سلیمینمین: پرونده مختومه من دوباره مطرح شده است
پارسینه: وقتی ٢٤دیماه به دادگاه رفتم متوجه شدم که همه مواردی که قبلا مختومه شده بود دوباره مطرح شده؛ یکی همین مورد احمدینژاد و دیگری شکایت آقای جاسبی بود. اتهام من هم توهین بود درحالی که من نه توهینی به رییسجمهور و نه توهینی به جاسبی کرده بودم.
به گزارش پارسینه، عباس سلیمینمین، تحلیلگر و فعال مطبوعاتی به ششماه حبس تعزیری، جریمه و شلاق محکوم شده است؛ رخدادی کمنظیر در اردوگاه اصولگرایی. شاکی او هم مدعیالعموم است.
سلیمینمین الان مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران است و بیشتر بهعنوان تحلیلگر سیاسی شناخته میشود اما قبلا مدیرمسوول کیهان هوایی و روزنامه تهرانتایمز بوده. شرق به بهانه محکومیت اخیرش با او گفتوگویی انجام داده است:
شما در مناظرهای شرکت کردید و آنجا این بحث را مطرح کرده بودید که «...اگر انتقادی به اصولگرایان باشد این است که در برابر بیقانونیهای احمدینژاد سکوت کردند و بهتدریج او را دچار توهم کردند...»، آیا اتهامی که شما قرار است بابت آن به زندان بروید بابت همین صحبت بوده است؟
بله، برای همان مناظره سال٩٠ است.
آیا شخص احمدینژاد هم از شما بابت گفتههایتان شکایت کرده است؟
نخیر. مدعیالعموم از من شکایت کرده بود. من سال٩٠ که به بازپرسی رفتم، توانستم بازپرس را قانع کنم که اگر قرار به شکایتی بود، ایشان لازم میدید و شکایت میکرد و شکایت از من از سوی مدعیالعموم خیلی منطقی نیست. در نهایت بازپرس قانع شد و پرونده را مختومه اعلام کرد.
شکایتی هم از سوی آقای مشایی از من شده بود و بر سر یکموضوع بسیار قابلتوجه من محکوم شدم. موضوع هم یک بحث کارشناسی تاریخی بود. مشایی سناریوی تاریخ هخامنشی محوری را که انگلیسیها در دوران رضاخان تدوین و ترویج کرده بودند، دنبال میکند که بحث نظری تاریخی است. اعتراض کردم که بحث کارشناسی است شما از چندفرد تاریخدان استعلام کنید. وقتی ٢٤دیماه به دادگاه رفتم متوجه شدم که همه مواردی که قبلا مختومه شده بود دوباره مطرح شده؛ یکی همین مورد احمدینژاد و دیگری شکایت آقای جاسبی بود. اتهام من هم توهین بود درحالی که من نه توهینی به رییسجمهور و نه توهینی به جاسبی کرده بودم اصلا در ادبیات سیاسی من توهین نیست. من اصولا اعتقادی به تندی در عرصه قلم ندارم. اعتقاد به این دارم که باید صراحت داشته باشیم. مشکل اساسی فقدان هیاتمنصفه است. آقایان قضات و بازپرسها در یکحوزه حقوقی تخصص دارند در حالی که ما در عرصه مطبوعات حوزه تخصصی گستردهای داریم که نیاز به هیاتمنصفه را ضروری میکند.
بحث لزوم هیاتمنصفه مطبوعات بیشتر از سوی روزنامهنگاران اصلاحطلب مطرح میشود. درحالیکه هیچوقت روزنامهنگاران اصولگرا لزومی به حمایت از این ماجرا از خود نشان ندادند، بهویژه که آنها هم کمتر سروکارشان به دادگاه میافتاد و شاید تصور میکردند که این مساله، مشکل روزنامهنگاران اصلاحطلب است. خود شما که به ضرورت این بحث رسیدهاید چرا هیچوقت از لزوم هیاتمنصفه مطبوعات حمایت نکردید؟
فارغ از گرایشات سیاسی مطرح، من نهتنها درباره جرایم مطبوعاتی بلکه در مورد متهمان سیاسی هم همواره معتقدم که باید هیاتمنصفه داشته باشیم.
این موضوع هیچگاه در جریان رسانههای اصولگرا مورد تاکید نبوده و کلا این ادبیات متعلق به جریان اصلاحطلب است.
