مصونیت امیر قلعه نویی
پارسینه: امیرقلعهنویی، سرمربی سپاهان، در تازهترین اظهارنظر خود قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر و همچنین صعود این تیم به فینال جام حذفی را «مهندسیشده» توصیف کرده است
پرسپولیس با برتری مقابل سپاهان به فینال جام حذفی صعود کرده تا فردا برای رسیدن به عنوان قهرمانی در این جام، به مصاف داماش برود. این جام تنها جام داخلی است که برانکو هنوز نتوانسته آن را برای پرسپولیسیها به ارمغان بیاورد. او حالا انگیزه زیادی دارد تا این جام را هم به ویترین افتخاراتش اضافه کند تا بعد از چهار سال حضور در پرسپولیس، شش جام برای این باشگاه آورده باشد.
البته رسیدن پرسپولیس و برانکو به فینال جام حذفی بدون حاشیه نبوده؛ امیر قلعهنویی، سرمربی سپاهان، در تازهترین اظهارنظر خود قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر و همچنین صعود این تیم به فینال جام حذفی را «مهندسیشده» توصیف کرده است؛ «شاید کسی اکنون جرئت نداشته باشد درباره مهندسی فوتبال و قهرمانیها صحبت کند، اما بعدها برای مردم مشخص خواهد شد چگونه برای تیمها مهندسی صورت گرفت و آقایان نتیجه آن را گرفتند. چیزی که مهم است، این است که باید قضاوت را به مردم سپرد… من در بازی رفت هم گفتم که ۱۵ تیم یک طرف هستند و یک تیم یک طرف دیگر. قانون برای یک تیم یکجور دیگر است». امیر قلعهنویی با اتهامهای تازهای که متوجه پرسپولیس کرده است، موفقیتهای این تیم در این فصل و به صورت ضمنی موفقیتهای پرسپولیس در سه فصل اخیر را زیر سؤال برده و دوباره بحثهایی را مطرح کرده که نیرو و جریانی از بیرون، دنبال قهرمانکردن پرسپولیس در رقابتهای داخلی هستند.
خالق دستهای پشت پرده
برای آنهایی که امیر قلعهنویی را بهتر میشناسند، بیان این جملات از سوی او آشناست. برای اولینبار «۱۳» فصل پیش بود که امیر کلیدواژه «دستهای پشت پرده» را وارد ادبیات فوتبالی کرد؛ او آن روزها سومین فصل حضور خود را در استقلال را میگذراند و تیمش شانس زیادی برای رسیدن به عنوان قهرمانی داشت. دستبرقضا در جریان بازی با همین تیم سپاهان هم بود که امیر قلعهنویی خبر داد دستهایی پشت پرده است تا تیم او نتیجه نگیرد؛ آن روز امیر قلعهنویی که به دلیل اخراج در بازی قبلی، تلاش کرده بود روی نیمکت بنشیند، موفق نشده بود و حسابی گلایه کرده بود. با وجود دستهای پشت پرده (بهزعم قلعهنویی)، تیمش در همان فصل پنجم به عنوان قهرمانی رسید تا او مجبور نشود برای حرفی که زده، توضیحات اضافهای بدهد. نکته مهم داستان این بود که هرگز کسی از مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ، امیر قلعهنویی را بابت بیان دستهای پشت پرده بازخواست نکرد. قلعهنویی نیز خودش علاقهای به بیشتر بازگوکردن آن مسائل نداشت.
سه فصل بعد، در جریان لیگ هشتم، امیر قلعهنویی دوباره کلیدواژه تخصصیاش را رو کرد؛ او اینبار هم امید داشت با بازتاب حرفهایش در رسانهها بتواند شرایط را کمی به نفع خودش بچرخاند. قلعهنویی دوباره به بازی با سپاهان رسیده بود و اینبار از اینکه تعدادی از بازیکنانش را برای حضور در اردو و تمرین تیم ملی به دلیل مصدومیت از دست داده بود، شاکی بود. او آن روزها اعتقاد داشت جریان اصفهانی حاضر در فدراسیون فوتبال نمیخواهند استقلال برابر سپاهان نتیجه بگیرد؛ اگرچه این حرفها را به صورت علنی بیان نکرد، ولی با مطرحکردن دستهای پشت پرده مبنی بر نتیجهنگرفتن تیمش، دوباره حواسها را به جای دیگری پرت کرد. مطابق معمول، او دوباره نه بازخواست شد و نه توضیح بیشتری داد که منظورش از دستهای پشت پرده که ایستادهاند امیر قلعهنویی را زمین بزنند، کیست.
