گوناگون

وهابي‎ها و تبرك به قبر پيامبر اكرم(ص)

پارسینه: از جمله مواردي كه وهابي‏‌ها به مسلمانان، علي‏الخصوص شيعيان ايراد مي‏‌گيرند و نسبت به آن حساس هستند، آداب روضه منوره و حرم رسول خدا(صلي الله عليه و آله) از هنگام ورود به حرم، كيفيت ايستادن، تبرك جستن به قبر و يا ستون‏‌ها، منبر و ... مي‏‌باشد.

پارسینه-گروه فرهنگی: صنعاني كه از وهابيون مي‏‌باشد مي‏‌گويد: طواف قبور و تبرك و دست كشيدن يا لمس اعضاي ديگر به قبور پيامبر و اهل‌‏بيت شرك است و اين اعمال، مانند افعال جاهليت براي بت‌ها مي‏‌باشد.(1)

وهابي‏‌ها در نامه‌‏اي كه به «شيخ الركب المغربي» نوشتند، بيان كرده‌‏اند كه :
تعظيم قبور انبياء و اولياء از موارد شرك و عبادت بت‏‌ها محسوب مي‌شود.(2) براي پاسخ به اين شبهه و اتهام وارده به مسلمانان، علي‌‏الخصوص شيعيان ذكر چند نكته لازم است :

1- تعظيم و احترام به قبور انبياء و اولياء از مصاديق بزرگداشت و تعظيم شعائر الهي است :
« و من يعظم شعائر الله فانّها من تقوي القلوب»؛ و هر كس شعاير الهي را بزرگ شمارد، همانا كه آن از پرهيزگاري دل‏هاست.(3)هيچ دليلي بر تحريم تعظيم قبور وجود ندارد. مگر اين كه برخي اعمال در آنجا انجام شود و نيّت عبادت بر آن حمل شود مانند: سجده بر قبور، نماز خواندن بر آنها و هر نوع احترامي كه به قصد عبادت باشد نه صرفاً احترام و محبت .

2- بايد به اين نكته توجه داشت كه هر تعظيم و خضوعي عبادت نيست و موجب شرك نمي‌‏شود و حرام نيست .

هيچ دليلي بر تحريم تعظيم قبور انبيا و اوليا وجود ندارد. مگر اين كه برخي اعمال در آنجا انجام شود و نيّت عبادت بر آن حمل شود مانند: سجده بر قبور، نماز خواندن بر آنها و هر نوع احترامي كه به قصد عبادت باشد نه صرفاً احترام و محبت.بلكه آن خضوع و تعظيمي عبادت شمرده مي‌‏شود كه در برابر فردي كه براي او مقام الوهيت قائل است و او را خدا مي‏‌داند، شرك است. در مقاله گذشته اشاره كرديم كه عبادت چه معنايي دارد و در چه صورت، عملي عبادت محسوب مي‌‏شود. در غير اين صورت احترام و تعظيم در مقابل والدين، بزرگان و اساتيد و اميران همه بايد عبادت و در نتيجه شرك محسوب شوند .

پس احترام و تعظيم در برابر كسي كه خدا او را بزرگ قرار داده، مانند انبياء، اولياء، علما و صالحين، عبادت نيست، بلكه چون خداوند آنها را بزرگ شمرده ما نيز او را بزرگ مي‏‌شماريم در نتيجه اين كار به نوعي تعظيم و بزرگداشت خداوند است. مانند احترام به پدر و مادر، احترام و تعظيم به كعبه، مسجدالحرام، ركن، مقام، عرفات و نظاير آنها، همه اينها به اعتبار انتساب به خداوند محترم هستند. و همين‏‌طور است احترام و تعظيم پيامبران و اولياء و صالحان، همان‏طور كه در زمان حياتشان شرك نيست بلكه از نظر آيات و روايات پسنديده است و در حال ممات و پس از مرگ هم تعظيم و تكريم ايشان داراي فضيلت است زيرا حرمت آنها با مرگشان از بين نمي‏‌رود. مالك در مناظره‌‏اي كه با منصور دوانيقي در حرم رسول خدا(صلي الله عليه و آله) داشت گفت :

