انتقادات شدید یک بلاگر حزباللهی: گویا صداوسیما مردم را گوسفند فرض کرده است
سید احمد موسوی در وبلاگ «روزنوشت» نوشت :
خصلت دیگری که برای بشر در تغذیۀ خبری دارای اهمیت خاص است، این است که بداند گویندۀ خبر از آگاهی کافی نسبت به موضوع خبر برخوردار است، آگاهی میرساند و برای کسب آگاهی تلاش میکند.
با تاسف بسیار اما، صدا و سیمای جمهوری اسلامی در بخش سیاسی فارسی و در نقطۀ حساس، که باید منادی حقانیت و سلامت سیاستهای جمهوری اسلامی باشد، درست بر عکس بیبیسی عمل می کند و به جای آنکه سیاه را سفید نشان بدهد، سفید را سیاه میکند، و نه تنها نشانهای پررنگ از تلاش برای آگاهی رسانی و کسب آگاهی از خود بروز نمیدهد، که ابائی از تظاهر به دروغ در روز روشن هم ندارد، و گویا مردم را گوسفندانی فرض کرده که صرفا از منبع آن، علوفه تغذیه میکنند. بدون اینکه کمتر تعلق و احترامی برای تعریف رسالت انقلابی خود که امام (ره) آن را "دانشگاه" خواندند، داشته باشد.
از نقطۀ روشن رسالتی که از آن انتظار میرود به حلاجی و موشکافی و آموزش موضوعات برای مردم بپردازد، فقط یک ادارۀ حقوق بگیر مانده که برای شانه خالی کردن از مسئولیت گسترش آگاهی و دانش، حتی حاضر است سخنرانی زندۀ شخص ثالثی را با تبحری خاص جعل بکند و اصلا اهمیتی ندهد که ممکن است مثلا خبرگزاری مهر یا ایسنا اخبار درست را منتقل کنند، یا عدهای از اتباع این کشور، به زبانهای خارجی آشنایی داشته باشند و حتی مشغول مشاهدۀ العالم یا پرستیوی باشد که از شبکۀ دیجیتال این سازمان پخش میشود. به راستی چرا صدا و سیما بعنوان مهمترین بازوی رسانهای جمهوری اسلامی به این نقطۀ سیاه رسیده است که به شکل منحصر به فردی که در کمتر رسانهای در دنیا میتوان چنین یافت، حتی از جرأت ترجمۀ صحیح همزمان در میان فارسی زبانان بهره نبرده باشد؟ چه چیز به یک مترجم یا کارگردان برنامۀ ترجمۀ زنده این اجازه را میدهد که در اعتماد مردم خیانت کند و در ترجمۀ درست یک سخنرانی دخل و تصرف کند؟ آیا چنین چیزی در بیبیسی شیطان دیده میشود که در صدا و سیمای اسلام دیده شود؟ چنین چیزی را میتوانید در هاآرتص اسرائیلی سردمدار برنامههای شیطان، پیدا کنید؟ که با کمال تأسف آن را در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، ملاحظه میکنید و رئیس صدا و سیما آخ هم نمیگوید که چه سقوطی در رسانۀ تحت اشراف و مدیریت وی رخ داده است؟ جای عذرخواهی و عزل چنین مترجم و کارگردان و تهیه کننده ای وجود ندارد؟ همه چیز آرام است و صدا و سیما چقدر خوشبخت است!
چه چیز در کارنامۀ صدا و سیما کم بوده، که جرأت ندارد سخنرانی محمّد مرسی رئیس جمهور مصر را در افتتاحیۀ اجلاس عدم تعهد، برای مخاطب فارسی زبان درست ترجمه کند و واقعا چه ترسی از پخش درست این سخنرانی در میان مردم ایران است ؟ آیا جمهوری اسلامی گناهی کرده؟ آیا دست اندرکاران پخش زندۀ افتتاحیۀ اجلاس عدم تعهد در تهران، از ترجمۀ صحیح سخنان مرسی و اینکه پس از او در ذهن مردم سوال ایجاد شود شرم دارند؟ یا از اینکه به سوالات مردم جواب بدهند عاجزند؟ یا خودشان را آنقدر زحمت نداده اند که خود از حقیقت توطئه علیه سوریه آگاه باشند و توان پاسخ و تحلیل را در خود نمی بینند. به خدا مسالۀ سوریه آنقدر پیچیده نیست که با یک سخنرانی محمّد مرسی صدا و سیمای جمهوری اسلامی را بعنوان بزرگترین بازوی رسانهای اینگونه بلرزاند و به سقوط بکشاند و مضحکۀ عام و خاص بکند، جز آنکه از دانش و درک محیط عاجز است و استثنائی است.
