقر و حسرت فروختن ِ آثار ِ خود زندگی می کنند و در مقابل آدم هایی هستند که جز رواج ِ حقه بازی و هنر دروغین و تقلب ، کار دیگری نمی کنند و جالب اینجاست که جای ِ این نقاشان ِ عزیز ما را هم اشغال کرده اند،من تحمل ی این موارد را از ساحت ِ خودم خارج می دانم . اگر من تا امروز با نمایش ندادن ِ کارهایم اعتراضم را به این اغتشاش و نابسامانی اعلام می کردم ، اگر لازم باشد نقاشی کشیدن را برای همیشه کنار می گذارم تا این اعتراض برای همیشه ثبت شود.
یعنی دیگه نقاشی هم مافیایی شده...