نام خلیجفارس را در گوگل جستجو کنید
پارسینه: ۱۰ اردیبهشت، سالگرد اخراج اشغالگران پرتغالی از مرزهای آبی جنوب ایران را روز ملی «خلیجفارس» می نامند.
لشکر امام قلیخان حاکم فارس در سال ۱۶۲۲ میلادی در چنین روزی جزیره هرمز را فتح و پرتغالی ها را از آن خارج کرد. چندین دهه است که کشورهای عربی در تلاش هستند که نام خلیجفارس را به خلیجعربی تغییر دهند.
این در حالی است که اسناد و مدارک بسیاری صحه بر حقانیت نام خلیجفارس میگذارد با این حال همچنان خطر تغییر این نام در موتورهای جستجو به دلیل فعالیتهای کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس وجود دارد.
یکی از باستانشناسانی که در این حوزه مطالعه کرده، پیشنهاد میدهد که ۱۰ اردیبهشت کاربران پایگاه گوگل را با وارد کردن عبارت «خلیجفارس» به زبان های مختلف و به ویژه به زبان انگلیسی مورد هجوم خود قرار دهند.
«چندین سال است که روز دهم اردیبهشت که سالروز آزادسازی جزیره هرمز توسط شاه عباس است به عنوان روز ملی خلیج فارس معرفی شده و مناسبتهایی در قالب همایش و همچنین هر از گاهی فعالیتهایی از سوی سازمانهای مردم نهاد، جهاد دانشگاهی، مراکز دانشگاهی و همچنین سازمان میراث فرهنگی برگزار میشود که اگرچه در جای خود قابل ستایش است اما این اقدامات به هیچ روی در برابر تلاشهای روزانه با صرف هزینههای هنگفتی که از سوی جاعلان هزینه و صرف میشود کافی نیست.»
افشین یزدانی، دانش آموخته باستانشناسی دانشگاه تهران که موضوع رساله ی دکترای خود را با عنوان « نقش و جایگاه خلیجفارس در دوره هخامنشی براساس داده های باستان شناختی و متون تاریخی» کار کرده است به خبرآنلاین میگوید: «نگران هستم، برنامه های محدود سالانه، آن هم تنها در قالب همایش و سخنرانیهای علمی و دانشگاهی و چاپ نشریات و ویژه نامه، نمایشگاه ها و تشکیل حلقه های انسانی، با تمام ارزش هایشان، به نوعی عادت بدل شود و این تفکر را به وجود آورد که وظیفهی ما در برابر پاسداشت نام خلیج فارس تنها در همین اندازه و سطح محدود است در حالی که کشورهای حاشیهی کرانههای جنوبی خلیجفارس در راستای اثبات حضور و پر رنگ سازی نقش تاریخی خود با نیت سندسازی از هرگونه جعل در اسناد باستان شناختی و حذف شواهد و مدارک پیشینه حضور ایرانیان در دورههای شاخص تاریخی مانند هخامنشیان، ساسانیان و البته دوران اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نیستند.»
این در حالی است که براساس اسناد مستدل امروزه نظر غالب پژوهشگران بر این است که خلیج فارس در دوران یاد شده و بویژه در سده های چهارم و پنجم پیش از میلاد به عنوان یک دریای داخلی در گستره پهناور ایران شناخته می شده است.
یزدانی می گوید:« با تمام بی مهری ها نسبت به انتشار شواهد مادی حضور ایرانیان در کرانه های جنوبی خلیج فارس باز هم براساس اسناد محدود منتشر یا کشف شده بخوبی حضور سیاسی ایرانیان را در مناطقی مانند جزیره بحرین و فیلکه (کویت) شاهد هستیم. حضور یک فرماندار محلی در جزیره قشم و همچنین در جزیره بحرین با توجه به اسناد مادی و نوشتاری مسلم شده است. همچنین امروزه تعلق بخش هایی از کرانه های جنوبی تنگه هرمز تا مناطق داخلی سرزمین عمان به عنوان یکی از ایالت یا ساتراپ هخامنشی موضوع جدید و تازه ای بشمار نمی رود. در کنار این ها شواهد محکمی از دریانوردی ایرانیان در دوره ها و زمان مختلف تاریخی و بعدها در دوران اسلامی نیز بر کسی پوشیده نیست.»
