جلیلی: منفعت برخیها در لولو ساختن است/ سیستمهای لولومحور سیستمهای عوامفریبی هستند
رجانیوز نوشت:
گفتوگو با وحید جلیلی خواهناخواه به مصاحبهای چالشی و پر از فراز و نشیب تبدیل شد. جلیلی مهمان چهارمین نشست تبیین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی بود؛ نشستی که اگر چه در آن انتخابات محوریت داشت اما بحث بنیادین در ساحت نگاه تمدنی را در پی داشت. ضدیت توسعه و پیشرفت، محور چالشی بخش نخست گفتوگو با جلیلی بود و مسئله انتخابات، محور بخش دوم گفتوگو.
جلیلی معتقد است که نباید برای تبیین الگوی پیشرفت اسلامی همه مواد غرب و توسعه را نفی کرد و فاسد دانست. او میگوید چه غرب و چه روشنفکران داخلی اساساً به مبادی و مبانی خود در عمل پایبند نیستند و نگریستن به آنها به منزله یک کل یکپارچه و بینقص در حکم امتیاز دادن به آنهاست. وحید جلیلی معتقد است ادبیات انقلاب در مقابل تجدد و تحجر تعریف میشود و این هر دو را باید همزمان با هم برای رسیدن به الگو لحاظ کرد.
جلیلی میگوید انتخابات برای ما فقط طریقیت ندارد؛ بلکه موضوعیت هم دارد. او میگوید انتخابات یک فرصت است برای رشد و حرکت. او معتقد است نباید بگذاریم برخی برای رسیدن به منافع سیاسی خود حزباللهیها را از نتیجه انتخابات مجلس بترسانند و ناگزیر از پذیرفتن لیست خود کنند. او توضیح میدهد که برخی میگویند: «با اینکه میدانید ما صلاحیت بالایی نداریم و اصلح نیستیم، بیایید به ما رأی بدهید که براندازها رأی نیاورند.» و ادامه میدهد: «من میگویم تو خودت برانداز هستی. کسی هستی که داری سلسله مراتب نظام جمهوری اسلامی را جوری میچینی که اصلح در آن حذف بشود.»
او میگوید منفعت برخی در لولو ساختن برای موجه کردن برخی مصلحتهای دروغین است و سیستمهای لولومحور سیستمهای عوامفریبی هستند. او اسم این سیستمها را سیستم "هلو لولو" میگذارد!
وحید جلیلی فارغ التحصیل رشته معارف اسلامی و اقتصاد در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه امام صادق(ع) است. او در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی فعال است و در سابقه فعالیتهای فرهنگی خود سردبیری ماهنامه نیستان، روزنامه ابرار، ماهنامه سوره و نشریه راه را دارد. بخش اجمالی گفتوگوی خواندنی رجانیوز با وحید جلیلی در ادامه میآید:
وحید جلیلی در این نشست گفت: امام به همان اندازه که در مرزبندی با به اصطلاح مفاهیم غربی حساسیت دارد و با تجدد مرزبندی میکند، به همان اندازه هم با تحجر مرزبندی دارد و اگر ما میخواهیم به سمت یک الگو برویم، باید توجه داشته باشیم که الگوی امام با نقد همزمان تحجر و تجدد پیش میرود و اگر ما صرفاً بخواهیم به یک کفه این ترازو بیشتر توجه کنیم، به نظر من از رویکرد امام دور شدهایم.
وی افزود: اگر قرار است ذیل گفتمان امام و انقلاب اسلامی حرف بزنیم، دشمنشناسی ما باید کامل باشد. امام میفرمایند: «خون دلی که پدر پیرتان از متحجرین خورده است، از هیچکس دیگری نخورده است.»
وحید جلیلی با اشاره به عدم پایبندی غرب و متأثران از غرب به مبانی خود ادامه داد: حرف من این است که ما داریم امتیازهایی به اینها میدهیم. یعنی این را مفروض میگیریم که بله شما بالاخره یک اصولی دارید و به آن اصول وفادارید. من میگویم اصلاً در مورد اینها چنین چیزی صحت ندارد، یعنی اینها حتی پایبند به لیبرالیسم هم نیستند، برای همین است که میبینید طرف تا دیروز آخرِ سوسیالیسم بوده، امروز آخرِ لیبرالیسم است. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی یک روز سرپنجه نگاه کمونیستی و سوسیالیستی در ایران بوده، امروز شده سرپنجه نگاه لیبرالیستی و امپریالیستی و... به نظرم خیلی اشتباه است که ما به اینها بگوییم شما دارید با مبنا عمل میکنید. اول باید این را رسوا کرد، چون اگر این را پذیرفتید، اگر کسی قرار باشد بر اساس اصول عمل کند، یکمقدار قدرت مانورش کم میشود و بعضی جاها مجبور است برای اینکه به بعضی از اصولش وفادار بماند، از بعضی از منافع خود بگذرد.
