جریان ولادت حضرت علی (ع)
پارسینه: ای فاطمه! این فرزند بزرگوار را علی نام کن، من هستم خداوند علی اعلی و او را آفریدم از قدرت و عزت و جلال خود و بهره کامل از عدالت خود به او بخشیدم.
پارسینه-گروه فرهنگی: مشهور آن است که حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام در روز سیزدهم ماه رجب، سی سال بعد از عام الفیل و درون کعبه ی معظمه متولد شده است. آن روز عباس بن عبدالمطلب با یزید بن قعنب در برابر خانه کعبه نشسته بودند، ناگهان فاطمه بنت اسد به مسجد درآمد؛ او را درد زایمان گرفته بود، در برابر خانه کعبه ایستاده و نظر به جانب آسمان نموده و دعا کرد: پروردگارا! من به تو ایمان آورده ام و به هر پیغمبر و رسولی که فرستاده ای و به هر کتابی که نازل گردانیده ای و تصدیق دارم به گفته های جدم ابراهیم خلیل علیه السّلام که بانی خانه ی کعبه است. پروردگارا! به حق این خانه و به حق بنا کننده ی آن و به حق این فرزندی که در شکم دارم و با من سخن می گوید و مونس من شده است و یقین دارم که او یکی از آیات جلال و عظمت تو است، بر من تولد این کودک را آسان کن.
بعد از این دعا دیوار خانه ی کعبه شکافته شد، فاطمه داخل خانه شده و از دیده ها پنهان گردید و شکاف خانه به اذن خدا به هم پیوست، هر چه سعی کردند تا اینکه درب کعبه را باز کنند موفق نشدند، معلوم شد که این امر از جانب خدا است.
فاطمه سه روز در اندرون کعبه، مهمان پروردگار جهان بود و این ماجرا در کوچه و بازار و در محافل و مجالس دهان به دهان، نقل می شد، تا اینکه روز چهارم دیوار کعبه از همان موضعی که قبلا شکافته شده بود باز هم شکافته شد، فاطمه بنت اسد بیرون آمد در حالی که فرزند خود، اسدالله الغالب، علی بن ابیطالب را در دست داشت و افتخار می کرد که چنین فرزندی را در چنان مکان مقدسی به دنیا آورده است، و مدت سه روز در آنجا با میوه ها و طعامهای بهشتی پذیرائی شده است، و اعلام نمود که در حال بیرون آمدن از خانه کعبه، صدای غیبی را شنیدم که می گفت: ای فاطمه! این فرزند بزرگوار را علی نام کن، من هستم خداوند علی اعلی و او را آفریدم از قدرت و عزت و جلال خود و بهره کامل از عدالت خود به او بخشیدم و نام او را از نام مقدس خود گرفتم و او را به آداب حسنه تأدیب نمودم و اوست پیشوای بعد از حبیب من (محمّد که رسول من است) و او وصی او خواهد بود، خوشا به حال کسی که او را دوست دارد و یاری کند او را، وای بر حال کسی که فرمانش را اطاعت نکند و از یاری او خودداری کند و حقش را انکار نماید.۱
منبع:
۱. منتهی الآمال، ج۱، ص۱۴۳.
۲. گلچینی از گلستان محمّدی، ص۶۷-۶۸.
افکار نیوز
ارسال نظر