ماجرای بهنام محجوبی چه بود؟
پارسینه: ماجرای بهنام محجوبی و این ویدیوی تلخ از مادر او بلافاصله در فضای مجازی دست به دست شد و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد. ساعاتی بعد اما برخی نزدیکان محجوبی خبر دادند که بهنام، جان خود را از دست داده است. در بحبوحه واکنشها به مرگ این زندانی ۳۳ ساله، اداره کل زندانهای تهران اطلاعیهای صادر کرد که گواه از آن داشت که این زندانی اگرچه با سطح هوشیاری بسیار پایین اما همچنان به کمک دستگاههای پزشکی زنده است.
جوانی ۳۳ ساله که بهحکم دادگاه به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق ارتباطگیری با سایرین و فراهم کردن تجمع غیرقانونی» به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت از عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی یا اجتماعی محکوم شد و درنهایت ۳۱ خردادماه امسال برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل شد.
انتقال محجوبی به زندان، اما در شرایطی صورت گرفت که خانواده او میگفتند پزشکی قانونی و شورای پزشکی تایید کردهاند که او توان کیفر زندان را ندارد.
براساس آنچه مادر بهنام محجوبی پیش از این گفته بود، این جوان درویش پس از فوت نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی، دچار حمله عصبی شده و داروی اعصاب مصرف میکرده است.
مهرماه امسال خانواده محجوبی خبر دادند با وجود اینکه او باید دارو مصرف میکرده، اما مسوولان زندان از تحویل قرصهایش به او جلوگیری کردهاند و همین باعث تشدید بیماری و بیحس شدن بهنام محجوبی شده و درنتیجه مسوولان زندان بهجای انتقال این زندانی به بیمارستان، او را به بیمارستان اعصاب و روان امینآباد منتقل کردهاند.
محجوبی که در یک فایل صوتی از شرایط نامساعد خود در امینآباد خبر داده بود، مدتی بعد دوباره از بیمارستان اعصاب و روان امینآباد به زندان اوین منتقل شد.
این زندانی ۳۳ساله، اما شنبه ۲۵ بهمنماه درپی مسمومیت دارویی از زندان اوین به بیمارستان لقمان تهران منتقل شد. همسر محجوبی در توضیح آنچه رخ داده به پایگاه خبری-تحلیلی امتداد گفته است: «ما اطلاع نداریم که به او آنجا (زندان) چه دارویی دادند. خودش ۳ دارو برای بیماریاش داشت که چیز خاصی نبود، اما در زندان داروهای خیلی بیشتری به او دادند. این داروها حالش را بد کرده، ولی بهداری زندان توجه کافی نکرده و کمک نکردند تا او داروها را بالا بیاورد. سپس داروها به ریهاش برگشته، او به خاطر بیدقتی بهداری و عدم مسوولیتشان به این روز افتاده است.»
یکشنبه شب ویدیویی منتشر شد که نشان میداد خانواده بهنام محجوبی و برخی فعالان اجتماعی ازجمله نرگس محمدی برای پیگیری وضعیت این زندانی به این بیمارستان رفتهاند. نرگس محمدی در این فایل که تصاویری از گریهها و ضجههای مادر این زندانی را نشان میداد، گفته بود که هوشیاری محجوبی به زیر درجه ۳ رسیده است.
مادر محجوبی هم در ادامه این فایل تصویری میگفت که از صبح آن روز خود را به بیمارستان رسانده و هرچه گریه و درخواست میکند، اجازه نمیدهند که فرزندش را ببیند.
مادر بهنام که کاربران شبکههای اجتماعی نام «ننهبهنام» به او دادهاند، با طرح این پرسش که «نمیدانم چرا نمیگذارند بچهام را ببینم»، میگوید: «من یک مادرم، میخواهم بچهام را ببینم؟ به چه کسی بگویم که میخواهم بچهام را ببینم.»
ماجرای بهنام محجوبی و این ویدیوی تلخ از مادر او بلافاصله در فضای مجازی دست به دست شد و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد. ساعاتی بعد، اما برخی نزدیکان محجوبی خبر دادند که بهنام، جان خود را از دست داده است. در بحبوحه واکنشها به مرگ این زندانی ۳۳ ساله، اداره کل زندانهای تهران اطلاعیهای صادر کرد که گواه از آن داشت که این زندانی اگرچه با سطح هوشیاری بسیار پایین، اما همچنان به کمک دستگاههای پزشکی زنده است.
در این اطلاعیه آمده است: «تمام مراقبتهای مورد نیاز پزشکی در طول دوران حبس و همچنین اقدامات ویژه درمانی در زمان بستری شدن متهم در بیمارستان، به صورت کامل انجام شده و وی هماکنون نیز تحت مراقبتهای ویژه پزشکی است.»
