مهمترین اثر رمضان، یاد دادن امساک است/ اهمیت مبارزه با نفس
پارسینه: حجت الاسلام پناهیان گفت: اگر در زندگی انسان ارزشی بالاتر از امساک وجود داشت، حتما ما در ماه رمضان باید آن کار را می کردیم. مهمترین آثار ماه رمضان، یاد دادن امساک است.
متن زیر سخنان حجت الاسلام علیرضا پناهایان در برنامه امروز سمت خداست که در ادامه میخوانید.
بقیهی عبادات انجام دادن یک سلسه کارهاست. تنها عبادتی که انجام ندادن است، روزه است. یعنی شما در روزه کاری را نمیکنید و عبادت نام میگیرد. در این عبادت هیچ فعلی نیست و همه ترک است. چون ترک زیباتر است و از نظر عرفانی خدا میگوید: من خودم جزای روزه را میدهم. یا به روایتی من خودم بصورت خاص، جزای این روزه هستم.
اثر تربیتی این روزه چیست؟ یک مقدار آب و غذا نمیخوری و این همه احساس خوش معنوی در شما پدید میآورد و ارتباط نزدیکی با خدا برای شما ایجاد میکند. حالا ببینید اگر بدیهای دنیا را ترک بکنید، چه آثار زیبایی دارد. خداوند یک سال منتظر بود تا ما بدیهای دنیا را ترک کنیم، نشد و خدا گفت: من شما را به مرگ میگیرم تا به تب راضی بشوید، شما را از خوردن میاندازم تا بفهمید امساک شدنی است. راحت است و چقدر نورانی میشوید. خدا الان امور عادی و خوردن را برای ساعاتی منع میکند تا ما به ترک دنیا آماده بشویم. ترک امور عادی، تمرینی برای ترک گناهان میشود. اهل روزه آمادگی بیشتری برای ترک گناهان دارند. این اثر تربیتی رمضان است، در قرآن میفرماید: ما قرآن را واجب کردیم تا شما به تقوی برسید.
تقوی یعنی پرهیز از گناه، اثر دیگر این است که مهمترین اصل و هدف تربیتی این است که انسان بتواند امساک بکند. بتواند به خودش بگوید: نه.
من بارها به معلمها گفته ام: در مدرسه به بچهها نماز یاد ندهید، خدا و پیامبر یاد ندهید. تنها چیزی که به او یاد بدهید این است که بچهی ما وقتی از دبیرستان بیرون آمد، پیش او زشت باشد که بگوید: دلم میخواهد. او باید در مبازه با نفس قدرتمند شده باشد، این مبارزه با نفس را در دلش برویانیم. البته روش ما جوری است که جلوی رویاندن از درون را میگیرد. مدرسه مبارزه با نفس ما میکند. جامعه مبارزه با نفس ما میکند. اطرافیان مبارزه با نفس ما میکنند. این تشویقها و تنبیه ها، این مسئولیت را بعهده میگیرند و ما قدرت خودمان را پیدا نمیکنیم. مدرسهها باید در مسئلهی تعلیم و تربیت که یک حرکت است، برنامه ریزی بکند و به بچهها یاد بدهند که مقابل نفس خودشان بایستند. امروز شما چه میخواستید که جلویش ایستادید؟ امساک یک برنامه باشد و برنامه بدهند. امساک در حقیقت در حیات انسان نقش مهمی دارد. اگر از چیزی که دلمان میخواهد چشم پوشی کنیم و بگوییم دو ساعت بعد و تاخیر بیندازیم. اگر گناه دلت خواست بگو: بعدا.
اگر انسان بتواند به خودش نه بگوید، یک عظمتی را در روح او ایجاد میشود. حقارت را از انسان میگیرد و به انسان قدرت میدهد. اگر در زندگی انسان ارزشی بالاتر از امساک وجود داشت، حتما ما در ماه رمضان باید آن کار را میکردیم. ولی این نیست و در ماه رمضان یک نخوردن و نیآشامیدن این کار را میکند. مهمترین آثار ماه رمضان، یاد دادن امساک است. حضرت امیرالمومنین از رسول خدا پرسیدند: بهترین عمل دراین ماه چیست؟ فرمود: این ستاره را دنباله دار بکنید. یعنی بقیه چیزهای بد را هم، شما ترک بکنید. به احترام ماه رمضان آنها را ترک کنید.
روایتی از امام صادق داریم: شما گاهی با هم جر و بحث میکنید که اسم آن مجادله است. اگر در ماه رمضان بحث به مجادله کشیده شد، بگویید: ببخشید من روزه هستم و بحث را ترک کنید.