« انّ حُرمة النبي ميتاً كحرمته حيّاً؛ احترام پيامبر بعد از وفات، همانند احترام او در حال حيات است.(4 )

جمله فوق به بحث توسل و حيات برزخي رسول خدا دلالت دارد و وهابي‏‌ها مي‌ ‎ گويند كه :

ما اعتقاد داريم كه پيامبر در قبر، از حيات برزخي بالاتر از شهدا كه قرآن به آن تصريح نمود، برخوردار است، زيرا آن حضرت از شهيدان، افضل است.(5 )

پس با توجه به حقايق مربوط به حيات رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و لزوم احترام به آن حضرت، مكاني كه در برگيرنده جسد انبياء و اولياست يعني قبور آنان نيز در خور احترام و تكريم است و اين احترام و اظهار محبت‏‌ها نظير بوسيدن و دست كشيدن به قبور و مانند آن، عبادت آنها يا عبادت سنگ‌ ‎ ها نيست و اين اماكن به جهت اين كه مدفن انبياء و اولياء است شرف و حرمت پيدا كرده‌‏اند. و در خور تكريم مي‏‌باشند. همانطور كه جلد قرآن از هر جنسي كه باشد، به علت مجاورت با قرآن بايد محترم باشد و نبايد آن را نجس نمود، چون توهين به قرآن محسوب مي ‎ شود .

احترام و تعظيم در برابر كسي كه خدا او را بزرگ قرار داده، مانند انبياء، اولياء، علما و صالحين، عبادت نيست، بلكه چون خداوند آنها را بزرگ شمرده ما نيز او را بزرگ مي‌‏شماريم در نتيجه اين كار به نوعي تعظيم و بزرگداشت خداوند است. آيا كسي احترام به مقام ابراهيم و تعظيم حجرالاسود و يا طواف كعبه را، عبادت سنگ‏‌ها، و آن اماكن مي‏‌داند؟

3- تمام اين امور از قبيل : طواف، لمس منبر و قبر و ديوار و ... به قصد تبرك انجام مي‏ شود و در روايات اهل تسنن و تشيع و تاريخ وارد شده است كه در صدر اسلام، مسلمانان به آبي كه پيامبر با آن، دست خود را مي‌‏شست يا مويي كه از پيامبر ريخته مي‏‌شد و يا به آب دهان آن حضرت تبرك مي‌‏جستند. براي نمونه به بعضي از اين موارد اشاره مي‏‌كنيم :

- در سيره حلبيه آمده است :
عروة بن مسعود ثقفي در سال صلح حديبيه نزد رسول خدا(صلي الله عليه و آله) ايستاده بود، ناگهان ديد كه اصحاب ايشان به خاطر تبرك جستن به آبي كه پيامبر با آن وضو مي‌‏گرفت و يا دست خود را مي‏‌شست، بر هم سبقت گرفته و نزديك بود براي دستيابي به آن آب، يكديگر را بكشند و همين كار را با آب دهان حضرت انجام مي‏‌دادند و نيز مويي از حضرت نمي‌‏افتاد مگر اين كه اصحاب آن را مي‏‌گرفتند.(6 )

- بخاري در باب صفة البني(صلي‏الله عليه و آله) از ابي‌جحيفه نقل مي‏‌كند :
پيامبر در سفري به سوي وادي بطحاء (بيابان مكه) از منزل خارج شد، هنگام نماز، وضو گرفت و دو ركعت نماز ظهر و دو ركعت نماز عصر بجا آورد - تا آنجا كه مي‏‌گويد- آنگاه مردم، دست آن حضرت را گرفته و به صورتشان مي‏‌ماليدند .

راوي مي‏‌گويد: من نيز دست پيامبر را گرفته و به صورت خود مي‏ماليدم كه دست حضرت از برف خنك‏تر و از مشك‏ خوش‏بو‏تر بود .

