تازههای کتاب/ نگاهی به علل توسعهنیافتگی ایران
پارسینه: کاتوزیان که در ایران بیشتر با کتاب «تضاد دولت و ملت» شناخته شده است، کتابها و مقالات بسیاری به فارسی و انگلیسی تالیف کرده است. محور اصلی آثار او ایران، و به خصوص تحلیل تاریخی از علل توسعهنیافتگی است.
پارسینه- گروه فرهنگی: گلناز خالقی: دکتر همایون کاتوزیان، جامعهشناس، تاریخدان و منتقد ادبی است، که پس از گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی در مدرسهی البرز تهران، و سال اول دانشگاه در دانشگاه تهران برای تحصیل در اقتصاد به انگلیس رفت. او هم اکنون استاد بخش «شرقشناسی» دانشگاه آکسفورد است. کاتوزیان که در ایران بیشتر با کتاب «تضاد دولت و ملت» شناخته شده است، کتابها و مقالات بسیاری به فارسی و انگلیسی تالیف کرده است. محور اصلی آثار او ایران، و به خصوص تحلیل تاریخی از علل توسعهنیافتگی است. خود او در توصیف آثاراش میگوید: «وقتی با مسالهای روبهرو هستیم ناگزیر باید آن را از زوایای گوناگون و به نسبت موضوع با دیدی تاریخی ـ اجتماعی و اقتصادی مطالعه و بررسی کرد چرا که یک مساله اجتماعی فقط به یکی از این مقولات کاهش پذیر نیست، اگر چه نسبت اهمیت اینها در بررسی مساله بستگی به ماهیت آن دارد که آیا اساسا تاریخی یا ادبی یا جامعهشناختی است.» در نتیجه تحلیلهای چند وجهی از یک موضوع، خصیصهی کار اوست.
دکتر کاتوزیان در آخرین کتابی که از او، به کوشش و ترجمهی دکتر عبدالله کوثری، در ایران چاپ شده است، ایران جامعهی کوتاه مدت؛ در مجموعه مقالاتی به تشریح، علل توسعه نیافتگی ایران میپردازد. کاتوزیان با طرح این نظریه که جامعهی استبدادی، که در آن قانونی حاکم نیست، و تنها حکم، حکم پادشاه است، به ناامنی از جان ومال و به نوعی کوتاه مدتی و عدم انباشت سرمایه، که زمینهساز جامعهای طبقاتی در وجه اجتماعی و پیشرفت علمی و صنعتی از سوی دیگر است، منجر میشود. کاتوزیان ایران را جامعهی کوتاه مدتی میداند، که تغییرات و الگوها اگرچه وجود دارند، اما عمری کوتاه دارند و تبدیل به یک نهاد پایدارنمی شوند: «ما ایران را جامعهی «کوتاه مدت» نامیدیم، یعنی جامعهای که تداوم و تغییر در آن پدیدهای کوتاه مدت بوده. علت این ویژگی نیز فقدان چارچوب قانونی تثبیت شده و تخطی ناپذیر بود، یعنی قانونی که تداوم درازمدت را تضمین کند.» مطالب کتاب به شرح زیر هستند:
سخن مترجم
ایران جامعهی کوتاه مدت
- مشکل مشروعیت و جانشینی
- بیاعتباری جان و مال
- مشکل انباشت و توسعه
- نتیجه گیری
مشروعیت و جانشینی در تاریخ ایران
- مشروعیت و جانشینی در اروپا
- فره ایزدی
- فرمانروای کامل و دادگر
- مشروعیت و شورش
- مشروعیت در دوران اسلامی
- مشکل جانشینی
- اشاراتی برای نتیجه گیری
انقلاب برای قانون
ملک الشعرای بهار در دوران مشروطه
- شاعر جوان انقلابی
- رویارویی و آشوب
- واکنش بهار در منازعات
- بهار و «ترمیدور» ۱۹۱۱/۱۳۲۹ ه. ق.
- بهار در ایام جنگ جهانی اول
- بهار، وثوق الدوله و قرار داد ۱۹۱۹
- بهار و کودتا
- اشاراتی کوتاه به احوال بهار در اواخر عمر
یادداشتها
کاتوزیان در این مجموعه مقالات، زنجیرهای از علت و معلولها را بیان میکند، که هر یک اگر چه نتیجهی دیگری است، دراین چرخه به بازتولید یکدیگر هم منجر میشوند. کاتوزیان این عوامل را به اختصار اینگونه بیان میکند: «سه ویژگی عمدهی جامعهی کوتاه مدت بدین قرار است: مشکل مشروعیت و جانشینی، بیاعتباری مال و جان و دشواری انباشت سرمایه که شرط اصلی توسعهی اجتماعی و اقتصادی مدرن است.»