چرا صدا و سیمای جمهوری اسلامی در بخش برون مرزی جرأت ندارد چنین جعلی بکند؟ آیا این خیانت به مردم فارسی زبان و اتباع ایرانی نیست که آنان را در جهل نگاه داریم برای این که خود از افتادن از تندباد اذهان در امان بمانیم؟ به نظرم هیچ چیز برای امنیت ملی خطرناکتر از این نیست که صدا و سیمای یک کشور اینگونه فلج و ناقص باشد، و فلجی و ناقصی پیشکش … وقتی که حرکت میکند هم اینچنین دست به جعل میزند که سیاه تر از این نمیشود.
هیچ کس در این کشور نیست که بررسی کند چرا صدا و سیمای فارسی به مردم کشور جهل و نادانی تزریق میکند و خالی از برنامههائی است که بتواند حقیقت را با شفافیت به مردم نشان بدهند؟ چگونه است که حکومت جمهوری اسلامی توقع دارد که با این جعل، دیگر اطمینانی به صحت اخبار صدا و سیما وجود داشته باشد و مردم گرفتار درندگان انگلیسی و آمریکائی نشوند؟ در حالی که نسبت به این فاجعۀ رسانهآی در ذیل خود بیتفاوت است؟ و آیا در این میان برای جمهوری اسلامی آبروئی برای جنگ نرم خواهد ماند؟ چگونه توقع خواهد بود که مردم به آغوش دستان آرد زدۀ بیبیسی نروند که بر خلاف صدا و سیما، صبح و شب تلاش میکند خود را خالهای راستگو و مهربان جا بزند؟
تحریف سخنان مرسی در صدا و سیما، در صدر اخبار الجزیره عربی
البته می دانم، از صدا و سیمائی که آنقدر ساده لوح است که تمسخر عریان بعنوان یک حرام الهی در خندهبازارش بعنوان یک برنامۀ جذبی که به قیمت این حرام در میانهاش کنایههای سیاسی میزند بعنوان یک مزیت تلقی میشود، از صدا و سیمائی که توقع است اسلامی باشد ، اما در اوج نیاز تعاریف توحیدی و اسلامی به عرق ناسیونالیستی میپردازد، فهم موضوع سوریه و همگامی با سیاستهای عمومی حکومت و سپاه و وزارت خارجه و غیره بسیار سخت است. گویا حقوق و منصب و کرسی از تکالیف و رسالتهای این سازمان، مهمتر است و بی تفاوتی در حق مسئولیت امری عادی.
از لحظات ابتدائی تغییر و جعل در ترجمۀ سخنان مرسی که از صدا و سیما (رادیو و تلویزیون) پخش شد، دهها رسانۀ داخلی و خارجی به تغییر در ترجمۀ همزمان سخنان مرسی اشاره و اعتراض کردند، اما کک صدا و سیما هم نگزید، خبر به رسانههای عربی رسید و ایران به جعل و تزویر متهم شد، اما هنوز هم کک هیچ کس در این کشور نگزیده که به واسطۀ این بیتدبیری بخشی از تلاش پرخرج ایران در نم را سوزانده و در روند کلان سیاستهای کشور اختلالی گران ایجاد کرده است. ایکاش این سازمان به کل منحل میشد یا از دخالت در فرهنگ و سیاست دور نگاه داشته می شد تا شگفتی این "تف سربالا" بر علیه سیاستهای جمهوری اسلامی ما را سرافکنده نمیکرد.
با سلام
خلایق هر چه لایق
تازه فهمیدی؟؟؟هرچند من یه نفر که اخبار را از صدا وسیما مطلع نمیشم.
taze fahmidi akhavi?
از قدیم گفتند دروغگو دشمن خداست
دروغ گناه كبيره است