گذر امیر قلعهنویی در تراکتورسازی نیز بدون استفاده از دستهای پشت پرده نبود؛ او که سرمربی تیم پرشورهای تبریزی شده بود، بعد از شکست ۲ بر صفر تیمش مقابل استقلال در بهمن ۱۳۹۰، از همان کلیدواژه تخصصی استفاده کرد. امیر با تأکید بر حرفی که هشت سال پیش از آن زده بود، گفت: «هشت سال پیش گفتم دستهایی پشت پرده وجود دارد که پس از سالها این دستها مشخص شد، اما با این روند هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم». شاید قلعهنویی آنقدر دیگر از این واژه استفاده کرده بود که کسی نیازی نمیدید به خودش زحمت بدهد و از او دلیل مطرحکردن چنین مواردی را بپرسد؛ یکی از مسئولان سازمان لیگ و کمیته انضباطی حتی لازم ندید به صحبتهای قلعهنویی ورود کند تا درستی ادعاهای این مربی را در بوته آزمایش بگذارد. خود قلعهنویی نیز به صورت تکراری فقط لفظ دستهای پشت پرده را آمد و دیگر به جزئیات آن اشاره نکرد.
چرخش از دستهای پشت پرده به فوتبال پاک
دو سال بعد از آنکه امیر قلعهنویی با قاطعیت از دستهای پشت پرده در فوتبال حرف زد، بهناگاه اتفاق عجیبی رخ داد؛ سال ۹۲ بود که کمیسیون اصل ۹۰ مجلس بهدنبال رسیدگی به پروندههای فساد در فوتبال ایران بود؛ آن روزها از آدمهای مطلع درخواست میشد به مجلس بروند و حرفهایشان را بزنند؛ اما امیر قلعهنویی مهرماه ۱۳۹۲ بهناگاه خبر داد که فوتبال ایران یکی از پاکترین فوتبالهاست! او در گفتوگویی که جام ورزشی منتشر کرد، گفت: «ترجیح میدهم در بحث فساد ورود نکنم، اما درباره حضورم در جلسه کمیسیون اصل ۹۰ مجلس باید بگویم کلیت این جلسه فقط درباره فساد نبود. درباره کلیت فوتبال و ورزش بحث شد و یکی از مباحث نیز فساد در فوتبال بود… نظرم این است که در این بحث نباید نگاهمان قائم به فرد باشد. پیش از این خیلیها به بحث فساد در فوتبال ورود کردند و حالا شاید یکی از دغدغههای فوتبال ما این بحث است. بااینحال امیدوارم باز هم رسیدگی شود و حق به حقدارها برسد… من اعتقاد دارم فوتبال ما یکی از فوتبالهای پاک دنیاست. اینکه ما بیاییم و به این و آن انگ بزنیم درست نیست. با توجه به اینکه ما به مسائل اخلاقی و اعتقادی هم پایبند هستیم، چنین مواردی نمیتواند صحیح باشد، اما درباره خودم میگویم که خداوکیلی من چیزی از ناپاکیها در این فوتبال ندیدم».
اعتقاد قلعهنویی به فوتبال پاک ایران و اینکه چیزی از ناپاکیها در این فوتبال ندیده، دوام زیادی نیاورد؛ یکی، دو سال بعد و زمانی که او دوباره هدایت تراکتورسازی را بر عهده گرفته بود، بازهم سراغ دستهای پشت پرده رفت و تساوی تیمش برابر ماشینسازی و این را که چند بازیکنش برای دیدار با پرسپولیس محروم شدند، به این موارد ربط داد؛ البته او اینبار بهجای اینکه خودش سخن بگوید، این وظیفه را به تکسیرا، کمکمربیاش در تراکتورسازی محول کرد؛ تکسیرا هم با بیان جملاتی آشنا گفت: «دستهای پشت پرده نمیخواهند تراکتورسازی نتیجه بگیرد». البته تکرار این داستان از سوی قلعهنویی در دو، سه فصل گذشته همواره تیم پرسپولیس را نشانه رفته؛ او بارها و حتی با وجود اینکه قهرمانی پرسپولیس را تبریک گفته، اعتقاد داشته جریانی از بیرون بهدنبال این هستند تا پرسپولیس را قهرمان کنند و (احتمالاً) امیر قلعهنویی را در راه رسیدن به موفقیت زمین بزنند.