او از شواهد معماری در قالب بناهای درجه اول حکومتی در منطقه برازجان امروزی می گوید که به زمان کوروش بزرگ بنیانگذار هخامنشیان در ۵۵۰ پیش از میلاد باز می گردد و تلاش ایرانیان را در توجه سیاسی به کرانه های خلیج فارس در امتداد دوره های پیش از آن یعنی ایلامی ها بخوبی نشان می دهد. امروزه بخوبی می دانیم که داریوش هخامنشی بخوبی بر اهمیت دریای پارس به عنوان یک پهنه وسیع آبی آگاه بوده و تلاش های وی برای تکمیل و گشایش آبراه سوئز و حرکت کشتی ها از ان جا تا بندرگاه های خلیج فارس در راستای ارتباط دریایی ایران و مصر بوده است.»
به گفته او، با همه ی اهمیتی که پاسبانی از شواهد تاریخی و مادی حضور ما ایرانیان دارد، امروزه بیشتر آن ها ویرانه شده اند و تل های مدفون در منطقه جنوب دیده می شود. شاهد این ادعا وضعیت محوطههای باستانی ارزشمندی چون محوطه های باستانی منطقه بوشهر و برازجان، تعداد اندک موزه های باستان شناسی منطقه و همچنین فقدان فعالیت های پژوهشی و بویژه باستان شناسی زیر آب است.
این باستانشناس از وضعیت نامناسب شهر سیراف هم یاد میکند: «در حالی که چند سالی است به عنوان مثال شیخ نشین قطر یک محوطه شهری نه چندان کهن را در حاشیه خلیج فارس به ثبت جهانی رسانده و بحرین اقدام به ثبت دو محوطه در این فهرست کرده است اما سیراف که روزگاری بندرگاه کشتی های هند و چین و آفریقا و بندری بی مانند بود در فهرست میراث جهانی که جای ندارد هیچ، در حال حاضر با بحران جدی در حفاظت از عرصه و حریم شهر باستانی و حفظ هویت تاریخی خود نیز با گسترش بندر طاهری بر ویرانه های خود مواجه است.»
یزدانی در همین حال حفاظت از آثار تاریخی و فعالیت های پژوهشی تاریخی و باستان شناسی را به عنوان بخشی از راهکار مبارزه با تغییر هویت و سند سازی های تاریخی می داند:« به شاهد هستیم که خلاف توصیه صریح سازمان ملل متحد مبنی بر کاربرد نام «خلیج فارس» به عنوان تنها نام دریای جنوب ایران تا تنگه هرمز اما ناوگان نیروی دریایی آمریکا که در جزیره بحرین پایگاه دارد برای بیش از بیست سال است که به بهانه واهی احترام به میزبان از نام جعلی استفاده میکند. یا از سوی دیگر امارات نوپای عربی برای لیگ فوتبال خود نام جعلی می گذارد. اما در عین حال شاهد هستیم که با این وجود تیم های فوتبال باشگاهی و با اظهار تأسف تیم ملی کشورمان با وجود تمامی امکانات داخلی، گاهی برگزاری اردوهای آمادگی خود را در آن جا برگزار می کنند. در کنار این ها پایگاه تصویرهای ماهوارهای گوگل که بسیار نیز پرکاربرد است به بهانه ی واهی و وارد نشدن در مناقشات منطقه ای از نام جعلی در کنار نام خلیج فارس در نسخه زبان انگیسی این پایگاه و به طور کامل از نام ساختگی برای نسخه زبان زبان عربی خود بهره میگیرد.»
او به عنوان یکی از صدها پژوهشگر در عرصه ی تاریخ و باستان شناسی خلیجفارس پیشنهاد می دهد که مردم نسبت به جستجوی نام «خلیج فارس» به زبان های فارسی، عربی (الخلیج الفارسی) و به ویژه زبان انگلیسی (Persian Gulf) در موتور جستجوی شبکه جهانی اینترنت به ویژه پایگاه گوگل (Google) اقدام کنند تا شاید گامی هر چند کوچک در زنده کردن این نام در برابر انواع تبلیغات گسترده برداشته شود.
ارسال نظر