من از طرف یک جریان صحبت نمیکنم از طرف خودم صحبت میکنم. وقتی که رییس انجمن روزنامهنگاران مسلمان هم بودم، بهصراحت دیدگاه خودم را در اینباره مطرح کردم.
ولی متاسفانه هیچوقت نگاه صنفی به ماجرا نشد. روزنامهنگاران اصولگرا هیچوقت در دفاع از هیاتمنصفه در کنار روزنامهنگاران اصلاحطلب قرار نگرفتند و این باعث شد که این موضوع تحتالشعاع برخورد سیاسی قرار گیرد.
به این خاطر که برخی احزاب از این بحث سوءاستفادههایی کردند که این مساله را آلوده کرد. بحث مفصل است و الان فرصتش نیست. البته من هم معتقدم که اگر هم حزبی سوءاستفاده کرد باید در جای خودش با آن برخورد کنیم نه اینکه به این بهانه با مطبوعات برخورد و فضای مطبوعات را دچار مشکل کنیم. من لزوم داشتن هیاتمنصفه را در جلسه خصوصی مطرح کرده بودم.
شما به اتهام توهین به احمدینژاد متهم شدهاید این درحالی است که رفتار خود احمدینژاد و مسایلی که مثلا در مناظرههای سال٨٨ مطرح کرد و سخنانی علیه برخی به زبان آورد، میتواند مصداق تهمت و افترا تلقی شود. نظرتان در اینباره چیست؟
در مناظرهها هیچکاندیدایی رعایت اخلاق را نکرد. البته احمدینژاد خطای فاحشی در بههمریختگیها داشت. مدعیالعموم بیشتر باید زمانی وارد ماجرا شود که ظلمی به کسی شده و قدرت دفاع از خود ندارد یا مبانی فکری جامعه مورد هجمه قرار گرفته است. مدعیالعموم برای دفاع از صلاح عمومی ورود میکند.
شما در انتهای نامهای که برای رسانهها ارسال کردهاید، نوشتهاید: «...اگر بازهم خدای بزرگ لیاقت دهد، رساتر از گذشته ضرورت ابطال مدارک رابطهای مسوولانی چون آقای مرتضوی و هکذا ضرورت محاکمه آغازگران چنین دادوستدهای مخدوشکننده نظام سلامت اداری کشور را مطرح خواهم ساخت... .» ورود شما به ماجرای مرتضوی کمی دیرهنگام نیست؟ با توجه به حساسیتی که خودتان میگویید نسبت به هیاتمنصفه مطبوعات و جرایم مطبوعاتی دارید.
سوابق اظهارنظرهای من موجود است. من سال٨٤ درباره مرتضوی به رییس قوهقضاییه نامه نوشتم و قوهقضاییه هم پاسخ من را داد و گفت به ایشان تذکر داده میشود. من سال٧٥ که در کیهانهوایی بودم توسط ایشان محاکمه شدم. متاسفانه این مسالهای بود که اصلاحطلبان هیچوقت پیگیری نکردند.
شما از حامیان دولت نهم محسوب میشدید که بعدها به جرگه منتقدان آن پیوستید. به اعتقاد شما در ماجرای پرداخت پول از سوی رحیمی به ١٧٠کاندیدای مجلس، جریان اصولگرایی بهعنوان حامی دولت هشتم و نهم چقدر مقصر است؟
قطعا جریان حامی یک دولت در برابر آن مسوول است اما حدیث تلخ دادن پول از دولت هاشمی شروع شد که مرعشی، رییسدفتر ایشان همین کار را شروع کرد و ما در کیهانهوایی هم دربارهاش نوشتیم. این یک مساله تاریخی است که دولتها همواره تمایلی به نظارت ندارند. همه دولتها تلاش داشته و دارند که با توزیع پول، نمایندگان را وامدار خود کنند. اینکه مجلس کنونی جلو برخی تخلفات دولت یازدهم را میگیرد، بهنفع خود دولت است. متاسفانه احمدینژاد به کمک افرادی مانند رحیمی تلاش کرد در نمایندگان تاثیر بگذارد. چون نظر نمایندگان سالم را باید از طریق ارتباطات فکری و برقراری یک دیالوگ جلب کرد نه با پول. اما آدمهایی که شخصیتهای استواری ندارند را با وجه کمی میتوان به خدمت درآورد.
ارسال نظر