بر این اساس، کتاب در مقالهی آغازین، هم نام با کتاب، به جمع بندی و ایجاد رابطه بین تمامی عناصر میپردازد و در مقالاتی که متعاقبا میآید، به تفصیل هر موضوع بسط داده میشود و جوانب و اثراتش مطرح میشوند.
مشکل مشروعیت و جانشینی
دکتر کاتوزیان در توضیح این مسئله، در قالب مقایسهی تاریخی ایران با اروپا، مفهوم «فره ایزدی» را مطرح میکند و این نظریه و سنت تاریخی را با نظریهی جانشینی پسر ارشد در اروپا، مقایسه میکند. نظریهی فره ایزدی، بیانگر ویژگی مافوق طبیعی است که به واسطهی آن، فرد لایق پادشاهی میشود؛ و در واقع پادشاهی موهبتی است که از سوی خداوند به پادشاه اعطاء میشود. آنچه که اهمیت دارد این است که معیاری که بیانگر دارا بودن و یا عدم دارایی فره ایزدی است، قائم به خود است؛ به این معنی که، همانطور که در کتاب نیز به آن اشاره شده است، اگر چه در اساطیر و داستانها معیارهایی برای سنجش وجود دارد، مانند گذشتن سیاوش از آتش و یا «غراب» یا همان بز که در نامهی اردشیر بابکان سنبلی از فره است، اما در عالم واقع تنها معیار دارا یودن فرهی ایزدی، رسیدن به قدرت است. این موضوع باعث میشود که هر کسی که بتواند شورش کند و قدرت را به دست گیرد، مشروعیت دارد. و این مشروعیت خود را براساس نظریهی فره ایزدی از خدا گرفته، در نتیجه تنها در برابر خدا پاسخ گو خواهد بود. در این نظریه ضمن مشروعیت یافتن هر گونه شورشی در جامعه، نوعی تحرک اجتماعی ناگهانی هم اتفاق میافتد.
بیاعتباری مال و جان
در توضیح این عامل، باز به زنجیرهی دیگری از علتها وارد میشویم. از یک سو همین نبود معیاری برای جانشینی، باعث نوعی رقابت در میان جانشینان احتمالی از قبیل فرزندان ذکور، برادرها و برادرزادگان میشد. در صورت به قدرت رسیدن هر یک از این افراد، ترس از شورش علیه اقتدار و حکومت او، باعث قلع و قمع و جلب مال و دارایی تمامی افراد در معرض اتهام میشد. این موضوع هرگونه انگیزهی انیاشت سرمایه و سرمایه گذاری بلند مدت را از میان میبرد، و اگر هم انباشتی اتفاق میافتاد، توسط حاکم جدید جلب و مصادره میشد.
عامل دیگر مسئلهی قانون بود. نبود قانون، به شخص پادشاه، این امکان و قدرت را میداد که بر طبق میل و ارادهی شخصی، جان و مال افراد را بگیرد و در واقع همهی افراد از وزیر و فرمانده تا کشاورز و برده، رعیت او بودند که اختیار جان و مالشان در دستان پادشاه بود. دکتر کاتوزیان در ضمن تشریح این ویژگی، سه شکل از حکومت؛ اسبتدادی، سلطنت مطلقه و مطلقهی معتدل را هم تعریف میکند. او توضیح میدهد که چگونه در دوران انقلاب مشروطه تلاش روشنفکرانی مانند سیهسالار، ملکم و مستشارالدوله در ایجاد حکومت سلطنت مطلقه، یعنی حکومتی که در آن شاه در راس نظامی قرار میگیرد که مجمعی به وضع قانون میپردازند، در نتیجهی همین خصیصهی مطلق بودن قدرت شاه، ابتر میماند. در حکومت سلطنت مطلقه، اگرچه قوانین از نظر پادشاه میگذرد، اما هنگامی که قانونی تایید میشود، همه کس ملزم به اجرای آن هستند حتی خود پادشاه، و به این ترتیب این قانون است، که عمل شاه را محدود و مشروط میسازد.
اما در نهایت مشروطهی ایرانی هم مشمول قانون کوتاه مدتی میشود، و هم چون سایر نهادهایی مانند آموزش، صنعت، ارتش منظم و... که مدتی در تاریخ ایران وجود داشتهاند، اما در دورههای بعد یا به کلی از میان رفته و یا از اساس تغییر یافتهاند، از دست رفت. گویی تنها خصلتی که مشمول این کوتاه مدتی نشده است، همین کوتاه مدتی و استبداد در جامعهی ایرانی است.
در مقالهی پایانی با عنوان «بهار در دوران انقلاب مشروطه»، دکتر کاتوزیان، در ضمن پرداختن به زندگی و اندیشهی ملک الشعرای بهار، تاریخ شکل گیری مجلس و تدوین قانون را، شرح میدهد و به علل ناپایداری این تغییرات در ایران میپردازد. آنچه در این فصل بیش از هر چیز جلب توجه میکند، توجه به مسئلهی قانون و جایگاه ویژهای است که این مفهوم در اندیشه و آثار روشنفکران و فعالان این دوره دارد. مضمون اصلی در تمام روزنامهها، کتابها و حتی سخنرانی وعاظی چون واعظ خراسانی «قانون» است. و تمامی آیندهی روشن، آزادی، ترقی و سربلندی ملت در گرو همین یک کلمه جای میگیرد:
چون موجد آزادی ما قانون است/ ما محو نمیشویم تا قانون است
محکوم زوال کی شود آن ملت/ در مملکتی که حکم با قانون است
دکتر کاتوزیان در آخرین کتابی که از او، به کوشش و ترجمهی دکتر عبدالله کوثری، در ایران چاپ شده است، ایران جامعهی کوتاه مدت؛ در مجموعه مقالاتی به تشریح، علل توسعه نیافتگی ایران میپردازد. کاتوزیان با طرح این نظریه که جامعهی استبدادی، که در آن قانونی حاکم نیست، و تنها حکم، حکم پادشاه است، به ناامنی از جان ومال و به نوعی کوتاه مدتی و عدم انباشت سرمایه، که زمینهساز جامعهای طبقاتی در وجه اجتماعی و پیشرفت علمی و صنعتی از سوی دیگر است، منجر میشود. کاتوزیان ایران را جامعهی کوتاه مدتی میداند، که تغییرات و الگوها اگرچه وجود دارند، اما عمری کوتاه دارند و تبدیل به یک نهاد پایدارنمی شوند: «ما ایران را جامعهی «کوتاه مدت» نامیدیم، یعنی جامعهای که تداوم و تغییر در آن پدیدهای کوتاه مدت بوده. علت این ویژگی نیز فقدان چارچوب قانونی تثبیت شده و تخطی ناپذیر بود، یعنی قانونی که تداوم درازمدت را تضمین کند.» مطالب کتاب به شرح زیر هستند:
سخن مترجم
ایران جامعهی کوتاه مدت
- مشکل مشروعیت و جانشینی
- بیاعتباری جان و مال
- مشکل انباشت و توسعه
- نتیجه گیری
مشروعیت و جانشینی در تاریخ ایران
- مشروعیت و جانشینی در اروپا
- فره ایزدی
- فرمانروای کامل و دادگر
- مشروعیت و شورش
- مشروعیت در دوران اسلامی
- مشکل جانشینی
- اشاراتی برای نتیجه گیری
انقلاب برای قانون
ملک الشعرای بهار در دوران مشروطه
- شاعر جوان انقلابی
- رویارویی و آشوب
- واکنش بهار در منازعات
- بهار و «ترمیدور» ۱۹۱۱/۱۳۲۹ ه. ق.
- بهار در ایام جنگ جهانی اول
- بهار، وثوق الدوله و قرار داد ۱۹۱۹
- بهار و کودتا
- اشاراتی کوتاه به احوال بهار در اواخر عمر
یادداشتها
کاتوزیان در این مجموعه مقالات، زنجیرهای از علت و معلولها را بیان میکند، که هر یک اگر چه نتیجهی دیگری است، دراین چرخه به بازتولید یکدیگر هم منجر میشوند. کاتوزیان این عوامل را به اختصار اینگونه بیان میکند: «سه ویژگی عمدهی جامعهی کوتاه مدت بدین قرار است: مشکل مشروعیت و جانشینی، بیاعتباری مال و جان و دشواری انباشت سرمایه که شرط اصلی توسعهی اجتماعی و اقتصادی مدرن است.»
بر این اساس، کتاب در مقالهی آغازین، هم نام با کتاب، به جمع بندی و ایجاد رابطه بین تمامی عناصر میپردازد و در مقالاتی که متعاقبا میآید، به تفصیل هر موضوع بسط داده میشود و جوانب و اثراتش مطرح میشوند.