جلیلی به مواضع مقام معظم رهبری در مورد غرب و مدرنیته اشاره کرد و گفت: خود ایشان در دیدار اساتید بسیجی و در توصیف چمران به عنوان نمونه انسان تربیت شده انقلاب اسلامی می فرمایند: «در وجود یک چنین آدمى، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خندهآور است. این تضادهاى قلابى و تضادهاى دروغین -که به عنوان نظریه مطرح میشود و عدهاى براى اینکه امتداد عملى آن برایشان مهم است، دنبال میکنند- اینها دیگر در وجود یک چنین آدمى بىمعنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل" باید مراقب باشیم که حزب الله را گرفتار تضادهای قلابی و دروغین نکنیم که به قول آقا حرف مفت است.
وی توضیح داد که از نظر او، الگوی پیشرفت اسلامی و توسعه با هم تفاوتهایی را دارا هستند، اما این تفاوتها از شکل شروع نمیشود. جلیلی در این خصوص گفت: اگر ما از ابتدا تعریف دقیقی از شکل نداشته باشیم، آن موقع ممکن است کلاه دیگری سرمان برود، چون یک عده میگویند این شکل را برداریم، آن شکل را بگذاریم. این شکل اصلاً دموکراتیک نیست، این شکل اصلاً تجددی و مدرن و... نیست. صرف اینکه این شکل، شکل او نیست، ما فکر میکنیم کارآمد نیست. ما میگوییم بیاییم راجع به ماهیت مشارکت صحبت کنیم تا بعد معلوم شود که چه تفاوتهایی وجود دارند.
وی دموکراسی را متشکل از ثابتها و متغیرهایی دانست و توضیح داد که شکل، اغلب ثابت است اما متغیرهای ارزشی و فکری جامعه میتواند تعیین کننده نتیجه دموکراسی باشد. جلیلی گفت: هر نظام یک جمهوریتی را برای خودش تعریف میکند. جمهوریت اصلاً این جور تعریف میشود که یک ثابتهایی دارد و یک متغیرهایی. رأی در چهارچوب این متغیرها تعریف میشود. در جامعه غربی، مبانی ثابتهایشان میشود لیبرالیسم و آزادی، در جامعه اسلامی میشود اسلام.
جلیلی جریان انقلابی را پایبندترین جریان به جمهوریت قلمداد کرد و جمهوریت را در نظام اسلامی واجد موضوعیت و اهمیت دانست. وی گفت: میگویند نیایید از انتخابات و از جمهوریت دفاع کنید، چون یک مرتبه میبینید آقای خاتمی رأی میآورد. پاسخ من این است که اولاً ما تا بهحال خواستار ابطال هیچ انتخاباتی نشدهایم و به این اصل گردن گذاشتهایم، چرا پس هم چوب و هم پیاز را بخوریم؟ اتفاقاً وقتی به مردم رجوع میکنیم، چه موقع حزباللهیها رأی نیاوردند؟ دو اتفاق میافتد که یکیاش این است که آدم درستی مقابل او نگذاشتهایم. طرف میگوید وقتی من خاتمی و ناطق را مقایسه میکنم، چرا باید به ناطق رأی بدهم؟ خود ما وقتی به ناطق رأی دادیم، یادم هست میگفتیم با دلی پر از خون به آقای ناطق رأی میدهیم.
وی با یادآوری لیستهای انتخاباتی گفت: فقط میگویند آقا! این لیست را بگیر و برو رأی بده. اصلاً خودت دنبال تحلیل نباش! خودت به دنبال فکر کردن نباش! خودت دنبال تطبیق نباش! ما یک تیم داریم که در اتاقهای دربسته مینشینند و تو به همینها اعتماد کن! حتی اگر در این لیست آدمهایی را گذاشته باشیم که تو دیده باشی 180 درجه خلاف این حرفهایی را که ما میزنیم، عمل کرده باشند، باز اعتماد کن!
وی توجه به جمهوریت را موجب رشد مردم در نظام اسلامی دانست و روند شکلگیری لیستهای انتخاباتی را در ایجاد اطمینان به لیست صادر شده موثر قلمداد کرد. جلیلی گفت: باید ببینیم آن لیست چگونه شکل میگیرد، بعد تصمیم میگیریم.
جلیلی تصریح کرد انتخابات برای بچه حزباللهیها موضوعیت دارد و نه صرفا طریقیت. وی گفت: برای قبائل سیاسی، انتخابات فقط طریقیت دارد و فقط ما را باید برساند به مجلس یا به شوراها یا به ریاست جمهوری، اما برای بچه حزباللهیها اینطور نیست، بلکه میگویند انتخابات برای ما فرصت بسیار خوبی است که کشور روی موضوع خاصی متمرکز شده، اذهان آمادهتر و گوشها شنواتر است و میشود کلی حرف زد.
وی انتخابات را موجب رشد فرهنگ سیاسی جامعه دانست و گفت: اگر ما مجلس را بشناسیم و بدانیم با یک قیام و قعود، صدها میلیارد را جا به جا میکنند، دیگر کافی نمی دانیم که بگوید من موافق جریان سیاسی فلان و مخالف جریان سیاسی بهمان هستم، بلکه میگوییم شما عجالتاً به این ده تا سئوال من جواب بده. راجع به اینها چه میدانی؟
جلیلی با یادآوری اهمیت کارنامهخوانی در انتخابات افزود: موقعی میشود کارنامه داد که شاخصها مشخص باشند. کارنامهخوانی لوازمی دارد. یکی این است که شما اول شاخصها را معلوم کرده باشید، ثانیاً شفافیت وجود داشته باشد. من همیشه گفتهام که ادعاهای کاندیداها باید فعل گذشته داشته باشد. نمره ادعای "من فلان کار را خواهم کرد" بدون نگاه به گذشته صفر است. طرف باید بگوید من این کار را کردم. من فلان جا بودم و منشأ این اتفاق شدم.
وی با اشاره به آنچه سیستم "هلو لولو" مینامید، گفت: چه اصلاحطلبها را لولو کردند، چه مشایی را لولو کردند، چه هاشمی را لولو کردند، هر کسی را که لولو کردند، من میگویم سیستمهای لولوـ محور، سیستمهای عوامفریبی هستند. این که بگوییم فساد صرفا متجلی شده در آقای فلانی یا در فلان جریان، عوامفریبی است.
جلیلی ادامه داد: یکی از اتفاقهایی که باید بیفتد، مبارزه با نوعی از فساد سیاسی است که متأسفانه در انتخابات توسط یکسری از نمادهای اصولگرایی نهادینه شده است. کسی که میگوید در شرایطی که اصلح وجود دارد، شما بیایید به صالح مقبول! رأی بدهید ـکه خودش یک دروغ بزرگ استـ فردا روزی از او بعید نیست که بگوید در شرایطی که صالح وجود دارد، شما بیایید به فاسد مقبول رأی بدهید که افسد رأی نیاورد. یعنی به جای اینکه پیشرفت نظام و مسیر حرکت نظام را به سمت رفتن به سوی اصلح طراحی کنیم و پیش ببریم، دقیقاً دارند برعکس عمل میکنند که من به اینها میگویم جریانات برانداز "یستَدَلَّ عَلَی ادبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ". یکی از آنها "تَقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَأخیرِ الاَفاضِلِ". بعد اینها چه میگویند؟ میگویند با اینکه میدانید ما صلاحیت بالایی نداریم و اصلح نیستیم، بیایید به ما رأی بدهید که براندازها رأی نیاورند! من میگویم تو خودت برانداز هستی. کسی هستی که داری سلسله مراتب نظام جمهوری اسلامی را جوری میچینی که اصلح در آن حذف شود.
جلیلی، مصلحت را در انتخاب اصلح دانست و گفت: من همیشه یک تعبیر را به کار بردهام که دوپینگ کار پهلوانها نیست. در انتخابات مجلس پنجم ما دوپینگ کردیم و یکمقدار دور را از دست کارگزاران گرفتیم، اما سال بعد از آن، دوم خرداد شد.
وی ادامه داد: اینها بنیه سیاسی حزبالله را نابود می کنند. هاضمه سیاسی بچه حزباللهیها را با این فستفودها نابود می کنند. مثلا در مشهد شب انتخابات لیست در میآید، آقا بروید رأی بدهید. یک لیست پنج تایی میدادند، طرف اسم کاندیدا را به زور میخواند، بدون شناخت میرفت رأی میداد. آقا میگفت تحلیل کنید، هر چند غلط. اینها میگویند تحلیل نکنید هر چند درست! تحلیل نکن، چون ممکن است دچار التقاط و انحراف بشوی! بعد میبینی طرف اصلاً قدرت تحلیلش را از دست داده. به مجرد اینکه با حرف جدیدی روبرو میشود، یکسره خودش را میبازد و متأسفانه اینها دارند با قیافههای حق به جانب در بعضی نهادها و جاهای دیگر این کار را میکنند و این را باید به آنها تذکر داد و نگذاشت که این کار را بکنند. آقا! یک بار نتیجه گرفتی، دو بار نتیجه گرفتی، دفعه سوم میخورد توی دهنت...
جلیلی افزود: اصل قضیه این است. شما باید بنیه فرهنگ سیاسی حزباللهیها را ارتقا بدهید و انتخابات بهترین فرصت است. یکی از ملزومات و مقدمات کار این است که بچه حزباللهیها نباید بگذارند هیجان نتیجه، آنها را بگیرد. اگر هیجان نتیجه آنها را بگیرد، کار تمام است.
ارسال نظر