اداره کل زندانهای تهران با اشاره به اینکه بررسیهای اولیه و ادعای هماتاقیهای او نشان میدهد زندانی محجوبی بر اثر مصرف بیش از حد دارو مسموم شده تاکید کرد که موضوع علت مسمومیت بهنام محجوبی در حال بررسی دقیق و فوری است و نتیجه نهایی پس از بررسی پزشکی و قضایی اعلام میشود.
نکته دیگری که در اطلاعیه اداره کل زندانهای تهران به آن اشاره شده، این است که «زندانی محجوبی از ابتدای امسال تاکنون نیز هیچ درخواست ملاقاتی به جز یک مورد نداشته است، در تاریخ ۷ بهمن ۹۹ مادر وی درخواست ملاقات داشتهاند که ملاقات هم انجام شده است»؛ موضوعی که البته میتوان گفت پاسخی به عدم اجازه ملاقات مادر محجوبی با زندانی در بیمارستان نیست و چنانچه همسر بهنام محجوبی هم گفته، او همسرش را «در این مدت فقط پس از امینآباد دیده و مادرش هم دوبار در امینآباد و یک بار در زندان توانسته او را ببیند.»
ماجرای اینکه محجوبی درخواست ملاقات نداده، چنانچه همسر او توضیح داده به این دلیل بوده که «خودِ بهنام نمیخواست ما در این شرایط کرونایی به ملاقاتش برویم و همواره امید داشت که آزاد میشود و برمیگردد.»
با همه اینها میانه روز گذشته، بالاخره خبر آمد که مادر بهنام محجوبی موفق شده برای دقایق کوتاهی فرزندش را ببیند. صالحه حسینی، همسر بهنام محجوبی درباره این دیدار چنین توضیح داده است: «پس از ۳ روز و کلی رفت و آمد حدود ۲ دقیقه توانست پسرش را ببیند و به پایش دست بزند و سریع بیرونش کردند. اصلا نگذاشتند نزدیک برود. ما میخواهیم بهنام را ببینیم و بدانیم او در چه شرایطی به سر میبرد، مرده یا زنده است؟ چرا جواب ما را نمیدهند و اجازه نمیدهند او را ببینیم.»
بهگفته همسر بهنام محجوبی، پزشکان گفتهاند که سطح هوشیاری بهنام محجوبی روی ۳ است و اگر دستگاهها راجدا کنند، او میمیرد. او همچنین گفته که ۳۰ درصد هم علائم تنفس دارد و در واقع مرده حساب میشود. اینها را شنیدهایم، ولی واقعا اطلاعات دقیقتر و درستتری نداریم. با توجه به اینکه هنوز دستگاهها به بهنام محجوبی وصل هستند، میتوان امیدوار بود که با وقوع معجزهای این جوان ۳۳ ساله دوباره به زندگی برگردد. در این شرایط با توجه به آنچه در اطلاعیه اداره کل زندانهای تهران آمده و تاکید شده که «در تاریخ ۱۲ بهمن ۹۹ با نظر مرجع قضایی بهدلیل بیماری محکوم مورد اشاره با تعویق اجرای مجازات او موافقت میشود، مشروط به اینکه وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی جهت خارج شدن از زندان اخذ شود، این موضوع همان زمان رسما و به صورت کتبی به او ابلاغ میشود»، بهنام محجوبی میتواند با سپردن وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به خانه و نزد خانوادهاش بازگردد و روند درمانش را در منزل ادامه دهد.»
امیدوارم که زنده بماند ولی سوالم از قوه قضائیه این است وقتی بنا به تشخیص پزشکی قانونی که زیر نظر قوه قضائیه است زندانی به علت بیماری امکان تحمل زندان را ندارد یعنی چی که قاضی پرونده برای چنین شخصی که هم بیمار است و هم بضاعت مالی ندارد برای آزادی اش قرار وثیقه صادر میکند که نتواند آن را تامین نماید در حالی که با قرار کفالت میشود مشکل این جوان را حل کرد.
یه زندانی با ناراحتی اعصاب چه هطذی برای یه حکومت داره که بخوان سربه نیستش کنند. اتفاقا سودش برا مخالفان نظام بیشترت و میتونن ازین قضیه برا متهم کردن نظام استفاده کنند بنابراین هیچ بعید نمیدونم که بدست مخالفان نظام به این روز افتاده باشه
درویش بودن چرا باید جرم باشد ؟؟؟ همچنین سنی بودن ، فعال زنان و کودکان و محیط زیست بودن و مخالف حجاب بودن .. همه جا دیوها تنوره می کشند ..