میرشکاک: به آقاسی گفتم برای هاشمی شعر بگویی بهتر است
پارسینه: یک بار هم آقاسی شعری درباره امام علی سروده بود، وقتی برای من خواند گفتم مزخرف است. در آن مقطع هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور بود و به آقاسی گفتم اگر در وصف هاشمی سروده باشی خوب است اما برای امام علی(ع) نه
پارسینه- گروه فرهنگی: مراسم افتتاح دفتر شعر آیینی مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با حضور علی انسانی، یوسفعلی میرشکاک، فاضل نظری، عبدالرحیم سعیدیراد، خسرو آقایاری، محمود حبیبیکسبی و جمعی از شاعران شب گذشته برگزار شد.
به گزارش فارس، محمود حبیبیکسبی در ابتدای این برنامه گفت: بنا داریم به آثار شاخص ادبی قدما بپردازیم. همچنین شاعران معاصر هم اشعار خود را خوانده و درباره ماهیت شعر آیینی سخن بگوییم. در گذشته شعر شیعی و مذهبی داشتیم اما در حال حاضر با حوزه گستردهتری به عنوان شعر آیینی روبرو هستیم.
* هنر دینی باید ظاهر دینی داشته باشد
یوسفعلی میرشکاک هم با بیان اینکه شعر آیینی، ادب آیینی و هنر آیینی سه مقوله هستند که از حیث باطن در نسبت و از نظر ظاهر متفاوت هستند، خاطرنشان کرد: هنر دینی باید ظاهر دینی داشته باشد. اما شعر دینی و آیینی از حیث ظاهر تفاوتی با شعر غیرآیینی ندارد. قالب قصیده در شعر آیینی و در شعر غیرآیینی به یک شکل است.
وی ادامه داد: شاعر آیینی باید در ظاهر شعر خود از گونه ادبایی که اهل آیین هم نبودند، استفاده کنند. اغلاط و بیسلیقگیها نباید به دلیل آیینی بودن نادیده گرفته شود چون فقط وجه دنیوی ندارد.
میرشکاک گفت: اگر مسئولیتی داشتم نمیگذاشتم کسی که حتی یک بیت شعر آیینی گفته است مشکلی داشته باشد. اینجا ظاهر امر است و موخره در آخرت قرار میگیرد.
این شاعر با بیان اینکه هیچ وقت خوش نداشتم جای فرد دیگری باشم اما اگر قرار بود مثل کسی باشم دلم میخواست مانند علی انسانی باشم ادامه داد: جدی گرفتن برخی مقولات را مدیون علی انسانی هستم. من تا زمانی فقط درباره امام علی(ع) شعر میگفتم و آشنایی با انسانی باعث شد که فکر کنم آیا میشود برای سایر ائمه هم شعری بگویم.
وی افزود: شاعر عالی باید مطالعه کند. شاعر معمولی نیاز به پژوهش و رفتن نزد بزرگان ندارد چون به مسائل دنیوی میپردازد. حرص و شهرت دنیوی است و فراتر نمیرود اما کسی که میخواهد شعر درباره رسولالله بگوید باید در ابتدا وی را بشناسد.
* به آقاسی گفتم شعرت اگر برای هاشمی رفسنجانی بود خوب است ولی برای امام علی نه
میرشکاک با باین اینکه برخی اسلامشناس هستند ولی مسلمان نیستند، تعریف کرد: زمانی که سروش هنوز اینجا بود در میان ما دعوا بود. شاگردی از وی برای بحث نزد من آمد. من محمد آقاسی را صدا کردم. وقتی آقاسی را با آن ریش و پشم دید فکر کرد برای دعوا صدایش کردم اما خودم اهل دعوا بودم و برای موضوع دیگری وی را صدا کرده بودم. همانجا به شاگرد سروش گفتم ما از نظر مبادی اشتراکی نداریم. از وی پرسیدم پیامبر چه زمانی فوت کرد و در جوابم گفت در سن 63 سالگی. همین سوال را از آقاسی پرسیدم و او در جوابم گفت پیامبر فوت نکرده است و «ولاتحسبن الذین قتلوا...»
