نظر یک دیپلمات درباره روابط ایران و انگلیس
پارسینه: مهدی محتشمی، مدیرکل پیشین آمریکای وزارت خارجه میگوید: هیچ مانعی برای بهبود و ارتقای روابط با انگلیس وجود ندارد، تاکید میکند، اما قرار نیست سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال انگلیس با یک دیدار تغییر کند بلکه تا زمانی که لندن گذشته خود را ترمیم نکند، عادی سازی روابط صورت نخواهد گرفت.
مهدی محتشمی، مدیرکل پیشین آمریکای وزارت خارجه میگوید ایران و انگلیس علیرغم اینکه طی 4 دهه گذشته همواره روابط پرفراز و نشیبی داشتهاند، اما به واسطه نیاز به یکدیگر نمی توانند از هم صرفنظر کنند.
محتشمی با اشاره به اینکه از جانب ایران هیچ مانعی برای بهبود و ارتقای روابط با انگلیس وجود ندارد، تاکید میکند، اما قرار نیست سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال انگلیس با یک دیدار تغییر کند بلکه تا زمانی که لندن گذشته خود را ترمیم نکند، عادی سازی روابط صورت نخواهد گرفت.
مشروح اين گفت و گو در ادامه مي آيد:
ملاقات آقای روحانی و دیوید کامرون، سران ایران و انگلیس در نیویورک موجب شد تا در داخل عدهای انتقاداتی را نسبت به دولت تدبیرو امید وارد آوردند. به نظر شما آیا با توجه به صحبتهای غیردوستانه کامرون پس از این ملاقات، نباید چنین دیداری صورت میگرفت؟
در رابطه با این دیدار دو نکته را باید مدنظر داشت؛ نخست اینکه دیدار دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور ایران و دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس به درخواست دولت کامرون و وزارت خارجه این کشور صورت گرفت و دیگر اینکه رابطه تهران-لندن هیچ گاه تا مرحله قطع کامل روابط پیش نرفته بود و همواره میان دو طرف روابط دیپلماتیک برقرار بوده است. همچنانکه در بحث مذاکرات هستهای و حتی دیدارهای دوجانبه، طرفین بارها با هم مذاکره کردهاند.
در نهایت نیز به واسطه همین مشورتها و رایزنیها، دو طرف تصمیم گرفتند سطح روابط به کاردار موقت و سپس نیز کاردار ثابت ارتقا یابد. در واقع ما شاهدیم دولت انگلیس که یک جانبه تا قطع روابط پیش رفته بود در بالاترین سطح خواهان دیدار با رئیس جمهور ایران شد.
اکنون به موجب افزایش فعالیتهای گروه تروریستی داعش در منطقه، انگلیس به کمک و همکاری ایران برای مقابله با تروریسم نیاز دارد. با در نظر گرفتن این فاکتورها دیدار روحانی و کامرون در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل یک دستاورد و امر مثبت تلقی میشود.
آیا صرف وجود برخی مشکلات میان تهران-لندن میتوان گفت که دو طرف نباید با هم رابطه سیاسی داشته باشند؟
روابط ایران و انگلیس طی سالهای پس از انقلاب اسلامی، روابط پرفرازونشیبی بوده است و همواره تهران نسبت به برخی مواضع و سیاستهای لندن انتقادهایی داشته است اما در عین حال مناسبات دو طرف به گونهای است که نمیتوانند از هم صرفنظر کنند. از یک سو انگلیس یکی از کشورهای عضو گروه 1+5 است که در روند حل و فصل پرونده هستهای ایران نقش دارد و از دیگر سو حدود 250 هزار تبعه ایرانی در انگلیس ساکن هستند؛ لذا مجموعه این عوامل سبب میشود که ایران از نقش این کشور صرفنظر نکند.
در مقابل انگلیس نیز به ایران نیاز دارد هم به واسطه تواناییهای بالقوه ایران و هم نقش کشور در موضوعات منطقهای. در این راستا، چندی پیش شاهد بودیم که مجلس عوام انگلیس نسبت به سیاستهای کامرون در قبال تهران انتقاد داشتند و به دولت فشار وارد آوردند که روابطش با ایران را ارتقا دهد.
آیا در ایران برای بهبود روابط با انگلیس، مانعی وجود دارد؟
از جانب ایران هیچ مانعی برای بهبود و ارتقای روابط با انگلیس چه در گذشته و چه حال وجود نداشته و ندارد. محدودیت روابط ایران، یکی با رژیم اسرائیل است که اصلا این رژیم را به رسمیت نمیشناسیم و دیگری با ایالات متحده آمریکاست که بعد از انقلاب با آن کشور رابطه سیاسی نداشتهایم. اما باید بدانیم که قرار نیست سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال انگلیس با یک دیدار تغییر کند بلکه تا زمانی که لندن گذشته خود را ترمیم نکند، عادی سازی روابط صورت نخواهد گرفت.
یک مسئله دیگر در دولت یازدهم داشتن شفافیت در عرصه داخلی و خارجی است اما متاسفانه همین شفافیت موجب شده تا برخی دست به تخریب دولت بزنند. ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
برای دولت یازدهم در عرصه داخلی و بین الملل، شفافیت و صراحت با مردم جزء اولویتهاست؛ البته دولت مسئلهای ندارد که بخواهد از مردم پنهان کند. همچنانکه در موضوع مذاکرات هستهای نیز تاجایی که ممکن است کیفیت و نوع مذاکرات به مردم اطلاع داده میشود. همچنین اصلا در شان دولت تدبیر و امید نیست که دیدارها به صورت مخفیانه صورت بگیرد. در عین حال از ابتدا اهداف دولت در سیاست خارجی روشن و به صراحت اعلام شده است رسیدن به اهدافی که تامین کننده منافع ملی باشد، یک اصل مشخص است.
آیا چنین اقدامات و تخریب هایی به زیان کشور و منافع ملی تمام نمی شود؟
وقتی در سیاست داخلی انسجام درونی و وحدت ملی داشته باشیم، اتحاد میان تمامی گروهها دیده شود و از سیاستهای دولت پیروی شود، قطعا در سیاست خارجی و بحث دیپلماسی نیز دست بالاتر را خواهیم داشت و طرفهای خارجی از ایجاد تفرقه و شکاف در میان جریانهای داخلی کشور امتناع خواهند کرد.
در نهایت به نظر شما این افرادی که دست به تخریب دولت میزنند چه اهدافی دارند؟
کسانی که دست به تخریب دولت میزنند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به دولت استفاده میکنند، اینها به دنبال منافع زودگذر سیاسی، حزبی و باندی هستند. درواقع این عده منافع ملی و جمعی را مدنظر ندارند. در مقابل البته هستند کسانی که واقعا دغدغههایی دارند و نگرانیهایشان نیز از سر دلسوزی است اما آنها نیز باید بدانند که اگر موضوعات را در بوق و کرنا کنند و بحران سیاسی ایجاد کنند راه به جایی نمیبرند و این روند تامین کننده منافع ملی نخواهد بود. لذا اگر حتی انتقادی هم میخواهد صورت بگیرد باید به گونهای باشد که اصول منافع ملی کشور رعایت شود نه این که به منافع آسیب بزنند.
ارسال نظر