تجربه زندگی آمریکایی در تلویزیون
پارسینه: هفت سنگ کپی برابر اصل سریالی آمریکایی است و سازندگان هفت سنگ با تمام قوا تلاش کردهاند که مردم را حسرت به دل زندگی آمریکایی کنند.
پارسینه/کریم وخشور: در زندگی واقعی به این میگویند خوشبختی مطلق! مردهایی بیکار اما غوطهور در رفاه ، آدمهایی با خانههایی زیبا ، دوبلکس، تریبلکس و ... ،همسرانی خوشپوش، خانهدار و حرفگوش کن، فرزندانی که در رفاه کامل وبی دغدغه بزرگ میشوند و ...
همه اینها را میتوان در سریال هفت سنگ که از شبکه سه پخش میشود تماشا کرد و حسرت خورد! وقتی در اولین شب ماه رمضان سریال هفت سنگ از تلویزیون پخش شد در همه شبکههای مجازی این خبر مثل بمب منفجر شد که سریال هفت سنگ کپی برابر اصل سریال مُدرن فامیلی است که از محصولات روز آمریکاست.
مُدرن فامیلی مثل همه سریالهای تلویزیونی آمریکا سبک زندگی آمریکایی را تبلیغ میکند و همه آدمهایی را که در سراسر دنیا این آثار را میبینند ر وا میدارد که آه بکشند و در دل و یا صراحتا بگویند که ایکاش ما هم در آمریکا زندگی میکردیم و این همه رفاه و آسایش را یک جا و بدون دغدغه تجربه میکردیم!تلویزیون آمریکا سالهاست که از این رسانه برای تبلیغ زندگی آمریکایی استفاده میکند و حالا همه روشها را برای موفقیت این روش یاد گرفته است و به غول رسانهای تبدیل شده است که شکست ناپذیر هم هست.
علیرضا بذرافشان کارگردان سریال هفت سنگ روز بعد از این اتفاق بدون هیچ پروایی با خبرنگاران مصاحبه کرد و گفت که هفت سنگ را از روی مُدرن فامیلی ساخته اما آن را ایرانیزه کرده است و این کار در همه دنیا باب است و او نمیداند که چرا مردم در فضای مجازی و دنیای واقعی اینهمه جوسازی میکنند!
فارغ از این نکته که باید به بذرافشان یادآوری کرد که در همه دنیا حق کپیرایت رعایت میشود اما در ایران این حق به طور کامل نادیده گرفته میشود باید برای این کارگردان مفهوم ایرانیزه کردن را هم توضیح داد و گفت: آقای نویسنده و کارگردان انگار اصلا توی این مملکت زندگی نمیکنی و نمیدانی که هیچ مرد ایرانی در هیچ کجای این کشور پهناور وجو ندارد که بیکار باشد اما در رفاه کامل زندگی کند.
روزبه ( بهنام تشکر) بیکار است و در خانه به خوشی و خوبی بچه داری میکند و همسرش به سرکار میرود اما کارش معلوم نیست اما از ظاهرش چنین برمیآید که در جایی شیک و با کلاس کار میکند اما زندگی آنها با بیکاری روزبه اصلا دچار خلل نشده و آنها خوش و خرم بچهداری میکنند و لذت میبرند.
بابانصیر( پرویز پورحسینی) بزرگخاندان و پدر لیلا( شبنم مقدمی) و روزبه در ظاهر قنادی دارد اما همیشه در خانه است و با فرزندخوانده و همسر جوان والبته دوم خود خوش میگذراند.
محسن (مهدی سلطانی) هم یکی از همان مردان بیکار اما خوشبخت است.تا اینجای سریال که حتی یک بار هم او را در حال رفتن به سرکار ندیدهایم چه برسد به این که او را در محل کارش ببینیم اصلا شغل آقا محسن مشخص نیست اما در سریال هفت سنگ آنقدر پولدار است که در خانهای بسیار سیک با سه فرزند و همسرش زندگی میکند و در چشم برهمزدنی میتواند سه تا دوچرخه بخرد! و به همه دنیا نشان دهد که ایرانی ها هم مانند آمریکاییها بسیار خوشبخت هستند و در رفاه کامل و بدون دغدغه کار، مخارج زندگی را تامین میکنند.
مفهوم ایرانیزه در نگاه مدیران تلویزیون و کسانی که با این رسانه کارمیکنند این است که بر واقعیتها سرپوش بگذارند و به مردم نشان ندهند که بیکاری در کشور بیداد میکند و خانوادههای بسیاری نمیتوانند مخارج زندگی روزمره خود را تامین کنند.
علیرضا بذرافشان که سرمست این است که دومین سریال خود را بعد از نابرده رنج در سی قسمت کارگردانی کرده انگار فراموش کرده است که تلویزیون دولتی باید بازتاب جامعه باشد.
چند درصد از مردم ایران مانند سه خانواده خوشبخت هفت سنگ زندگی میکنند.زندگی مانند آنچه در این سریال دیده میشود، رویایی است که فعلا برای مردم ایران دور از انتظار است.
هفت سنگ کپی برابر اصل سریالی آمریکایی است و سازندگان هفت سنگ با تمام قوا تلاش کردهاند که مردم را حسرت به دل زندگی آمریکایی کنند.آیا به راستی این است واقعیتهایی که مردم باید از رسانه ملی کشورشان تماشا کنند؟
همه اینها را میتوان در سریال هفت سنگ که از شبکه سه پخش میشود تماشا کرد و حسرت خورد! وقتی در اولین شب ماه رمضان سریال هفت سنگ از تلویزیون پخش شد در همه شبکههای مجازی این خبر مثل بمب منفجر شد که سریال هفت سنگ کپی برابر اصل سریال مُدرن فامیلی است که از محصولات روز آمریکاست.