بخاري در پايان اين باب، از همين راوي نقل مي‌‏كند: بلال، باقي مانده آب وضوي رسول خدا را براي مردم آورد و آنان از آن آب تبرك نمودند.(7 )

بخاري در باب استعمال فضل وضوء‏الناس، از ابي جحيفه نقل مي‏‌كند: همراه رسول خدا در مسافرت بوديم، حضرت وضو گرفت و مردم از آب باقي مانده وضوي ايشان، مي‌‏گرفتند و به خود مي‌‏ماليدند.(8 )

مالك در مناظره‏اي كه با منصور دوانيقي در حرم رسول خدا(صلي الله عليه و آله) داشت گفت :

« انّ حُرمة النبي ميتاً كحرمته حيّاً؛ احترام پيامبر بعد از وفات، همانند احترام او در حال حيات است .

مانند اين روايت را بخاري در صحيح خود، «كتاب الصلاة» نيز آورده است و گفته است كه مردم خود را به وضوي حضرت، مسح مي‏‌كردند.(9 )

و قسطلاني گفته است كه از اين عبارت، جواز تبرك جستن به چيزي كه جسد صالحان را لمس كرده استنباط مي‌شود.(10 )

- مسلم در كتاب الصلاة از ابي جحيفه نقل مي‏‌كند :

پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) را در بيابان مكه ملاقات نمودم... وقتي بلال آب وضوي حضرت را آورد، مردم مي‌‏شتافتند؛ بعضي به آب وضو مي‌‏رسيدند و برخي نيز به ديگران، رطوبت آن آب را مي‌‏رساندند و قطره‌‏هايي از آن را بر آنها مي‌‏پاشيدند. و در حديثي ديگر به همين صورت نقل مي‌‏كند و مي‏‌گويد: اگر كسي به آب نمي‏‌رسيد، از رطوبت آب دست رفيقش مي‏‌گرفت و به خود مي‌‏ماليد. نووي گويد: در اين باب است، تبرك جستن به آثار صالحان و استفاده كردن باقي مانده آب وضو و غذاي او و نوشيدني‌‏ها و لباس‏هايشان است.(11 )

- در جريان فتح مكه، داستان تبرك به وضوي پيغمبر(صلي الله عليه و آله) و سبقت گرفتن بر هم و نگاه نمودن ابوسفيان به اين منظره و تعجب از آن، معروف است، كه در كتاب‏‌هاي تاريخي ذكر شده است .

تبرك جستن به منبر پيامبر
سمهودي در آداب روضه منوره و حرم پيغمبر(صلي الله عليه و آله) مي‏‌نويسد :

يكي از آداب روضه منوره و حرم پيامبر اينست كه نزد منبر شريف حضرت آمده و بايستد و خدا را بخواند و او را به خاطر اين كه در كارش آساني قرار داده، حمد و سپاس گويد و بر رسول خدا درود فرستد و همه نيكي‏‌ها را از خدا بخواهد و به او پناه برد، همان‏طور كه ابن عساكر گفته است. در ادامه آن اقشهري مي‏‌گويد: مرداني از اصحاب رسول خدا را ديدم وقتي كه در مسجد ( پيامبر) بودند مانند رسول خدا قُبه جلو منبر گرفته و رو به قبله ايستادند و دعا خواندند .

- عياض در كتاب الشفاء از ابي‏ قسط و عتبي مي‌‏نويسد :

اصحاب رسول خدا همواره وقتي كه در مسجد (پيامبر) بودند، قبّه منبر را كه به سمت قبر بود، با دستان خود مي‏‌گرفتند و رو به قبله دعا مي‌‏كردند.(12 )

- ابوبكر اثرم مي‏‌گويد: به ابوعبدالله (احمد بن حنبل) گفتم :
آيا لمس و مسح كردن قبر پيامبر جايز است؟ گفت: نمي‌‏دانم. گفتم: منبر چطور؟ گفت: آري، در اين باره روايتي است كه آن را از ابن ابي فديك از ابن ابي ذئب از ابن عمر نقل مي‏‌كنند كه او (ابن عمر ) منبر را مسح مي‏‌كرد.(13) - در فصلي از كتاب شرح الكبير چنين آمده است كه مي‌‏گويد : در باره مسح كردن منبر، روايتي وارد شده است كه آن را ابراهيم بن عبدالله بن عبدالقاري نقل كرده و در آن آمده كه او، ابن عمر را ديد كه به جايگاه نشستن پيامبر روي منبر، دست گذاشت، سپس دستش را بر صورت نهاد.(14 )

نتيجه ‎ :
با مطالعه اين روايات كه از كتب معتبر اهل تسنن استخراج شده دريافتيم كه :

1- بر خلاف نظر وهابي ‎ ها، تبرك جستن به پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) هيچ منافاتي با توحيد ندارد و اگر فقط به عنوان تبرك اين اعمال انجام شود، هيچ نوع شركي را به همراه نخواهد آورد. و مسلم است كه هيچ مسلماني رسول خدا(صلي الله عليه و اله) را با ديدي غير از نگاه پيامبري نمي‌نگرد و اگر اين همه محترم است به جهت پيامبري ايشان است و اين كه مورد رضايت خداي متعال مي‌باشد .

2- اين روايات از منابع اهل تسنن استخراج شده است و اگر فردي از اين فرقه، به اين روايات عامل نباشد دچار تفريط شده است و كسي نمي تواند شيعيان را متهم نمايد كه اين افكار و اعتقادات مختص به شيعيان است .

3- اين مسئله واقعيتي است كه بايد به آن توجه نمود كه اگر تبرك به آب وضو و آبي كه روي دست پيامبر ريخته مي‌‏شد و موي پيغمبر جايز نبود؛ يقينا رسول خدا(صلي الله عليه و آله) در زمان حيات خود مردم را از اين اعمال نهي مي ‎ فرمود .

4- قهراً تبرك به قبري كه همه جسم پيامبر را در برگرفته است نيز بايد جايز باشد، چون معيار در تبرك چيزي است كه به پيغمبر وابسته بوده و به بدن مطهر و مبارك آن حضرت به نوعي چسبيده و مرتبط بوده است، مانند لباس و مو و نظاير آن و با توجه به اين كه قبر در برگيرنده بدن مطهر آن حضرت است، خصوصاً با توجه به اين كه خود وهابي‏‌ها مي‏‌گويند كه پيغمبر در قبر به گونه‌‏اي است كه احساس دارد... پس تبرك جستن به قبر، چه با ماليدن دست باشد و چه بوسيدن و چه طواف در اطراف آن، اينها تبرك به بدن پيغمبر است نه عبادت آن حضرت و يا سنگ، آجر و ... .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پي ‎ نوشت ‎ ها :

1- كشف الارتياب في اتباع محمد بن عبدالوهاب، سيدمحسن امين، ص 341 .

2- كشف الارتياب في اتباع محمد بن عبدالوهاب، سيدمحسن امين، ص‏341 .

3- حج/32 .

4- تببين باورهاي شيعي، ج 3، ص 61 .

5- رسائل الهديّة السّنيّه، ص 41 به نقل از كشف الارتيارب، ص 110 .

6- سيره حلبيه، ج3، ص 15 .

7- صحيح بخاري، ج4، ص229- 231 .

8- صحيح نجاري، ج1، ص 58- 59 .

9- صحيح بخاري، ج1، ص 134 .

10- ارشاد الساري، ج1، ص 467 .

11- صحيح مسلم با شرح نووي، ج4، ص 218- 220 .

12- وفاء الوفا، علي بن عبدالله سمهودي، ج4، ص 1401 .

13- وفاء الوفا، ج4، ص 1403 .

14- عبدالرحمان بن قدامه، الشرح الكبير، ج 3، ص 496 .

منبع:حج

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار