چطور می شود با مجسمه سازی دست به نشر اکاذیب زد؟
پارسینه: شکایت نیروی انتظامی از پرویز تناولی آنقدر عجیب است که برخی از هنرمندان آن را طنزآمیز دانسته اند. نیروی انتظامی با اتهام «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی از طریق مجسمهسازی» به تازگی مانع خروج این هنرمند شده است پیش از این هم اتفاقات عجیبی برای تناولی افتاده بود اما به راستی چه هدفی پشت این اتفاقات است؟
تحریریه پارسینه - پرویز تناولی که یکی از جهانی ترین هنرمندان معاصر ایرانی است و آثارش در حراج های بزرگ جهانی مورد توجه مجموعه داران قرار می گیرد. هفته گذشته دوازدم تیرماه، وقتی قرار بود برای رونمایی از کتاب تازهاش با نام «زنان اروپایی در خانههای فارسی» به لندن برود و در موزه بریتانیا سخنرانی کند با ضبط شدن پاسپورت در فرودگاه امامخمینی (ره) متوجه ممنوع الخروجی اش شد، البته بی آنکه به او اطلاع داده شود ماجرا از چه قرار است.
در این میان با توجه به این که به او گفته شده بود مسئله سیاسی در کار نیست، برخی رسانه ها گمانه زنی هایی درباره وجود شاکی خصوصی کردند که تناولی به تعهداتش به خریدار آثارش عمل نکرده است. اما با خبری که به تازگی این هنرمند داده مشخص شد که مسئله این نیست. این طور که تناولی به تابناک توضیح داده است. شاکی پرونده او نیروی انتظامی و ناجا است که اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی را به او وارد کرده است. تناولی می گوید: «این اتهامات را براساس مجموعه کارهایی که تاکنون انجام دادهام؛ به من وارد دانستهاند. به گفته آنها؛ مجسمههایی که ساختهام مصداق تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب است.»
به گفته تناولی، مجموعه کارهای او در کاخ موزه نیاوران و مجموعهای که اخیرا در گالری شهریور با عنوان «تناولی و ۵۰ سال هنر پاپ» نمایش داده شده، همچنین مجسمههایی که در مجموعه شخصیام نگهداری میشود، از موارد اشاره شده در این پرونده بوده است: «در حال حاضر قرار صادر شده برایم در این پرونده ممنوعالخروجی است. قرار است وکیلم عکسها و اطلاعاتی از مجموعه کارهایم را به دادگاه ارائه دهد تا مشخص شود کدامیک از آنها مصداق تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب است.»
تناولی در پایان با اشاره به این که۵۰ سال است که کار میکنم و تاکنون هیچکدام از آثارم چنین مشکلی نداشتند، می گوید: «قطعا کسی پشت این ماجرا قرار دارد اما من نمیدانم که چه کسی و با چه قصدی این کار را انجام میدهد؟! تاکنون هیچ احضاریهای برای من نیامده و من تا لحظه حضور در دادگاه از هیچکدام از اتهاماتم باخبر نبودم.»
در کنار اتهام عجیبی که به این هنرمند زده شده، نباید از ادعای پایانی او به سادگی گذشت. این که کسانی وجود دارند که به هر ترتیب با هنر هنرمندانی نظیر او مخالفند و نمی توانند فعالیت و حضور آن ها در عرصه های بین المللی را تاب بیاورند. برای درک بهتر این موضوع بد نیست گریزی به پرونده عجیب دیگری درباره تناولی بزنیم.
پیش از آن باید اشاره کرد که پرویز تناولی مجسمهساز، نقاش، پژوهشگر، مجموعهدار، کارشناس فرشها و بافتههای عشایری و از پایه گذاران مکتب سقاخانه است که مجموعه مجسمههای «هیچ»، «دستها» و «قفل و قفس» ساخته او در زمره معروفترین آثار تناولی و البته هنر معاصر ایران قرار دارند.
بیش از همه مجموعه مجسمههای «هیچ»، محبوبیت زیادی در حراجهای بینالمللی خرید و فروش آثار هنری دارد.از این رو، برخی از مجموعهداران هنری و مشهورترین موزههای جهان، اقدام به جمعآوری آثار پرویز تناولی برای مجموعههایشان کردهاند.مجسمهای از وی به نام پرسپولیس در سال ۱۳۸۷با رکورد بیسابقه دو میلیون و ۵۰۰هزار دلار در حراج کریستی به فروش رفت.
این هنرمند قرار بود در سال 82، منزل مسکونی به همراه 57 قطعه از آثارش را برای تبدیل شدن به موزه به شهرداری تهران با قیمتی پایین واگذار کند. البته این اتفاق با حمایت حجت الاسلام زم، محقق نیز شد و منزل مسکونی او در اختیار شهرداری قرار داده شد. اتفاقی که در بسیاری از کشورهای دنیا برای هنرمندان نامی می افتد. اما اتفاق غیر معمولی این جا بود که با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد به عنوان شهردار، آثار این هنرمند به مکانی نامشخص منتقل شد و منزل مسکونی این هنرمند نیز سرنوشتی نامعلوم پیدا کرد. احمدی نژاد در آن زمان گفته بود این مکان به حسینیه یا جایی دیگر تبدیل می شود!
پس از این ماجرا تناولی بارها به همراه وکیلش سعی کرد این آثار را پس بگیرد و با شهرداری تهران به اختلافات بسیاری برخورد. تا اینکه توانست ملک شخصی اش را پس بگیرد و 11 اثر او نیز با رای دادگاه به خانه این هنرمند منتقل شد اما پس از مدت کوتاهی دوباره به موزه امام علی (ع) برگردانده شد. در طی این نقل و انتقالات دو اثر حجمی از او دچار آسیب شدند و فیلم برخورد نامناسب کارگران با این آثار نیز در شبکه های اجتماعی به سرعت انتشار یافت. البته در نهایت موزه امام علی نیز پس از بازپس گیری این آثار اعلام کرد این یازده اثر موزه ای و غیر قابل فروش به شمار می روند و قرار است به موزه ای به نام پرویز تناولی منتقل شوند و در آخر مهرماه 94 بود که تناولی اعلام کرد بالاخره پیشرفتی در این پرونده حاصل شده و قرار است روند ایجاد موزه تناولی پس از دوازده سال روند طبیعی خود را طی کند.
رفتاری که در این ماجرا با این هنرمند شد، جزو یکی از عجیب ترین اتفاقاتی است که ممکن است برای یک هنرمند جهانی بیافتد. به همین دلیل باید ادعای او درباره این که چه کسی و با چه قصدی باعث چنین اتفاقی می شود را جدی گرفت و باید مشخص شود چطور می توان با مجسمه سازی دست به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی زد و با این ادعا جلوی خلق اثر و حرکت هنرمندی جهانی را گرفت. هنرمندی که آثارش تماما با هدف شناساندن ایران به جهانیان تالیف شده و آثارش برگرفته از هنر بومی ایرانی است. به خصوص که انتظار می رود رویه برخورد با هنرمندان در دولت یازدهم با آنچه در زمان محمود احمدی نژاد اتفاق می افتاد متفاوت باشد!
این اتهامها آنقدر تکراری و خنده آور شده اند که پیشنهاد می گردد از این پس در فرمهایی آماده اتهامهای نشر اکاذیب ، اقدام علیه امنیت ملی ، تشویش اذهان عمومی و 000 چاپ و فقط جای اسم و فامیل را خالی بگذارند تا در وقت دادگاه ها صرفه جویی شود
خدا کند بیگناه باشد لکن اگر کار خلافی انجام نداده بود که نیروی انتظامی بیکار نیست که الکی وقت خودش را صرف شکایت از دیگران بگیرد!!
بعض ي وقتا حس مي كنم توو كره شمالي زندگي مي كنم. هرچند اونا به هنرشون اهميت ميدن
به خدا به خاطر همین کارا حیثیتمون تو دنیا رفته
چرا فکر میکنید عجیبه؟ کجاش عجیبه؟ این رفتار روتین با هنرمنداس. جرمش هم حتما اینه که آثارش که جهان هم اونارو تحسین کرده،مورد علاقه دربار بوده!!
از جناب بازجو شریعتمداری بپرسید براتون توضیح میده که چقدر این برخوردها منطقی و عاقلانه است همانطوری که برای شجریان توضیح داد.