وی ادامه داد: یک بار هم آقاسی شعری درباره امام علی سروده بود، وقتی برای من خواند گفتم مزخرف است. در آن مقطع هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور بود و به آقاسی گفتم اگر در وصف هاشمی سروده باشی خوب است اما برای امام علی(ع) نه. باید برای خدا شعر میگفتی تا در حد امام علی شود.
این شاعر انقلابی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: شاعر آیینی باید بیندیشد و در سطح نماند. ایماژ نباید به ایباژ تبدیل شود. شعر آیینی باید کندهای باشد چون خار و خاشاک فایده ندارد، هرچند زود آتش میگیرد اما زود خاموش میشود.
وی ادامه داد: شاعر آیینی باید ادیب و سخنور باشد از طرفی باید بخواند و بیاموزد. دانستن زبان عربی واجب نیست اما باید بدانید با چه قضیهای طرف هستید. ماجرای شاعر آیینی این است که معلم میگوید بابا آب داد و شاگرد میگوید بابا آب داد و این از گفته معلم سرچشمه میگیرد.
* برخی به شعر آیینی به عنوان شغل نگاه میکنند
میرشکاک با بیان اینکه برخی چندین مجموعه منتشر میکنند اما از اهل بیت خبری نیست اما وقتی در جایی به شغلی درمیآیند چندین مجموعه آیینی منتشر میکنند، گفت: به اینگونه از افراد اشتغال به لفظ میگوییم آنها هم اهل آیین هستند. به طور نمونه سروش اصفهانی اینگونه است و سخنور هستند. اما باید در دل اتفاقی بیفتد همانگونه که در دل شهریار اتفاق افتاد.
وی تاکید کرد: شاعر نباید بیکار بماند و باید مشق شب داشته باشد. شبی حداقل نیم ساعت با قلم بازی کند.
میرشکاک درباره تعریف شعر آیینی هم گفت: مذهب چیست؟ دین چیست؟ آیین چیست؟ اینها همه مترادف هستند و هر عنوانی داشته باشد غرض یکی است. البته تفاوت میان شعر شاعر آیینی اسماعیلی مانند ناصرخسرو با شیعه اثنیعشری وجود دارد یا شاعران اهل سنت هم مانند جمالالدین اصفهانی ترکیببندی های خوبی دارند و نمیتوان آنها را از دایره خارج کرد.
وی ادامه داد: شعر آیینی لزوما به معنای شعر روز و انقلابی است یا نه هنوز محل نزاع است.
میرشکاک گفت: بیمروتترین مردم ایرانیان هستند و اگر لازم باشد کسی را از بیخ و بن میاندازند. گاه دیوانها چاپ میشوند اما نمیمانند. البته اگر شعری از سر عشق باشد خواهد ماند. عاشقترین فرد کسی است که بهترین شمایل و سخن را از معشوق مطرح کند. هر کسی کج و کوله به موضوعی بپردازد خودش را کج و کوله بیان کرده است.
وی در پایان سخنان خود گفت: امام علی(ع) میفرمود شاعران شاگران رحمان هستند. رسولالله هم میگفت خداوند گنجینههایی در عرش دارد کلیدهایش در دست شعرا است. شعر آیینی در ارتباط با روحالقدس است و قضیه نفس باید جدی گرفته شود.
* انسانی: شعر باید از باور شروع شود
علی انسانی هم در سخنانی کوتاه اشاره کرد: با آیینی یا غیر آیینی موافق نیستم. باید باور شروع شود و در دل جای بگیرد. چطور یک شعر وقتی شعریت هم ندارد سائر میشود؟ چون از دل آمده است.
حسین آقایاری یکی از شاعران هم گفت: اگر در حوزه شناخت دستیابی را به حواس پنجگانه منحصر کنیم این خیال نیست بلکه تداعی معانی است. شعر بما هو شعر در حوزه عالم نفس اتفاق میافتد. شعر آیینی و به صورت دقیق شعر مذهبی محصول روح است. عموم مردم صاحب قدرت روح نیستند و صاحب قدرت نفسند. شعر دینی محصول نگاه روح است و روحالقدس است که در واقع القا به مقام روح میکند.
به گزارش فارس، محمود حبیبیکسبی در ابتدای این برنامه گفت: بنا داریم به آثار شاخص ادبی قدما بپردازیم. همچنین شاعران معاصر هم اشعار خود را خوانده و درباره ماهیت شعر آیینی سخن بگوییم. در گذشته شعر شیعی و مذهبی داشتیم اما در حال حاضر با حوزه گستردهتری به عنوان شعر آیینی روبرو هستیم.
* هنر دینی باید ظاهر دینی داشته باشد
یوسفعلی میرشکاک هم با بیان اینکه شعر آیینی، ادب آیینی و هنر آیینی سه مقوله هستند که از حیث باطن در نسبت و از نظر ظاهر متفاوت هستند، خاطرنشان کرد: هنر دینی باید ظاهر دینی داشته باشد. اما شعر دینی و آیینی از حیث ظاهر تفاوتی با شعر غیرآیینی ندارد. قالب قصیده در شعر آیینی و در شعر غیرآیینی به یک شکل است.
وی ادامه داد: شاعر آیینی باید در ظاهر شعر خود از گونه ادبایی که اهل آیین هم نبودند، استفاده کنند. اغلاط و بیسلیقگیها نباید به دلیل آیینی بودن نادیده گرفته شود چون فقط وجه دنیوی ندارد.
میرشکاک گفت: اگر مسئولیتی داشتم نمیگذاشتم کسی که حتی یک بیت شعر آیینی گفته است مشکلی داشته باشد. اینجا ظاهر امر است و موخره در آخرت قرار میگیرد.
این شاعر با بیان اینکه هیچ وقت خوش نداشتم جای فرد دیگری باشم اما اگر قرار بود مثل کسی باشم دلم میخواست مانند علی انسانی باشم ادامه داد: جدی گرفتن برخی مقولات را مدیون علی انسانی هستم. من تا زمانی فقط درباره امام علی(ع) شعر میگفتم و آشنایی با انسانی باعث شد که فکر کنم آیا میشود برای سایر ائمه هم شعری بگویم.
وی افزود: شاعر عالی باید مطالعه کند. شاعر معمولی نیاز به پژوهش و رفتن نزد بزرگان ندارد چون به مسائل دنیوی میپردازد. حرص و شهرت دنیوی است و فراتر نمیرود اما کسی که میخواهد شعر درباره رسولالله بگوید باید در ابتدا وی را بشناسد.
* به آقاسی گفتم شعرت اگر برای هاشمی رفسنجانی بود خوب است ولی برای امام علی نه
میرشکاک با باین اینکه برخی اسلامشناس هستند ولی مسلمان نیستند، تعریف کرد: زمانی که سروش هنوز اینجا بود در میان ما دعوا بود. شاگردی از وی برای بحث نزد من آمد. من محمد آقاسی را صدا کردم. وقتی آقاسی را با آن ریش و پشم دید فکر کرد برای دعوا صدایش کردم اما خودم اهل دعوا بودم و برای موضوع دیگری وی را صدا کرده بودم. همانجا به شاگرد سروش گفتم ما از نظر مبادی اشتراکی نداریم. از وی پرسیدم پیامبر چه زمانی فوت کرد و در جوابم گفت در سن 63 سالگی. همین سوال را از آقاسی پرسیدم و او در جوابم گفت پیامبر فوت نکرده است و «ولاتحسبن الذین قتلوا...»
وی ادامه داد: یک بار هم آقاسی شعری درباره امام علی سروده بود، وقتی برای من خواند گفتم مزخرف است. در آن مقطع هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور بود و به آقاسی گفتم اگر در وصف هاشمی سروده باشی خوب است اما برای امام علی(ع) نه. باید برای خدا شعر میگفتی تا در حد امام علی شود.
این شاعر انقلابی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: شاعر آیینی باید بیندیشد و در سطح نماند. ایماژ نباید به ایباژ تبدیل شود. شعر آیینی باید کندهای باشد چون خار و خاشاک فایده ندارد، هرچند زود آتش میگیرد اما زود خاموش میشود.
وی ادامه داد: شاعر آیینی باید ادیب و سخنور باشد از طرفی باید بخواند و بیاموزد. دانستن زبان عربی واجب نیست اما باید بدانید با چه قضیهای طرف هستید. ماجرای شاعر آیینی این است که معلم میگوید بابا آب داد و شاگرد میگوید بابا آب داد و این از گفته معلم سرچشمه میگیرد.
* برخی به شعر آیینی به عنوان شغل نگاه میکنند
میرشکاک با بیان اینکه برخی چندین مجموعه منتشر میکنند اما از اهل بیت خبری نیست اما وقتی در جایی به شغلی درمیآیند چندین مجموعه آیینی منتشر میکنند، گفت: به اینگونه از افراد اشتغال به لفظ میگوییم آنها هم اهل آیین هستند. به طور نمونه سروش اصفهانی اینگونه است و سخنور هستند. اما باید در دل اتفاقی بیفتد همانگونه که در دل شهریار اتفاق افتاد.
وی تاکید کرد: شاعر نباید بیکار بماند و باید مشق شب داشته باشد. شبی حداقل نیم ساعت با قلم بازی کند.
میرشکاک درباره تعریف شعر آیینی هم گفت: مذهب چیست؟ دین چیست؟ آیین چیست؟ اینها همه مترادف هستند و هر عنوانی داشته باشد غرض یکی است. البته تفاوت میان شعر شاعر آیینی اسماعیلی مانند ناصرخسرو با شیعه اثنیعشری وجود دارد یا شاعران اهل سنت هم مانند جمالالدین اصفهانی ترکیببندی های خوبی دارند و نمیتوان آنها را از دایره خارج کرد.
وی ادامه داد: شعر آیینی لزوما به معنای شعر روز و انقلابی است یا نه هنوز محل نزاع است.
میرشکاک گفت: بیمروتترین مردم ایرانیان هستند و اگر لازم باشد کسی را از بیخ و بن میاندازند. گاه دیوانها چاپ میشوند اما نمیمانند. البته اگر شعری از سر عشق باشد خواهد ماند. عاشقترین فرد کسی است که بهترین شمایل و سخن را از معشوق مطرح کند. هر کسی کج و کوله به موضوعی بپردازد خودش را کج و کوله بیان کرده است.
وی در پایان سخنان خود گفت: امام علی(ع) میفرمود شاعران شاگران رحمان هستند. رسولالله هم میگفت خداوند گنجینههایی در عرش دارد کلیدهایش در دست شعرا است. شعر آیینی در ارتباط با روحالقدس است و قضیه نفس باید جدی گرفته شود.
* انسانی: شعر باید از باور شروع شود
علی انسانی هم در سخنانی کوتاه اشاره کرد: با آیینی یا غیر آیینی موافق نیستم. باید باور شروع شود و در دل جای بگیرد. چطور یک شعر وقتی شعریت هم ندارد سائر میشود؟ چون از دل آمده است.
حسین آقایاری یکی از شاعران هم گفت: اگر در حوزه شناخت دستیابی را به حواس پنجگانه منحصر کنیم این خیال نیست بلکه تداعی معانی است. شعر بما هو شعر در حوزه عالم نفس اتفاق میافتد. شعر آیینی و به صورت دقیق شعر مذهبی محصول روح است. عموم مردم صاحب قدرت روح نیستند و صاحب قدرت نفسند. شعر دینی محصول نگاه روح است و روحالقدس است که در واقع القا به مقام روح میکند.
میرشکاک شاعر حکومتی است. خدا آقاسی را بیامرزد