ولنتاین در مهد کودک!
پارسینه: این روزها پای ولنتاین هم به مهدهای کودکان باز شده است، جشنهای میلیونی که برای کودکان مناسب نیستند اما محلی برای گذراندن وقت مادران لاکچری و پولدار شده است.
هجوم فرهنگ غرب و آداب و رسوم غلطی که خانوادههای ایرانی را به سمت مصرفگرایی، اسراف و هزینه کردن زیاد سوق داده، حرف تازهای نیست.
در این میان، چشم و هم چشمی در خانوادههای دارای فرزند، بابت اینکه مبادا در فراهم کردن رفاه و آسایش کودکانشان کم و کسری رخ دهد بیشتر شده است و زمانی هم که علت را از این والدین جویا شوید حتما دلیل این خرج تراشیها، اینگونه بیان میشود که «الان همه چیز با گذشته فرق کرده است.»
امروزه شکی نیست که الزام فرستادن کودکان به مهدکودک در شرایطی که مادران شاغل مجبورند ساعاتی را در فضای بیرون از خانه سپری کنند، اجتناب ناپذیر شده است، اما در همین فضای آموزشی، اتفاقاتی رخ میدهد که گاها با فرهنگ ایرانی مغایرت دارد.
البته به گفته کارشناسان تربیتی و آموزشی، گذراندن ساعاتی از روز کودکان در کنار همسن و سالان برای رشد فردی و اجتماعی شدنشان مفید است، اما انچه امروزه رفته رفته میرود که به یک فرهنگ تبدیل شود؛ مُدگرایی و خرج تراشیهای میلیونی در این مهدهاست.
مهدهایی که با عنوان ستاره دار شدن پا به قرن بیست و یکم گذاشته اند؛ در پس ارائه امکانات آموزشی و تفریحی مناسب، تبدیل به محیطی دردسرساز برای خانوادهها شده اند بطوریکه گاها این هزینه کردنهای فوق برنامه در ماه از توان خانوادهها خارج است و به اندازه شهریه یک ماه مهدکودک، برایشان تمام میشود.
به سراغ یکی از این مهدهای به اصطلاح لاکچری که در شمال شهر بیشتر دیده میشوند، میروم. این مهد که در خیابان دربند است و برسر درش با "لاتین" نامش نوشته شده است. ماشینهای لوکس و گران قیمت در جلوی در مهد پارک شده اند و مادران با ظاهری آراسته و شیک هرازگاهی وارد مهد میشوند.
از حیاط بزرگی که سبزه کاریهای زیبا و عروسکی دارد عبور میکنم. دست راستم استخری کوچک وجود دارد، از مربی که میپرسم این برای کودکان خطر ندارد، میگوید: کودکان را آموزش شنا میدهیم؛ مربی داریم.
با عمارت سفیدی روبرو میشم که مرا به یاد عمارت کاخ سفید میاندازد. آن طرفتر ساختمانی با دیوارهای رنگی وجود دارد. میپرسم این فضای بازی کودکان است؟ مربی میخندد و با ژست خاصی میگوید همان KIDS CLUP خودمان است. البته این مکانها را برای جشنهای خانوادهها اجاره هم میدهیم.
میپرسم هزینه برپایی جشن حدودا چقدر است؟ میگوید بستگی دارد. در برخی زمانهای سال گرانتر است. مثلا الان که به پایان سال نزدیک میشویم جشن پایان سال داریم که هر خانواده حدودا ۱۰۰ تومان باید بدهد. یا همین جشن ولنتاین. خانوادهها میآیند و سفارش میدهند که آن بستگی به تعداد مهمان هایشان دارد.
جلوتر میروم و در ذهنم عدد و رقمهای زیادی میآید که در این مکانهای به اصطلاح بازی کودکان خرج میشود و خانوادههایی آن سوتر از اینجا توان حتی پرداخت یک سوم هزینه این جشنها را ندارند که برای کودکانشان بپردازند.
به عمارت میرسم و مرا راهنمایی میکنند که در اتاق مدیر منتظر باشم. همزمان با ورود من، مادری با فرزند خردسال دخترش وارد میشود. در فرصت کوتاهی که پیش میآید از مادر میپرسم، از اینجا راضی هستید؟ شهریه اش چقدر است؟ پاسخ میدهد: خیلی. حدود ۲/۵ تا ۳ میلیون میشود البته به غیر از هزینههای جانبی. اما مهد خوبی است. آموزش شنا، صخره نوردی، زبان انگلیسی، ژیمناستیک و آشنایی با حیوانات را دارد.
میپرسم مربیانی که آموزش میدهند رفتار خوبی دارند؟ میگوید: خیلی. آموزش صخره نوردی را «آقای ب» که مدرک این کار را دارد انجام میدهد.
متعجبتر از قبل میپرسم کلاس آشنایی با حیوانات چگونه است؟ میگوید: اینجا خیلی بزرگ است، پشت ساختمان یک باغ وحش کوچک دارد. بچهها از نزدیک با حیوانات آشنا میشوند، لاک پشت، خرگوش و.
مدیر این مهدکودک لاکچری که میآید، صحبتهایم ناتمام میماند، اما به پاسخ بسیاری از سوالاتم رسیده ام. پس از گپ و گفتی مختصر از مهد بیرون میآیم.
صحبتهای مربی مهد، فکرم را مشغول میکند؛ ولنتاین و پایان سال در مهد!
خودم را آماده رفتن به یکی دیگر از مهدها میکنم تا در این روزها که حال و هوای جشن ولنتاین است، از نزدیک شاهد این خرجتراشیها باشم.
این بار به مکان تفریحی کودکان حوالی نیاوران میروم. البته در ورودیاش آثاری از برگزاری جشن ولنتاین به چشم نمیخورد. با تردید سَرَکی به داخل میکشم و وارد میشوم. خودروهای آن چنانی و گران قیمت ردیف شده اند. به در ورودی که نزدیکتر میشوم، صدای موزیک و همهمه بلندتر میشود.
به محض ورود با استقبال کارکنان مواجه میشوم که دورهام میکنند و از من کارت ورودی میخواهند.
میگویم: کارتی ندارم. آنها هم با مهربانی عذرم را میخواهند. چشمم به محیطی آراسته شده با بادکنکهای قرمز رنگ میافتد. مادران به همراه کودکان بزک شده با ظاهری مانند اینکه میخواهند به جشن عروسی بروند کادو به دست با یک بادکنک قرمز، کارتشان را نشان میدهند و وارد میشوند. نور فلش عکاسان در فضای تاریک و پر زرق و برق به چشم میآید. آن طرف سالن هم، عمو موسیقی معروف در حال هنرنمایی برای مهمانان بود.
میپرسم در این مهد فقط از این جشنها برپا میشود، میگویند: نه. اما اکنون یکی از مادران از قبل سفارش داده و در این ساعت رزرو کرده است. با احترام مرا به سمت در هدایت میکنند و میخواهند که در روز دیگری مراجعه کنم.
برگزاری چنین مراسمی با تِمهای گران قیمت، قطعا برای والدین کودکان هزینههایی بالغ بر ۱۰ میلیون تومان به همراه دارد؛ و هر چقدر جشن پرزرق و برقتر کلاس خانواده در مقابل دوستانشان بالاتر خواهد بود.
در این شرایط اما، همه خانوادهها راضی به برپایی مراسمهای این چنینی نیستند. هزینه چنین مراسمهایی برای برخی از خانواده ها، هزینه مضاعفی است که آنها علاقهای به پرداخت آن ندارند، اما به اجبار برای اینکه کودکانشان از دیگران عقب نماند این کار را انجام میدهند.
حبیب الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در این باره میگوید: برنامههایی از جمله برگزاری جشن برای کودکان در مهدهای کودک در شرایطی قابلیت اجرا دارد که با رضایت والدین و رعایت موارد موجود در آئین نامه مهدها صورت گیرد.
وی ادامه میدهد: همچنین میزان هزینه اضافهای که از سوی مهدهای کودک از والدین کودکان گرفته میشود باید قابل قبول باشد.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با تاکید بر برخورد سازمان بهزیستی کشور با مسئولان مهدکودکهای متخلف اظهار میکند: در صورتی که خانوادهها با برگزاری چنین مراسمی مخالف هستند، اما مهدها آنها را وادار به پرداخت این مبالغ کنند، قطعا سازمان بهزیستی با مسئولان مهدهای کودک برخورد خواهد کرد.
مسعودی فرید از در نظر گرفتن یک سامانه پیامکی برای ارسال تذکرات در رابطه با مهدهای کودک متخلف خبرداد و میگوید: خانوادهها میتوانند تخلف مهدهای کودک در رابطه با جشنهای پایان سال را به سامانه ۳۰۰۰۰۱۲۳ پیامک کنند.
وی میگوید:با استفاده از نظرات کارشناسان حوزوی و علوم مختلف، برنامهها و طرحهایی برای ارائه آموزشهای بهتر و متناسب با آموزههای دینی تهیه شده است؛ اما اگر مردم مشاهده کنند که برنامههایی مغایر با فرهنگ عمومی جامعه اجرا میشود، میتوانند به مراجع اطلاع دهند.
وی درباره روشهای غیرمجاز آموزشی مهدهای کودک، میگوید: این روشها معمولا عمومی نیست و تنها در برخی از مهدهای شمال شهر تهران مشاهده میشود که به آنها تذکر داده شده است. در صورتی که مشاهده شود یک مهدکودک روشهای سخیف غربی از جمله موسیقیهای غیرمجاز را بهکار گرفته، علاوه بر تذکر و اخطار، مراکز بهزیستی استانها میتوانند نسبت به تعطیلی آن مهد اقدام کنند.
فرید با تاکید بر تداوم بازرسیها، تصریح میکند: بازرسیهای بهزیستی معمولا بر شرایط محیطی مهدها از نظر ایمنی مکان و تجهیزات و توانایی و مهارت مربیان نظارت دارد، اما در برخورد با مواردی که گاهی در رسانهها مطرح میشود و بسیار نادر است با جدیت اقدام میشود.
ارسال نظر