آیا قلعهنویی مصونیت دارد؟
صحبتهای امیر قلعهنویی از چند جهت قابل بحث است؛ او در جدیدترین حرفهایش میگوید قهرمانی در لیگ و صعود به فینال جام حذفی برای پرسپولیس از قبل مهندسی شده است. قلعهنویی درباره تقلب و فساد در فوتبال ایران صحبت میکند؛ درباره اتفاقی که «اگر» صحت داشته باشد، میتوان دامن خیلیها را آلوده کند؛ اینجاست که اتفاقاً باید از او خواست سندهایش را رو و فسادها را برملا کند؛ امیر اگر مدرکی داشته باشد، میتواند به قهرمان فوتبال تبدیل شود؛ اما اگر قلعهنویی بدون سند و مدرک و فقط از روی عصبانیت چنین بحثهایی را مطرح کرده، چه میشود؟ آیا قانون آنقدر قوی هست که بخواهد محرومیتی درخور توجه برای این مربی در نظر بگیرد؟ یا اینکه نه، امیر قلعهنویی آنقدر مصونیت دارد که حتی با زدن حرفهای بدون سند و مدرک هم باز کسی نمیتواند به او بگوید بالای چشمت ابروست! قلعهنویی دستکم ۱۴ سال است دارد درباره دستهای پشت پرده، فساد و مهندسیشدن فوتبال حرف میزند؛ چرا در این مدت یک بار هم سندی برای ادعاهایش رو نکرده و چرا در این ۱۴ سال یک بار او بابت ادعاهایی که داشته و (شاید) بیاساس هم بودهاند، بازخواست نشده است؟ مصونیت امیر آنقدر ادامه دارد که او در لیگهای پیشرو هم ناکامی احتمالیاش را به دستهای پشت پرده و مهندسیشدن بازیها ربط بدهد؟
البته رسیدن پرسپولیس و برانکو به فینال جام حذفی بدون حاشیه نبوده؛ امیر قلعهنویی، سرمربی سپاهان، در تازهترین اظهارنظر خود قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر و همچنین صعود این تیم به فینال جام حذفی را «مهندسیشده» توصیف کرده است؛ «شاید کسی اکنون جرئت نداشته باشد درباره مهندسی فوتبال و قهرمانیها صحبت کند، اما بعدها برای مردم مشخص خواهد شد چگونه برای تیمها مهندسی صورت گرفت و آقایان نتیجه آن را گرفتند. چیزی که مهم است، این است که باید قضاوت را به مردم سپرد… من در بازی رفت هم گفتم که ۱۵ تیم یک طرف هستند و یک تیم یک طرف دیگر. قانون برای یک تیم یکجور دیگر است». امیر قلعهنویی با اتهامهای تازهای که متوجه پرسپولیس کرده است، موفقیتهای این تیم در این فصل و به صورت ضمنی موفقیتهای پرسپولیس در سه فصل اخیر را زیر سؤال برده و دوباره بحثهایی را مطرح کرده که نیرو و جریانی از بیرون، دنبال قهرمانکردن پرسپولیس در رقابتهای داخلی هستند.
خالق دستهای پشت پرده
برای آنهایی که امیر قلعهنویی را بهتر میشناسند، بیان این جملات از سوی او آشناست. برای اولینبار «۱۳» فصل پیش بود که امیر کلیدواژه «دستهای پشت پرده» را وارد ادبیات فوتبالی کرد؛ او آن روزها سومین فصل حضور خود را در استقلال را میگذراند و تیمش شانس زیادی برای رسیدن به عنوان قهرمانی داشت. دستبرقضا در جریان بازی با همین تیم سپاهان هم بود که امیر قلعهنویی خبر داد دستهایی پشت پرده است تا تیم او نتیجه نگیرد؛ آن روز امیر قلعهنویی که به دلیل اخراج در بازی قبلی، تلاش کرده بود روی نیمکت بنشیند، موفق نشده بود و حسابی گلایه کرده بود. با وجود دستهای پشت پرده (بهزعم قلعهنویی)، تیمش در همان فصل پنجم به عنوان قهرمانی رسید تا او مجبور نشود برای حرفی که زده، توضیحات اضافهای بدهد. نکته مهم داستان این بود که هرگز کسی از مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ، امیر قلعهنویی را بابت بیان دستهای پشت پرده بازخواست نکرد. قلعهنویی نیز خودش علاقهای به بیشتر بازگوکردن آن مسائل نداشت.
سه فصل بعد، در جریان لیگ هشتم، امیر قلعهنویی دوباره کلیدواژه تخصصیاش را رو کرد؛ او اینبار هم امید داشت با بازتاب حرفهایش در رسانهها بتواند شرایط را کمی به نفع خودش بچرخاند. قلعهنویی دوباره به بازی با سپاهان رسیده بود و اینبار از اینکه تعدادی از بازیکنانش را برای حضور در اردو و تمرین تیم ملی به دلیل مصدومیت از دست داده بود، شاکی بود. او آن روزها اعتقاد داشت جریان اصفهانی حاضر در فدراسیون فوتبال نمیخواهند استقلال برابر سپاهان نتیجه بگیرد؛ اگرچه این حرفها را به صورت علنی بیان نکرد، ولی با مطرحکردن دستهای پشت پرده مبنی بر نتیجهنگرفتن تیمش، دوباره حواسها را به جای دیگری پرت کرد. مطابق معمول، او دوباره نه بازخواست شد و نه توضیح بیشتری داد که منظورش از دستهای پشت پرده که ایستادهاند امیر قلعهنویی را زمین بزنند، کیست.
گذر امیر قلعهنویی در تراکتورسازی نیز بدون استفاده از دستهای پشت پرده نبود؛ او که سرمربی تیم پرشورهای تبریزی شده بود، بعد از شکست ۲ بر صفر تیمش مقابل استقلال در بهمن ۱۳۹۰، از همان کلیدواژه تخصصی استفاده کرد. امیر با تأکید بر حرفی که هشت سال پیش از آن زده بود، گفت: «هشت سال پیش گفتم دستهایی پشت پرده وجود دارد که پس از سالها این دستها مشخص شد، اما با این روند هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم». شاید قلعهنویی آنقدر دیگر از این واژه استفاده کرده بود که کسی نیازی نمیدید به خودش زحمت بدهد و از او دلیل مطرحکردن چنین مواردی را بپرسد؛ یکی از مسئولان سازمان لیگ و کمیته انضباطی حتی لازم ندید به صحبتهای قلعهنویی ورود کند تا درستی ادعاهای این مربی را در بوته آزمایش بگذارد. خود قلعهنویی نیز به صورت تکراری فقط لفظ دستهای پشت پرده را آمد و دیگر به جزئیات آن اشاره نکرد.
چرخش از دستهای پشت پرده به فوتبال پاک
دو سال بعد از آنکه امیر قلعهنویی با قاطعیت از دستهای پشت پرده در فوتبال حرف زد، بهناگاه اتفاق عجیبی رخ داد؛ سال ۹۲ بود که کمیسیون اصل ۹۰ مجلس بهدنبال رسیدگی به پروندههای فساد در فوتبال ایران بود؛ آن روزها از آدمهای مطلع درخواست میشد به مجلس بروند و حرفهایشان را بزنند؛ اما امیر قلعهنویی مهرماه ۱۳۹۲ بهناگاه خبر داد که فوتبال ایران یکی از پاکترین فوتبالهاست! او در گفتوگویی که جام ورزشی منتشر کرد، گفت: «ترجیح میدهم در بحث فساد ورود نکنم، اما درباره حضورم در جلسه کمیسیون اصل ۹۰ مجلس باید بگویم کلیت این جلسه فقط درباره فساد نبود. درباره کلیت فوتبال و ورزش بحث شد و یکی از مباحث نیز فساد در فوتبال بود… نظرم این است که در این بحث نباید نگاهمان قائم به فرد باشد. پیش از این خیلیها به بحث فساد در فوتبال ورود کردند و حالا شاید یکی از دغدغههای فوتبال ما این بحث است. بااینحال امیدوارم باز هم رسیدگی شود و حق به حقدارها برسد… من اعتقاد دارم فوتبال ما یکی از فوتبالهای پاک دنیاست. اینکه ما بیاییم و به این و آن انگ بزنیم درست نیست. با توجه به اینکه ما به مسائل اخلاقی و اعتقادی هم پایبند هستیم، چنین مواردی نمیتواند صحیح باشد، اما درباره خودم میگویم که خداوکیلی من چیزی از ناپاکیها در این فوتبال ندیدم».
اعتقاد قلعهنویی به فوتبال پاک ایران و اینکه چیزی از ناپاکیها در این فوتبال ندیده، دوام زیادی نیاورد؛ یکی، دو سال بعد و زمانی که او دوباره هدایت تراکتورسازی را بر عهده گرفته بود، بازهم سراغ دستهای پشت پرده رفت و تساوی تیمش برابر ماشینسازی و این را که چند بازیکنش برای دیدار با پرسپولیس محروم شدند، به این موارد ربط داد؛ البته او اینبار بهجای اینکه خودش سخن بگوید، این وظیفه را به تکسیرا، کمکمربیاش در تراکتورسازی محول کرد؛ تکسیرا هم با بیان جملاتی آشنا گفت: «دستهای پشت پرده نمیخواهند تراکتورسازی نتیجه بگیرد». البته تکرار این داستان از سوی قلعهنویی در دو، سه فصل گذشته همواره تیم پرسپولیس را نشانه رفته؛ او بارها و حتی با وجود اینکه قهرمانی پرسپولیس را تبریک گفته، اعتقاد داشته جریانی از بیرون بهدنبال این هستند تا پرسپولیس را قهرمان کنند و (احتمالاً) امیر قلعهنویی را در راه رسیدن به موفقیت زمین بزنند.
آیا قلعهنویی مصونیت دارد؟
صحبتهای امیر قلعهنویی از چند جهت قابل بحث است؛ او در جدیدترین حرفهایش میگوید قهرمانی در لیگ و صعود به فینال جام حذفی برای پرسپولیس از قبل مهندسی شده است. قلعهنویی درباره تقلب و فساد در فوتبال ایران صحبت میکند؛ درباره اتفاقی که «اگر» صحت داشته باشد، میتوان دامن خیلیها را آلوده کند؛ اینجاست که اتفاقاً باید از او خواست سندهایش را رو و فسادها را برملا کند؛ امیر اگر مدرکی داشته باشد، میتواند به قهرمان فوتبال تبدیل شود؛ اما اگر قلعهنویی بدون سند و مدرک و فقط از روی عصبانیت چنین بحثهایی را مطرح کرده، چه میشود؟ آیا قانون آنقدر قوی هست که بخواهد محرومیتی درخور توجه برای این مربی در نظر بگیرد؟ یا اینکه نه، امیر قلعهنویی آنقدر مصونیت دارد که حتی با زدن حرفهای بدون سند و مدرک هم باز کسی نمیتواند به او بگوید بالای چشمت ابروست! قلعهنویی دستکم ۱۴ سال است دارد درباره دستهای پشت پرده، فساد و مهندسیشدن فوتبال حرف میزند؛ چرا در این مدت یک بار هم سندی برای ادعاهایش رو نکرده و چرا در این ۱۴ سال یک بار او بابت ادعاهایی که داشته و (شاید) بیاساس هم بودهاند، بازخواست نشده است؟ مصونیت امیر آنقدر ادامه دارد که او در لیگهای پیشرو هم ناکامی احتمالیاش را به دستهای پشت پرده و مهندسیشدن بازیها ربط بدهد؟
منبع:
خبرگزاری ایرنا
ارسال نظر