مُدرن فامیلی مثل همه سریالهای تلویزیونی آمریکا سبک زندگی آمریکایی را تبلیغ میکند و همه آدمهایی را که در سراسر دنیا این آثار را میبینند ر وا میدارد که آه بکشند و در دل و یا صراحتا بگویند که ایکاش ما هم در آمریکا زندگی میکردیم و این همه رفاه و آسایش را یک جا و بدون دغدغه تجربه میکردیم!تلویزیون آمریکا سالهاست که از این رسانه برای تبلیغ زندگی آمریکایی استفاده میکند و حالا همه روشها را برای موفقیت این روش یاد گرفته است و به غول رسانهای تبدیل شده است که شکست ناپذیر هم هست.
علیرضا بذرافشان کارگردان سریال هفت سنگ روز بعد از این اتفاق بدون هیچ پروایی با خبرنگاران مصاحبه کرد و گفت که هفت سنگ را از روی مُدرن فامیلی ساخته اما آن را ایرانیزه کرده است و این کار در همه دنیا باب است و او نمیداند که چرا مردم در فضای مجازی و دنیای واقعی اینهمه جوسازی میکنند!
فارغ از این نکته که باید به بذرافشان یادآوری کرد که در همه دنیا حق کپیرایت رعایت میشود اما در ایران این حق به طور کامل نادیده گرفته میشود باید برای این کارگردان مفهوم ایرانیزه کردن را هم توضیح داد و گفت: آقای نویسنده و کارگردان انگار اصلا توی این مملکت زندگی نمیکنی و نمیدانی که هیچ مرد ایرانی در هیچ کجای این کشور پهناور وجو ندارد که بیکار باشد اما در رفاه کامل زندگی کند.
روزبه ( بهنام تشکر) بیکار است و در خانه به خوشی و خوبی بچه داری میکند و همسرش به سرکار میرود اما کارش معلوم نیست اما از ظاهرش چنین برمیآید که در جایی شیک و با کلاس کار میکند اما زندگی آنها با بیکاری روزبه اصلا دچار خلل نشده و آنها خوش و خرم بچهداری میکنند و لذت میبرند.
بابانصیر( پرویز پورحسینی) بزرگخاندان و پدر لیلا( شبنم مقدمی) و روزبه در ظاهر قنادی دارد اما همیشه در خانه است و با فرزندخوانده و همسر جوان والبته دوم خود خوش میگذراند.
محسن (مهدی سلطانی) هم یکی از همان مردان بیکار اما خوشبخت است.تا اینجای سریال که حتی یک بار هم او را در حال رفتن به سرکار ندیدهایم چه برسد به این که او را در محل کارش ببینیم اصلا شغل آقا محسن مشخص نیست اما در سریال هفت سنگ آنقدر پولدار است که در خانهای بسیار سیک با سه فرزند و همسرش زندگی میکند و در چشم برهمزدنی میتواند سه تا دوچرخه بخرد! و به همه دنیا نشان دهد که ایرانی ها هم مانند آمریکاییها بسیار خوشبخت هستند و در رفاه کامل و بدون دغدغه کار، مخارج زندگی را تامین میکنند.
مفهوم ایرانیزه در نگاه مدیران تلویزیون و کسانی که با این رسانه کارمیکنند این است که بر واقعیتها سرپوش بگذارند و به مردم نشان ندهند که بیکاری در کشور بیداد میکند و خانوادههای بسیاری نمیتوانند مخارج زندگی روزمره خود را تامین کنند.
علیرضا بذرافشان که سرمست این است که دومین سریال خود را بعد از نابرده رنج در سی قسمت کارگردانی کرده انگار فراموش کرده است که تلویزیون دولتی باید بازتاب جامعه باشد.
چند درصد از مردم ایران مانند سه خانواده خوشبخت هفت سنگ زندگی میکنند.زندگی مانند آنچه در این سریال دیده میشود، رویایی است که فعلا برای مردم ایران دور از انتظار است.
هفت سنگ کپی برابر اصل سریالی آمریکایی است و سازندگان هفت سنگ با تمام قوا تلاش کردهاند که مردم را حسرت به دل زندگی آمریکایی کنند.آیا به راستی این است واقعیتهایی که مردم باید از رسانه ملی کشورشان تماشا کنند؟
بابا حالا یه اشتباهی کرد ورداشت سریال کپی ساخت دست از سرش بردارین
نه کارگردان از رو میره نه جلوی پخشش گرفته میشه
موضوع دیگه ای تو این مملکت برای تحلیل و کوبیدن وجود نداره؟
عالی بود
منظور این کارگردان از ایرانیزه کردن سریال همان بازخوانی و دوبله فارسی آن بوده است در ضمن حتی در بسیاری از سریالهای ایرانی هم به واقعیت جامعه نمی پردازد و همیشه سریالها آنطور پیش می رود که حامیانش می خواهند نه آنطور که در جامع وجود دارد شما از یک سریال کپی برابر اصل چه انتظاری دارید ؟
بابا تو آمریکاش هم همچین خبرایی نیست . کار نکنی و تو رفاه کامل باشی ؟؟
من تا حالا سريالي مزخرف تر و اشغال تر از اين نديده بودم . حيف از بودجه بيت المال