شكنجه در انبار اجاره اي

به گزارش شرق، يک سال قبل مردي ميان سال به ماموران پليس مراجعه کرد و مدعي شد از سوي دوستش و چند نفر ديگر مورد آزار و شکنجه قرار گرفته است.

اين مرد گفت: انباري را از يکي از دوستانم اجاره کرده بودم و قرار بود پول رهني را که بايد به او مي پرداختم تحويلش دهم، اما زماني که سر قرارمان حاضر شدم او و دو نفر ديگر من را دزديدند و به جايي بردند و در انبار آزار و اذيت کردند و به شدت کتکم زدند.

آنها با سيخ داغ همه بدنم را سوزاندند و از من خواستند تا پولي را که بايد مي دادم بدهم و گفتند در قبال آن رسيد يا چيز ديگري به من نمي دهند. اول قبول نکردم و تا شب مقاومت کردم اما ديگر نتوانستم. چون جانم در خطر بود و ممکن بود بميرم به آنها آدرس جايي که پول را نگهداري مي کردم، دادم و بعد از اينکه مطمئن شدند آدرس را درست داده ام و پول ها را برداشتند، من را عريان کرده و از من فيلم گرفتند و بعد هم آزادم کردند.

مرد شاکي گفت: آنها فکر نمي کردند من بخواهم شکايتي مطرح کنم و حتي تهديد کردند اگر شکايت کنم، فيلم را منتشر مي کنند تا آبروي من برود. با توجه به اين شکايت بود که ماموران تحقيقات خود را آغاز کردند و با گذشت چند ساعت از اين شکايت، متهمان شناسايي و بازداشت شدند. تحقيقات نشان داد عامل اصلي اين آدم ربايي و شکنجه مردي به نام رامين صاحب انبار استيجاري است و با همدستي دو نفر از کارگرهايش دست به اين کار زده است.

آنها همچنين متوجه شدند مرد شاکي با متهم اصلي پرونده درگيري هايي داشت و آنها قبل از اين هم اختلافاتي با هم داشته اند که انگيزه اصلي اين واقعه بود. با بازداشت متهمان، آنها ابتدا منکر موضوع شدند اما بعد از مدتي اعتراف کردند و گفتند قصدشان فقط گرفتن پول بود.

يکي از متهمان گفت: من نمي دانم رامين و شاکي پرونده چرا با هم دعوا داشتند اما اختلاف بسيار قديمي بود و رامين آن قدر از دست مرد شاکي ناراحت بود که مي خواست کارهايش را تلافي کند.

رامين به من گفت اگر کمکش کنم به من پول مي دهد و من هم قبول کردم. شکنجه ها هم به وسيله رامين انجام گرفت نه من. با توجه به مدارک جمع آوري شده و اعترافات متهمان، آخرين مرحله بازپرسي نيز از آنها انجام شد و شاکي پرونده يک بار ديگر اعلام کرد خواستار مجازات متهمان است و گفت: من کار بدي در حق دوستانم نکرده بودم و به آنها گفتم اگر رهايم کنند کاري به کارشان ندارم، اما از من فيلم گرفتند چون کاسب بودم با انتشار فيلم آبرويم مي رفت، تهديدم کردند اگر شکايت کنم فيلم را منتشر مي کنند اما من نترسيدم و شکايت کردم.

هرچند از گذشته با هم اختلاف داشتيم اما سر مسئله رهن انبار هيچ مشکلي با هم نداشتيم و حتي وقتي رامين به من گفت مي خواهد انبار را به کسي ديگر بدهد، من گفتم پول بيشتري مي دهم و انبار را به من بده که او من را دزديد و شکنجه کرد حالاهم گذشت نمي کنم.

با پايان جلسات بازپرسي و صدور کيفرخواست، پرونده براي رسيدگي به شعبه ۲۱ دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد و متهمان به زودي پاي ميز محاکمه مي روند.