حتی مجادله نکنید، زیرا در مجادله انسان دنبال این است که خودش را اثبات بکند، طرف را پایین بیاورد، باید جلوی آنها را گرفت. یک زمانی باید خود داری کرد. قدیمیها جوانان را سربازی میفرستادند که مرد بشوند. در قدیم در سربازی خیلی خلاف نفس سربازها دستورات میدادند و صبح زود بیدارشان میکنند، باید آماده باشد. واقعا کسی که مبارزه با نفس نکند، مرد نیست. کسانی که در مشکلات زندگی میکنند، آدمهای خود ساختهای هستند.
کسانی که در رفاه هستند، اگر خوب تربیت نشوند خیلی آسیب پذیر هستند. آدمهای متوقع و زود رنجی هستند و زود افسرده میشوند. یکی از ناراحتیهای روحی ما، ناآرامیهای ما، ناامیدیهای ما به خاطر این است که هیچ وقت مبارزه با نفس نکرده ایم، هیچ وقت با مشکلات درگیر نشده ایم. همیشه توقع آماده خوری داشتیم.
حالا اگر کسی ماشین نداشته باشد و به خیابان برود و در ترافیک و شلوغی ناراحت میشود و به زمین و زمان فحش میدهد و اعصابش خُرد میشود. حالا اگر کسی دو تا ماشین هم در خانه داشت و گفت: امروز میخواهم تفریحی بروم، اصلا اعصابش خرد نمیشود، چون خودش کنار گذاشته است.
خدا میگوید: من هرچه به تو ندادم، دارم که به تو بدهم، ولی تو بگو من خودم برنداشتم. ببینید روحیهها چقدر تفاوت میکند. تو بنا داشته باش با نفس مبارزه کنی، ما بنا را هم نداریم. در غرب کسی بد نمیداند که کسی چیزی را بخواهد.
پس کی میخواهد با نفسش مبارزه کند؟ پیچش داستانها از وقتی شروع میشود که کسی چیزی میخواهد. خوب، نخواهد. جلوی خواستنش بایستد. پس کی میخواهد بایستد. این اثر تربیت است که روزه در ما دارد و هیچ چیز هم مثل نیاز اولیه تشنگی و گرسنگی نیست. این اولین نیازی است که انسان در بدو خلقت با آن مواجه میشود. خدا اولین نیاز ما را گرفته که بایستیم. اگر اینجا نایستیم رشد نمیکنیم. این را برای خودت میگوید.
بقیهی عبادات انجام دادن یک سلسه کارهاست. تنها عبادتی که انجام ندادن است، روزه است. یعنی شما در روزه کاری را نمیکنید و عبادت نام میگیرد. در این عبادت هیچ فعلی نیست و همه ترک است. چون ترک زیباتر است و از نظر عرفانی خدا میگوید: من خودم جزای روزه را میدهم. یا به روایتی من خودم بصورت خاص، جزای این روزه هستم.
اثر تربیتی این روزه چیست؟ یک مقدار آب و غذا نمیخوری و این همه احساس خوش معنوی در شما پدید میآورد و ارتباط نزدیکی با خدا برای شما ایجاد میکند. حالا ببینید اگر بدیهای دنیا را ترک بکنید، چه آثار زیبایی دارد. خداوند یک سال منتظر بود تا ما بدیهای دنیا را ترک کنیم، نشد و خدا گفت: من شما را به مرگ میگیرم تا به تب راضی بشوید، شما را از خوردن میاندازم تا بفهمید امساک شدنی است. راحت است و چقدر نورانی میشوید. خدا الان امور عادی و خوردن را برای ساعاتی منع میکند تا ما به ترک دنیا آماده بشویم. ترک امور عادی، تمرینی برای ترک گناهان میشود. اهل روزه آمادگی بیشتری برای ترک گناهان دارند. این اثر تربیتی رمضان است، در قرآن میفرماید: ما قرآن را واجب کردیم تا شما به تقوی برسید.
تقوی یعنی پرهیز از گناه، اثر دیگر این است که مهمترین اصل و هدف تربیتی این است که انسان بتواند امساک بکند. بتواند به خودش بگوید: نه.
من بارها به معلمها گفته ام: در مدرسه به بچهها نماز یاد ندهید، خدا و پیامبر یاد ندهید. تنها چیزی که به او یاد بدهید این است که بچهی ما وقتی از دبیرستان بیرون آمد، پیش او زشت باشد که بگوید: دلم میخواهد. او باید در مبازه با نفس قدرتمند شده باشد، این مبارزه با نفس را در دلش برویانیم. البته روش ما جوری است که جلوی رویاندن از درون را میگیرد. مدرسه مبارزه با نفس ما میکند. جامعه مبارزه با نفس ما میکند. اطرافیان مبارزه با نفس ما میکنند. این تشویقها و تنبیه ها، این مسئولیت را بعهده میگیرند و ما قدرت خودمان را پیدا نمیکنیم. مدرسهها باید در مسئلهی تعلیم و تربیت که یک حرکت است، برنامه ریزی بکند و به بچهها یاد بدهند که مقابل نفس خودشان بایستند. امروز شما چه میخواستید که جلویش ایستادید؟ امساک یک برنامه باشد و برنامه بدهند. امساک در حقیقت در حیات انسان نقش مهمی دارد. اگر از چیزی که دلمان میخواهد چشم پوشی کنیم و بگوییم دو ساعت بعد و تاخیر بیندازیم. اگر گناه دلت خواست بگو: بعدا.
اگر انسان بتواند به خودش نه بگوید، یک عظمتی را در روح او ایجاد میشود. حقارت را از انسان میگیرد و به انسان قدرت میدهد. اگر در زندگی انسان ارزشی بالاتر از امساک وجود داشت، حتما ما در ماه رمضان باید آن کار را میکردیم. ولی این نیست و در ماه رمضان یک نخوردن و نیآشامیدن این کار را میکند. مهمترین آثار ماه رمضان، یاد دادن امساک است. حضرت امیرالمومنین از رسول خدا پرسیدند: بهترین عمل دراین ماه چیست؟ فرمود: این ستاره را دنباله دار بکنید. یعنی بقیه چیزهای بد را هم، شما ترک بکنید. به احترام ماه رمضان آنها را ترک کنید.
روایتی از امام صادق داریم: شما گاهی با هم جر و بحث میکنید که اسم آن مجادله است. اگر در ماه رمضان بحث به مجادله کشیده شد، بگویید: ببخشید من روزه هستم و بحث را ترک کنید.
حتی مجادله نکنید، زیرا در مجادله انسان دنبال این است که خودش را اثبات بکند، طرف را پایین بیاورد، باید جلوی آنها را گرفت. یک زمانی باید خود داری کرد. قدیمیها جوانان را سربازی میفرستادند که مرد بشوند. در قدیم در سربازی خیلی خلاف نفس سربازها دستورات میدادند و صبح زود بیدارشان میکنند، باید آماده باشد. واقعا کسی که مبارزه با نفس نکند، مرد نیست. کسانی که در مشکلات زندگی میکنند، آدمهای خود ساختهای هستند.
کسانی که در رفاه هستند، اگر خوب تربیت نشوند خیلی آسیب پذیر هستند. آدمهای متوقع و زود رنجی هستند و زود افسرده میشوند. یکی از ناراحتیهای روحی ما، ناآرامیهای ما، ناامیدیهای ما به خاطر این است که هیچ وقت مبارزه با نفس نکرده ایم، هیچ وقت با مشکلات درگیر نشده ایم. همیشه توقع آماده خوری داشتیم.
حالا اگر کسی ماشین نداشته باشد و به خیابان برود و در ترافیک و شلوغی ناراحت میشود و به زمین و زمان فحش میدهد و اعصابش خُرد میشود. حالا اگر کسی دو تا ماشین هم در خانه داشت و گفت: امروز میخواهم تفریحی بروم، اصلا اعصابش خرد نمیشود، چون خودش کنار گذاشته است.
خدا میگوید: من هرچه به تو ندادم، دارم که به تو بدهم، ولی تو بگو من خودم برنداشتم. ببینید روحیهها چقدر تفاوت میکند. تو بنا داشته باش با نفس مبارزه کنی، ما بنا را هم نداریم. در غرب کسی بد نمیداند که کسی چیزی را بخواهد.
پس کی میخواهد با نفسش مبارزه کند؟ پیچش داستانها از وقتی شروع میشود که کسی چیزی میخواهد. خوب، نخواهد. جلوی خواستنش بایستد. پس کی میخواهد بایستد. این اثر تربیت است که روزه در ما دارد و هیچ چیز هم مثل نیاز اولیه تشنگی و گرسنگی نیست. این اولین نیازی است که انسان در بدو خلقت با آن مواجه میشود. خدا اولین نیاز ما را گرفته که بایستیم. اگر اینجا نایستیم رشد نمیکنیم. این را برای خودت میگوید.
منبع:
خبرگزاری مهر
ارسال نظر