مشکل مشروعیت و جانشینی
دکتر کاتوزیان در توضیح این مسئله، در قالب مقایسهی تاریخی ایران با اروپا، مفهوم «فره ایزدی» را مطرح میکند و این نظریه و سنت تاریخی را با نظریهی جانشینی پسر ارشد در اروپا، مقایسه میکند. نظریهی فره ایزدی، بیانگر ویژگی مافوق طبیعی است که به واسطهی آن، فرد لایق پادشاهی میشود؛ و در واقع پادشاهی موهبتی است که از سوی خداوند به پادشاه اعطاء میشود. آنچه که اهمیت دارد این است که معیاری که بیانگر دارا بودن و یا عدم دارایی فره ایزدی است، قائم به خود است؛ به این معنی که، همانطور که در کتاب نیز به آن اشاره شده است، اگر چه در اساطیر و داستانها معیارهایی برای سنجش وجود دارد، مانند گذشتن سیاوش از آتش و یا «غراب» یا همان بز که در نامهی اردشیر بابکان سنبلی از فره است، اما در عالم واقع تنها معیار دارا یودن فرهی ایزدی، رسیدن به قدرت است. این موضوع باعث میشود که هر کسی که بتواند شورش کند و قدرت را به دست گیرد، مشروعیت دارد. و این مشروعیت خود را براساس نظریهی فره ایزدی از خدا گرفته، در نتیجه تنها در برابر خدا پاسخ گو خواهد بود. در این نظریه ضمن مشروعیت یافتن هر گونه شورشی در جامعه، نوعی تحرک اجتماعی ناگهانی هم اتفاق میافتد.
بیاعتباری مال و جان
در توضیح این عامل، باز به زنجیرهی دیگری از علتها وارد میشویم. از یک سو همین نبود معیاری برای جانشینی، باعث نوعی رقابت در میان جانشینان احتمالی از قبیل فرزندان ذکور، برادرها و برادرزادگان میشد. در صورت به قدرت رسیدن هر یک از این افراد، ترس از شورش علیه اقتدار و حکومت او، باعث قلع و قمع و جلب مال و دارایی تمامی افراد در معرض اتهام میشد. این موضوع هرگونه انگیزهی انیاشت سرمایه و سرمایه گذاری بلند مدت را از میان میبرد، و اگر هم انباشتی اتفاق میافتاد، توسط حاکم جدید جلب و مصادره میشد.
عامل دیگر مسئلهی قانون بود. نبود قانون، به شخص پادشاه، این امکان و قدرت را میداد که بر طبق میل و ارادهی شخصی، جان و مال افراد را بگیرد و در واقع همهی افراد از وزیر و فرمانده تا کشاورز و برده، رعیت او بودند که اختیار جان و مالشان در دستان پادشاه بود. دکتر کاتوزیان در ضمن تشریح این ویژگی، سه شکل از حکومت؛ اسبتدادی، سلطنت مطلقه و مطلقهی معتدل را هم تعریف میکند. او توضیح میدهد که چگونه در دوران انقلاب مشروطه تلاش روشنفکرانی مانند سیهسالار، ملکم و مستشارالدوله در ایجاد حکومت سلطنت مطلقه، یعنی حکومتی که در آن شاه در راس نظامی قرار میگیرد که مجمعی به وضع قانون میپردازند، در نتیجهی همین خصیصهی مطلق بودن قدرت شاه، ابتر میماند. در حکومت سلطنت مطلقه، اگرچه قوانین از نظر پادشاه میگذرد، اما هنگامی که قانونی تایید میشود، همه کس ملزم به اجرای آن هستند حتی خود پادشاه، و به این ترتیب این قانون است، که عمل شاه را محدود و مشروط میسازد.
اما در نهایت مشروطهی ایرانی هم مشمول قانون کوتاه مدتی میشود، و هم چون سایر نهادهایی مانند آموزش، صنعت، ارتش منظم و... که مدتی در تاریخ ایران وجود داشتهاند، اما در دورههای بعد یا به کلی از میان رفته و یا از اساس تغییر یافتهاند، از دست رفت. گویی تنها خصلتی که مشمول این کوتاه مدتی نشده است، همین کوتاه مدتی و استبداد در جامعهی ایرانی است.
در مقالهی پایانی با عنوان «بهار در دوران انقلاب مشروطه»، دکتر کاتوزیان، در ضمن پرداختن به زندگی و اندیشهی ملک الشعرای بهار، تاریخ شکل گیری مجلس و تدوین قانون را، شرح میدهد و به علل ناپایداری این تغییرات در ایران میپردازد. آنچه در این فصل بیش از هر چیز جلب توجه میکند، توجه به مسئلهی قانون و جایگاه ویژهای است که این مفهوم در اندیشه و آثار روشنفکران و فعالان این دوره دارد. مضمون اصلی در تمام روزنامهها، کتابها و حتی سخنرانی وعاظی چون واعظ خراسانی «قانون» است. و تمامی آیندهی روشن، آزادی، ترقی و سربلندی ملت در گرو همین یک کلمه جای میگیرد:
چون موجد آزادی ما قانون است/ ما محو نمیشویم تا قانون است
محکوم زوال کی شود آن ملت/ در مملکتی که حکم با قانون است
ارسال نظر