تروریست ها از جان ایران چه می خواهند؟
ترور واژه ی منفوریست که ملت انقلابی ایران با آن ناآشنا نیست؛ چرا که با به ثمر رسیدن انقلاب شکوهمند اسلامی دشمنان زخم خورده ی این مرز و بوم همواره با تمسک به این روش وحشیانه و غیر انسانی و بهره گرفتن از گروهک های مزدور و معاند داخلی در تلاش بوده اند تا به زعم خود از طریق حذف یاران ارزشمند و ستون های اصلی انقلاب به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ضربه زده و پایه های آن را متزلزل کنند.
نگاهی به گذشته و بازنگری وقایع سال های آغازین انقلاب تا کنون کافی است که هر وجدان بیداری را بر آن دارد تا گواهی دهد جمهوری اسلامی ایران یکی از بزرگترین قربانیان تروریسم در تاریخ معاصر می باشد. هرچند بررسی تاریخچه ی حملات تروریستی در کشورمان گویای این مطلب است که پی گیری و عکس العمل به موقع نهاد های مسئول و دستگاه قضایی تا حد زیادی مانع از گسترش نا امنی و جلوگیری از ایجاد زمینه ی مساعد برای فعالیت ها و تحرکات مذبوحانه ی گروهک های تروریستی در کشور شده است اما متأسفانه این پدیده ی شوم با پشتیبانی و همدستی حامیان خارجی همچنان به حیات خود ادامه می دهد و عمال جیره خوار استکبار مترصد فرصتی هستند تا با اعمال جنایتکارانه ی خود اهداف شومشان را به اجرا در آورند.
به شهادت رساندن مقامات ارشد سیاسی کشور، به خاک و خون کشیدن زائران حرم مقدس رضوی و ترور تعدادی از دانشمندان هسته ای در سال های اخیر تنها نمونه هایی از اعمال جنایتکارانه ی تروریستی می باشد که در اشکال مختلف و از طرق گوناگونی همچون بمب گذاری و حملات مسلحانه به افراد بی گناه به وقوع پیوسته است؛ حوادث تلخی که هرچند به فقدان جمعی از یاران صدیق و خدمتگذاران انقلاب منجر شد، اما اقدامات سریع و قاطع نهاد های امنیتی کشور که به شناسایی و مجازات عاملین این جنایات انجامید نشان داد که جمهوری اسلامی ایران با عزمی راسخ با هرگونه تهدید و عملیات خرابکارانه مقابله کرده و مسببین آن را به سزای عملشان خواهد رساند.
با این حال حوادث و اتفاقات ناگوار و تأسف انگیزی که طی روزهای گذشته در مرزهای شرقی و استان سیستان و بلوچستان به وقوع پیوست و به شهادت 14 تن از مرزبانان کشور در سراوان و ترور دادستان زابل منجر شد، همچنین ترور دادستان زابل به طرزی فجیع و انفجار تروریستی اخیر در نزدیکی سفارت کشورمان در بیروت، حاکی از آن است که اشرار و گروهک های تروریستی همچنان در خیال باطل خود به سر می برند و همچون گذشته برای ایجاد در گیری و ناامن کردن فضای کشور و مخدوش نمودن وجهه بین المللی ایران از هیچ جنایتی فرو گذار نمی کنند.
این حوادث که با طراحی و حمایت دشمنان خارجی صورت می پذیرد هرچند یک بار دیگر حقانیت جمهوری اسلامی ایران را در موضوع تروریسم ثابت کرده است؛ اما از سوی دیگر بیانگر این واقعیت است که دشمنان از کمترین فرصت برای آزمودن وحشیانه ترین روشها و اقدامات خرابکارانه ی خود بهره گرفته و از انجام هیچ جنایتی ابا ندارند.
در این میان اقدام قاطع و به موقع نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی کشور در اعدام 16 تن از اشرار قاچاقچی و اعضای وابسته به گروهکهای تروریستی که پاسخ متقابلی به اقدام ناجوانمردانه ی حمله به یگان مرزبانان کشور بود عکس العمل قابل توجه رسانه های خارجی و شبکه های فارسی زبان وابسته به بیگانه را به دنبال داشت. به طوری که آنان با پوشش خبری و وارونه جلوه دادن اعدام های متعاقب حادثه ی تروریستی، سعی در بهره برداری از آن کرده و در حرکتی معنا دار و هماهنگ، نه تنها در مقابل حملات تروریستی و شهادت جمعی از پرسنل مرزبانی کشورمان سکوت کردند بلکه در اقدامی تأمل برانگیز اعدام همکاران ریگی معدوم و تعدادی از اشرار قاچاقچی را به دستاویزی برای تفسیر های دروغین و حملات رسانه ای علیه جمهوری اسلامی قرار دادند و با ادعاهای کذب خود ایران را به نقض حقوق بشر متهم کردند.
این رسانه های معلوم الحال که آشکارا هدفی جز ایجاد تفرقه و برهم زدن وحدت ملی و امنیت کشور ندارند با تأکید بر سنی بودن افراد اعدام شده و استفاده از عناوینی همچون مظنون و زندانی تلاش کردند تا ماهیت تروریستی و جنایت کارانه ی آنان را پنهان کرده و اعدام آنها را برخلاف اصول انسانی قلمداد کنند. این در حالی است که افراد مذکور همگی از اعضای گروه های معاندی بودند که در عملیات تروریستی نقش مستقیم داشته و احکام مجازاتشان قبلاً صادر شده و به تأیید مقامات عالی قضایی رسیده بود.
در این جا نکته ی جالب توجه این است که بسیاری از هم میهنان شیعه و سنی نه تنها از مجازات اشرار و عاملین جنایت ابراز خرسندی نمودند بلکه خواستار تشدید برخورد با اشرار و معاندین و برقراری کامل امنیت در استان های شرقی کشورشده اند.
از برآیند بررسی های صورت گرفته در این زمینه می توان به دو نتیجه عمده رسید که دشمنان ایران اسلامی در پی آن هستند. اول برهم زدن اتحاد و انسجام ملی از طریق درگیری های قومی و مذهبی و مطرح کردن انگیزه های فرقه ای؛ دوم مخدوش کردن وجهه بین المللی ایران و کم کردن تاثیر کشورمان در منطقه و جهان و در نتیجه آن فشار بیشتر طرف غربی در مذاکرات هسته ای برای تحمیل خواسته های نامشروع خود به دیپلمات های ایرانی.
حال این دستگاه امنیتی کشور است که می باید با قوت و بیش از پیش گوش به زنگ و آماده ی برخورد با دشمنان باشد و با خنثی کردن توطئه های آنان مانع انجام این جنایات تروریستی شده و از وقوع حوادثی از این دست در آینده پیشگیری کند؛ آنچنان که در شناسایی عاملان ترور دادستان زابل عمل شد.
نگاهی به گذشته و بازنگری وقایع سال های آغازین انقلاب تا کنون کافی است که هر وجدان بیداری را بر آن دارد تا گواهی دهد جمهوری اسلامی ایران یکی از بزرگترین قربانیان تروریسم در تاریخ معاصر می باشد. هرچند بررسی تاریخچه ی حملات تروریستی در کشورمان گویای این مطلب است که پی گیری و عکس العمل به موقع نهاد های مسئول و دستگاه قضایی تا حد زیادی مانع از گسترش نا امنی و جلوگیری از ایجاد زمینه ی مساعد برای فعالیت ها و تحرکات مذبوحانه ی گروهک های تروریستی در کشور شده است اما متأسفانه این پدیده ی شوم با پشتیبانی و همدستی حامیان خارجی همچنان به حیات خود ادامه می دهد و عمال جیره خوار استکبار مترصد فرصتی هستند تا با اعمال جنایتکارانه ی خود اهداف شومشان را به اجرا در آورند.
به شهادت رساندن مقامات ارشد سیاسی کشور، به خاک و خون کشیدن زائران حرم مقدس رضوی و ترور تعدادی از دانشمندان هسته ای در سال های اخیر تنها نمونه هایی از اعمال جنایتکارانه ی تروریستی می باشد که در اشکال مختلف و از طرق گوناگونی همچون بمب گذاری و حملات مسلحانه به افراد بی گناه به وقوع پیوسته است؛ حوادث تلخی که هرچند به فقدان جمعی از یاران صدیق و خدمتگذاران انقلاب منجر شد، اما اقدامات سریع و قاطع نهاد های امنیتی کشور که به شناسایی و مجازات عاملین این جنایات انجامید نشان داد که جمهوری اسلامی ایران با عزمی راسخ با هرگونه تهدید و عملیات خرابکارانه مقابله کرده و مسببین آن را به سزای عملشان خواهد رساند.
با این حال حوادث و اتفاقات ناگوار و تأسف انگیزی که طی روزهای گذشته در مرزهای شرقی و استان سیستان و بلوچستان به وقوع پیوست و به شهادت 14 تن از مرزبانان کشور در سراوان و ترور دادستان زابل منجر شد، همچنین ترور دادستان زابل به طرزی فجیع و انفجار تروریستی اخیر در نزدیکی سفارت کشورمان در بیروت، حاکی از آن است که اشرار و گروهک های تروریستی همچنان در خیال باطل خود به سر می برند و همچون گذشته برای ایجاد در گیری و ناامن کردن فضای کشور و مخدوش نمودن وجهه بین المللی ایران از هیچ جنایتی فرو گذار نمی کنند.
این حوادث که با طراحی و حمایت دشمنان خارجی صورت می پذیرد هرچند یک بار دیگر حقانیت جمهوری اسلامی ایران را در موضوع تروریسم ثابت کرده است؛ اما از سوی دیگر بیانگر این واقعیت است که دشمنان از کمترین فرصت برای آزمودن وحشیانه ترین روشها و اقدامات خرابکارانه ی خود بهره گرفته و از انجام هیچ جنایتی ابا ندارند.
در این میان اقدام قاطع و به موقع نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی کشور در اعدام 16 تن از اشرار قاچاقچی و اعضای وابسته به گروهکهای تروریستی که پاسخ متقابلی به اقدام ناجوانمردانه ی حمله به یگان مرزبانان کشور بود عکس العمل قابل توجه رسانه های خارجی و شبکه های فارسی زبان وابسته به بیگانه را به دنبال داشت. به طوری که آنان با پوشش خبری و وارونه جلوه دادن اعدام های متعاقب حادثه ی تروریستی، سعی در بهره برداری از آن کرده و در حرکتی معنا دار و هماهنگ، نه تنها در مقابل حملات تروریستی و شهادت جمعی از پرسنل مرزبانی کشورمان سکوت کردند بلکه در اقدامی تأمل برانگیز اعدام همکاران ریگی معدوم و تعدادی از اشرار قاچاقچی را به دستاویزی برای تفسیر های دروغین و حملات رسانه ای علیه جمهوری اسلامی قرار دادند و با ادعاهای کذب خود ایران را به نقض حقوق بشر متهم کردند.
این رسانه های معلوم الحال که آشکارا هدفی جز ایجاد تفرقه و برهم زدن وحدت ملی و امنیت کشور ندارند با تأکید بر سنی بودن افراد اعدام شده و استفاده از عناوینی همچون مظنون و زندانی تلاش کردند تا ماهیت تروریستی و جنایت کارانه ی آنان را پنهان کرده و اعدام آنها را برخلاف اصول انسانی قلمداد کنند. این در حالی است که افراد مذکور همگی از اعضای گروه های معاندی بودند که در عملیات تروریستی نقش مستقیم داشته و احکام مجازاتشان قبلاً صادر شده و به تأیید مقامات عالی قضایی رسیده بود.
در این جا نکته ی جالب توجه این است که بسیاری از هم میهنان شیعه و سنی نه تنها از مجازات اشرار و عاملین جنایت ابراز خرسندی نمودند بلکه خواستار تشدید برخورد با اشرار و معاندین و برقراری کامل امنیت در استان های شرقی کشورشده اند.
از برآیند بررسی های صورت گرفته در این زمینه می توان به دو نتیجه عمده رسید که دشمنان ایران اسلامی در پی آن هستند. اول برهم زدن اتحاد و انسجام ملی از طریق درگیری های قومی و مذهبی و مطرح کردن انگیزه های فرقه ای؛ دوم مخدوش کردن وجهه بین المللی ایران و کم کردن تاثیر کشورمان در منطقه و جهان و در نتیجه آن فشار بیشتر طرف غربی در مذاکرات هسته ای برای تحمیل خواسته های نامشروع خود به دیپلمات های ایرانی.
حال این دستگاه امنیتی کشور است که می باید با قوت و بیش از پیش گوش به زنگ و آماده ی برخورد با دشمنان باشد و با خنثی کردن توطئه های آنان مانع انجام این جنایات تروریستی شده و از وقوع حوادثی از این دست در آینده پیشگیری کند؛ آنچنان که در شناسایی عاملان ترور دادستان زابل عمل شد.
منبع: فرهنگ نبوز
ارسال نظر