گوناگون

گفتگو با فرامرز قریبیان کارگردان فیلم گناهکاران

پارسینه: مردم از سینما جدا شده‌اند زیرا وقتی بازیگری می‌خواهد سوپراستار شود؛ جلویش گرفته می‌شود. به نظر می‌رسد سیستم فرهنگی با این مسئله مشکل دارد درحالیکه سینما نیاز به سوپراستار دارد اما انگار با الگوسازی مخالف هستند.



به گزارش کافه سینما به نقل از ایلنا، فرامرز قریبیان بعداز بازی در بیش از ۸۳ فیلم در سن ۷۰ سالگی فیلم سینمایی گناهکاران را تهیه و کارگردانی کرده است. هر چند وی پیش از این فیلم‌هایی همچون جدال در تاسوکی، قانون و چشم‌هایش را کارگردانی کرده است اما بین آخرین فیلمی که او ساخته تا فیلم گناهکاران ۱۲ سال وقفه افتاده است. با فرامرز قریبیان در خبرگزاری ایلنا درباره موضوعات مختلف گفتگو کرده‌ایم.

شما ۸۳ فیلم بازی کردید. چطور شد به کارگردانی روی آوردند؟

من در بازیگری موفق بودم و مشکلی نداشتم ولی وقتی سن بازیگر بالا می‌رود پیشنهادهای کمتری به وی می‌شود و نقش‌های اول کمتر پیشنهاد می‌شود اما من دوست ندارم نقش فرعی بازی کنم به همین دلیل و علاقه خاصی که به این حرفه دارم ترجیح دادم به تهیه فیلم رو بیاورم البته تاکیدی هم ندارم که حتما در فیلمی که خودم بازی می‌کنم؛ حضور داشته باشم. در فیلم گناهکاران هم به دلیل که نقش این فیلم مناسب خودم بود، بازی کردم.

چرا بین فیلم آخرتان و گناهکارن نزدیک به ۱۲ سال فاصله افتاده است؟

من فردی نیستم که دست به هر کاری بزنم و هر فیلمی را کارگردانی کنم. هرگز فیلم کمدی نمی‌سازم یا بازی نمی‌کنم زیرا کار من نیست از طرفی من صرفا کارگردان نیستم و بازیگر هم هستم پس با هر فیلمنامه‌ای کنار نمی‌‌آیم. به همین دلیل ۱۲ سال طول کشید تا هم فیلمنامه‌ای که دوست دارم بدستم برسد و هم فیلمی را که مورد علاقه خودم بود، بسازم.

تهیه کنندگی در سینمای ایران امروز چگونه است؟

تهیه کنندگی امروز با این وضعیت سینمای ایران؛ بسیار سخت و نوعی ریسک است. به خصوص اگر بخواهید که مستقل عمل کنید. اگر بخواهید شریک داشته باشید در فیلم یک مسائلی به شما تحمیل می‌شود و فیلم دیگر ۱۰۰درصد برای خود شما نیست. من حتی برای ساخت این فیلم در دو سریال بازی کردم تا بتوانم مستقل فیلم بسازم. و درنهایت فارابی هم به این فیلم کمک نکرد.

در موقع صدور مجوز هم مشکلاتی وجود داشت؟

ما جایی داریم فیلم می‌سازیم که مشکلات زیادی داریم مثلا فیلمنامه را برای ارشاد فرستادیم. مسولان آنجا فیلمنامه را مطالعه کردند و پروانه ساخت دادند. از همان ابتدا گفتند که اسم فیلم را عوض کنید. فیلم از قصاص به گناهکاران تغییر کرد. بعد که فیلم ساخته شد و برای پروانه نمایش فرستاده شد ایراد گرفتند. من گفتم چطور فیلمنامه‌ای که اجازه ساخت دارد و ما هم آن را تغییر ندادیم، ایراد دارد؟ ما عین فیلمنامه‌ای که مجوز گرفته بود را ساختیم. ارشاد به ما گفت آنها که مجوز ساخت فیلمنامه را داده‌اند دیگر نیستند و یک عده دیگر آمدند که باید برای پروانه نمایش نظر بدهند. گفتم این سیستم شما غلط است باید کسانی که فیلمنامه را می‌خوانند نظر نهایی خود را اعلام کنند نه اینکه فیلمنامه تایید شود و بعد ما همه زندگی خود را برای فیلم بگذاریم بعد که فیلم ساخته شد بگویند که امکان نمایش ندارد لذا باید دو شورا یکی شود. از طرف دیگر پای پلیس به میان آمد و سانسور دوم مربوط به پلیس بود. پایان بندی فیلم تغییر کرد. ابتدا می‌گفتند که پایان بندی فیلم را عوض کن ما هم که از قبل حدس می‌زدیم موافقت نشود؛ یک پلان گرفتیم که به پایان بندی فیلم اضافه کردیم تا نیروی انتظامی اجازه نمایش داد. این دستکاری‌ها و سانسور‌ها فیلم را ضعیف می‌کند و به آن لطمه می‌زند.

چرا دنبال ساخت فیلم پلیسی رفتید؟

من خودم فیلم پلیسی زیاد بازی کردم اما هیچگاه فیلم پلیسی نبوده است که مانند این فیلم درباره‌اش گفتگو شود. فیلم گناهکاران یک راه تازه‌ای را باز می‌کند برای فیلمهای پلیسی آینده. اگر فیلم موفق شود؛ می‌توانیم راه را ادامه دهیم.

پلیسی که در فیلم نشان داده می‌شود؛ بسیار خشن است؟

اصولا پلیس آگاهی باید خشونت داشته باشد به دلیل اینکه با تبهکاران طرف است. پلیس آگاهی پلیس راهنمایی و رانندگی یا حتی پلیس کلانتری نیست.

در فیلم به خانواده پلیس‌ها توجه نشده، دلیل آن چیست؟

متاسفانه در فیلمهای پلیسی که ساخته می‌شود حتما می‌گویند که یک خانواده بگذارید تا وضعیت نرمال شود درحالیکه به نظر من اضافه است. مثلا در فیلم بندر مه آلود یا کار ناوال مرگ حضور خانواده اضافه بود و تصور این بود که اگر در فیلم یک زن و بچه بگذاریم حتما خانواده‌ها می‌روند آن را تماشا کنند. درحالیکه ارتباطی به فیلم نداشت. یا در فیلم انفجار در اتاق عمل معتقد بودم که صحنه‌ای که دکتر عمل برای عمل از همسر شخصیت اجازه می‌گیرد یا صحنه‌ای که خانواده او به بیمارستان می‌آیند؛ مهم نیست و باعث ضعف فیلم شد و مرکزیت داستان از فیلم گرفته شد.

شما در کارگردانی اعتقاد به کارگردانی خط کشی شده دارید یا خیر. اجازه ایده‌پردازی می‌دهید؟

کار فیلم یک کار گروهی است. من خودم بازیگر بودم لذا اول اجازه می‌دهم که بازیگر در ابتدا کار خودش را بکند و بعد او را راهنمایی می‌کنم. البته همه این کار‌ها سر صحنه اتفاق می‌افتد و من هرگز نمی‌توانم با کارگردانی که قبل از فیلمبرداری تمرین می‌کند؛ کار کنم زیرا معتقدم که این کار حس بازیگر را می‌گیرد و قتی بازیگر مداوم بخواهد یک بازی را تکرار کند، کهنه می‌شود و فقط دیالوگ را می‌گوید البته بعضی هم دوست دارند که از قبل تمرین کنند.

شما قبل از انقلاب جزء بازیگرانی بودید که مردم به خاطر شما به سینما می‌آمدند. به نوعی از کارگردان‌ مهم‌تر بودید. چرا این روند بعد انقلاب ادامه پیدا نکرد؟

این موضوع قبل از انقلاب فرمولی بود که همه جای دنیا وجود داشت و مردم به خاطر بازیگر به سینما می‌رفتند. بعد‌ها کارگردان‌ها مطرح شدند. ما قبل از انقلاب سوپراستار داشتیم اما بعداز انقلاب سوپراستار‌ها از بین رفتند. البته تا جاهایی این دو با هم هم‌وزن بودند اما بعد از انقلاب کارگردان‌ها وزن سنگین‌تری یافتند.

شما قبل از انقلاب در هر فیلمی بازی نمی‌کردید و بسیار سختگیر بودید؟

بله کاملا درست است من قبل از انقلاب برای تحصیل بازیگری به آمریکا رفتم زیرا دوست نداشتم در بیشتر فیلمهای آن دوره بازی کنم. دوست نداشتم در فیلمفارسی بازی کنم و بعد‌ها یکی دو کارگردان فیلمهای متفاوت ساختند؛ من هم در آن‌ها بازی کردم.

تعدادی از بهترین فیلمهای شما هم با مسعود کیمیایی بود؟

کیمیایی فیلمسازی است که راهی را در سینمای ایران باز کرد تا بعد‌ها یک عده‌ای دیگر آن را ادامه دهند. سینمای ایران با او پیشرفت کرد و ما با هم همکاری داشتیم. بعد از انقلاب این همکاری کمتر شد البته در رد پای گرگ، تجارت و رئیس بازی کردم و همچنان معتقدم کیمیایی حق زیادی به گردن سینمای ایران دارد.

علت اینکه بعداز انقلاب وزن بازیگر در سینمای ایران کمتر شد، چیست؟

علت این است که مردم به تدریج آگاه‌تر شدند و تشخیص دادند که کار اصلی را کارگردان انجام می‌دهد و مدیریت با کارگردان است.

آیا این امر به خود بازیگران باز نمی‌گردد زیرا بسیاری از بازیگر‌ها دیگر مثل شما حتی در سن بالا سالم زندگی نمی‌کنند؟

این امر مهم است. من هرچند کارگردان هستم اما معتقدم که یک بازیگرم و بازیگر باید فیزیک و سلامتی خود را حفظ کند زیرا مجبور می‌شود گاهی در فیلم حرکاتی را انجام دهد. مثلا در گناهکاران من در سن ۷۰ سالگی مانند جوان‌ها می‌دوم و فیلم گرفته می‌شود و همه جای دنیا هست. مثلا تام کروز در سن ۵۱ سالگی تمام حرکات خطرناک فیلم را خودش انجام می‌دهد.

به نظر می‌رسد یک سیستمی قصد ندارد در سینمای ایران سوپراستار داشته باشیم مثلا تهیه‌کنندگان علاقه‌ای به این امر ندارند؟

بخشی از آن مربوط به تهیه کننده و کارگردان‌هاست که می‌ترسند تا بازیگری که معروف می‌شود پول بیشتری طلب کند. قبل از انقلاب نیز اینگونه بود ناصر ملک مطیعی با کلاه یک نوع دستمزد می‌گرفت و بدون کلاه دستمزد کمتری می‌گرفت یا بیک ایمانوردی هم اینگونه بود.

آیا همین امر باعث جدا شدن مردم از سینما نمی‌شود؟

مردم از سینما جدا شده‌اند زیرا وقتی بازیگری می‌خواهد سوپراستار شود؛ جلویش گرفته می‌شود. به نظر می‌رسد سیستم فرهنگی با این مسئله مشکل دارد درحالیکه سینما نیاز به سوپراستار دارد اما انگار با الگوسازی مخالف هستند.

یعنی دیگر نمی‌توانیم به دوران سوپراستار بازگردیم؟

تصور نمی‌کنم زیرا همه مسائل عوض شده است. در همه جای دنیا همه مسائل عوض شده است اما اینجا بیشتر تغییر کرده است. سابق بر این در دوره‌هایی که سوپراستارهالیوودی بودند، ابتدا اسم بازیگر‌ها را می‌نوشتند و بعد کارگردان‌ها را. فقط درباره هیچکاک بود که اسم وی را بزرگ می‌نوشتند. البته در هند همچنان فیلمهایی ساخته می‌شوند که با بازیگر‌ها شناخته می‌شوند زیرا مردم همچنان بازیگر‌ها را دوست دارند و به خاطر آن‌ها سینما می‌روند.

با این حال علاقمندان به بازیگری همچنان وجود دارند و روز به روز زیاد‌تر می‌شوند؟

دقیقا برای آنکه حرفه سینما برای جوان است و هر چقدر جوان وارد سینما شود باز هم سینما به تیپ‌های مختلف نیاز دارد. امروز با اوایل انقلاب فرق دارد. قبل از انقلاب فقط چند نفر حدود ۵ نفر تهیه کننده و کارگردان داشتیم اما بعد این تعداد اضافه شد. امروز همه این تعداد درکنار بازیرگان افزایش یافته است. ساخت فیلم نیز زیاد شده و این فیلم‌ها هم نیاز به بازیگر دارد که این امر خوبی است.

منبع:کافه سینما

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار