گوناگون

کلاه پهلوی به سر چه کسی رفت؟

پرونده سریال تاریخی «کلاه پهلوی» که عنوان پرهزینه ترین و طولانی ترین مجموعه تلویزیونی را به خود اختصاص داده است، با پخش آخرین قسمت بسته شد اما نتوانست تجربه یک «کیف انگلیسی» دیگر را برای کارگردان آن رقم زند.

به گزارش ایرنا،«سیدضیاء الدین دری» سالیان پیش سریال «کیف انگلیسی» را برای تلویزیون ساخت؛ سریالی که از نفوذ انگلیس در سیاست و اقتصاد ایران در سال های پیش از انقلاب پرده بر می داشت و حتی نشان می داد که چگونه منتفذین کشور تحت سلطه استعمار پیر قرار دارند.

«کیف انگلیسی» در زمان پخش با استقبال مخاطبان رو به رو شد و همین موفقیت، دری را بر آن داشت تا این بار یک قدم در تاریخ عقب تر برود و به سال های اولیه روی کار آمدن پهلوی و نفوذ فرهنگ غرب بپردازد.

پخش این سریال جدید از پاییز پارسال آغاز شد؛ دری در زمان آغاز پخش این سریال اعلام کرد که «کلاه پهلوی» بنا دارد برگی از تاریخ ایران را ورق بزند اما همه چیز بر ادعای کارگردان پیش نرفت.

هرچند که تلویزیون با طراحی برنامه «هنگام درنگ» سعی کرد همچون سریال موفق مختارنامه با دعوت از کارشناسان زوایای پنهان این رویداد تاریخی را برای مخاطبانش روشن کند اما سرانجام حاشیه ها بر متن داستان غلبه کرد.

هرچند دری انتقاداتی که گاها از سوی منتقدان سینمایی و یا کارشناسان دینی به این سریال می شد، نپذیرفت زیرا معتقد بود که برای تقویت بار داستانی، ناگزیر از بهره گیری از همین داستانک ها هستیم.


** کلاه پهلوی به سر چه کسی رفت؟

سریال هایی تاریخی و از جمله کلاه پهلوی، جزو سریال های هزینه بر تلویزیون به شمار می روند؛ سریال هایی که باید بودجه های کلان چند میلیاردی صرف تولید آن شود و به طور معمول زمان بر است.

آنگونه که در تلویزیون مرسوم است، اغلب سریال های تاریخی اعم از تاریخ معاصر و تاریخ اسلام در زمره سریال های «الف» ویژه یا فاخر تعریف می شوند و اغلب به دلیل نیاز به سرمایه فراوان در مرحله ساخت، بودجه های ویژه ای برای آنها نیز لحاظ می شود.

سریال هایی از این دست علاوه بر اینکه باید حرف نو و ماندگار به مخاطب ارایه کند، می بایست با مقطع تاریخی مورد نظر انطباق داشته تا زمینه تحریف تاریخ را ببندد.

«محمدرضا لطفی» از نویسندگان و منتقدان سینما و تلویزیون معتقد است که چون هزینه بالایی صرف تولید سریال های تاریخی و از جمله «کلاه پهلوی» می شود، این سریال ها در مرحله پخش باید بتواند مخاطب را پای تلویزیون نگه دارند.

وی با یادآوری اینکه نزدیک به یک دهه صرف تولید «کلاه پهلوی» شد، به ایرنا می گوید:اکنون سازندگان سریال یادشده باید پاسخگوی این پرسش باشند که آیا توانسته اند چند برابر دیگر مجموعه های تلویزیونی مخاطب جذب کنند؟

وی افزود: اگر این هدف تامین نشده باشد، چه کسی پاسخگوی هزینه میلیاردی خواهد بود که برای تولید این مجموعه صورت گرفت؟

**سریالی که «خیابان خلوت کن» نبود

تجربه تلویزیون در دو دهه اخیر نشان داده که سریال های تاریخی با استقبال خوبی از سوی هموطنان رو به می شوند که می توان به «مختارنامه»، «در چشم باد» و حتی «کیف انگلیسی» اشاره کرد که به گفته مسوولان صدا و سیما « خیابان خلوت کن» بودند.

با این حال کارنامه ساخت سریال های فاخر در تلویزیون همیشه با اقبال مخاطب رو به رو نبوده که سریال شهریار از جمله این آثار است زیرا در جذب مخاطب توفیق مورد انتظار سازندگان را برآورده نکرد.

اکنون نوبت کلاه پهلوی است که از منظر جلب نظر مخاطبان در بوته نقد و نظرسنجی قرار گیرد تا مشخص شود که آیا این سریال در مقایسه با هزینه و زمانی که صرف تولید آن شده، در جذب مخاطب نیز موفق بوده است؟


** بد عهدی به تاریخ

تاکید ابتدایی کارگردان بر تاریخی بودن این سریال و مرور واقعه کشف حجاب و نیز نام بردن از منابع مکتوب و کارشناسان تاریخی در تیتراژ آن گواه این بود که قرار است این سریال در کنار داستان روایی خود، تاریخ را به تصویر بکشد.

این ادعا با پیشرفت داستان و رونمایی از قسمت های جدیدتر نه تنها رنگ باخت چرا که روند روایی سریال متناسب با تاریخ نشد، بلکه کارگردان نیز در پاسخ به انتقادات اعلام کرد که کلاه پهلوی سریال تاریخی نیست بلکه برداشتی آزاد از تاریخ است.

ترسیم ایرانیان به عنوان افراد ساده لوح، سطحی نگر و متاثر از نگاه غرب،تلقی ساده انگارانه از ورود فرهنگ غرب به ایران و مقوله کشف حجاب از ایراداتی بود که کارشناسان از این منظر «کلاه پهلوی» را در بوته نقد قرار دادند.

«حسین سلطان محمدی» از منتقدانی است که می گوید «کلاه پهلوی» نه تنها سریال تاریخی نیست بلکه یک رویداد تاریخی را به رقابت های شخصی بین شخصیت های داستان تنزل داده است.

به عقیده وی، واقعه تاریخی کشف حجاب که در دوره پهلوی اول روی داد، حادثه بزرگی بود که ترسیم آن برای نسل امروز نیازمند استفاده مناسب از عناصر بصری و اصول درام نویسی است.

وی با بیان اینکه بسیاری از کارشناسان، کشف حجاب را آغاز تهاجم فرهنگی در کشور می دانند، می گوید: متاسفانه، مجموعه تلویزیونی کلاه پهلوی این رویداد تاریخی را به رقابت های شخصی بین شخصیت های داستان تنزل داد.

دیگر کارشناسان عرصه سینما و تلویزیون نیز متمرکز شدن «کلاه پهلوی» به مباحث غیر اصلی از جمله دعواهای خاله زنکی شخصیت ها و رقابت های اقتصادی بین منتفذین شهر را از دیگر نقاط ضعف این سریال می دانند که مانع از آن شد به یک «کیف انگلیسی» دیگر تبدیل شود.


** توجیه کشف حجاب به جای نقد آن

گروه دیگری از منتقدان «کلاه پهلوی» بر این باورند که این سریال به جای نقد کشف حجاب در صدد توجیه آن و سیاستهای رژیم پهلوی است زیرا ضرب المثل «همه چیز زیر سر انگلیسی هاست» را بن مایه داستان خود قرار داد تا به نوعی گناه این اقدام ضدفرهنگی - ارزشی را متوجه بیرون مرزهای ایران کند.

«محسن سلیمانی فاخر» در این باره می گوید:«کلاه پهلوی» در باطن خود سعی کرد چهره موجه و مثبتی از قشر روشنفکری آن زمان ارایه کند به نحوی که بیننده با تماشای این سریال به این نتیحه می رسد که روشنفکران غرب زده اوایل دوران پهلوی آنگونه که تصور می شد، نه تنها افراد بدی نیستند بلکه رفتار خوبی با مردم دارند.

به اعتقاد وی در این سریال، قشر حاکم شامل شخصیت های فرماندار، مستشار، وزیر فرهنگ و ... به تمام معنا افرادی روشنفکر، منعطف، باکلاس و مهربان هستند که حتی به زیردستان و خدمتکاران خود کمک می کنند اما در مقابل طبقه کارگر و افراد متدین، افرادی خشک مزاج، متعصب و سختگیر به خانواده معرفی می شوند و با اطرافیان خود برخورد خوبی ندارند و دیکتاتور مآبانه برخورد می کنند.

سلیمانی فاخر ادامه می دهد: «کلاه پهلوی» بر خلاف «کیف انگیسی» اثر قدرتمندی نیست و کارگردان نتوانست یک روایت تاریخی را پیش روی بییندگان بگذارد و به همین خاطر روند داستان با حقیقت های تاریخ در تضاد قرار می گیرد.

** اعتراض به گریم، پوشش بازیگران و عرف شکنی

انتقادها به «کلاه پهلوی» به مباحث تاریخی و فیلم شناسی آن محدود نشد بلکه دامنه وسیع تری از نوع گریم و پوشش بازیگران را در بر گرفت و حتی برخی ائمه جمعه از نمایش روابط عرف شکنانه در این سریال انتقاد کردند.

آیت الله سیداحمد علم الهدی امام جمعه مشهد، این سریال را از «مضر ترین فیلم ها» دانست که به جای نشان دادن مظالم رضاخان سبب ترویج بی حجابی و بی بندو باری می شود.

وی گفته بود: عزیزانی که این فیلم ها را درست کرده اند، غرض سوء ندارند؛ اما توجه کافی نداشته اند، هنرمندان در کار تولید این دست فیلم ها باید روانشناسی دینی را هم مورد توجه قرار دهند.

اینکه گریم بازیگران بیشتر به آرایش تبدیل شده است، محور اصلی این انتقادها بود که البته مهین نویدی طراح گریم «کلاه پهلوی» آن را عمدی می دانست و گفته بود: در کارهای تاریخی باید آرایش داشته باشیم در غیر اینصورت چگونه به نسل جوان بگوییم که زمان ما بهتر از زمان شاه است.

شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما نیز در نهایت به خاطر همین ایرادها و قبح شکنی های اخلاقی به کلاه پهلوی ها تذکر داد و از نمایش عریان و قبح شکنانه مفاسد اخلاقی برخی شخصیت های حاضر در سریال انتقاد کرد.

از نگاه این شورا، روایت واقعیت هایی از وابستگی حکومت پهلوی به بیگانگان و نفوذ آشکار و پنهان کشورهای استعمارگر در اداره امور کشور در آن دوره تاریخی از نقاط قوت این سریال بود اما نمایش صریح برخی روابط اخلاقی در تلویزیون را نوعی ترویج این روابط و عادی جلوه دادن آن برای مخاطبین و در نهایت قبح شکنی دانست.

روابط غیر اخلاقی، استعمال مشروبات الکلی و اختلاط زن و مرد در سریال کلاه پهلوی از جمله مواردی بوده است که شورای نظارت نیازمند اصلاح و تذکر دانسته است.


**راهی که پایان ندارد

هرچند پرونده کلاه پهلوی با همه حاشیه های آن در تلویزیون بسته شد اما اشتیاق این رسانه برای بازنمایی وقایع و شخصیت های تاریخی در قالب فیلم و سریال پایانی ندارد که فهرست بلند بالای سریال های فاخر در صف انتظار تولید، این ادعا را ثابت می کند.

مروری بر قوت ها و ضعف های کلاه پهلوی برای سازندگان سریال های آتی آن هم از نوع فاخر قابل تامل است.«کلاه پهلوی» نشان داد که قطار کردن بازیگران مطرح سینما و تلویزیون و رنگ و لعاب بستن به ظواهر داستان، به تنهایی عامل موفقیت نیست بلکه این داستان است که باید به دل بنشیند.

همان کارگردانی که کلاه پهلوی را ساخت، کیف انگلیسی را روانه آنتن کرده بود؛ سریالی که داستانش بیننده را تا فرجام «مستانه» با خود همراه کرد.

ارسال نظر

  • ناشناس

    نمی دونم چرا فیلمی که پخش میشه بعضی ها فقط چشمشان به حجاب و اندام زنان هست تا اینکه فیلم رو ببینند و مفهومش رو بفهمند

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار