۶نفری که شلوغکاریهای مجلس علیه دولت را رهبری میکنند
پارسینه: منتقدین سرسخت دولت روحانی همانهایی هستند که روزی یا در قامت وکیلالدولگی دولت احمدینژاد پرچم حمایت را بلند کرده بودند، یا نورچشمی او در درون دولت بودند یا نام وزیر او را یدک میکشیدند.
آنانی که این روزها چماق را بر سر دولتمردان جدید بلند کردهاند و با توجیه انجام تکلیف و وظیفه نظارتی هر روز از کانالی به دولت فشار می آورند و در کورس انتقاد از دولت کم نمیگذارند، همانهایی هستند که در 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد نه تنها به هیچ کس اجازه نقد و اظهارنظر درباره عملکرد دولتهای نهم و دهم را نمیدادند که اگر کسی از دایره نقد به دولت هم وارد میشد تخریب و هجمه علیه او را دستور کارخود قرار می دادند.
حال در روزهایی که رییس دولت دائما از تعامل سخن میگوید، وزرا با لبخند به سوالات پی در پی بهارستاننشینان منتقد پاسخ میدهند و رییس مجلس و دیگر چهرههای شاخص مجلس از خویشتنداری و رویکرد معقول در طرح سوالات و تذکرات و استیضاح ها علیه دولت سخن به میان میآورند اما جریان تندرو نفوذ کرده در مجلس همچنان بر طبل تقابل با دولت میکوبد و تلاش بی وقفه برای دست اندازی در تعامل دو قوه را هر روز شدت بیشتری می بخشند.
آنگونه که محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس نیز همنوا با لاریجانی لب به انتقاد ازاین رفتارها گشوده و این رویکرد افراطی و غیرقابل دفاع تعدادی از نمایندگان را منتسب به جریانی تندرو در میان اصولگرایان میکند که بنا به گفته وی کلیت فراکسیون اصولگرایان را هم در اختیار ندارند و جمعیت قلیلی در مجلس را تشکیل میدهند. اقلیتی که به گفته کاظم جلالی «شلوغیهای مجلس» را هدایت میکنند.
در این مسیر شاید پربیراه نباشد مروری بر مواضع چندتن از چهره های منتقد دولت که لیدری شلوغ کاری های مجلس علیه دولت را عهده دار شده اند، یک روز تذکر و اخطار را با فریاد بلند مطرح میکنند، روزی در لابی پارلمان زمزمه استیضاح را بین رسانه ها به جریان می اندازند، روزی دیگر کمیسیون های مجلس از امنیت ملی تا آموزش و پرورش و انرژی و ...را محفل احضار وزرا می سازند و در جدیدترین ورژن نطق های آتشین و انتقادی از دولت را آغاز کردهاند.
مرد متناقضگو؛ از لیدری حامیان دولت احمدی نژاد تا لیدری منتقدان دولت روحانی!
«ناکارآمدیها را به گردن دولت سابق و نمایندگان انداختن با اصول مدیریت سازگار نیست.»،«نمایندگان را به رأی نیاوردن تهدید نکنید، چراکه نمایندگان بر اساس وظیفه عمل میکنند و آن را تکلیف میدانند.»
این بخشی از آخرین اظهارنظرهای مردی است که اصولگرا و اصلاح طلب او را به «متناقض گویی» میشناسند، اویی که روزی در صف حامیان و مجیزگویان هاشمی رفسنجانی بود و زمانی دیگر او را به توبه کردن توصیه کرد، زمانی سینه چاک و لیدر حامیان محمود احمدی نژاد بود و دیگر روز شمیشر را بر روی وی کشید. او که در همان روزهایی که یک رابطه مرید و مرادی با آیت الله ری شهری داشت رای خود را به نام سیدمحمد خاتمی به صندوق انداخت.
روح الله حسینیان؛ که در کنار مرتضی آقاتهرانی لیدری جریان پایداری در مجلس را برعهده دارد، را باید بحق یکی از منتقدان سرسخت حسن روحانی در مجلس دانست، سخنان گاه و بیگاه او درباره دولت بویی از خط و نشان کشیدن برای دولتمردان دارد.
آنگونه که چندی پیش او درخصوص سوالات و تذکرات و طرح های استیضاح به راه افتاده در مجلس آن را اخطار و هشدار به دولت دانست. حسینیان صراحتا کارت زرد نمایندگان به وزیر اقتصاد را هشداری به دولت برای عدم واکنش در مقابل برخی انتصابات در وزارت علوم دانست و از تلاش برای استیضاح برخی وزرای کلیدی دولت چون زنگنه و ظریف نیز خبر داد. او اخیرا نیز از تهیه پیش نویس استیضاح وزیر علوم سخن گفت.
گویی آنکه روح الله پایداری ها در همراهی با دیگر دوستانش در مجلس تلاش مضاعفی را برای کند کردن حرکت قطار دولت را به کار بسته اند و ترسی ندارند که از هر اهرم نظارتی از تذکر و اخطار و سوال تا استیضاح و شکایت به کمیسیون اصل 90 علیه دولت استفاده کنند. رویه ای که به عقیده تحلیلگران تنها باید آن را تعبیر به چوب لای چرخ دولت گذاشتن دانست.
رسایی؛ مردی با زبان و قلم تند و تیز!
قلم به دست جریان پایداری که قلم و زبانش در 6 سال نمایندگی مجلس یا در تعریف و تمجید آتشین از محمود احمدی نژاد چرخیده است یا نقد بی پروای اصولگرایان معتدل و اصلاح گرایان. فریادهای بلند او و مهدی کوچکزاده قُلِ سیاسیاش در مجلس، دیگر نه برای سیاسیون و رسانهها که بی شک برای مردمی که گوش به صدای نمایندگانشان از رادیو می سپارند آشنا و بعضا گوشخراش شده است.
او که تا همین روزگار نه چندان دور یک وکیل الدوله دو آتشه و حامی پروپاقرص محمود احمدی نژاد بود، گویی در روزهایی که «آن مرد رفته است» هنوز در حال و هوای وکیل الدولگی رییس جمهور سابق است که اینگونه دولتیهای تازه روی کار آمده را با کلمات انتقادی اش مورد نوازش قرار می دهد.
یک روز توافق ژنو را به «جام زهر» تشبیه می کند و روزی دیگر اجرای آن را تسلیت میگوید، زمانی اصولگرایی از جنس لاریجانی، باهنر و ... را «ساکت فتنه» مینامد و دیگر روز خود او به «کاسب فتنه» ملقب میشود.
حساسیت رسایی از دولتمردان و در راس آن حسن روحانی آنجا بیشتر می شود که پای آیت الله هاشمی نیز به میان بیاید، او که در سال های اخیر زبانش بر نقد تند و بی پروا بر روی آیت الله و خانواده اش چرخیده است دلخوشی از رییس جمهور و وزرایی که همگان آن ها را به نزدیکی و دوستی با آیت الله سیاست ایران می شناسد ندارد. شاید از همین روست که او و هم طیفانش اخیرا هجمه علیه محمود علوی وزیر اطلاعات و علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد را دستور کار خود قرار داده اند. آنگونه که حضور یکی از افراد نزدیک به علوضاج و سوالی دیگر کردهاند.
رسایی که در جریان کارت زرد دادن به وزیر فرهنگ نقش پررنگی داشت، اخیرا نیز در سخنانی تهدیدآمیز وزیر فرهنگ را خطاب قرار داده و عنوان کرده بود در صورتیکه دغدغه های فرهنگی رهبری مرتفع نشود وزیر استیضاح خواهد شد. ین رویه از سوی رسایی در حالی دنبال می شود که این سبک ادبیات حمید رسایی همین چندی پیش برای او دردسرساز شد و کمیته نظارت بر رفتار نمایندگان در ماجرای اهانت به خانواده آیتالله هاشمی و مهدی هاشمی او را مقصر شناخت. پرونده شکایتها علیه حمید رسایی به همینجا ختم نمیشود.
در گزارش ۷۰۰صفحهای کمیسیون امنیتملی درباره حمله به سخنرانی علی لاریجانی در ۲۲بهمن سال ۹۱ هم از حمید رسایی نام برده شده است. سخنرانی او و برخی دیگر از نمایندگان مجلس که منتسب به طیف پایداری هستند، در تحریک برخی افراد برای حمله به سخنرانی لاریجانی تاثیرگذار ارزیابی شده و گزارش مبسوط و مستندی در همین زمینه به قوهقضاییه فرستاده شده است؛ گزارشی که نهتنها تصاویر، بلکه فیلم و صوت و پیامکهای تحلیل محتواشده ضمیمه آن شده است.
هرآنچه هست زبان و قلم رسایی این روزها در نقد دولت تیز شده است و در روزهایی که مردم در سایه اعتدال گرایی دولت در حال رسیدن به آرامش هستند، افراط گری را همچنان سبک و سیاق حرکت خود قرار داده اند.
نماینده ملت حق دارد زبانش به ناسزا باز شود؟
عجایب سیاست ایران را شاید بتوان در همین مدعیان اصولگراتر بودن که نام پایداری بر خود نهادند به وضوح دید، آنانی که گویی عادت کردهاند به اینکه هر روز پرچم حمایتی شان را به نفع یک نفر بالا ببرند و روزی دیگر در مقابلش قرار گیرند. آنچنان که مرد پرسروصدای پایداری در مجلس اینگونه بوده است او که روزی رای خود را به نام سیدمحمد خاتمی به صندوق انداخت و روزی دیگر زبان تند و الفاظ رکیکش رانثار او و همراهان اصلاح طلبش کرد.
مهدی کوچک زاده را بسیاری با فریادهای بلند و کلماتی ناسزاگونه میشناسند. او که خبرنگاران را هرزه نگار مینامد، آیت الله هاشمی را نامشروع و کاترین اشتون را عجوزه پیر. اینها اما تازهترین و بخشی از کلماتی است که بر زبان او آنهم از تریبون باز مجلس بیان شده است.
او حتی ابایی ندارد که اصولگرایان خوش نامی چون افروغ و مطهری را هم به باد ناسزا بگیرد، چنانچه روزی در مورد عماد افروغ گفت«پوز سگ، دریای حقیقت را نجس نمیکند.» یا مطهری را وقتی او را کوچکف خطاب کرد «پفیوز» بنامد و شیای را در صحن علنی مجلس به سوی او پرتاب کند.
شاید بیراه نباشد گفتن اینکه تاسف بارترین صحنه های مجلس از سوی این عضو پایداری در مجلس رقم خورده است. او گرچه در مجلس هفتم چندان پرسروصدا نبود اما در مجلس هشتم و در کنار دوستان پایداری خود و در سایه دولتی که برایش وکیل الدولگی می کردند فضا را برای جولان دادن و ناسزاگویی مناسب تر دید.
کوچک زاده که با هربار باز شدن تریبونش سخنانش را خطاب به مردم بیان می کند تا شاید اینگونه نماینده مردم بودنش را اثبات کند نه تنها ید طولایی در حمایت از احمدی نژاد دارد و از همراهان او در سفرهای خارجی بود، که در حمایت از اطرافیان رییس دولت سابق هم کم نگذاشته است.
آنگونه که در روزهایی که هم تریبون ها و زبانها علیه سعید مرتضوی بازاست و می چرخد، او با افتخار خود را حامی مرتضوی مینامد و میگوید« بنده با افتخار اعلام میکنم که زیر نامهای که تلاشهای قاضی مرتضوی را ستایش کرده بود، امضاء کردم و یکی از ۱۶۴ امضاء کننده بودم، کسی هست در اینجا که بگوید به چه حقی حرمت کسی که نه بازداشت، نه زندانی و نه تبعید شده این جا زیرپا گذاشته میشود. آقای نادران می دانی چرا ارز ۲۵۰۰ تومان شده، یک دلیلش این است که فقط دوست دارید با قاضی مرتضوی و مشایی ودیگران دعوا کنید؛ ۴ تا حرف اقتصادی بزنید.»
کوچک زاده اخیرا در جلسه ای غیررسمی که به منظور پاسخگویی وزیر اطلاعات به سوال نمایندگان تشکیل شده بود جلسه را به مشاجره تبدیل کرد و سخنان ناروایی را خطاب به وزیر و آیت الله هاشمی برزبان راند و مدعی شد که در کشور کودتا شده است.
این رفتار کوچک زاده اما مسبوق به سابقه است. او پیش از این جلسه معارفه صالحی امیری گزینه پیشنهادی ورزش را متشنج کرد و حتی با با حجتالاسلام ناصر نقویان درگیری فیزیکی ایجاد کرد. به نظر میرسد مهدی کوچک زاده بعد از 3 دوره نمایندگی مجلس هنوز خود حرمت صندلی نمایندگی که بر آن مینشیند را ندانسته و هراز گاهی جایگاه و وجهه نمایندگیاش را دستاویز سخنان ناروا و رفتارهای دون شان نمایندگی و سیاستمدار بودن قرار میدهد.
نورچشمی احمدی نژاد شمشیر را از رو بر روی دولت بسته است!
جوان مورد علاقه احمدی نژاد که حتی زمانی دیگر زمزمه های وزیر شدن او نیز به گوش می رسید، این روزها که نام نمایندگی تهران را همراه خود دارد به منتقد جدی روحانی تبدیل شده است، او که به همراه هم طیفانش از کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات حمایت می کردند گویی تاب رییس جمهور دیپلمات جدید را ندارند و بیش از همه انتقاداتش را روانه رییس دولت و وزیر امورخارجه اش می کند.
مهرداد بذرپاش که بسیاری او را نورچشمی احمدی نژاد می دانستند که با سن پایین پله های ترقی را از قِبل کار در ستاد انتخاباتی محمود احمدی نژاد به ریاست مشاوران جوان دولتش و بعدها ریاست سازمان ملی جوانان و گروه خودروسازی سایپا رسید.حال اما منتقد هرگویه پارتی بازی و نورچشمی گرایی در دولت شده است.
او چندی پیش از سخنان روحانی در باره خزانه خالی انتقاد کرد و گفت«سؤال من این است که چگونه با خزانه خالی در طی چند روز و یکی دو هفته تمام انبارهای کالاهای اساسی پر شد.» بذرپاش از منتقدان جدی توافقنامه هسته ای ژنو است، تا آنجا که در آخرین نطق خود کنایه هایی را روانه ظریف کرد و گفت«بازی برد برد به معنای گرفتن امتیاز از طرف غربی و دادن امتیاز به طرف مقابل است. آیا ایران ظلمی به کشوری داشته است که بخواهد در برابر زورگوییهای غربی امتیاز دهد؟»
او چندی قبل نیز خطاب به وزیر امورخارجه عنوان کرده بود«قرار است در ۶ ماه آینده و در مراحل بعدی چه امتیازی بدهیم که اصلیترین بخش تحریم ما که نفتی و پولی و جابجایی پول در شبکه بانکی است برداشته شود. آیا طرفهای غربی گزینههای دیگری روی میز خواهند گذاشت؟ اینکه طرف غربی مرتب میگوید امنیت رژیم صهیونیستی برای ما مهم است آیا نمیخواهند با این موضوع با شما مذاکره کنند و اینکه مرتب بیآبروترین آدمها در عرصه حقوق بشر دم از نقض حقوق بشر در ایران میزنند؟ آیا نمیخواهند در این باره با شما مذاکره کنند؟ حواستان باشد این است رسم دیپلماتیک نه صرفا لبخند و حضور در فیس بوک.»
وی همچنین با انتقاد از سخنان وزیرخارجه در دانشگاه تهران اظهار کرد« یک توصیه به وزیر فعال و دیپلمات دارم و اینکه دیپلماتها در کار سرهنگها دخالت نکنند و اگر شکی در توانمندی ملت ایران دارند در حاشیه نشست بعدی با ۱+۵ از آقای جان کری که برخی از اطلاعات را در اختیار دارند سؤال کند.»
بذرپاش از جمله نمایندگانی بود که مدرک دکترایش و نحوه قبول شدن محل ابهام قرار گرفت.
وزیر نفت رو در روی وزیر نفت
استارت ماجراهای وزیران نفت احمدی نژاد و روحانی از همان جلسه رای اعتماد به بیژن نامدار زنگنه زده بود. مسعود میرکاظمی وزیر نفت احمدی نژاد که همان روز رای اعتماد عنوان کرده بود برای رعایت اخلاق نطق مخالفت خود را ایراد نمیکند، در کمتر از چندماه منتقد اصلی وزارت نفتی ها شود. و کرسنت باز هم بهانه ای برای این انتقادات بود تا نام کرسنت بعد از چندسال خاموشی، باز هم بر سر زبان ها بیفتد.
«کرسنت» قرارداد مشهور گازی که در سال 81 با طرف اماراتی منعقد شد اما در اواخر سال 84 توسط محمد رضا رحیمی به جنجالی طولانی مدت مبدل گردید. چه آنکه بسیاری ماهیت، درصد و انتفاع این قرارداد را به نفع جمهوری اسلامی نمیدانستند.
بازگشت زنگنه به دولت فضا را برای باز کردن دوباره پرونده کرسنت فراهم ساخت. با این وجود زنگنه در روز رای اعتمادش نیز باردیگر از این قرارداد دفاع کرد و با اشاره به سخنان مخالفان درباره قرارداد کرسنت و اینکه بنده اقرار به فساد کرده است گفت« من گفتم در حاشیه کرسنت افرادی خلاف کردند که باید محاکمه شوند. نه اینکه هیات مدیره شرکت نفت را محاکمه کنند و یقه آنها را بگیرند. یقه گرفتن افرادی به خاطر حفر کردن خلافکاری خودشان دور از انصاف است، به مقام معظم رهبری هم نامه نوشتم و شهادت دادم که اینها بیگناهند.»
با این وجود پرونده «کرسنت» همچنان از سوی افراد مختلف در مجلس دستاویز فشار به وزیر نفت شده و بیش از همه مسعود میرکاظمی رییس کمیسیون انرژی بحث بر سر این پرونده را داغ نگه داشته است.
میرکاظمی مدعی است که وزارت نفت در دولت یازدهم اسناد مورد نیاز را به دادگاه لاهه نفرستاده و کار به همین دلیل متوقف مانده است. به عقیده برخی کارشناسان حوزه نفت، ریشه نگرانیهای یکباره میرکاظمی درباره کرسنت و نقدهای ریز و درشتاش به زنگنه ناشی از پروندهای است که دیر یا زود حکمش مشخص خواهد شد. پرونده «سوآپ» برای میرکاظمی مسالهساز شده و خبرها حاکی است که پرونده در دادستانی مورد بررسی است و فضا چندان برای میرکاظمی مساعد نیست.
عواقب دستور میرکاظمی برای توقف سوآپ نفت ایران در دوره وزارتش در کابینه احمدینژاد، علاوه بر درخواست غرامت ۹۷ میلیوندلاری و حق الوکاله کلانی که بر دوش یکی از شرکتها گذاشته، محدود نمیشود. قرارداد سوآپ با شرکت نفتی «دراگون» که وابسته به شرکت دولتی امارات است تمدید نشد و مذاکرات به ثمرنشسته یکی از شرکتهای ایرانی با شرکت نفت آذربایجان، سوکار، در آستانه امضای قرارداد، رها شد.
ایران با یک دستور نسنجیده از سوی میرکاظمی، وزیر وقت نفت، با ۱۶ شرکت خارجی، قطع رابطه کرد. رابطهای که میتوانست در شرایط تحریم به کمک ایران بیاید. البته مسایل دوران وزارت میرکاظمی به همینجا محدود نمیشود، ایده شگفتانگیز اجراییکردن پروژههای نفتی در ۳۵ ماه و برکناری برخی از مدیران نفتی قدیمی از دیگر مسایلی است که در پرونده او به چشم میخورد.
مدعی تسلط بر دانش هستهای فرق میان NPT و MPT را نمیداند!
کریمی قدوسی نیز همچون دوستانش در جبهه پایداری علم سوال و استیضاح و اخطار را برافراشته نگه داشته است و بسیاری از سوالات از وزرا را رهبری می کند. برخی ریشه اصلی مخالفت های تند کریمی قدوسی نماینده مشهد با دولت را بر سر استاندار این استان می دانند که وزارت کشور همسو با درخواست های او و همراهانش پیش نرفته است.
اما شاید آنچه بیش از دیگر موضعگیریهای کریمی قدوسی او ر در صدر اخبار رسانه ها قرار داد گاف هسته ای او بود. چه آنکه در طرح دو فوریتی با محتوای هسته ای توسط جواد کریمی قدوسی تهیه و به هیات رئیسه مجلس ارائه شده است، دو بار به معاهده «ان پی تی» که مهترین مبحث حقوق بین الملل در بحث انرژی اتمی است، اشاره شده و عجیب آنکه هر دوبار هم به زبان انگلیسی و هم به زبان فارسی نام این معاهده «ام پی تی، mpt » درج شده است.
این گاف قدوسی مورد تمسخرو کنایه دیگر نماینده این استان نیز قرار گرفت و هروی نماینده قائنات در نطق میان دستور خود با کنایه به کریمی قدوسی و کوچک زاده، عنوان کرد «برخی از افراد که سطح تفاوتی میان NPT و MPT نمیگذارند یا تعبیر کاپیتولاسیون را برای دیدارهای خانم اشتون به کار میبرند، چرا اصرار دارند وحدت نیروهای داخلی را بر هم بزنند، نباید ناشیانه سنگ ملامت را بر پای دلسوختگانی که به فرموده مقام معظم رهبری فرزندان نظام هستند، زد.»
او از جمله نمایندگانی بود که حادثه 22 بهمن قم را امری طبیعی و واکنش مردم به رفتارهای علی لاریجانی در جلسه اسیتضاح وزیر کار عنوان کرد تا شاید با این فضاسازی بر روی عملکرد برخی از هم طیفن پایداری اش پرده بکشد. او حتی با انتقاد از گزارش مجلس از حادثه قم این گزارش را غیر مستند و دارای ایرادات متعدد خواند.
در کنار نمونه های معرفی شده هستند دیگر نمایندگانی که با تندروی و افراط در نقد دولت پیش می روند،طیف سیاس که با نگرانی و ترس حذف از چرخه سیاسی کشور روبرو شده اند در تب و تاب آن هستند تا با تندروی فضا را بر اعتدالیون روی کار آمده آنقدر سخت کنند تا به عنوان بخشی از نیروی سیاسی کشور پذیرفته شوند.
آزادي خواهان ديروز ششششششللللللللوووووووغغغغغغغ كاران امروز !!!!!! عجب روزگاري
آخی.. چقد شما نازین.. این 6 نفر به منتقدین حمله میکردن؟؟ شما که کلا به این 6 تای بدبخت میتازین که..
چه عجب یه سایت جرات کرد به این افرادانتقاد کنه.همش حمله به دولت ودولتمردان.پارسینه رفتی تو دل
ره روان است و بیراهه سرگردان و مردم و تاریخ قضاوت خواهد کرد و زندگی ارزش شیادی رو ندارد
سلام به این شش نفر دوستانشان بگویید شما برید دنبال رحیم مشایی وکاراش. شما را به خدا چهارده معصوم قسم میدم دست از سر مردم بردارید. شما که وارث انقلاب نیستید بزارید مردم زندگی کنند