ماجرای بحث یک بلاگر حزباللهی با رانندهی تاکسی دربارهی انتخابات
وبلاگ «معبر سایبری فندرسک» نوشت :
امروز طی یک مسیری که داشتم با ماشین می رفتم گفتگویی بین من و راننده پیش اومد. راننده بحث رو با انتخابات شروع کرد. گفت : ای بابا این انتخابات همش کشکه تصمیم گیرنده نهایی یکی دیگست، اینا فقط بازیچه هستن، اونه که میگه کی چیکار کنه کی چیکار نکنه. خیلی غیر مستقیم منظورش به رهبر انقلاب بود.
من در جواب گفتم : من برات دوتا مثال خیلی ساده از دولت چپ و از دولت راست میارم بازم دلم میخواد بدونم که میگی تصمیم گیرنده مملکت یک نفره یا نه.
1- تو مجلس ششم که همزمان بود با دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی نمایندگان مجلس با حمایت دولت نامه ای به رهبر انقلاب نوشتن که به نامه جام زهر معروف شد. خلاصه و معنیش این بود که حضرت آقا از رهبری جامعه برن کنار.
2- تو همین دولت آقای احمدی نژاد خودمون، موقعی که رهبر انقلاب به ایشون دستور دادن که مشایی رو بزار کنار آیا آقای احمدی نژاد گذاشتش کنار؟
خب اگه تصمیم گیرنده نهایی به قول شما یک نفر هست پس اونا نباید جرئت انجام همچین کارهایی رو میداشتن دیگه مگه نه؟
بعد دیدم راننده اخماش رو کرد تو هم گفت : کجا پیاده میشی؟
پ,ن : من نمیدونم نمیشه بعضی ها نظر ندن؟ میمیرن خدائیش؟ بابا یه تحقیقی یه بررسی یه چیزی. همینجوری میخوان بگن ما فیلسوفیم. خیر سرشون.
آفرین
دقیقا یکی باید همینو به خودت بگه!!!
ملاک، حال کنونی افراد هست؟
راننده تاکسی کمی تا قسمت زیادی راست گفته این موضوع را همه می دانند.
نویسنده محترم آیا شما تاکنون حکایتی داستانی روایتی از دعوای زرگری و نتایج مثبت آن شنیده ای ؟ جواب شما در دل این نکته نهفته است .
جواب میدهیم، مموتی رفت و اسفندیارم با خودش برد، کو کجاست مشایی؟ از طرفی، الان مجلس دهمه ، نه؟ کجان رجال مجلسیهای ششم؟ البته تو یکبار سوار تاکسی شدی و حال مردم رو درک کردی که نکردی، ما همون راننده تاکسیه هستیم.
منتظر پاسخیم جناب بلاگر