یک بلاگر ارزشی: کاربرد اصطلاح «بدپوششی» تجاوز به واقعیت است/ با «هرزهپوشی» برخورد میشود
مجتبی دانشطلب در سایت زنانپرس نوشت:
در خبرها آمده است که «طرح تشدید برخورد با بدپوششی، مانکنها و بدحجابی از عصر چهارشنبه در میادین مهم شهر تهران، مراکز خرید و تفرجگاهها» آغاز شده است. «به گفته پلیس، این طرح در پی تماس شهروندان با پلیس برای برخورد با مانکنهای خیابانی تشدید شده است. در این طرح ماموران پلیس با استقرار در میادین مهم، مراکز خرید و تفرجگاهها، با بدپوششی و بدحجابی برخورد میکنند.» اما فارغ از شیوههای برخورد اصطلاحات خاص به کار رفته (بدحجابی و بدپوششی) نیز مورد سوال و ابهام است.
با وضعیتی که در آغاز فصل گرما در بعضی شهرهای بزرگ دیده میشود کاربرد اصطلاحاتی مثل «بدپوششی» و «بدحجابی» تا حدودی زیادی بیربط و در واقع نوعی تجاوز به واقعیت است. آن چیزی که مردم شاهدش هستند و اعتراض آنهایی را هم که چندان مذهبی نیستند باعث میشود، شیوع «هرزهپوشی» و «پوششهای زننده» است. مردم وقتی مظاهر علنی فساد را میبینند ـ چه در شکل اجتماعی و اخلاقی، و چه سیاسی و اقتصادی ـ علنا اعتراض میکنند و کارکرد و ادعای حکومت اسلامی را زیر سوال میبرند.
کاربرد «بدپوششی» باعث انحراف ذهن و مقاومت روانی افراد نیز میشود. چیزی که این نوع ترکیبها تداعی میکند قضاوت خوب و بد ِ پوشش دیگران با شائبه برخوردهای سلیقهای است. بدیهی است که این اصطلاح و حتی بدحجابی نمیتواند پدیدهای را توضیح بدهد که امنیت و سلامت اخلاقی اجتماع را تهدید میکند. اگر منظور از «بدحجابی» رعایت نشدن حجاب کامل اسلامی باشد، این موضوع هم بسیار شایع ـ و غیرقابل برخورد ـ است و هم اینکه مردم تلقی ضدفرهنگی و حساسیت ضداخلاقی نسبت به آن ندارند.
حرف ساده بسیاری از مردم این است که این چه حکومت مدعی اسلامی است که نمیتواند وضع خیابانهایش را درست کند؟ آن از بانکهایشان که چند هزار میلیارد پول مردم را بالا میکشند، این هم از پارک و مرکز خریدشان که با جاهای دیگر اشتباه گرفته میشود. بنابر این عموم مردم نسبت به بیرون بودن چند تار مو یا کمی کوتاه و تنگ بودن لباسها حساسیتی نشان نمیدهند، و اصلا از دید فقهی به پوشش نگاه نمیکنند. نگاه آنها همان نگاه بومی ایرانی است که نسبت به «ابتذال» و «برهنگی» حساسیت دارد.
بسیاری از کسانی که از نظر فقهی حجاب کاملی ندارند یا خرده آرایشی روی صورتشان میکنند، مسلمانهای معتقدی هستند؛ یعنی نماز و روزه و زیارت و عزاداری و حلال و حرامشان سر جایش است. آنها فقط در مورد حجاب دچار تسامح فقهی شدهاند و وقتی اصطلاح بدحجابی یا بدپوششی (ناقص بودن حجاب و پوشش اسلامی) به کار میرود عدهای دچار این احساس میشوند که قرار است با آنها هم برخورد شود. در حالی که همین قشر هم نسبت به شیوع «هرزه پوشی» انتقاد دارند و اعتراض میکنند.
در واقعیت هم غالبا با کسانی برخورد میشود که پوششهای زننده و عجیب و غریب و به شکل مانکن (عموما ناشی از تازه به دوران رسیدگی) استفاده میکنند و عنوان کردن اصطلاح بدپوششی و بدحجابی در مورد آنها تنها میتواند ناشی از بدسلیقگی تعبیر شود. بنابراین، جای تجدید نظر در انتشار بعضی اخبار و انتخاب برخی اصطلاحات کاملا احساس میشود؛ وقتی واژههایی مثل هرزه پوشی، یا ابتذال، یا پوششهای زننده و … وجود دارند بهتر است از ترکیبهایی استفاده نشود که اذهان را به چیزی خلاف واقعیت منحرف میکند.
این نظر درستیه